یکی از مهمترین تغییرات جامعه در چند دهه گذشته افزایش میزان طلاق و بهوجودآمدن پدیده «والدین تنها» بوده است. فارغ از جنسیت والدین تنها، اموری مانند تربیت فرزندان، رسیدگی به امور خانه و حفظ زندگی اجتماعی سالم چالش بزرگی است که کمتر کسی میتواند از عهده انجامش برآید. بسیاری از ما این کار مهم را نادیده میگیریم یا در مواردی به آن بیتوجهیم و با سؤالهای آزاردهنده یا اظهارنظرهای بیجا، کار را برای والدین تنها بیش از آنکه باید، دشوار میکنیم. شاید خیلیهایمان منظور خاصی از گفتن این حرفها نداشته باشیم و بیشتر ناشی از اظهار همدردی باشد، بدون درنظرگرفتن شرایط خاص زندگی مادران تنها. این جملات ممکن است تأثیرات منفی جدی بر روحیه پدران و مادران تنها داشته باشند و این موضوع برای هیچکس خوب نیست. در ادامه، برایتان فهرست کوتاهی از جملاتی آماده کردهایم که هرگز نباید به پدران و مادران تنها بگویید.
مشخص است که اکثر مواقع منظور بدی از این حرف نداریم و فقط میخواهیم به پدران یا مادران تنهایی که میشناسیم یادآوری کنیم که بد نیست از تنهایی درآیند.
گاهی این سؤال با پیشنهاد آشنایی با فردی هم همراه است که شاید همهچیز را بدتر هم بکند. واقعیت این است که والدین تنها بهتر از هرکس دیگری از شرایط خودشان آگاهاند و نیازی نمیبینند الزاما فرد جدیدی به زندگیشان وارد شود. بهتر است تصمیمگیری درباره واردشدن یا نشدن به رابطه را به خودشان واگذار کنید.
مراقبت، نگهداری و تربیت فرزندان در این روزگار، آنهم دستتنها، کار آسانی نیست. گاهبهگاهی که بچهها نیستند، فرصت کوتاهی برای استراحت و دورشدن از فشار مداوم رسیدگی به بچهها ایجاد میشود؛ پس تعجبی ندارد که بیشترین کاربرد آن برای پدران و مادران تنها، استراحت و بازیابی انرژی ازدسترفته باشد.
علاوه بر این، همیشه انبوهی از کارهای عقبافتاده وجود دارد که نیاز به رسیدگی و رفعورجوع دارد. زمانی که بچهها به هر دلیل خانه نیستند، معمولا تنها زمان ممکن برای انجام این کارهاست. بنابراین زمانی که والدینِ تنها وقت خالی دارند، از پیشنهاد انجام کارهای فوقبرنامه به آنها خودداری کنید.
در نهایت برای والدین تنها، دوری از فرزندانشان امتیاز نیست و آنها هم مثل همه والدین دلتنگ فرزندانشان میشوند؛ پس تصور و بیان این جمله که در نبود بچهها نفسی میکشند خیلی درست نیست و بیشتر ممکن است شما را ناآگاه جلوه دهد.
این پرسش یکی از بدترین سؤالها از پدران و مادران تنهاست؛ چراکه علاوه بر نقض حریم خصوصی فرد، سؤال بیاهمیتی هم هست. تا وقتی زندگی به روال معمول جریان دارد و بچهها آرامش و رفاه کافی دارند، چه اهمیتی دارد که پدر یا مادری که دیگر در زندگی فرد نیست کجاست؟ بهعلاوه چنین پرسشی ممکن است والدین تنها را در موقعیت ناخوشایند گفتوگو درباره مسائلی قرار دهد که دوستش ندارند؛ کاری که اصلا منصفانه نیست.
وقتی زندگی به روال معمول جریان دارد و بچهها آرامش و رفاه کافی دارند، چه اهمیتی دارد که پدر یا مادری که دیگر در زندگی فرد نیست، کجاست؟
@داناییmedia صفحه جدید ما را دنبال کنید
چنین سؤالی مثل این است از کسی بپرسیم چطور رانندگی میکنی یا چطور سر کار میروی. انسانها یاد میگیرند خودشان را با شرایط وفق دهند. همان طور که یک بزرگسال در طول عمرش بهتدریج یاد میگیرد مسئولیتهای بیشتر و بیشتری را بهصورت همزمان بر عهده بگیرد، پدران و مادران تنها هم میآموزند چطور باید با وجود تمام کاستیها، نهایت تلاششان را برای تأمین هرچه بهتر زندگی فرزندانشان بکنند. همچنین والدین تنها ممکن است شریک زندگی نداشته باشند، اما الزاما افرادی منزوی نیستند و در حلقه اجتماعی اطراف خود خانواده، دوستان و همکارانی دارند که در رسیدگی و مراقبت از فرزندانشان به آنها کمک میکنند.
والدین تنها نیازی به یادآوری این نکته ندارند که یکنفره در حال انجام کاری دونفرهاند. نیازی نیست به مادران تنها یادآوری شود که چقدر برای ایفای نقش پدر و مادر بهصورت همزمان زحمت میکشند. پدران تنها به تمجیدشدن برای آشپزیکردن برای فرزندانشان نیازی ندارند. اظهار حمایت و همدردی کار بدی نیست، اما به یاد داشته باشید که در این کار زیادهروی نکنید. بهعلاوه، مادران تنها ممکن است برخی از وظایف پدر فرزندان را هم بر عهده داشته باشند، اما هرگز تلاش نمیکنند بهطور تماموکمال جایگزین پدر باشند؛ چون این کار ممکن نیست. پس لطف کنید با گفتن چنین جملاتی، برایشان بار روانی اضافی ایجاد نکنید.
نه، نمیدانید! حرفزدن درباره رفتن همسرتان به مأموریتهای کاری و تلاش برای مقایسه شرایط خودتان با مادران تنها واقعا آزاردهنده است. این کار مثل مقایسه سیب با پرتقال است! در واقعیت، زندگی مادران تنها با نبود شریک زندگیشان تعریف نمیشود. چند روز تنهایی را نمیتوانید و نباید با وضعیتی در کنار هم بگذارید که این دسته از والدین تنها درگیرش هستند و گاه سالها ادامه مییابد. همسر شما حتی اگر دور باشد، در نهایت با یک تماس تلفنی در دسترس خواهد بود، بالاخره به خانه خواهد آمد و به زندگی با شما ادامه خواهد داد. نمیتوانید چنین شرایطی را با زندگی والدین تنها مقایسه کنید که قرار است تا زمانی نامعلوم به زندگی در تنهایی و مراقبت از فرزندانشان مشغول باشند.
این پرسشی است که شاید برای تمام والدین در لحظاتی از زندگی پیش آمده باشد؛ اما قطعا موضوعی بسیار شخصی است و چیزی نیست که بخواهید دربارهاش از فرد دیگری سؤال کنید. درست است که بچهدارشدن مسیر زندگی والدین را تغییر میدهد، اما به همان دلیل اغلب والدین نمیتوانند زندگیشان را بدون فرزندشان تصور کنند. بسیاری از مادران تنها داشتن فرزندشان را به موفقیتهای بسیار بزرگ شغلی ترجیح میدهند و بسیاری از پدران تنها حاضرند برای رفاه فرزندانشان مسیر شغلیشان را تغییر دهند.
فارغ از اینکه چقدر به فرد موردنظر نزدیکید، این سؤال بیهوده است. بازهم به این نکته توجه کنیم که تا وقتی بچهها در رفاه و آرامشاند، نیازی به پرسیدن درباره بودن یا نبودن شریک زندگی پدران یا مادران تنها و میزان مشارکتشان در تربیت بچه وجود ندارد.
علاوه بر این، به این موضوع بیندیشید که دانستن این نکته چه تأثیری در رابطه شما با پدران یا مادران تنهایی که میشناسید خواهد داشت. آیا قرار است نقشی در زندگی آنها ایفا کنید؟ آیا از شما کمک خواستهاند؟ درصورتیکه پاسختان به این سؤالها منفی است، این پرسش را هرگز با والدین تنها مطرح نکنید.
نیازی به توضیح نیست؛ تربیت فرزندان، آنهم بهتنهایی، زمانبر و خستهکننده است. به همین دلیل بسیاری از والدین تنها بیشترِ زمانِ فراغتشان را صرف استراحت و بازیابی انرژی ازدسترفته میکنند. اینها زمانهای فراغت برنامهریزیشده نیستند و ممکن است در هر زمانی از روز، شرایط برای کمی استراحت فراهم شود؛ اما این زمانها بههیچوجه با زمان، انرژی، دردسر و گاه هزینههای لازم برای بیرونرفتن والدین تنها قابلقیاس نیست.
بیرونرفتن برای پدران و مادران تنها یعنی دو بار برنامهریزی و دو سری هزینه (یکی برای خودشان و دیگری برای گرفتن پرستاری برای مراقبت از فرزندان) و این کار همیشه ممکن نیست. پس در بیشتر مواقع، اگر میخواهید با والدینِ تنها وقت بگذرانید، شما هستید که باید پیش آنها بروید و درک کنید که شرایطشان با شما خیلی متفاوت است.
لطفا اگر والدین تنهایی را که میشناسید جایی بدون فرزندانشان دیدید، ازشان نپرسید که بچهها کجا هستند. بیشک والدین تنها بدون آگاهی از وضعیت فرزندانشان جایی حاضر نمیشوند و فراموششان نمیکنند. این سؤال نهتنها بیفایده است، بلکه واقعا فقط و فقط به والدین بچه مربوط است و پرسیدن شما هیچ فایدهای برای هیچکسی نخواهد داشت.
خیلیهایمان بهغلط گمان میکنیم والدین تنها زندگی غمانگیزی دارند و هر روز خود را بهخاطر ازدواج ناموفق یا بچهدارشدن و گیرکردن در موقعیت پدر یا مادر تنها سرزنش میکنند؛ اما این تصور اصلا به واقعیت نزدیک نیست. کمتر پدر یا مادری را میتوانید پیدا کنید که از بچهدارشدن واقعا پشیمان باشند و اگر هم چنین باشد، معمولا دلیلش چیزی بهغیر از خود فرزندان خواهد بود. والدین تنها مثل تمام والدین عاشق فرزندانشاناند و این پرسش که آیا از داشتن فرزندشان پشیماناند یا خیر تنها باعث ناراحتیشان خواهد شد.
درست است که باید سعی کنیم تا حد ممکن وارد جزئیات زندگی پدران و مادران تنها نشویم، اما این توصیه اصلا به این معنی نیست که وقتی والدینِ تنها برای مشورت یا بیان مشکلاتشان به ما مراجعه میکنند، نسبت به آنها بیاعتنا باشیم. درست است که آنها خودشان شرایط زندگیشان را انتخاب کردهاند، اما این موضوع حق شکایت و گلایهکردن از زندگی را ازشان نمیگیرد. لطفا با عباراتی مثل «خودت خواستی»، «انتخاب خودت بوده» و «مگه نمیدونستی بچه بزرگکردن کار راحتی نیست» کار را برایشان سختتر از آنچه هست نکنید.
پدران و مادران تنها با کمتر کسی میتوانند جزئیات زندگیشان را و مشکلاتی را که درگیرشاناند در میان بگذارند. اگر شما را سنگ صبور و محرم رازشان انتخاب کردهاند، بهتر است به این انتخاب احترام بگذارید و انرژی و روحیه لازم را برای ادامه مسیر به آنها بدهید.
این پرسشی است که بیشتر از مادران تنها پرسیده میشود. همچنین یکی از بدترین سؤالاتی است که میتوانید از آنها بپرسید. جدا از اینکه نفقه به آن صورتی که در قانون حمایت از خانوادۀ کشور ما تصویب شده است نمیتواند کمک معنیداری به معیشت زندگی مادران تنها (آنهم در شرایط اقتصادی کنونی) بکند، با سؤالکردن در این زمینه، خواسته یا ناخواسته وارد خصوصیترین ابعاد رابطه فرد خواهید شد.
روند قانونی دریافت کمک مالی از همسر سابق ممکن است بسیار طولانی و در نهایت بیهوده باشد، بنابراین بسیاری از مادران تنها از پیگیری آن منصرف میشوند. بهعلاوه، دریافت کردن یا نکردن کمک مالی از همسر سابق برای نگهداری از فرزندان نمیتواند و نباید تأثیری بر قضاوت شما درباره شخص داشته باشد.
جدا از اینکه نفقه به آن صورتی که در قانون حمایت از خانوادۀ کشور ما تصویب شده نمیتواند کمک معنیداری به معیشت زندگی مادران تنها (آنهم در شرایط اقتصادی کنونی) بکند، با سؤالکردن در این زمینه خواسته یا ناخواسته وارد خصوصیترین ابعاد رابطه فرد خواهید شد.
نه، اینطور نیست و گفتن این حرف هم اصلا کار درستی نیست. بچهها به والدین خود بهطور مساوی نیاز دارند و هیچ بچهای ـ مگر در شرایط بسیار خاص ـ بدون یکی از والدین بهتر زندگی نمیکند. تصمیمگرفتن درباره جدایی و نحوه حضانت فرزندان، بهویژه برای مادران تنها، اصلا کار راحتی نیست و نگرانیهای جدی بسیاری دراینباره وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. تا وقتی در چنین شرایطی قرار نگرفته باشید، نمیتوانید درباره چندوچون آن نظری بدهید. پس بهتر است بهکل وارد چنین موضوعی نشوید.
بهنظر شما در این فهرست جای چه سؤالات یا اظهارنظرهای مخربی خالی است؟ چه حرفهایی ممکن است برای والدین تنها، بار روانی منفی ایجاد کند که ما آن را از قلم انداختهایم؟ اگر چیزی به نظرتان میرسد، حتما در بخش «ارسال دیدگاه» با ما در میان بگذارید تا بتوانیم فهرست کاملتری از این دست سؤالات و اظهارنظرهای نامناسب ایجاد کنیم.
پاسخ ها