تاریخ آغاز نمایشنامهنویسی در ایران به شکلی که امروز میشناسیم، به گذشتههای دوری نمیرسد. در این نوشتار پس از اشارهای مختصر به آغاز نمایشنامهنویسی، به معرفی برجستهترین نمایشنامهنویسان معاصر ایرانی میپردازیم.
ترجمه نمایشنامههای اروپایی در اواخر عهد قاجار، ادیبان و هنرمندان ایرانی را با این هنر آشنا کرد. نخستین نمایشنامههای فارسی توسط میرزا آقا تبریزی و در حدود ۱۲۸۸ هجری نوشته شدهاند. این آثار دربرگیرنده نوعی طنز اجتماعی و سیاسی بودند. از آن زمان تاکنون نمایشنامهنویسی در ایران بستری غنی برای بیان دغدغههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بوده است.
نمایشنامهنویسان ایرانی از ظرفیتهای زبان فارسی، سنتهای بومی و تجربههای جهانی بهره بردند و آثاری مطرح در صحنههای داخلی و بینالمللی آفریدند. این نمایشنامهها سبب غنا، تحول و پویایی تئاتر ایران شدند. در ادامه با شش تن از درخشانترین چهرههای نمایشنامه ایرانی آشنا میشویم.
بی هیچ تردید، برجستهترین چهره ادبیات نمایشی معاصر ایران، بهرام بیضایی است. او هنرمندی صاحب سبک در نویسندگی و کارگردانی تئاتر و سینما است. علاوهبراین، پژوهشهایی مهم و ارزشمند در اسطورهشناسی، تاریخ و فرهنگ ایرانی دارد.
ویژگی آثار بیضایی تمرکز بر همین اسطورهها و تاریخ و فرهنگ ایران است. او با زبانی فاخر، نقدهای اجتماعی خود را در قالب روایتهای تمثیلی و تاریخی بیان میکند. بسیاری از آثار بیضایی هرگز در ایران اجازه نمایش نیافتهاند. او سالهاست خارج از ایران زندگی میکند، در دانشگاه تدریس میکند و کارهایی را به روی صحنه میبرد.
مشهورترین نمایشنامههای بهرام بیضایی:
از برجستهترین نمایشنامهنویسان معاصر ایرانی اکبر رادی است. تمرکز اکبر رادی در نمایشنامههایش بر روابط انسانی، زندگی طبقه متوسط و بحرانهای کف جامعه است. شخصیتپردازیهای دقیق اکبر رادی الگویی برای دانشجویان و هنرآموزان حوزه نمایشنامهنویسی به شمار میرود.
رادی تسلطی عالی بر زبان محاورهای و طبیعی مختص هر قشر از جامعه دارد. او با بهکارگیری عناصر خاص گفتار و صحنه، واقعیتهای جامعه را با نگاهی ویژه و گاه با چاشنی طنز تلخ بیان میکند. سبک این نمایشنامهنویس، رئالیسم اجتماعی با زبان شاعرانه است.
فیلمنامه «گاو» (از مشهورترین فیلمهای مرحوم داریوش مهرجویی) به قلم یکی از مطرحترین نویسندگان و روشنفکران ایران نوشته شده است؛ او کسی نیست جز غلامحسین ساعدی.
ساعدی، روانپزشک و نویسندهای با نگاه اجتماعی بود و توجه به روان انسان و جامعه در آثار او پیداست؛ از جمله در نمایشنامههایش.
ساعدی در آفرینش شخصیتهای پیچیده نویسندهای چیرهدست بوده و از دانش روانشناسی در این شخصیتآفرینیها بهره گرفته است. زبان نمادین و طنز تلخ در آثار این نویسنده ویژگیهایی بارز است و نقدهای سیاسی و اجتماعی را در این لفافهها بیان کرده است.
غلامحسین ساعدی همچنین در آثارش توجهی خاص به ویژگیهای روانی انسانها چون ترس، اضطراب، تنهایی و بیگانگی دارد. اهمیت قلم او در همین بازتاب بحرانهای اجتماعی و روانشناختی در قالب نمایش است.
بهمن فرسی، نویسنده، نمایشنامهنویس، شاعر و بازیگر است. او ساختارهای کلاسیک را با عناصر تئاتر تلفیق کرد. فرسی در نمایشنامهنویسی صاحب سبک است و از زبان شاعرانه، ساختار غیرخطی و شخصیتهای نمادین بهره میگیرد. مضمون نمایشنامههای بهمن فرسی نقد اجتماعی و روانشناختی است که نویسنده آنها را در با روح فلسفی درمیآمیزد. او با تلفیق خاطره، توهم و واقعیت نوعی روند غیرخطی به روایتها میدهد و مخاطب خود را به چالش میکشد.
یکی از تأثیرگذارترین نمایشنامهنویسان معاصر ایران بیژن، فرزندی از خانواده مفید است؛ خانوادهای که در نگارش و نمایش شهرت فراوان دارند. بیژن مفید روایتهای نمادین بینظیری را با تلفیق فرهنگ عامه و موسیقی سنتی ایران بر خاک صحنه آفریده است. درواقع تلفیق فرهنگ عامه و سنت با تئاتر مدرن، از ویژگیهای بارز و برجسته آثار او بهشمار میرود. نمایشهای او که از انبوه قصههای عامیانه، ضربالمثلها، لحن کوچهبازاری و جنبههای فولکلور بهره دارد، هم برای مردم عادی و هم برای روشنفکران تأثیرگذار بود.
مهمترین عناصر جذابیت آثار بیژن مفید در موزیکال بودن نمایشها و استفاده از طنز قوی است. او زبان طنز و چندلایه را در کنار شخصیتها و موقعیتهای نمادین برای بیان عمیقترین نقدهای سیاسی و اجتماعی به کار میگیرد. ساختار نمایشنامههای مفید، غالبا اپیزودیک، سیال و برمبنای روایتهای غیرخطی است.
شهر قصه: مشهورترین اثر بیژن مفید نمایشنامه شهر قصه است. این نمایشنامه روایت یک شهر است که در آن چند داستان و ماجرا اتفاق میافتد. شخصیتهای این شهر حیواناتی هستند که نقشهای انسانی پذیرفتهاند. مفید در این نمایشنامه با زبان طنز، دغدغهها و نقدهای تند و بیپروای سیاسی و اجتماعی را در قالب نمادها بیان میکند.
شاپرک خانوم: ظاهرا مخاطب این اثر، کودکان نوجوانان هستند اما بیژن مفید آن را چنان خلق کرده که برای بزرگسالان هم همانقدر جذاب است. نمایشنامه شاپرکخانوم، دنیایی رنگارنگ، زیبا و تمثیلی را پیش چشم مخاطب مجسم میکند که از خیال و آرزو سرشار است. در این نمایشنامه نیز حیوانات، خویشکاری و ماهیتی انسانگونه دارند.
ماه و پلنگ: روایتگر عاشق شدن پلنگ به ماه است در جنگلی که حیوانات آن گرفتار روزمرگی و عادتهای خود هستند. سرانجام این عشق، مرگی خودخواسته است زیرا تنها مرگ میتواند چنین عاشق و معشوقی را به هم برساند. ساختار این روایت از دل قصههای ایرانی بیرون آمده اما به گفته نویسنده، الهامیافته از زندگی و مبارزه دکتر مصدق است.
نغمه ثمینی از برجستهترین نمایشنامهنویسان، فیلمنامهنویسان و پژوهشگران ایرانی معاصر با کارنامهای درخشان است. آثار او در داخل و خارج ایران به روی صحنه رفتهاند. ثمینی عضو هیئت علمی در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و پژوهشهایی متمرکز بر درام و اسطوره دارد.
این هنرمند برجسته در نمایشنامههای خود ترکیبی منحصربهفرد از روایت زنانه، اسطورهگرایی و زبان شاعرانه ارائه میدهد. زنان در آثار او با چالشهایی چون بازتعریف هویت و مقاومت در برابر نادیده گرفته شدن و سرکوب مواجه میشوند. سبک ثمینی در بهرهگیری از اسطورهها نیز شایان توجه است. او معمولا با اقتباسهایی ساده، اسطورههای کهن را بازخوانی میکند و زوایای نادیده و پنهان آنها را به مخاطب میشناساند. دیالوگها در آثار این بانو همواره شاعرانه، ایهامدار و موسیقاییاند و با زمان سیال و روایت غیرخطی اثر همخوانی دارند.
خانه، نمایشنامهای برای سه اتاق و یک پشتبام: این نمایشنامه چهار بخش اصلی دارد که هریک بخشی از فضای خانه است. وضعیت روانی و اجتماعی شخصیتهای نمایشنامه در هریک از این بخشها روایت میشود. این فرم که در آن خود خانه نیز شخصیت مییابد، به شکل تمثیلی برای بیان حقایقی در متن جامعه به کار رفته است.
دیو، جغرافی و دستهای دکتر زمل وایس: روایت دو انسان گمنام از دو فضای گوناگون که بهظاهر نمیتوانند اشتراکی باهم داشته باشند اما در دل این نمایشنامه اشتراکاتی پیدا میکنند. نگاهی فلسفی به مرزهای علم، جنون و اخلاق که با ساختاری لایهلایه و غیرخطی بیان میشود.
مکاشفات جادو: مجموعهای از سی نمایشنامه منتشرشده و نشده نغمه ثمینی تا سال ۱۴۰۰ است. مخاطبان میتوانند مسیر حرکت سیساله نغمه ثمینی را در این مجموعه تماشاگر باشند. همچنین میتوانند تأثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی هر زمان را بر نمایشنامهای که در آن زمان نوشته شده، ببینند. این مجموعه بهویژه به دانشجویان و علاقهمندان حوزه ادبیات نمایشی توصیه میشود.
این مطلب مروری بر سبک و آثار شش تن از نمایشنامهنویسان برجسته معاصر ایران بود. با نگاهی به آثار این شش نویسنده درمییابیم که تئاتر ایرانی همواره بازتابی از تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرن اخیر بوده است. همچنین بستری برای مکاشفههای درونی، بازآفرینی اسطورهها و گفتوگوی بیپایان با تاریخ و هویت فراهم میکند. این نمایشنامهنویسان پرآوازه هر یک جهانی ساختهاند که مخاطب را به اندیشیدن، احساس کردن و دیدن دوباره خویش دعوت میکند. آنان نه فقط نویسنده، که معماران خیال و حافظان حافظه جمعیاند.
پاسخ ها