صمد بهرنگی با ماهی سیاه کوچولو شناخته میشود: قصه یک ماهی شجاع و فداکار که رویایی بزرگ در سر دارد. داستانی که مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و به چندین زبان ترجمه شده است. اما زندگی و میراث صمد بهرنگی تنها در یک داستان خلاصه نمیشود. در این مقاله، نگاهی میاندازیم به زندگی این معلم آگاه و فداکار، و آثار داستانی و غیرداستانی او را به شما معرفی میکنیم.
آنچه در این مطلب خواهید خواند:
صمد بهرنگی، معلم کودکان محروم | آغاز نویسندگی | دوران اوج نویسندگی | مرگ در اوج جوانی | آثار صمد بهرنگی
صمد بهرنگی، آموزگار، نویسنده، داستاننویس و منتقد اجتماعی، ۲ تیر ۱۳۱۸ در محله چرنداب تبریز متولد شد. خانواده او تهیدست بودند و پدرش برای تأمین معاش، به کارهای مختلفی مشغول بود؛ اما در نهایت، پدر برای پیدا کردن کار بهتر، همراه مهاجران به قفقاز میرود و دیگر بازنمیگردد.
صمد پس از طی تحصیلات ابتدایی و دبیرستان، در سال ۱۳۳۴ خورشیدی وارد دانشسرای مقدماتی پسرانه تبریز شده و دو سال بعد، در سال ۱۳۳۶ در ۱۸سالگی، بهعنوان آموزگار به روستاهای اطراف استان آذربایجان شرقی فرستاده میشود. او درباره تجربه خود در ابتدای آموزگاری میگوید: «از دانشسرا که به در آمدم و به روستا رفتم، یکباره دریافتم که تمام تعلیمات مربیان دانشسرا کشک بوده است. پس همهاش را به باد فراموشی سپردم و فهمیدم که باید خودم برای خودم فوتوفن معلمی را پیدا کنم و چنین نیز کردم».
صمد که معلمی دلسوز بود فعالیتهای آموزشی خود را صرفا به تدریس دروس به دانشآموزان محدود نمیکند. او میکوشد خانوادهها را راضی کند تا فرزندان خود را بهجای فرستادن سر زمینهای کشاورزی، به مدرسه بفرستند. همچنین خود او که طعم محرومیت و فقر را چشیده، بهتر از هرکسی با رنجهای روستاییان و دانشآموزان آشناست.
تلاشهای صمد بهرنگی برای باسواد کردن کودکان را باید همراستای موجی از حرکتهای نخبگان دلسوز کشور در دهه ۴۰ خورشیدی دانست که بهدنبال رفع بیسوادی در سراسر کشور بودند. حرکتهایی مانند تأسیس سپاه دانش، تأسیس آموزش و پرورش عشایری و… .
با وجود این تلاشها صمد بهرنگی از توسعه فردی غافل نبود. او در مهر ۱۳۳۷ خورشیدی برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دوره شبانه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز رفت و در سال ۱۳۴۱ فارغالتحصیل شد.
صمد بهرنگی نویسندگی را با طنزنویسی شروع کرد. او با کمک دوستانش در دانشسرا، روزنامهای فکاهی منتشر کرد و در همان روزنامه نوشتههای طنز خود را چاپ میکرد. بهتدریج از سال ۱۳۳۶ قطعات فکاهی خود را در نشریاتی مانند توفیق، کشکیات، مهد آزادی و مهد آزادی آدینه به چاپ رساند. با این حال ۳ سال طول کشید تا صمد اولین داستان خود را منتشر کند.
«عادت» نخستین داستان صمد بهرنگی بود که در سال ۱۳۳۹ خورشیدی منتشر شد. سپس «تلخون» در سال ۱۳۴۰ و «بینام» در سال ۱۳۴۱ به دنبالش به چاپ رسیدند.
دهه ۴۰ خورشیدی را باید دوران اوج این نویسنده دانست. اغلب آثار داستانی و غیرداستانی او در این دوران به چاپ رسیدند که برخی شهرت جهانی یافتند و البته برخی هم برایش دردسرساز شدند.
برای نمونه، صمد در سال ۱۳۴۲ کتاب «الفبای آذری» را برای مدارس آذربایجان نوشت که از سوی دوست نویسندهاش، جلال آلاحمد به کمیته جهانی مبارزه با بیسوادی معرفی شد. هرچند در نهایت، بهرنگی با تغییراتی که این کمیته در کتابش ایجاد کرده بود، مخالفت کرد و با رد پیشنهاد پول هنگفت، همکاری بین او و این کمیته به جایی نرسید.
بهرنگی در تیرماه سال ۱۳۴۳ کتاب «پاره پاره» را منتشر کرد که مجموعهای از اشعار شاعران معاصر بود. انتشار این کتاب و موضوع اشعار، باعث شد او بهمدت ۶ ماه از کار تعلیق شود. البته مشکلات او مانند توبیخ، محاکمه، تعلیق و حتی تبعید صرفا بهواسطه نوشتهها و آثارش نبود؛ زبان صریح او در انتقاد از وضع اجتماعی و سیاسی آن دوران نیز در این مصائب بیتأثیر نبوده است.
بهطور کلی، دهه ۴۰ دهه پرتلاطم و پرشور زندگی کوتاه صمد بهرنگی بود.
صمد بهرنگی در ۹ شهریور ماه سال ۱۳۴۷ هنگام شنا در رودخانه ارس غرق شد. جنازهاش را سه روز بعد یافتند. پیکرش در گورستان امامیه تبریز و با شرکت دانشآموزان، نخبگان و روشنفکران دانشگاهی و گروهی از مردم دفن شد. صمد بهرنگی هنگام مرگ تنها ۲۹ سال داشت.
درباره مرگ او روایتهای متفاوتی وجود دارد. در ابتدا برخی از دوستان و همکارانش مانند جلال آلاحمد کوشیدند تا مرگش را به ساواک نسبت بدهند تا بهقول خودشان از این طریق، مبارزه با حکومت پهلوی را قوت ببخشند اما بعدها بهاعتراف خود آلاحمد و نیز روایت سایر دوستان و خویشاوندان، او به مرگ عادی و بهخاطر بلد نبودن شنا غرق شد. به هر صورت، درباره زندگی و روایتهای مرگ او کتابهایی نوشته شده که میتوانید به آنها مراجعه کنید:
همان طور که گفته شد، اغلب آثار صمد بهرنگی در دهه ۴۰ خورشیدی به چاپ رسیدند. این آثار را میتوان در ۳ دسته داستانی و غیرداستانی و ترجمه طبقهبندی کرد. بر مبنای همین طبقهبندی، برخی از مهمترین آثار او را معرفی میکنیم:
صمد بهرنگی داستاننویس قهاری بود. او یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان ادبیات کودک به شمار میرود. اغلب داستانهای او کوتاه، با نثری ساده و روان نوشته شدهاند. هرچند بیشتر داستانهای او مختص کودکان است اما مضامین طرحشده در داستانها، توصیف بیپرده و تلخی از وضع اجتماعی و سیاسی آن دوران را به تصویر میکشد. برخی گروههای چپگرا که با حکومت پهلوی مبارزه میکردند، درونمایه داستانهای او بهخصوص داستان ماهی سیاه کوچولو را دستمایه گسترش فعالیتهای خود و ترغیب دیگران برای پیوستن به جنبشهایشان قرار دادند. در ادامه، تعدادی از این آثار داستانی را معرفی میکنیم:
انتشارات: نشر نظر
تعداد صفحات: ۴۸ صفحه
معروفترین داستان صمد بهرنگی همین اثر بود که به زبانهای متعددی در دنیا ترجمه شد و برای اثر و تصویرگر داستان، جوایزی به همراه آورد. ماهی سیاه کوچولو در زمستان سال ۱۳۴۶ خورشیدی نوشته شد و یک سال بعد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را چاپ کرد.
داستان ماهی سیاه کوچولو قصه یک ماهی کوچک است که به عشق دیدن دریا، تمام طول جویبار را طی میکند و در این مسیر، با مصائب و سختیهای فراوانی روبهرو میشود. در این مسیر، او شجاعت و فداکاری زیادی از خودش به خرج میدهد.
ماهی سیاه از دسته ماهیهای دریا جدا شد و خودش به شنا کردن پرداخت. کمی بعد آمد به سطح دریا، آفتاب گرم میتابید. ماهی سیاه کوچولو گرمی سوزان آفتاب را در پشت خود حس میکرد و لذت میبرد. آرام و خوش در سطح دریا شنا میکرد و به خودش میگفت:« مرگ خیلی آسان میتواند الان به سراغ من بیاید، اما من تا میتوانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم ـ که میشوم ـ مهم نیست ، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد».
این داستان برگزیده کتاب کودک سال ۴۶ و برگزیده ششمین نمایشگاه کتاب کودک بولونیای ایتالیا شد. در سال ۱۳۴۸، دیپلم افختار جایزه دوسالانه براتیسلاو کشور چکاسلواکی بابت تصویرگری کتاب به فرشید مثقالی (تصویرگر داستان) اهدا شد.
روزنامه گاردین در گزارشی، ماهی سیاه کوچولو را جزو ۱۰ اثر برجسته ادبیات کودک رتبهبندی کرده است.
کتاب ماهی سیاه کوچولو ۱۰ بار از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد تا اینکه در دهه ۸۰ خورشیدی، حق چاپش به نشر نظر واگذار گردید. تا به امروز نیز همچنان از سوی ناشران مختلف چه به صورت یک کتاب مجزا و چه در قالب مجموعه داستانهای صمد بهرنگی به چاپ میرسد.
انتشارات: خلاق
تعداد صفحه: ۳۶۸
از آنجایی که قصههای بهرنگی، جزو داستان کوتاه به شمار میروند، اغلب آنها در دهه ۴۰ در مجلات و نشریات یا کتب پراکنده به چاپ رسیدند. اولین تلاش برای جمعآوری این قصهها در یک کتاب از سوی خود بهرنگی در قالب کتاب «مجموعه داستانهای صمد بهرنگی» صورت گرفت.
هر نوری هرچقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.
– از قصه اولدوز و عروسک سخنگو
سالها پس از انقلاب و در اواخر دهه ۷۰، برای اولین بار نشر فردوس تهران با همکاری عزیزالله علیزاده «مجموعه قصههای صمد بهرنگی» را چاپ کرد. پس از آن و تا امروز ناشران گوناگونی این مجموعه قصهها را چاپ کردهاند. از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
از جمله قصههایی که در این کتابها آورده شده میتوان به این موارد اشاره کرد:
انتشارات: گیوا
تعداد صفحه: ۱۲
برخی ناشران تعدادی از داستانهای صمد بهرنگی را بهصورت جداگانه منتشر کردهاند؛ مانند نشر گیوا که این قصه را با تصویرگری نازیلا اصغرنژاد در سال ۱۳۹۷ منتشر کرد.
داستان موش گرسنه، قصه یک موش است که هرچه میخورد سیر نمیشود. او از خوردن خوراکیها شروع کرده و تا خوردن آدمها پیش میرود اما گرسنگیاش تمامی ندارد، تا اینکه با یک پیرزن مواجه میشود و او درسی مهم به موش میآموزد.
انتشارات: نگاه
تعداد صفحه: ۲۷۲
این کتاب حاصل پژوهش و گردآوری داستانهای عامیانه و افسانههای محلی مردم منطقه آذربایجان است. بهرنگی با کمک بهروز دهقانی آنها را در این کتاب آورده است.
هدف بهرنگی از نگارش این کتاب، ثبت داستانهای شفاهی است که قرنها سینه به سینه بین مردم منتقل میشده است و بخشی از فرهنگ آن منطقه به شمار میرود.
گرچه شهرت صمد بهرنگی بیشتر بهخاطر داستانهای کوتاه اوست اما صمد در طول حیات کوتاه خود، آثاری غیرداستانی را نیز به رشته تحریر درآورده که بیانگر ابعاد دیگر شخصیت اوست. برخی از این آثار عبارتاند از:
انتشارات: مجید
تعداد صفحه: ۱۲۰
این اثر که میتوان آن را مهمترین اثر غیرداستانی صمد بهرنگی به حساب آورد، شامل دیدگاهها و انتقادات او به نظام آموزشی آن زمان و محتوای کتب درسی به زبان فارسی و انگلیسی است. بهرنگی در این کتاب، قدرت تحلیل و منطق خود را به مخاطب نشان میدهد و مانند یک معلم نکتهبین، به ضعفهای شیوه آموزشی حاکم بر مدارس اشاره میکند. او محتوای اغلب دروس را برای دانشآموزان محروم و حاشیهنشین کشور نامناسب میداند. صمد بهرنگی معتقد است این محتوا وارداتی است و متناسب با نیازها و واقعیت زندگی این دانشآموزان نیست و تصویری خیالی و دروغین از زندگی به ایشان میآموزد.
نخستین بار، نشر شبگیر این کتاب را منتشر کرد که ۱۱ بار نیز تجدیدچاپ شد. سپس نشر مجید در سال ۷۷ این کتاب را یک بار دیگر منتشر کرد. متأسفانه پس از آن، این کتاب دیگر تجدیدچاپ نشد.
انتشارات: نگاه
تعداد صفحه: ۱۱۸
یکی از آثاری که شخصیت انسانی صمد بهرنگی را بیپرده به ما نشان میدهد، کتاب «نامهها» است. این اثر شامل نامههایی است که بهرنگی در مدت کوتاه عمرش، به شاگردان، دوستان، همکاران و… نوشته است.
نامهها شامل سه بخش است:
در سطر به سطر اغلب نامهها خواننده متوجه صمیمیت، دلسوزی و مهربانی صمد بهرنگی میشود و به شخصیت والای او پی میبرد.
انتشارات: نگاه
تعداد صفحه: ۲۷۲
این اثر شامل مقالات و یادداشتهایی است که بهرنگی در روزنامهها و نشریان گوناگون در موضوعات مختلف آموزشی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به چاپ رسانده است.
صمد بهرنگی علاوه بر خلق آثار داستانی و غیر داستانی مختلف، در حوزه ترجمه نیز دستی بر آتش داشت. او حدود ۳۰ اثر از داستانهای نویسندگان مطرح کشورهای ترکیه و جمهوری آذربایجان را نیز به فارسی ترجمه کرده است. متأسفانه این آثار ترجمهشده کمتر در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
انتشارات: فرمهر
تعداد صفحه: ۲۳۵
نشر فرمهر با همکاری سینا بهرنگی، کتاب «زنده باد قانون و داستانهای دیگر» را به چاپ رسانده است. این کتاب مجموعهای از آثار داستانی ترجمهشده از نویسندگانی مانند عزیز نسین، مامین سیبیریاک، مظفر ایزگو، ناظم حکمت، مهدی حسین و دیگران است. البته این کتاب نیز تجدیدچاپ نشده است. در این کتاب، داستانهای ترجمهشده هر نویسنده بهتفکیک و با رعایت تقدم و تأخر گردآوری شده است.
شما برای ما و مخاطبان بگویید که کدامیک از داستانها و آثار صمد بهرنگی را خواندهاید؟ برایمان از خاطرات و نقلقولهای شخصیتهای داستانهای صمد بهرنگی که در ذهن و قلبتان مانده و تأثیر گذاشته است، بنویسید.
پاسخ ها