«زندگی خشن است، عشق خشن است، ملایمت نیز خشن است. اما بااینحال همه ما در برابر خشونت مرگ غافلگیر میشویم.» این جمله از کریستین بوبن، نویسنده و شاعر فرانسوی است. در ادامه این مطلب، کتاب فراتر از بودن از همین نویسنده را معرفی میکنیم. اگر حداقل یک بار مرگ کسی شما را غافلگیر کرده است یا هنوز در بهت مرگ عزیزی هستید، با ما در این معرفی کتاب همراه باشید؛ چراکه قرار است مرگ، عشق و زندگی را از دید تازهای ببینیم.
کریستین بوبَن (Christian Bobin)، متولد ۲۴ آوریل ۱۹۵۱ در شهر لو کروزو فرانسه است. او در دانشگاه همین شهر و در رشته فلسفه تحصیل کرد. جالب است بدانید بوبَن تمام عمرش را در زادگاهش لو کروزو سپری کرده است. او دراینباره در جواب گزارشگر مجله ادبی نُوول کله میگوید: «هرگز اشتیاقی به سفر نداشتهام. تنها یک واقعه نظرم را جلب میکند و آن “دیدار” است؛ اما فکر میکنم همان چیزی را که در آن سوی دنیا میتوانم ببینم، اینجا، در همین نزدیکیها خواهم دید.»
بوبن نوشتن را از سال ۱۹۷۷ آغاز کرد و تاکنون بیش از ۶۰ عنوان کتاب از او منتشر شده است. آثار این نویسنده فرانسوی عبارتاند از: نور جهان، ژه، دیوانهبازی، زن آینده، ایزابل بروژ، ستایش هیچ، جشنی بر بلندیها، رستاخیز، رفیق اعلی، جادوی ساده، حضور ناب، قاتلی به پاکی برف، مسیح در شقایق، تصویری از من کنار رادیاتور و بانوی سپید.
یک منطقه برای یک قلب، وسعت زیادی دارد، درحالیکه تمام عرض سرزمین من بیستویک سانتیمتر و طول آن بیستونه سانتیمتر است؛ تمام مساحت یک صفحه کاغذ سفید. (ص۵۵)
ژیسلن زنی است که در ۴۴سالگی بر اثر سکته مغزی میمیرد. او سه دختر دارد و همه این کتاب برای او و درباره او از زبان همسرش است. کتاب فراتر از بودن روایت یک داستان نیست، بلکه اثری شعرگونه در ستایش عزیزی ازدسترفته است.
راوی که همسر ژیسلن است، با نوشتن از او به پذیرش این فقدان میرسد. جملات زیبایی که در توصیف و ستایش همسرش میگوید، لطافت شعر را در ذهن مخاطب تداعی میکند. ازطرفی جملههای قصار نویسنده که از باورهای معنوی و گرایش او به معناگرایی نشئت میگیرد، مخاطب را به تفکر وامیدارد. زندگی، مرگ و عشق ازجمله مفاهیمی است که از آنها سخن به میان آمده است. به همین دلایل، یعنی داشتن حالت شعرگونه و جملات قصار تفکربرانگیز، برای درک بهتر کتاب باید کلمات آن را جرعهجرعه سرکشید.
دوستت دارم …
این رمزگونهترین کلامیاست که شایسته تعبیر تو در طول قرنهاست؛ کلامی که وقتی بهدرستی بیان میشود، در سکوت، در راز مرگ تازه رخداده تو، در کلمه آخر، حرف «م» شنیده نمیشود، بلکه بال میگشاید و به پرواز درمیآيد. (ص۹)
کتاب فراتر از بودن با لحن آرام و همدلانهای که دارد، میتواند دوست و همراه خوبی برای کسانی باشد که با حس فقدان و دلتنگی بعد از مرگ عزیزانشان، دستوپنجه نرم میکنند. کمک به پذیرش و دعوت به زندگی دوباره از طرف کسی که خود با درد نبود عزیزی سر میکند، از دلایل تأثیرگذاری این همدلی است. نویسنده در این کتاب، تعابیر قابلتأملی از مرگ، زندگی و عشق ارائه میکند؛ به همین دلیل، این اثر میتواند با سلیقه کسانی جور باشد که آثار معناگرا را دنبال میکنند.
حتی اگر جزء این دو گروه نیستید، مطالعه این کتاب بهدلیل جملات زیبا و شاعرانهاش میتواند لحظههای دلچسبی برای شما رقم بزند.
فردای روز مرگت، خیال کردم که دیگر نخواهم نوشت. مرگ، بیشتر ما را به این حال میاندازد و ما را بهسوی رفتارهای کودکانه میکشاند؛ گویا انسان میخواهد زندگی را تنبیه کند، چراکه تصور میکند زندگی او را تنبیه کرده است. پس مانند کودکان قهر میکند و بلافاصله آشتی میکند، بدون اینکه بداند چگونه. (ص۵۴)
یک هفته پس از مرگت، کلمانس تلفن را به من نشان میدهد و از من میخواهد به تو زنگ بزنیم. من او را روی سکوی تلفن میگذارم. او گوشی را برمیدارد و همه دکمهها را فشار میدهد و چند دقیقه سکوت میکند. سپس گوش میدهد و میگوید: «آره، آره …» از او میپرسم: «چی بهت گفت؟» پاسخ میدهد: «پرسید همهچیز روبهراه است؟ هنوز با هم هستیم؟» و من هم به او جواب دادم: «آره، آره …»
برای صحبتکردن با مردهها هزاران راه وجود دارد؛ ولی رفتار یک دخترک چهار سالونیمه باید به ما بیاموزد که برای برقراری ارتباط با مردهها، ابتدا لازم است به آنها گوش دهیم و مردهها تنها یک مطلب را به ما گوشزد میکنند: باز هم زندگی کنید و خودتان را آزار ندهید و همیشه خندان باشید. (ص۳۴)
پاسخ ها