شاید در فیلمها و سریالها دیده باشید که فردی مرگ مغزی شده و پزشکان بر خلاف خانوادهاش معتقدند دیگر همهچیز تمام شده و کاری از دستشان برنمیآید. آیا این به معنی پایان زندگی است؟ برای اینکه بدانید مرگ مغزی چیست و چطور تشخیص داده میشود، ادامه مطلب را دنبال کنید.
مرگ مغزی وضعیت بازگشتناپذیر تمامی عملکردهای مغز است. این وضعیت زمانی اتفاق میافتد که بیمار بدون کمک دستگاهها و درمانهای حمایتی (مثلا دستگاه تنفس مصنوعی) جان خود را از دست بدهد. در برخی موارد، بیمار مبتلا به مرگ مغزی ممکن است داوطلبِ اهدای عضو باشد.
این وضعیت، که گاهی با کما اشتباه گرفته میشود، یکی از معیارهای قطعی مرگ است. منتها کسی که در کماست، فاقد هوشیاری ولی هنوز زنده است. اگر فرد بیمار بدون درمانهای حمایتی مثلا دستگاه تنفس مصنوعی نتواند به زندگی ادامه دهد، دچار مرگ مغز شده است.
این مشکل ممکن است بعد از حمله قلبی یا سکته مغزی رخ دهد. در این شرایط، ضربان قلب همچنان ادامه دارد؛ در حالی که دستگاه تنفس مصنوعی اکسیژن را به ریهها میرساند. قلب میتواند ضربان خود را بدون پیامهای عصبی از مغز ادامه دهد. منتها با وجود قلب تپنده و پوست گرم، فرد مرده است. از آنجا که عملکرد مغز متوقف شده، در صورت خاموششدن دستگاه تنفس، فرد نفس نمیکشد.
در ادامه، برخی از علل مرگ مغز را عنوان میکنیم. منتها علتها به همین موارد محدود نمیشود:
مرگ مغزی با سایر حالتهای بیهوشی از جهات مختلفی متفاوت است؛ مثلا کما شبیه به خواب عمیق است، با این تفاوت که هیچ محرک خارجی نمیتواند مغز را بیدار و هوشیار کند. با این حال، فرد زنده است و بهبودی امکانپذیر است. این وضعیت اغلب با حالت نباتی پایدار یا زندگی نباتی اشتباه گرفته میشود. منتها این شرایط نیز یکسان نیستند. حالت زندگی نباتی به این معنی است که فرد عملکردهای قسمتی بزرگی از مغز یعنی مخ را از دست داده است؛ اما ساقه مغز آسیب ندیده است و همچنان به عملکردهای ضروری مانند ضربان قلب و تنفس ادامه میدهد.
فردی که در حالت زندگی نباتی قرار دارد زنده است و ممکن است با گذر زمان تا حدی بهبود یابد. مرگ مغزی به این معنی است که فرد فوت کرده است.
از آنجا که در مرگ مغزی دستگاههای حمایتی تنفس و ضربان قلب فرد را حفظ میکنند، موقع لمسکردن بیمار بدن آنها گرم است. این شرایط، این توهم را ایجاد میکند که فرد هنوز زنده است. ممکن است اعضای خانواده این امیدواری دروغین را داشته باشند که فرد فقط در حالت بیهوشی است و ممکن است با گذر زمان یا درمان بیدار شود. برای اعضای کادر پزشکی مهم است که کاملا توضیح دهند که این مرحله نهایی است و فرد مرده است و هیچ شانسی برای بههوشآمدن مجدد ندارد.
در برخی موارد، فردی که دچار مرگ مغزی شده است ممکن است داوطلب اهدای عضو باشد. اگر فرد اهداکننده، ثبتنام کرده باشد یا اگر خانواده آنها از تمایل خود برای اهدای عضو خبر دادند، مرگ وی اعلام میشود؛ اما دستگاه تنفس مصنوعی متصل میماند.
هنوز داروهایی که به حفظ عملکرد اندامهای داخلی کمک میکند برای بیمار تجویز میشود. سپس، فرد تحت عمل جراحی قرار میگیرد تا اعضای زنده مانند کلیهها از بدن خارج شوند. پس از اتمام عمل، دستگاه تنفس خاموش میشود و سپس میتوان مراسم تشییع جنازه و دفن را انجام داد.
برای اعلام مرگ مغزی، تعدادی شرط وجود دارد که باید محرز شود. بهطور خلاصه برای اعلام مرگ مغز:
برای اعلام مرگ مغزی هر سه شرط باید رعایت شود.
قبل از اینکه پزشک تشخیص دهد کما برگشتناپذیر است یا خیر، باید راهی برای برگشت بیمار پیدا کند. برای انجام این کار، تیم پزشکی ابتدا باید علت کما را مشخص کند. علاوه بر این، تیم پزشکی باید هر شرایطی را که میتواند به نوعی شبیه مرگ مغزی باشد تشخیص دهد و حذف کند، مانند هیپوترمی، مسمومیت با دارو، ناهنجاریهای متابولیک یا عوامل عصبیعضلانی که ممکن است باعث فلجی «شبیه مرگ» شود. تمام این موارد با درجات مختلف احتمالا برگشتپذیرند.
تأیید برگشتناپذیری کما مستلزم این است که پزشک بر اساس علت شناختهشده، مدتزمان مشخصی را منتظر بماند. این تصمیمی است که باید استانداردهای پزشکی و قانونی را برآورده کند.
رفلکسهای ساقه مغز یا واکنشهای غیرارادی ساقه مغز پاسخهای خودکاریاند که هیچ تفاوتی با آزمایشهای تکاندادن زانو در مطب پزشک ندارند. اینها نوعی واکنشهای غیرارادیاند که نشان میدهد عملکردهای عصبی یک فرد، عادی یا غیرطبیعی است یا بهکلی از بین رفته است.
اگر فردی در پاسخ به همه محرکهای رفلکس زیر پاسخ ندهد، مرگ مغز تشخیص داده میشود:
آخرین مرحله برای تعیین مرگ مغزی آزمایش آپنه است. آپنه واژهای پزشکی برای وقفه تنفس است و در این مورد، برای اطمینان از دائمیبودن توقف استفاده میشود. برای انجام آزمایش آپنه، پزشک مراحل زیر را انجام میدهد:
اگر حرکت تنفسی وجود نداشته باشد و PaCO2 (فشار دیاکسیدکربن در عروق) به بیش از ۶۰ افزایش یابد، به این معنی است که در ریهها تبادل اکسیژن و دیاکسیدکربن وجود ندارد و فرد دچار مرگ مغزی اعلام میشود. اگر یک حرکت تنفسی مشاهده شود، نمیتوان فرد را مرده دانست. در این صورت، تحقیقات بیشتری انجام میشود تا مشخص شود که آیا میتوان بیمار را به شرایط عادی برگرداند یا نه.
اگر معاینه بالینی کاملی انجام شود (شامل رفلکسهای ساقه مغز و آزمایشهای آپنه) و مرگ مغز اعلام شود، هیچ آزمایش تکمیلی دیگری لازم نیست. با این اوصاف، بهدلیل ماهیت خاص تشخیص، امروزه در اکثر بیمارستانها، پزشکی واجد شرایط، پس از مدتزمان مشخصی، معاینهای تأییدی انجام میدهد.
در برخی موارد، در صورتی که آسیبدیدگی صورت، آسیب نخاعی یا عوامل دیگر امکان انجام ارزیابی استاندارد را فراهم کند، ممکن است آزمایشهای تکمیلی انجام شود. این آزمایشهای اضافی ممکن است به اعضای خانواده اطمینان بیشتری بدهد که تشخیص صحیح انجام شده است.
وقتی فردی دچار مرگ مغزی شود، یعنی مغز او دیگر هیچ فعالیتی ندارد و هرگز دوباره به حالت قبل برنمیگردد. سایر اندامهای بدن (مثلا قلب، کلیه و ریه) اگر دستگاه تنفس مصنوعی به بیمار متصل باشد، برای مدتی کار میکنند. منتها وقتی این وضعیت در فردی تشخیص داده شود، به این معناست که از دنیا رفته است.
خیر. گاهی غالب مردم این وضعیت را با کما یکسان فرض میکنند و تصور میکنند با گذر زمان یا با درمان، فرد دوباره به زندگی برمیگردد. منتها این وضعیت مساوی مرگ است و هیچ بازگشتی ندارد.
خیر. این وضعیت با مرگ فرقی ندارد. فردی که در کما است یا زندگی نباتی دارد در واقع زنده است و برخی عملکردهای ساقه مغز ادامه دارند که یکی از آنها کنترل تنفس است. وقتی فردی دچار مرگ مغزی میشود، هیچکدام از قسمتهای مغز دیگر عملکردی ندارند و بهکلی از کار میافتند.
مرگ مغز ممکن است بر اثر صدمات ناشی از تصادف یا بیماری رخ دهد. فشار خون بالا نیز میتواند باعث خونریزی در مغز و منجر به مرگ شود. عفونت مغزی، تومور مغزی یا آسیبدیدگی ممکن است باعث متورمشدن مغز و همچنین مرگ شود.
پزشکان از تستهای مختلفی برای تشخیص مرگ مغز استفاده میکنند که شامل تشخیص برگشتناپذیری، تشخیص نبود رفلکسهای ساقه مغز، و تشخیص نبود عملکرد تنفسی است.
منبع donorrecovery verywellhealth betterhealth
عملکرد مغز
0
اشتراکگذاریWhatsAppTelegramFacebookLinkedinTwitterپرینتایمیل
حمیده کریمی
بر اساس رای 1 نفر از بازدیدکنندگان
برای حمایت از محتوایی که میپسندید، به اشتراک بگذارید:
پاسخ ها