آیا تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید در رابطه عاطفی اشتباهی هستید و این رابطه بهجای اینکه باعث تعالی شما باشد، به مشکلات زندگی شما اضافه کرده است؟ چطور بفهمیم در رابطه اشتباه قرار داریم؟ در این مطلب، از نشانههای هشدار یک رابطه اشتباه و کارهایی که باید برای اصلاح این وضعیت انجام دهید، خواهید خواند.
داشتن ارتباطی سالم با فردی که از هر جهت به شما نزدیک است نقش مهمی در موفقیت شما دارد. باید بدانید که جاذبۀ اولیه برای داشتن رابطهای پایدار کافی نیست. اگر فردِ مناسبی را برای ایجاد رابطه انتخاب و برای تقویت و مراقبت از آن تلاش کنید، احساساتی همچون تنش، بی حوصلگی، ناامیدی، ترس و خشم را تجربه نخواهید کرد.
دو طرفی که در رابطه شریکاند تعیین میکنند آن رابطه چگونه باشد. رفتار اشتباه این افراد باعث بروز احساسات ناخوشایندی میشود که برخی از آنها را نام بردیم. اگر برخی از احساسات ناشی از رابطهتان را بررسی کنید، خیلی زودتر اشتباهبودن آن رابطه را میفهمید. شاید در بعضی از روابط گذشتهتان، این احساسات را تجربه کرده باشید؛ ولی با اینکه میتوانستید از آن روابط اشتباه خارج شوید، ادامه دادهاید. نسبت به روابطی که در گذشته داشتهاید احساس پشیمانی نکنید و نسبت به روابط فعلی خودتان هم نگران نباشید.
در این مقاله، سعی کردهایم با مرور اشتباههای موجود در روابط، کمکتان کنیم دید عمیقتری نسبت به این مسئله پیدا کنید. با مطالعه این مقاله میتوانید گفتوگوی بهتر و روشنتری با شریکتان داشته باشید و به شکلی صحیح رفتار خود را تغییر دهید.
در ادامه، نشانههایی را بررسی میکنیم که با وجود آنها در رابطه، احساسات خوبی را تجربه نخواهید کرد. بهتر است اینگونه روابط را ادامه ندهید یا حداقل به این شکل ادامهاش ندهید.
ناگهان یا بهتدریج متوجه میشوید ویژگیهای فردیتان از بین رفتهاند یا آنها را پنهان میکنید. متأسفانه این اتفاقی رایج در بیشتر رابطههاست. نکتۀ مهمتر از خود این مسئله تدریجیبودن آن است، که باعث میشود فرد نتواند رابطه را متوقف کند.
در برخی از روابط، شریکتان سعی دارد شما را کنترل کند و این کار را تحت عنوان محبت انجام میدهد. بهمرور زمان شما از ویژگیهای فردی و امیالتان فاصله میگیرید. روزی میرسد که وقتی بیدار میشوید و در آینه نگاه میکنید، دیگر خودتان را نمیشناسید. این نشانه بدی است، آنهم خیلی بد! به خودتان اجازه توقف بدهید و این را هم در نظر بگیرید که تمام تقصیرها متوجه شریکتان نیست. شاید این الگوی شما در برقراری روابطتان باشد، که در این صورت مقصر اصلی شما هستید.
آسان اتفاق میافتد که در رابطهای خود را گم کنید. درک نادرست از مفهوم محبت، که به ازخودگذشتگیِ نابجا منجر میشود، دلیل اصلی این اتفاق است. بهتر است بهجای این رفتار اشتباه، روی داشتن رابطهای سالم و روبهرشد تمرکز کنید. البته ریشه این الگوی رفتاری در شما معمولا به نحوه تربیت خانوادگی و تجربیاتی که از محبت در دوران کودکی داشتهاید میرسد؛ ولی آن چیزی که اهمیت دارد این است که با آگاهیِ بیشتر رفتار کنید و سعی کنید دوباره خودتان را پیدا کنید.
@داناییmedia صفحه جدید ما را دنبال کنید
نگران نتیجه این کار هم نباشید؛ اهمیت چندانی ندارد. اگر این تغییر را اعمال نکنید، رابطه اصلاح نمیشود؛ فقط شما بیشتر از خودتان دور میشوید.
در هر رابطهای که یک نفر نقش چتر نجات را برای دیگری بازی میکند و دیگری این نقش را میپذیرد، هر دو در نهایت سقوط میکنند.
گای فاینلی، فیلسوف و نویسنده کتابهای خودیاری
اینکه فرد مدام در تلاش برای اثبات ارزش خود است، بهخودیخود بد است؛ اما اگر در روابطش نیز اینگونه رفتار میکند، حتما مشکلاتی در این رابطه وجود دارد. روابط فرد باید شرایطی را فراهم کنند که او مجبور نباشد ارزش خود را اثبات کند.
برای اینکه بفهمید آیا شما هم این الگوی رفتاری را در روابطتان دارید و دائما بهدنبال اثبات ارزش خود هستید یا نه، از نشانههای زیر کمک بگیرید:
البته وظیفه شریکتان نیست که احساس باارزشبودن را در شما ایجاد کند. او فقط وظیفه دارد تا رابطه را به فضای امنی تبدیل کند که در آن، بهجای نادیدهگرفتن و انکار، ارزشهای طرفین تشویق شوند. روابط شما نباید بهگونهای باشند که احساس کنید دیده نمیشوید، بلکه باید در روابطتان احساس موفقیت کنید.
بسیاری از مردم در موقعیتهای خاص، بهجای اینکه خودشان اتفاق بعدی را رقم بزنند، میگذارند زندگی گام بعدی را تعیین کند و این اشتباه است. شما باید در هر موقعیتی، تصمیم بگیرید و کار خودتان را انجام دهید. نباید ادامهدهندۀ کارهایی باشید که در انتخاب آنها سهمی نداشتهاید.
این الگوی رفتاریِ اشتباه در روابط نیز وجود دارد. شما رابطهای را تجربه میکنید که در آن، نقش چندانی ندارید. بهعبارت دیگر، فقط خیالتان راحت است که مجرد و تنها نیستید، همین! شما تاریخهای مهم را میدانید، میدانید کِی باید هدیه بخرید، میدانید شریک زندگیتان چه غذایی دوست دارد، از برنامه روزانه شریکتان اطلاع دارید؛ اما همه اینها بهاندازه مشارکت شما در اصل رابطه اهمیت ندارند. در واقع، آن چیزی که باعث ادامه این رابطه شده است علاقه نیست، روزمرگی است.
اگر باور درونیتان این است که شریکتان بیشتر از شما در ایجاد این مسئله نقش دارد، این را نشانهای بزرگ بدانید. شاید بهتر باشد این رابطه را ادامه ندهید.
بنا بر پژوهشها، روابطی که روند ثابتی را طی میکنند، به این معنی که طرفین رابطه برای ایجاد موقعیتهای هیجانانگیز و لذتبخش تلاشی نمیکنند، در نهایت خستهکننده میشوند. اگر در رابطهتان احساس خستگی میکنید، احتمالا در آینده احساسات ناخوشایند بیشتری را تجربه خواهید کرد.
فرقی نمیکند دلیل این الگوی رفتاری شما هستید یا شریکتان. در هر صورت، رابطه اشتباهی را تجربه میکنید. اگر میتوانید با گفتوگو برای تغییر شرایط کاری کنید، ادامه دهید. در غیر این صورت، برای اینکه آسیب عاطفی بیشتری را تجربه نکنید، بهتر است این رابطه را تمام کنید.
شاید مدتی است که حس میکنید شریکتان صداقت قبل را ندارد یا اینکه از ابتدا شریک صادقی نبوده است. این احساس نشان میدهد در این رابطه مشکلاتی وجود دارد. سعی کنید مشکل را بیابید و با کمک هم راهحلی برایش در نظر بگیرید. اگر این مشکلات حل نشوند و بیاطمینانی در رابطه باقی بماند، رابطه نتیجهای جز تهمتهای بیشتر نخواهد داشت.
اگر فکر میکنید فرد مناسب دیگری را برای ایجاد رابطه پیدا کردهاید که باید جای شریک فعلیتان را بگیرد، یعنی از شرایط راضی نیستید. در واقع، شما رابطهتان را مسبب برخی از اتفاقات ناخوشایند زندگیتان میدانید و به همین دلیل، دنبال ایجاد تغییر هستید. بهجای اینکه راهحلی بیرون از خودتان پیدا کنید، مشکل را در ذهنتان حلوفصل کنید. باید بتوانید با شریکتان صحبت کنید تا دلیل این نارضایتی مشخص شود.
وقتتان را با کسانی بگذرانید که بیقیدوشرط دوستتان دارند، نه با کسانی که فقط تحت شرایطی خاص به شما علاقه دارند.
سوزی قاسم، نویسنده مصری ـ آمریکایی
وجود تفاوت در آدمها حقیقتی انکارناپذیر است. ناتوانی در ایجاد تغییرات اساسی هم امری کاملا منطقی است. قطعا با هر فردی که رابطه دارید تفاوتهایی با او خواهید داشت: تفاوت در افکار، علاقهها، رفتار و احساسات. این تفاوتهای منطقی اگر آنقدر زیاد باشند که باعث تعارض شوند، ممکن است رابطه را دچار مشکل کنند؛ برای نمونه، وقتی طرفین علایق کاملا متفاوتی دارند، معمولا علاقه یک طرف در نظر گرفته نمیشود؛ یا در مواردی که افکار کاملا متفاوتی وجود دارد، هرچه همدیگر را بیشتر میشناسند، فاصلهشان از هم بیشتر میشود.
وقتی اتفاق ناخوشایندی میافتد، هریک از شما طرف مقابل را مقصر اوضاع پیشآمده میداند. در این شرایط، دائما یکدیگر را سرزنش میکنید. تجربه نشان داده است که در بیشتر موارد، هر دو طرفِ رابطه اشتباهاتی داشتهاند. آن چیزی که در رابطه شما کمرنگ است یا شاید وجود ندارد حس مسئولیت پذیری است. اگر هریک از دو طرف مسئولیت تصمیم یا رفتار اشتباه خود را بپذیرد، طرف مقابل نیز به این کار تشویق میشود.
احتمالا در ابتدای رابطه درمورد آینده مشترکتان باهم صحبت میکنید، برای نحوه زندگی خود تصمیم میگیرید و مسئولیتهای مالی را تقسیم میکنید. شاید درمورد داشتن فرزند و هدفهای شغلی هم تبادلنظر کنید و به نتیجه برسید. اگر این شرایط برای شما تغییر کرده، یعنی دیگر اهداف مشترکی ندارید، به این معناست که این رابطه احتمالا آینده روشنی ندارد.
در رابطهای درست، باید بتوانید عواطف و احساسات خود را درمورد مسائل مختلف بیان کنید. باید اجازه دهید که شریک شما درمورد احساساتتان همهچیز را بداند. آسیبپذیری در رابطه یعنی نیاز به اینکه طرف مقابل از احساس شما باخبر باشد و به آن اهمیت بدهد. این باعث ایجاد صمیمیت در دو طرف یک رابطه میشود. اگر احساس میکنید در شرایطی قرار دارید که نمیتوانید احساسات خود را بیان کنید، بهتر است درمورد تداوم رابطهتان تجدیدنظر کنید. این ناتوانی بهمعنای این است که با طرف مقابل راحت نیستید.
اگر موقع فکرکردن به آینده و برنامه ریزی برای زندگی، شریک عاطفیتان هیچجایی در آن ندارد، به این معناست که آنطور که بایدوشاید برای حضور او در زندگیتان ارزش قائل نیستید. اگر مطمئن نیستید شریکتان چه نقشی در آیندهای که برای خود متصورید دارد، یعنی یک جای کار میلنگد.
از قدیم گفتهاند که دعوا نمک زندگی است؛ اما نمک زیادی هم خوب نیست! هر جروبحثی نشانه اتمام رابطه نیست؛ اما اگر مرتب باهم بحث میکنید و در نهایت هم این بحثها نتیجهای ندارد و چیزی را تغییر نمیدهد، پس زندگیتان زیادی شور شده است! این مشکلی جدی است که باید بررسی شود. جنگ و جدلِ مداوم روی عواطف و احساسات، میزان علاقه به طرف مقابل و تعهد شما تأثیر میگذارد و در نهایت، ممکن است به جدایی منجر شود.
در روابط، مشکل زمانی ایجاد میشود که یک نفر بر جستوجوی نواقص طرف مقابل تمرکز کند.
وین دایر، نویسنده آمریکایی
اگر هنگام وقتگذرانی با شریک زندگیتان بازهم احساس تنهایی میکنید، یک جای رابطه میلنگد. این احساس تنهایی به این معناست که رابطه عمیقی باهم ندارید. حتی شاید از کنارهمبودن لذت نمیبرید. وقتگذراندن با خوشگذراندن تفاوت زیادی دارد. ممکن است باهم وقت بگذرانید، ولی در این مدت به شما خوش نگذرد. این نشانهای از یک رابطه اشتباه است که باید آن را جدی بگیرید.
رابطه اشتباه بر جنبههای مختلف زندگی تأثیر میگذارد. به همین دلیل، هرقدر زودتر آن را شناسایی و برای حل آن اقدام کنید، عواطف و احساسات و آیندۀ زندگیتان را زودتر نجات دادهاید. البته هر اختلافی نشانه رابطه اشتباه نیست، ولی برخی نشانهها پیام هشداریاند برای اینکه بیشتر فکر کنید و راهی برای نجات رابطه یا پایان دادن به آن رابطه عاطفی پیدا کنید.
شما از رابطه عاطفیتان راضی هستید؟ چقدر حواستان به نشانههای هشدار است؟ اگر تجربهای از شناسایی این نشانهها، رفع مشکل یا اتمام رابطه دارید، خوب است آن را با ما در میان بگذارید. چنین تجاربی برای خیلیها مفیدند.
برگرفته از: psychologytoday
کتاب الکترونیکی
قیمت نسخه انگلیسی در سایت آمازون | ۱۱ دلار |
---|---|
قالب فایل | |
تعداد صفحه | ۲۴۷ |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
ناشر | TarcherPerigee |
تعداد فایل | ۱ فایل PDF |
کتاب الکترونیکی دلبستگی
اگر میخواهید دلیل بسیاری از رفتارهای شریک عاطفی، یا حتی خودتان را در رابطه متوجه شوید، حتما این کتاب را بخوانید.
25،000 تومان 19،500 تومان
مشاهده کتاب الکترونیکی
پاسخ ها