آیندهٔ جهان برای بسیاری از ما ناامیدکننده و ترسناک به نظر میرسد. تغییرات اقلیم، رشد جمعیت و کاهش منابع طبیعی مسلما چالشهای بیشتری را در دهههای پیشِ رو، برای ما انسانها به همراه خواهد آورد. شاید در این شرایط خوش بینی به آیندهٔ جهان کمی دشوار باشد، اما وقتی به پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی یا نوآوریهایی که در علم و تکنولوژی در حال رخدادن است فکر میکنیم، تا حدودی میتوان پردههای بدبینی را کنار زد. از سوی دیگر، اگر واقعبین نباشیم و هریک از ما سهممان را در هرجا که هستیم ایفا نکنیم، ناگزیر به همان آیندهٔ ناخوشایند خواهیم رسید. در این مطلب میخواهیم ببینیم در سال ۲۰۵۰، احتمالا چه رویدادهای خوب یا بدی در انتظار جهان خواهد بود.
آنچه در این مقاله خواهید خواند:
رویدادهاییکه جهان را به جای زیباتری برای زندگی تبدیل میکنند | رویدادهای نگرانکنندهای که باید از آنها پیشگیری کنیم
اگر باتوجهبه پیشرفت ها و نوآوریهای حالحاضر به جهان در سال ۲۰۵۰ نگاه کنیم، رویدادهایی خوشایند در انتظارمان است که تعدادی از آنها را در ادامه میخوانید:
بر اساس گزارش اجماع کپنهاگ دربارهٔ چالشهای بشری، مرگومیر کودکان زیر ۵ سال در قرن بیستم، بیشترین میزان کاهش را داشت. بااینحال، از سال ۱۹۵۰ تاکنون سرعت این روند کاهشی در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط بیشتر شده است.
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۳ یونیسف، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۲، تعداد مرگومیر کودکان از ۹۰ نفر در هر ۱۰۰۰ نفر به ۴۸ نفر در هر ۱۰۰۰ نفر رسید.
اگر این روند به همین صورت ادامه یابد، احتمالا تا سال ۲۰۵۰ به ۳۱ نفر از هر ۱۰۰۰ کودک خواهیم رسید. حتی ممکن است در کشورهایی مانند آفریقا با کاهش چشمگیری روبهرو باشیم.
پیشگیری از انتقال ایدز از مادر به کودک، ایمنسازی در برابر بیماری ها، توریهای دورکنندهٔ حشرات برای کنترل بیماریهایی مانند مالاریا و جلوگیری از کمبود مواد مغذی که جان کودکان را تهدید میکند از عوامل مؤثر در این روند کاهشی هستند.
شاید از حالا نتوانیم حدس بزنیم که در آینده چه بیماریهایی بدن ما را تهدید خواهد کرد، اما تا سال ۲۰۵۰ مطمئنا واکسن و درمانهایی را برای بیماریهای فعلی خواهیم یافت.
پژوهشگران بر این باورند که تا یکیدو دههٔ آینده میتوانند واکسن پیشگیری از شیوع بیماری ایدز را پیدا کنند. دانشمندان گامهای بزرگی را در درک چگونگی تعامل سیستم ایمنی بدن ما با ویروسها برداشتهاند.
از سوی دیگر، بیماری مالاریا سالانه جان حداقل یک میلیون نفر را میگیرد. درحالیکه برای این بیماری درمان وجود دارد، دانشمندان میخواهند این بیماری را بهطور کامل ریشهکن کنند. برخی از آنها به واکسن امیدوارند؛ برخی دیگر نیز در تلاشاند با دستکاری ژنتیکی پشههای حامل این انگل، کاری کنند تا خودشان بهطور خودکار خودشان را نابود کنند.
برای مننژیت هم واکسن تولید شده است و از سوی دیگر، به درمان آلزایمر هم نزدیک میشویم.
برای درمان برخی از انواع سرطان به پیشرفتهایی دست یافتهایم. در سال ۲۰۱۴، داروی روماتوئید آرتریت را برای درمان لوسمی یک کودک به کار بردند و نتیجه موفقیتآمیز بود. همچنین، موردی وجود داشت که در آن یک زن مبتلا به سرطان با واکسن اصلاحشدهٔ سرخک بهبود یافت. نانوذرات میتوانند به سلولهای بنیادی سرطان (که باعث تومورها میشوند) حمله کنند. برخی از درمانها با واکسن سرطان به سیستم ایمنی بدن آموزش میدهند که چگونه بهطور مستقیم با این بیماری مبارزه کند.
دانشمندان علوم اعصاب در تلاش هستند تا سال ۲۰۴۵ هوشیاری و عملکرد مغز انسان را به بدنی مصنوعی منتقل کنند. آنها این کار را با نقشهبرداری از مغز، محدودکردن فعالیت آن به محاسبات و بازسازی آن محاسبات در قالب کد انجام خواهند داد.
البته هدف صرفا جاودانگی نیست؛ آنها میخواهند با این کار توانایی انجام کارها یا رفتن به مکانهایی را به این بدنهای مصنوعی بدهند که برای بدن خودمان ممکن نیست، مثلا سفر به نزدیکیهای خورشید.
شاید تا سال ۲۰۵۰ به این هدف نرسیم، اما میتوان این مغزها را برای آینده نگهداری کرد. به همین دلیل دانشمندان در تلاشاند با غوطهورسازی مغز انسان در محلولهای شیمیایی، آن را با همهٔ محتویاتش تا زمان نامحدود حفظ کنند. این کار فعلا روی مغز موش انجام میشود.
اگر بتوانیم مغز انسان را در وضعیتی قرار دهیم که پوسیده نشود، مرحلهٔ بعدِ آن را میتوانیم ۱۰۰ سال بعد انجام دهیم.
بیل گیتس در سال ۲۰۱۴ گفت تا سال ۲۰۳۵، دیگر هیچ کشور فقیری نخواهیم داشت. بنابراین تا سال ۲۰۵۰، پیشرفت کشورهای سراسر جهان بسیار بیشتر خواهد بود.
در سال ۲۰۱۵، ٪۱۰ از جمعیت جهان یا حدود ۷۳۴ میلیون نفر در فقر شدید (با درآمد کمتر از ۱٫۹۰ دلار در روز) زندگی میکردند. این مقدار ٪۳۶ از سال ۱۹۹۰ (۱٫۹ میلیارد نفر) کاهش یافته بود. بااینحال، بهدلیل بحران ناشی از کووید ۱۹ و افت قیمت نفت، امسال احتمالا این روند برعکس خواهد شد.
این بحران تأثیر زیادی روی فقرا خواهد داشت. از دست دادن شغل، افزایش قیمتها، کاهش پرداختیها و اختلال در خدمات آموزشی و مراقبتهای بهداشتی فقط برخی از مشکلات آنها خواهند بود. اگر این بحران اتفاق نمیافتاد، طبق پیشبینی بانک جهانی، کاهش تعداد مردم فقیر جهان تا سال ۲۰۳۰، به ۳٪ از جمعیت جهان میرسید.
بااینحال بیل گیتس میگوید که کمکهای مالی از جانب کشورهای توسعهیافته، در ریشهکن کردن فقر در مقیاس جهانی تأثیر بسزایی دارد.
برخی از افراد ظهور هوش مصنوعی و رباتها را بهطورکلی مشکلساز میدانند. آنها میگویند که این رباتها جایگزین کارگران خواهند شد. این درست است، اما باید به یاد داشته باشیم که هر نوآوری، صنایع و مشاغل جدیدی را ایجاد کرده است. این موضوع دربارهٔ هوش مصنوعی هم درست است. رباتها میتوانند کمک بزرگی برای ما باشند.
هانس موراویچ از انستیتو رباتیک دانشگاه کارنگی ملون پیشبینی کرده است که تا سال ۲۰۵۰ رباتهایی خواهیم داشت که ازنظر فیزیکی و عقلی بهتر از انسان عمل میکنند و همهٔ مشاغل را بهشکل خودکار اداره خواهند کرد. بهاینترتیب انسان میتواند زمانش را به فعالیتهای اجتماعی، تفریحی و هنری اختصاص دهد: کاری که امروز فقط بازنشستگان ثروتمند که دغدغهٔ مالی ندارند انجام میدهند.
رباتها میتوانند ازنظر احساسی هم به افراد کمک کنند. بسیاری از افرادِ تنها که کسی را در زندگی ندارند، میتوانند با رباتها همدم و همصحبت باشند. دیوید لوی، محقق هوش مصنوعی، در کتاب «عشق و رابطه جنسی با رباتها» پیشبینی کرد که تا سال ۲۰۵۰ رباتهایی خواهیم داشت که درست مانند انسان احساسات دارند و میتوانند با انسانها ارتباط برقرار کنند. آنها حتی میتوانند مکالمههای هوشمندانه داشته باشند.
لوی میگوید: « این رباتها میتوانند شریک عاطفی انسان باشند، یعنی کسی که میتوان به آن عشق ورزید نه صرفا یک اسباببازی.»
اگر دنیا بهاندازهٔ کافی روی انرژی پاک سرمایه گذاری کند، میتوانیم تا سال ۲۰۵۰ به انرژی تجدیدپذیر تکیه کنیم. با این کار میزان انتشار گازهای گلخانهای تا ۸۰٪ کاهش مییابد. در واقع ۹۵٪ از انرژی موردنیاز هرکسی در سال ۲۰۵۰ از منابع تجدیدپذیر تأمین خواهد شد. این امر فقط زمانی محقق میشود که متعهدانه برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
البته نیازی نیست که حتما تغییراتی اساسی در سبک زندگی ما صورت بگیرد. بیشتر فناوریهای مربوط به این تغییرات تا آن زمان موجودند و بیشتر از ۲٪ از کل تولید ناخالص داخلی جهان را شامل نمیشود.
انرژی خورشیدی که حالا فقط ۰٫۰۲ درصد از ذخایر انرژی جهان را تشکیل میدهد، میتواند نیمی از برق موردنیاز جهان، نیمی از گرمایش ساختمانها و ۱۵٪ از گرما و سوخت موردنیاز صنایع را در سال ۲۰۵۰ تأمین کند.
انرژی باد که در حال حاضر فقط ۲٪ از برق جهان را تأمین میکند، میتواند تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲۵٪ از کل برق جهان را فراهم کند.
انرژی تجدیدپذیر اقیانوسها، بیومس یا زیستتوده که انرژی حاصل از ضایعات حیوانی و گیاهی است، انرژی زمینگرمایی حاصل از پوستهٔ زمین و انرژی آبی، سایر منابع مهم انرژی تجدیدپذیر هستند. ما باید روی فناوریهای مربوط به آنها سرمایهگذاری کنیم.
بزرگترین خودروسازان، در دههٔ بعد، خودروهای بدون راننده را که رانندگی، ترمزکردن و پارککردن را بهشکل خودکار انجام میدهند، روانهٔ بازار خواهند کرد. کارشناسان بر این باورند که بیشتر خودروها تا سال ۲۰۳۵ بهطور کامل بدون دخالت انسان کار خواهند کرد.
خطای انسانی عامل ۹۰٪ از تصادفهای رانندگی است. خودروهای بدون راننده ایمنتر هستند: فقط در مسیر خودشان حرکت میکنند و خواب نمیمانند؛ بهاینترتیب خطای انسانی را حذف میکنند. اعتماد به این خودروها هم در جهان روبهافزایش است. بر اساس نظرسنجیهای انجام شده، ۵۷٪ از مردم دنیا به این خودروها اطمینان دارند.
تعداد اتومبیلهای برقی هم تا سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت. مزایای این اتومبیلها برای محیط زیست بینظیر است. بزرگترین شرکت تولید برق ایتالیا اعلام کرده است که تعداد تولید سالانهٔ وسایل نقلیهٔ برقی در سال ۲۰۲۰ به ۷ میلیون و تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰۰ میلیون خواهد رسید. این خودروها نهتنها بهشکل قابلتوجهی مصرف سوخت را کاهش میدهند، بلکه تا ۳۰٪ میزان انتشار CO2 حاصل از سیستم حملونقل را هم تقلیل خواهند داد.
در سال ۱۹۹۰ پایینترین دستمزد متعلق به زنان بود. ضررهای ناشی از محرومیت آنها از بخش کار در جامعه، به معادل ۱۷٪ از تولید ناخالص داخلی جهان میرسید. پیشبینی میشود با بهرهگیری از پتانسیل زنان، این میزان ضرر به ۴٪ تولید ناخالص داخلی جهان برسد.
افزایش دستمزدها و مشارکت زنان در بازار کار، دستاوردهای خوبی برای جامعه به همراه خواهد داشت. در سال ۲۰۵۰، زنان و مردان در بیشتر کشورهای توسعهیافته، سهمی برابر در کارهای منزل و بچهداری خواهند داشت.
بر اساس گزارش اجماع کپنهاگ، حدود ۲۳٫۶٪ افراد در سراسر جهان، در سال ۲۰۱۴ سواد خواندن نداشتند که خسارات ناشی از آن حدود ۷٪ از تولید ناخالص داخلی جهان بود. کارشناسان برآورد میکنند تا سال ۲۰۵۰، نرخ بیسوادی به ۱۲٪ کاهش خواهد یافت که خسارات آن فقط ۳٫۸٪ از کل تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل خواهد داد.
نظریهٔ اساسی سرمایهٔ انسانی میگوید که هرچه تعداد افراد تحصیلکرده در جامعه بیشتر باشد، اقتصاد آن کشور قویتر خواهد بود. به همین دلیل است که درآمد سرانهٔ کشور کره از سال ۱۹۵۰ رشد ۲۳برابری داشته است، درحالیکه درآمد سرانهٔ پاکستان بهدلیل نبود آموزش مناسب فقط سهبرابر رشد کرده است.
حالا جهانیان میدانند که سواد چقدر اهمیت دارد. بسیاری از گروههای غیرانتفاعی و بشردوستانه فعالیتهایشان را روی شفافسازیِ اهمیت تحصیلات متمرکز کردهاند. بنیاد جایزهٔ ایکس پرایز (XPRIZE) همهساله برای پیشرفتهای علمی جوایز فوقالعادهای را در نظر میگیرد. این بنیاد به گروههایی که برای پایاندادن به بیسوادی در جهان تلاش میکنند، جوایزی اختصاص خواهد داد.
پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، تعداد کشورهای درگیر در جنگهای داخلی مسلحانه تا ۵۰٪ کاهش یابد. این جنگها، درگیریهای داخلی بین دولت و گروههای مخالف سازمانیافتهای است که معمولا از سایر جنگها، مرگبارتر و طولانیتر است.
بر اساس یک پژوهش، در سال ۲۰۵۰، تعداد کشورهایی که درگیریهای مسلحانهٔ داخلی دارند از ۱۵٪ در سال ۲۰۰۹ به ۷٪ خواهد رسید. این پیشبینی بر اساس مدل آماری است که عواملی مانند آموزش، مرگومیر نوزادان، درگیریهای گذشته، نفت، قومیتها و جمعیت جوانان را در نظر میگیرد.
دو مورد از دلایل مهم تمایل کشورها به کاهش خشونت، یکی آموزشهای بیشتر و دیگری هزینهٔ زیاد جنگ است. جامعهٔ مدرن به توسعهٔ اقتصادی وابسته است. خشونت و جنگ هزینههای گزافی را به اقتصاد جامعه تحمیل میکند که میتوان از آن دوری کرد.
کشورهایی که بیشترین احتمال درگیریهای مسلحانه در سال ۲۰۵۰ را دارند، هند، نیجریه، سودان، اتیوپی و تانزانیا هستند.
مت رایدلی نویسندهٔ کتاب «خوشبین منطقی: چگونه خوشبختی تکامل مییابد» بر این باور است که در آینده با کاهش تعداد جنگها روبهرو خواهیم بود. بااینحال، او بعید میداند که جنگ بهطور کامل از بین برود. جنگ بهندرت اتفاق خواهد افتاد؛ اما ریشهکن نخواهد شد.
بر اساس پیشبینیها، تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۸ میلیارد نفر یعنی ۹۷٫۵٪ از جمعیت دنیا به اینترنت دسترسی خواهند داشت.
در حال حاضر، ۴۰٪ از مردم جهان به اینترنت دسترسی دارند. پروژههایی مانند Project Loon و Internet.org بر فراهمکردن اینترنت برای مناطق محروم از این فناوری بزرگ، تمرکز کردهاند.
این نوآوریها با فراهمکردن امکان دسترسی به ویکیپدیا یا پلتفرم کیک استارتر، در کشورهایی مانند اوگاندا و پاکستان، میتوانند برقراری ارتباطات و انجام فعالیتهای تجاری را در سطح جهانی برای مردم این مناطق تسهیل کنند.
فناوریهای کنونی میتوانند به افرادی که منتظر پیوند اعضا هستند کمک کنند که تا زمان فراهمشدن امکان پیوند، زنده بمانند. امروزه افرادی که منتظر پیوند قلب هستند، میتوانند تا زمان فراهمشدن شرایط، با قلب مصنوعی بهشکل موقت زنده بمانند.
طی ۳۵ سال آینده یا بیشتر، اندامهای مصنوعی و آزمایشگاهی پیشرفتهتری ساخته خواهند شد. بهاینترتیب افراد دیگر مجبور نیستند به مرگ کسی امیدوار باشند تا از اندامهای او استفاده کنند.
مواردی از طراحی مثانهٔ مصنوعی و حتی واژن ساختهشده در آزمایشگاه وجود دارند که با موفقیت انجام شدهاند. حالا دانشمندان بهدنبال ساخت سایر اندامها ازجمله ریه، قلب و پوست هستند.
فناوریهای جدید برای ساخت اندام مصنوعی را میتوان با چاپ سهبعدی سلولهای بنیادی خود شخص ترکیب کرد. در این فرایند، سلولهای بنیادی را از بیمار خارج کرده و در آزمایشگاه رشد میدهند. سپس آنها را در بخشی از بدن که با چاپ سهبعدی ایجاد شده است، قرار میدهند تا در آنجا به رشد خود ادامه داده و اندام موردنظر را ایجاد کنند؛ طوری که با گیرندهٔ آن سازگار باشد.
امروزه حتی کبد و کلیهٔ مصنوعی را هم با استفاده از همین فناوری ساختهاند.
میتوان درک کرد که برخی افراد با ایدهٔ مهندسی ژنتیک کودکان شدیدا مخالف باشند. بااینحال، دانشمندان بر این باورند که میتوان با جایگزینی ژنهای بیمار، کودکانی سالم به دنیا آورد.
این فناوری ممکن است بتواند ضریب هوشی کودکان، سایر صفات ژنتیکیِ خوب مانند قد، رنگ مو و حتی چشمها را بهشکلی سفارشی دستکاری کند. البته هنوز این فناوری مخالفان بسیار سرسختی دارد.
مترجم جهانی امروزه بهصورت همزمان کار ترجمه را انجام میدهد و دیگر حدومرزی برای زبان در بیشتر کشورها وجود ندارد. ترجمهٔ همزمان از طریق برنامههای تلفن همراه، ارتباطات را راحتتر میکند و تا سال ۲۰۵۰ این فناوری کاملا عادی و بدوناشکال خواهد بود. کیفیت ترجمه و روانبودن جملهها هم بهبود خواهد یافت. با این فناوری دیگر حدومرزی در جهان ارتباطات وجود نخواهد داشت.
چقدر خوب بود اگر همهچیز در دنیا به همین خوبی پیش میرفت. اما در کنار این اتفاقات خوب، مواردی را هم داریم که اگر کل دنیا با هم متحد نشویم و جلوی آنها را نگیریم، در سال ۲۰۵۰ باید منتظر آنها هم باشیم. در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
در سال ۱۹۵۰، کمتر از ۷۵۰ میلیون نفر در مناطق شهری زندگی میکردند. امروزه، بیش از نیمی از کلِ جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و همینطور به تعداد آنها اضافه میشود. طبق پیشبینیها، جمعیت شهرنشین دنیا سهبرابر خواهد شد.
ازدحام جمعیت میتواند سرعت گسترش بیماری های عفونی و ویروسی را افزایش دهد. همین امسال شاهد نمونهای از آن هستیم. کووید ۱۹ در شهرهای بزرگ دنیا در حال فاجعهآفرینی است.
۹ محصول مهم برای جلوگیری از شیوع ویروس در خانه
هرچه جمعیت شهرها بیشتر شود، تأمین آب آشامیدنی سختتر خواهد شد. بهداشت ناکافی هم میتواند تأثیراتی منفی بر سلامتی داشته باشد.
علاوهبرآن، شهرها سهچهارم انرژی جهان را مصرف میکنند و به همان اندازه هم کربن تولید میکنند. آلودگی هوا و میزان انتشار کربن باعث مرگ زودرس برای شهرنشینها میشود.
تا سال ۲۰۵۰ تعداد قربانیان آلودگی هوا ـ شامل ذرات ریز موجود در مه و دود، گاز ازن حاصل از دود اتومبیلها، ترکیبات سمّی موجود در محصولات خانگی و مصالح ساختمانی ـ افزایش خواهد یافت.
دلیل این فرآیند این است که آلودگی هوا سبب گرمتر شدن هوا میشود که درنتیجهٔ آن، واکنشهای شیمیایی سریعتر انجام میشوند. اینگونه تولید آلایندهها را افزایش میدهند.
ازن یکی از این سمومِ در سطح زمین است: مادهای شیمیایی که باعث تحریک بافت ریه میشود. استنشاق این ماده سرفه، سوزش و تنگی نفس را ایجاد میکند. این ماده برای افراد مبتلا به آسم و آمفیزم خطرناک است.
چگونه یک دستگاه تصفیه هوا مناسب انتخاب کنیم؟
بر اساس آمار سال ۲۰۲۰، حدود ۷۸۰ میلیون نفر در جهان به آب پاک دسترسی ندارند و بیش از ۲٫۵ میلیارد نفر با مشکلات بهداشتی روبهرو هستند. این مناطق تولیدکنندهٔ ۲۰٪ از تولید ناخالص داخلی جهان هستند.
پژوهشگران امآیتی میگویند که تا سال ۲۰۵۰، ممکن است تعداد افراد ساکن در مناطقی که مشکل کمبود آب آشامیدنی دارند، به بیش از ۵ میلیارد نفر برسد. البته مشکل فقط آب آشامیدنی نیست. بسیاری از این مناطق ممکن است برای آبیاری مزارع، تهیهٔ غذا و سایر اهداف صنعتی و زیستمحیطی کمبود آب داشته باشند.
انواع دستگاه تصفیه آب و نکاتی که باید قبل از خرید بدانید
در حال حاضر یکسوم رودخانههای جهان و آبهای زیرزمینی در حال نابودی هستند. با رشد جمعیت و گرمتر شدن زمین اوضاع بدتر هم خواهد شد. خشکشدن دریاچهها و رودخانهها با افزایش دیاکسیدکربن و گاز متان باعث تغییرات شدید اقلیمی خواهد شد. با این وضعیت باید منتظر خشکسالیهای بزرگ و آتشسوزیهای ویرانگر بیشتری باشیم.
در حال حاضر، بیش از ۸۷٪ ذخایر ماهی در دنیا بیش از حد یا کاملا بهرهبرداری میشوند.
بر اساس گزارش بخش محیطزیست سازمان ملل متحد، اگر جهان به صید بیرویهٔ ماهی ادامه دهد، تا سال ۲۰۵۰ همهٔ گونههای خوراکی ماهی منقرض خواهند شد. به همین دلیل برخی از سازمانها تلاش میکنند روی برخی از گونهها محدودیت صید قرار دهند.
از بینرفتن گونههای ماهی میتواند به اکوسیستم جهان آسیب برساند. زیرا بیش از ۳ میلیارد نفر از مردم جهان پروتئین مصرفی خود را از ماهی تأمین میکنند؛ اگر به آن دسترسی نداشته باشند، باید به گوشت گاو روی آورند. علاوهبرآن، برای تولید داروهایی که از گونههای دریایی تهیه میشوند، مشکل خواهیم داشت.
مسئلهٔ بعدی درآمد است. بین ۱۰٪ تا ۱۲٪ از مردم جهان در سراسر دنیا با آبزیپروری و ماهیگیری امرارمعاش میکنند. این میزان سهم بزرگی در صادرات جهانی دارد و نیمی از آن متعلق به کشورهای درحالتوسعه است. اگر روند روبهانقراض ماهیها ادامه پیدا کند، تا سیسال آینده باید حداقل ۲۰ میلیون نفر از این صنعت خارج شوند و برای مشاغل دیگر آموزش ببینند.
هر دههای که میگذرد، زمین گرمتر میشود و ۲٪ از میزان غذای تولیدی در جهان کاهش مییابد. اگر ۲٪ به نظرتان زیاد نیست، اینطور فکر کنید که ۴,۴۴۰,۰۰۰ تن موادغذایی را طی هر ده سال از دست خواهیم داد.
آفتها و پاتوژنهای زراعی به مناطق گرمتر و خشکتر ازجمله سراسر آفریقا و آسیای جنوبی گسترش مییابند. میدانیم که بیشترین میزان موادغذایی در آن مناطق تولید میشود.
بازده جهانی گندم، ذرت و ارزن مدام در حال کاهش است که احتمالا تا سال ۲۰۵۰ حدود ۱۰٪ کاهش خواهد یافت. کاهش تولید و عرضهٔ موادغذایی بهمعنای افزایش تقاضا خواهد بود. قیمت برنج و ذرت دوبرابر خواهد شد.
حالا جمعیت روبهرشد را هم به این معادله اضافه کنید و ببینید با چه مشکل بزرگی روبهرو هستیم. کمبود موادغذایی قبل از هرچیز، رشد کودکان را تحتتأثیر قرار خواهد داد.
هرسال بهدلیل قطع درختان و آتشسوزیها، بخش بزرگی از جنگلها را از دست میدهیم. اگر با همین سرعت پیش برویم، بین یکسوم تا نیمی از این جنگلها تا سال ۲۰۵۰ از بین خواهند رفت.
نقش مهم درختان در تولید اکسیژن و جذب دیاکسیدکربن انکارناپذیر است. ازسویدیگر، بسیاری از این جنگلها زیستگاه درختان کاج هستند که منبعی غنی از تاکسول است. این ماده در داروهای ضدسرطان به کار میرود است. اگر درختان، حیوانات و زیستگاهها از بین بروند، همهٔ این مزایا را از دست خواهیم داد.
استفادهٔ بیقیدوشرط از آنتیبیوتیکها باعث شده است که بیماریهایی عفونی ایجاد شوند که دیگر به داروهای سابق پاسخ نمیدهند. تا سال ۲۰۵۰، تعداد افرادی که هرسال براثر این بیماریها میمیرند، به بیش از ۱۰میلیون نفر در سال خواهد رسید.
مشکل باکتریهای مقاوم به آنتی بیوتیک بهدلیل استفادهٔ بیقیدوشرط از این داروهاست. بسیاری از کشاورزان به دامهاییکه اصلا بیمار نیستند، آنتیبیوتیک میدهند. این ترکیبات در آب و خاک وارد میشوند. اگر مصرف آنتیبیوتیکها محدود نشود، میلیونها نفر براثر عفونتهای غیرقابلدرمان جانشان را از دست خواهند داد.
هرچه آبوهوا گرمتر میشود، بیماریهای همهگیر ناشی از عوامل بیماریزای کشنده راحتتر گسترش مییابند. حتی بیماریهایی خواهیم داشت که از همیشه مرگبارترند.
آبوهوای گرم بهترین شرایط را برای شیوع مالاریا، وبا، تبزرد (بیماریای که از پشههایی که در آبوهوای گرم رشد میکنند، منتقل میشود) و نظایر آنها فراهم میکند.
هرچه عمر افراد طولانیتر میشود، آمار بیماریهای مربوط به پیری هم بیشتر خواهد شد. بیماریهایی مانند زوال عقل که هنوز نمیدانیم چطور باید آنها را درمان کنیم.
سازمان بهداشت جهانی پیشبینی میکند که تا سال ۲۰۵۰، تعداد افراد مبتلا به زوال عقل سهبرابر خواهد شد و ممکن است به ۱۱۵میلیون نفر برسد. بیشتر این افراد در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط زندگی میکنند.
در این کشورها، بهدلیل ناآگاهی بیشتر افراد و تشخیص دیرهنگام این بیماری، درمان آن ناممکن میشود. درحالیکه در کشورهای پردرآمد، حداقل نیمی از افراد مبتلا به زوال عقل بهدلیل تشخیص بهموقع این بیماری، درمان میشوند.
اگر انتشار کربن همینطور ادامه یابد و هیچکاری انجام ندهیم، سطح آب دریاها در سراسر جهان بالا خواهد آمد. بر اساس پیشبینیها، شهرهای ساحلی از نیویورک گرفته تا کلکته ویران خواهند شد.
بالاآمدن آب اقیانوسها تا سال ۲۱۰۰، ممکن است به ۳ فوت (حدود ۹۱ سانتیمتر) برسد. اما فقط ۴۵ سانتیمتر بالاآمدن آبها هم میتواند بسیاری از مردم شهرهای ساحلی را بیخانمان کند. دو شهری که بیشتر از همه در معرض خطر بالا آمدن آب دریاها قرار دارند، کلکته و نیویورک هستند.
هرچه سطح آب دریاها بالاتر بیاید، طوفانهای گرمسیری قویتری خواهیم داشت. همچنین، مصرف انرژی در سراسر جهان افزایش خواهد یافت که بهنوبهٔ خود منجر به قطعی گستردهٔ برق خواهد شد.
درشهرهای بزرگ با ازدحام جمعیت زیاد، شرایط بدتر خواهد بود. احتمالا تا سال ۲۰۵۰، بیش از ٪۵۰ جمعیت این شهرها با خاموشیهای گاهوبیگاه مواجه خواهند شد.
انقلاب دیجیتال، فناوریهایی را برایمان به ارمغان آورد که همگی به دادهها و اطلاعات شخصی ما متکی هستند. اگر میخواهیم از این فناوریها استفاده کنیم، باید شفافیت بیشتری بین ما و این دستگاههای دیجیتال برقرار شود؛ بنابراین حریم خصوصی کمتری خواهیم داشت.
اگر فکر میکنید کنترل هویت شخصی شما دست خودتان است، در اشتباهید. برای نمونه، «همزاد دیجیتال» نسخهای کامپیوتری از شخصیت خودمان است که میتواند بهجای ما تصمیم بگیرد و کارهای ما را تکمیل کند. برای اینکه این ایده عملا اجرا شود، حریم خصوصی باید عقبنشینی کند.
کسبوکارهای بزرگ با دادههای بسیاری سروکار دارند. وجود آنهاست که هرگونه سیاستگذاری عمومی مؤثر را برای حفظ امنیت، آزادی و حریم خصوصی در فضای آنلاین بیاثر میکند. قبلا هرگز تا به این اندازه تحتنظارت همهجانبه نبودهایم.
حالا شهروندان به دو دسته تقسیم میشوند: کسانیکه رفاه را ترجیح میدهند و کسانیکه حریم خصوصی برایشان مهم است.
در حوزه قانون هم پلیس میتواند در رسانههای اجتماعی حسابهای کاربری جعلی درست کند و مجرمان را گیر بیندازد. این مورد شاید بد نباشد، اما چه تعداد از آن افراد که از نظر پلیس مجرم هستند، واقعا جرمی مرتکب شدهاند؟ علاوهبراین، دوربینهایی که روی لباس نصب میشوند و ابزارهای نظیر آن هم برای خدشهدارکردن حریم خصوصی نگرانکننده هستند.
فیلم «مصاحبه» محصول سونی در سال ۲۰۱۴ را یادتان هست؟ وقایع همزمان با اکران این فیلم، تردیدی باقی نگذاشت که مهاجمان سایبری با کسی شوخی ندارند. حتی موارد حملهٔ جزئی به سیستمهای مختلف هم قویتر شده و افزایش یافته است.
کارشناسان بر این باورند که تا سال ۲۰۲۵، افراد، گروهها و حتی ملتهای بداندیش حملات هک را پیشرفتهتر خواهند کرد. این کار ممکن است میلیاردها دلار به مال یا حتی جان مردم ضرر وارد کند.
امروزه کشورها یا نظامیان مانند گذشته بهدنبال جنگ تنبهتن نیستند و بیشتر از حوزهٔ سایبری اقدام میکنند. یکی از این موارد داعش است که گروه «سایبر خلیفه» را راهاندازی کرد؛ دیگری روسیه است که ظاهرا از گروههای هکری تحت حمایت دولت پشتیبانی میکند.
این هکها میتوانند بانکها، مشاغل و دادههای خصوصی را تحتتأثیر قرار دهند، اما بیشترین خسارت آنها به جهانی است که به فناوری وابسته است. برای نمونه، حمله به کارخانهٔ فولاد در آلمان در سال ۲۰۱۴ سبب شد که خسارات زیادی به کورههای آن وارد شود. ویروس استاکسنت هم یکپنجم از سانتریفوژهای هستهای ایران را نابود کرد.
هرچه جمعیت بیشتر میشود، تعداد مسکن و اتومبیلها هم افزایش مییابد که مسلما سوخت بیشتری نیاز دارند. بنابراین با همین روندِ مصرف فعلی، در سال ۲۰۵۰، با افزایش ۱۱۰درصدی تقاضای نفت به بیش از ۱۹۰ میلیون بشکه در روز، دوبرابرشدن کل تقاضای انرژی و دوبرابرشدن کربن در جو روبهرو خواهیم شد.
بنابراین باید بهدنبال سوختهای غیرفسیلی باشیم. طبق پیشبینیها، انرژی تجدیدپذیر میتواند ۸۰٪ نیازهای کشورهای توسعهیافته مانند آمریکا را تأمین کند.
آیا تاکنون دربارهٔ حل مشکلات جهان یا راهحلهایی که بتواند دنیا را به جایی بهتر برای زیستن تبدیل کند فکر کردهاید؟ سهم من و شما در تسریع روند اتفاقات خوب جهان چیست؟ آیا فکر میکنید جهان در سال ۲۰۵۰ بهتر خواهد شد یا بدتر؟ لطفا در قسمت دیدگاهها، این موضوع مهم را به بحث بگذارید.
پاسخ ها