افرادی که در این مقاله معرفی میشوند ثابت کردهاند که کودکان هم میتوانند تغییرهای بزرگی ایجاد کنند و برای نجات جهان قدم بردارند. اکثر این کودکان کمتر از ۱۸سال دارند. آنها با هوش و استعداد سرشارشان شرایط جامعه خود را بهبود بخشیدهاند. حوزه فعالیت این افراد گسترده است. زمینهٔ فعالیتهای این کودکان محیط زیست، حقوق شهروندی، تسهیل شرایط مهاجرت برای معلولان و حقوق زنان در جامعه را در بر میگیرد. آشنایی با این افراد و فعالیتهای آنها منبع الهامبخش خوبی برای کسانی است که میخواهند جهان را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کنند، چراکه این کودکان ایدههای خوبی برای بهترشدن جهان در سر داشتهاند.
ملاتی و ایزابل بهترتیب ۱۰ و ۱۲ساله بودند که بهعنوان فعال محیطزیست کار خود را شروع کردند. فعالیتهای آنها باعث کاهش چشمگیر استفاده از پلاستیکهای یکبارمصرف در سطح جهان شد.
خواهران ویجسن با الهام از طرح ممنوعیت استفاده از کیسههای پلاستیکی کشور رواندا در سال ۲۰۰۸، تصمیم گرفتند که این طرح را در ایالت بالی در کشور اندونزی که ایالت مادری آنها بود اجرا کنند. فعالیت محلی و اولیهٔ آنها در زمینه پاکسازی سواحل، درنهایت باعث گسترش فعالیتهای سازمانها برای کاهش مصرف پلاستیک در ۱۵ کشور مختلف شد. بهلطف اقدامات این دو خواهر، در ایالت بالی از کیسههای پلاستیکی استفاده نمیشود و تا سال ۲۰۲۱ استفاده از کیسههای پلاستیکی در کل کشور اندونزی متوقف خواهد شد.
یکی از بزرگترین مخترعان سیرالئون کار خود را در ۱۱سالگی، زمانیکه فقط ۵ سال از پایان جنگ مدنی کشورش میگذشت، شروع کرد. او در جستوجوی راهکارهایی بود که بتواند با استفاده از تکنولوژی، مشکلات محلی را حل کند. کلوین قبل از ۱۳سالگی توانست برق خانه همسایهها را از طریق باطریهایی که از اسید، آب گازدار و فلز ساخته شده بودند تأمین کند. مدتی بعد، او با استفاده از قطعههای بازیافتی یک ایستگاه رادیوی محلی ساخت که از ژنراتورِ ساختهشده از مواد بازیافتی تغذیه میشد. دیوید سنگه، دانشجوی دکترای دانشگاه امآیتی و استادِ راهنمای کلوین، میگوید: «بسیاری از جوانان سیرالئون با الهامگرفتن از کلوین به این باور رسیدهاند که آنها نیز میتوانند مثل کلوین باشند.»
مارلی فعال و چهرهٔ اصلی رویداد توییتری «۱۰۰۰ کتاب دختران سیاهپوست» است. هشتگ ۱۰۰۰ کتاب دختران سیاهپوست زمانی متولد شد که مارلی در هیچ کتابداستانی دختری شبیه خودش را پیدا نکرد. این رویداد توییتری باعث تهیهٔ فهرستی از ۱۱ هزار کتاب شد که زنان سیاهپوست شخصیت اصلی آنها بودند. این فهرست همچنان در حال تکمیل است. علاوه بر این فعالیتها، مارلی کتابی با عنوان «مارلی دایاس انجامش داد، تو هم میتونی انجامش بدی» نوشته است. این کتاب راهنمای خوبی برای ایجاد تغییرات مثبت ازطریق کنشگری یا اکتیویسم است.
گریتا یک فعال محیطزیست است. بسیاری او را از سخنرانی پرشورش در نشست اقلیمی سازمان ملل به خاطر میآورند. این دانشآموز ۱۶ساله سالهاست که برای دفاع از پایداری محیطزیست فعالیت میکند. گریتا فعالیت خود را با اعتراض به پارلمان سوئد شروع کرد. او در این اعتراض خواستار اقدامات بیشتری برای پیشگیری از تغییرات اقلیمی بود. او همچنین جنبش جمعههای طبیعت را برای اعتراض مدارس به اوضاع اقلیمی ترتیب داد. از سال ۲۰۱۹ بیش از یک میلیون دانشآموز در شهرهای مختلف جهان با شرکت در اعتراضات هماهنگ، خواستار اقدامات اثربخش برای پیشگیری از تغییرات اقلیمی بودهاند.
گروهی از نوجوانانی که از یک حادثهٔ تیراندازی، در دبیرستان مارجوری استونمان داگلاس در پارکلند فلوریدا، جان سالم به در برده بودند تصمیم گرفتند تا در راستای پایاندادن به خشونتهای مسلحانه فعالیت کنند. اِما گنزالز یکی از این دانشآموزان بود که در کنار دیوید هاگ، آلکس ویند، ژاکلین کورین، کامرون کاسکی و بسیاری دیگر برای تحقق هدف خود میجنگیدند. او گروهی با نام «دیگر هرگز» را برای کنترل استفاده از اسلحه تاسیس کرد. در راهپیمایی مارچ فور لایوز، او یک سخنرانی تأثیرگذار داشت و نام همکلاسیهای کشتهشده خود در حادثه تیراندازی در مدرسه را خواند. با تلاشهای او و فعالان همراهش، قانونگذاران فلوریدا قانون ایمنی عمومی دبیرستان مارجوری استونمان داگلاس را در مارس ۲۰۱۸ تصویب کردند.
نیکولاس سن کمی داشت که با خواهر و برادری بیخانمان آشنا شد. ازآنجاکه این خواهر و برادر فقط یک جفت کفش داشتند، نوبتی مدرسه میرفتند. نیکولاس یک جفت کفش بسکتبال به آنها هدیه داد. همین آشنایی باعث شد تا نیکولاس کمپین «کفش خودت رو داشته باش» را راهاندازی کند. ازطریق این کمپین به ۹۹ هزار کودک بیخانمان کفش اهدا شد.
او به سندروم توره، آسپرگر و اختلال وسواس فکری و عملی(OCD) مبتلاست. همسالان جایلان در کودکی او را بهخاطر بیماری و متفاوت بودنش مورد آزار و تمسخر قرار میدادند. او بهمرورزمان متوجه شد که نگرانی و استرس ناشی از برخوردهای منفی همسنوسالانش به بیماری او دامن میزند و علائم بیماری را تشدید میکند. همین مسئله او را تشویق کرد تا بنیاد «چالش جایلان» را راهاندازی کند. این بنیاد درک و برخورد صحیح با تفاوتها را به بیش از ۱۰۰ هزار کودک آموزش داده است.
یاگیل بعد از ۹سالگی همراه با خالهاش در پناهگاه بیخانمانهای شیکاگو غذا پخش میکرد. او تصمیم گرفت خدمات بیشتری به قشر محروم جامعه ارائه کند و طرح «من هستم» را راه انداخت. در این طرح بستههایی با نام «کیف نعمت» که حاوی مواد غذایی، لوازم بهداشتی، حوله و جوراب است به افراد بیخانمان اهدا میشود. تاکنون بیش از ۳ هزار «کیف نعمت» در شیکاگو پخش شده است.
ملاله در ۱۷سالگی جوانترین برنده جایزه نوبل شد. او این جایزه را به پاس تلاشهای بشردوستانهاش دریافت کرد. ملاله، هنگام رفتن به مدرسه در پاکستان، مورد اصابت گلولهٔ گروه طالبان قرار گرفت. ازآنجاییکه ملاله مدافع آموزش زنان بود، بعد از این اتفاق، توجه جهانیان به این دختر پاکستانی معطوف شد. او در مقطع کارشناسی در کالج لیدی مارگارت دانشگاه آکسفورد تحصیل میکند و فعالیتهای نیکوکارانه خود را ازطریق «بنیاد ملاله» ادامه میدهد.
رایان در ۳سالگی از مرکز بازیافت زبالهای در کالیفرنیا بازدید کرد. او در این بازدید هدف خود را پیدا کرد و در ۷سالگی شرکت بازیافت رایان را تاسیس کرد. این نابغه کوچک کار خود را با جمعآوری قوطیهای کنسرو و بطریهای شیشهای از خانههای همسایگان شروع کرد. او ۵۰ مشتری داشت و توانست بیش از ۲۰۰ هزار بطری شیشهای جمعآوری کند. رایان میگوید: «این کار را انجام میدهم چون بطریهای شیشهای به دریاها و اقیانوسها راه پیدا میکنند و باعث بیماری و مرگ حیوانات میشوند.»
زوریل مدافع تحصیل و آموزش دختران در آفریقا و یک فیلمساز خودآموز است. او زمانی که کمتر از ۱۷ سال داشت، با ۳۰ نفر از مسئولان ردهبالای ایالتی مصاحبه کرده بود. زوریل ۷ مجموعهمستند تهیه کرده است و هماکنون به فعالیتهای خود در حمایت از زنان آفریقا ادامه میدهد.
کروز در ۵سالگی و در سفر به واشنگتن دیسی، راه خود را آغاز کرد. خانوادهٔ کروز نمایندگان یک گروه حامی مهاجران بودند و در این سفر باید یک نامه را تحویل پاپ فرانسیس میدادند و از او میخواستند تا در حمایت از کارگرانِ بدون گذرنامه، سخنرانی کند. روز بعد پاپ برای صحبت درمورد این مسائل ملاقاتی را با کنگره ترتیب داد. تلاشهای خانواده کروز باعث شد تا سوفی در سال ۲۰۱۶ دعوتنامهای برای ملاقات با اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا دریافت کند. خانواده او بهدلیل نداشتن گذرنامه اجازه همراهی با او را نداشتند. سوفی در راهپیمایی زنان در واشنگتن شرکت کرد و بهعنوان سخنران اصلی به دو زبان انگلیسی و اسپانیایی صحبت کرد و گفت: «ما همه با هم زنجیر عشق را برای حمایت از خانوادههایمان میسازیم. اجازه دهید تا با عشق، ایمان و رشادت بجنگیم تا خانوادههایمان پابرجا بمانند.»
سخنان کودکان میتواند تأثیرات شگرفی بر جهان ما بگذارد. زمانی که سامانتا با نامهٔ سادهای از تنش جنگ سرد بین آمریکا و روسیه کاست، ۱۰ سال داشت. او در نامهای به یوری اندورپوف، دبیر کل حزب کمونیست اتحادیه جماهیر شوروی، پیشنهاد داد تا هر دو کشور در صلح با هم همکاری کنند. نامه او در یکی از روزنامههای شوروی منتشر شد. اندروپوف به نامه سامانتا پاسخ داد و او و خانوادهاش را برای بازدید از شوروی دعوت کرد. این ماجرا باعث شد تا سامانتا «جوانترین سفیر آمریکا» لقب بگیرد. او بعدها پیام صلح خود را به ژاپن فرستاد. سامانتا بهعنوان هنرپیشه نیز فعالیت داشت. او همچنین، در دوران انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۹۸۴ میلادی، خبرنگار کانال دیزنی بود.
بعد از مرگ زودهنگام او در ۱۳سالگی براثر یک حادثه پرواز، دستاوردهای او در شهر زادگاهش و در روسیه مورد تقدیر قرار گرفت. یک مجسمه یادبود به افتخار او در مسکو ساخته شده است.
مسیح پسری پاکستانی بود که در ۱۰سالگی از بردگی فرار کرد و رهبر جنبش مبارزه با بردگی کودکان شد تا برای همیشه به بردگی کودکان پایان ببخشد. با کمک او بیش از سه هزار کودک از بردگی آزاد شدند. مسیج برای سخنرانی علیه بردگی کودکان به کشورهای مختلفی سفر کرد. او در ۱۲سالگی ترور شد. بیش از ۸۰۰ نفر در مراسم خاکسپاری او شرکت کردند. میراث مسیح بعد از مرگش همچنان پابرجاست. از سال ۲۰۰۹ کنگره آمریکا سالانه جایزهای را با نام اقبال مسیح به فعالان مخالف بردگی کودکان اهدا میکند.
کلودت، در ۱۵سالگی، در اتوبوسی از دادن صندلی خود به یکی از مسافران سفیدپوست امتناع کرد. او با این کار نقش پررنگی در جنبش حقوق مدنی برعهده داشت. ۹ ماه قبل از این اتفاق، فرد دیگری به نام رزا پارک بهدلیل ندادن صندلی خود به یک سفیدپوست دستگیر شده بود. رزا پارک یکی از ۴ نفر شاکیای بود که به دستور دیوان عالی آمریکا دیگر حق استفاده از اتوبوسهای آلاباما را نداشتند. کلوین احساس خود را درباره تجربهاش چنین بیان کرده است: «من نسبت به کاری که انجام میدهیم احساس غرور میکنم. کار من جرقهای بود که شعله سرکش و سوزانی را برافروخت.»
خاتون در ۱۲سالگی قربانی قاچاق کودکان شد. بعد از اینکه سازمان نجات کودکان هند او را نجات دادند و به بنگال غربی بازگشت، زندگی خود را وقف مبارزه و پایاندادن به قاچاق کودکان و سوءاستفاده از آنها کرد. تلاشهای آنویارا صدها کودک را نجات داد و مانع ازدواج زودهنگام و اجباری بسیاری دیگر شد.
در دهه ۱۹۹۰، جوهانسون توجه عموم را به بحران ایدز در افریقا جلب کرد. او در زمان تولد به ایدز مبتلا بود و امتناع یک مدرسه دولتی در جوهانزبرگ از پذیرش او به خاطر بیماریاش سروصدای زیادی به پا کرد. او در ۱۱سالگی بهعنوان سخنران اصلی به سیزدهمین کنفرانس بینالمللی ایدز دعوت شد و داستان زندگیاش را برای حاضران تعریف کرد. ناکوسی قبل از مرگش در سال ۲۰۰۱ به کمک دایهاش پناهگاه ناکوسی را برای پناهدادن به مادران مبتلا به ایدز و فرزندان آنها تأسیس کرد. جایزه بینالمللی صلح کودکان، در سال ۲۰۰۵، بعد از مرگ ناکوسی به او تعلق گرفت.
چاما برنده جایزه بینالمللی صلح کودکان در سال ۲۰۰۷ است. او در ۱۶سالگی به پاس تلاشهایش برای حمایت از حق آموزش کودکان در کشور زامبیا، این جایزه را دریافت کرد. چاما همچنین مدافع حقوق مبتلایان به ایدز در آفریقاست.
مارتینز فعال محیطزیست است که تا ۱۵سالگی ۳ سخنرانی در سازمان ملل متحد انجام داده است. او در این سخنرانیها از رهبران جهان خواسته است که به فکر اقداماتی برای پیشگیری از تغییرات اقلیمی باشند. مارتینز و ۲۱ نفر از همسالانش شکایتی علیه دولت فدرال تنظیم کردند و معتقدند بیتوجهی به تغییرات آبوهوایی بهمعنای نفی حقوق زندگی، آزادی و مالکیت است. او اعتراض و پیام خود را در ترانهای با نام «بهخاطر درختان حرف بزن» گنجانده است. این ترانه بهعنوان آهنگ کنفرانس تغییرات اقلیمی ملل متحد در سال ۲۰۱۵ انتخاب شد.
ماری در سال ۲۰۱۶ نامهای به اوباما نوشت. ماری در این نامه از اوباما خواست ملاقاتی با او و اعضای تیمش (که قصد سفر به واشنگتن را داشتند) ترتیب دهد تا درمورد بحران آب در شهر فلینت ایالت میشیگان گفتوگو کنند. او با این نامه توجه رئیسجمهورِ وقت را به خود و فعالیتهایش جلب کرد.
ماری به هر طریقی که میتواند برای حمایت و کمک به هموطنانش تلاش میکند. جمعآوری کمکهای مالی برای خرید کولهپشتی برای دانشآموزان نیازمند فلینت بخش کوچکی از تلاشهای اوست. ماری سفیر کوچک جنبشهای زنان، راهپیماییهای مربوط به آبوهوا و سازمان تساوی حقوق زنان و دختران است.
این نویسنده نوجوان در سال ۱۹۴۵ درگذشت. نوشتههای او در دفتر خاطراتش درباره مخفیشدن خانوادهاش در طول جنگ جهانی دوم هنوز هم خوانندگان زیادی دارد. این نوشتهها توصیف چهره زشت و خشن جنگ و نفرت از نگاه دختری جوان هستند. خاطرات آنه، بعد از انتشار نسخه اصلی در سال ۱۹۴۷، به ۶۰ زبان مختلف ترجمه شدهاند.
اسکات کمتر از یک سال داشت که پزشکان ابتلای او به بیماری سرطان را تأیید کردند. این دختر کوچک از همان سالهای اول زندگی با این بیماری و دشواریهای آن جنگید. بعد از یک عمل پیوند مغر استخوان در اوایل ۴سالگی، الکس تصمیم گرفت تا با فروش لیموناد، برای کمک به سایر کودکان مبتلا به سرطان پول جمع کند. او با کمک برادرش موفق شد که در اولین دوره از فروش خود، ۲ هزار دلار جمعآوری کند. ایستگاههای فروش لیموناد برای کمک به تحقیقات سرطان به رویدادی سالانه برای الکس و خانوادهاش تبدیل شد.
این دختر دوستداشتنی، قبل از مرگش در سن ۸سالگی در سال ۲۰۰۴، یک میلیون دلار کمک مالی برای حمایت از کودکان سرطانی جمعآوری کرد. خانواده الکس راه او را از طریق بنیاد ایستگاه لیموناد الکس و به امید پیداکردن درمان قطعی ادامه میدهند. کمکهای مالی این بنیاد مرز ۱۵۰ میلیون دلار را رد کرده است.
اولمر یکی دیگر از کودکانی است که با لیموناد دنیا را تغییر داد. زمانی که او از فایدههای زنبورعسل برای محیطزیست و عوامل مرگ بیرویهٔ آنها مطلع شد، تصمیم گرفت با پیوستن به مسابقه کسب و کار کودکان، کاری برای زنبورعسل انجام دهد. محصولی که او در این رقابت ارائه داد نوعی لیموناد خانگی بود که از عسل طبیعی و محلی برای شیرینکردن آن استفاده میشد. بخشی از سهم فروش این لیمونادها به سازمانهایی برای حفظ زنبورعسل اهدا شد. او لیمونادهای خود را در رویدادهای عمومی میفروشد و با سوپرمارکت چندملیتی هولفود شراکت دارد.
ماکوسینسکی ۱۵ساله بود که در سال ۲۰۱۳، برای شرکت نمایشگاه علمی گوگل چراغقوهای را اختراع کرد. این چراغقوه با حرارت بدن تغذیه میشد. اختراع آنه علاوه بر کمک به کاهش ضایعات، نور را به خانههای افرادی که قادر به پرداخت هزینه برق نبودند، هدیه کرد. ماکوسینسکی همچنین تکنولوژیای به اسم ایدرینک را ابداع کرد که حرارت اضافی نوشیدنیها را به برق تبدیل میکند و از آن برای شارژ وسایل الکترونیکی استفاده میکند. این اختراعات، او را به جهان شناساند و به حضور او در برنامه «نمایش امشب با جیمی فالون» و چندین همکاری تجاری منجر شد.
استیگلیانو کلاس سوم بود که بعد از پرورشدادن یک کلم ۱۸کیلویی در باغچهاش، تصمیم گرفت برای تهیه غذا به افراد بیخانمان کمک کند. او با همین محصول ۲۵۷ نفر را در یتیمخانه نزدیک محل زندگی خود سیر کرد. همین کار ایده تأسیس یک مؤسسه غیرانتفاعی به اسم کیتی کروپس را به ذهن او الهام کرد. هدف این مؤسسه ساختن باغهای سبزیجاتی است که تمام محصولات آن به افراد بیخانمان اهدا میشود. هماکنون ۱۰۰ باغ در بیش از ۳۰ ایالت وجود دارد که افرادی مانند کیتی ادارهاش میکنند.
طرح لین برای نجات دنیا زمانی شکل گرفت که در کلاس پنجم آموخت روغن پختوپز قابلتبدیل به سوخت زیستی است. او کار خود را با قدمهای کوچک شروع کرد و سعی کرد که رستورانهای اطراف محل زندگیاش را قانع کند تا روغنهای استفادهشده خود را به مراکز بازیافت تحویل دهند. زمانی که او برنامه خود را به سایر مناطق شهر گسترش داد، طرح او با عنوان تیجیآیاف (TGIF/ مخفف عبارت لاتین تبدیل روغن به سوخت) کمکم بهطور رسمی پا گرفت. او برای این طرح جوایز متعددی دریافت کرد.
لاچاپل ۱۴ سال داشت که در سال ۲۰۱۱، نمونهٔ اولیهٔ یک دست رباتیکی را با استفاده از قطعات لگو و سیم ماهیگیری ساخت. او با این ابداع، مقام سوم نمایشگاه علمی ایالت کلارادو را به خود اختصاص داد. لاچاپل بر حسب اتفاق، در این نمایشگاه دختر ۷سالهای را دید که از یک بازوی پروتزی ۸۰ هزار دلاری استفاده میکرد. این اتفاق باعث شد که ایستون طراحی یک دست مصنوعی با قیمت مناسبتر را مأموریت خود قرار دهد. او هماکنون یک استارتاپ را به راه انداخته است که از چاپ سهبعدی برای ساخت دستها و بازوهای پروتزی استفاده میکند و هزینه تولید این بازوها را به ۳۵۰ دلار کاهش داده است. ایستون طرح خود را بهصورت رایگان برای دانلود، در اختیار همگان گذاشته است.
نیوسان یا بهقول خودش «دختر فوقالعاده تجارت»، با فروش شمع، یک کسب و کار موفق برای خود به راه انداخته است. او در شهر خود، دیترویت، کودکان بسیاری را نیز به کارآفرینی تشویق کرده است. نیوسان کارمندان جوان زیادی دارد و امیدوار است بتواند برای گسترش مهارتهای تجاری آنها مربیانی را استخدام کند. دستاوردهای او باعث جلب توجه الن دیجنرس (مجری معروف آمریکایی) و نیز دن گیلبرت، مؤسس یک شرکت قرضالحسنه شد. دن گیلبرت برای کمک به او برخی از ترفندهای تجاری خود را در اختیارش قرار داد.
اسلت در ۱۶سالگی، در یک گردش ماهیگیری در یونان متوجه حجم انبوه زبالههای پلاستیکی بر روی آب شد. دو سال بعد، این مخترع هلندی سازمان غیرانتفاعی خود با عنوان «پاکسازی اقیانوس» را تأسیس کرد تا دربارهٔ حل مشکل آلودگی با استفاده از جریانهای چرخشی تحقیق کند. این گروه برای عملی شدن هدف بویان بیش از ۳۱٫۵ میلیون دلار کمک مالی جمعآوری کرده است.
رائو در ۱۱سالگی بهخاطر اختراع دستگاهی که میتوانست وجود سرب در آب آشامیدنی را تشخیص دهد، برنده یک جایزه ۲۵هزار دلاری شد. بحران آب در فلینت میشیگان به او انگیزه داد تا نمونهٔ اولیه خود را با عنوان «تتیس» را با هزینهای حدود ۲۰ دلار طراحی کند. رائو معتقد است که اختراع او بسیار دقیقتر از آزمایشهای موجود عمل میکند و درعینحال گزینه مقرونبهصرفهتری است. او بهخاطر این اختراع «دانشمند جوان برتر آمریکا» نام گرفت.
رلجک از ۶سالگی در راستای فراهم کردن آب سالم برای مناطق محروم جهان تلاشهای فراوانی کرده است. او در ابتدا، درآمدی را که از کارهای مختلف کسب میکرد، به سازمانهای حفر چاه در کشورهای محروم میبخشید. بعدها با تأسیس بنیاد «چاههای رایان» در ۱۰سالگی موفق شد آب آشامیدنی سالم را در ۱۶ کشور جهان در اختیار ۸۰۰ هزار نفر قرار دهد. علاوه بر این، بنیاد خیریهٔ چاههای رایان برای آموزشهای مربوط به مشکلات موجود در زمینه آب آشامیدنی، با مدارس همکاری میکند.
وقتی گوپتا ۱۴ساله بود، مجبور شد برای جایگزینکردن عدسیهای شکستهٔ عینکش یک هفته انتظار بکشد. شرایط سختی که گوپتا در این یک هفته تحمل کرد، او را به جمعآوری عینک برای کودکان نیازمند تشویق کرد. گوپتا با مطالعه آمارها متوجه شد که ۱۲ میلیون از کودکان کمبینا، در سراسر جهان، عینک ندارند. این موضوع باعث شد که او سازمان «سایت لینینگ» را تأسیس کند. سایت لینینگ گروهی است که عینکهای دستدوم را جمعآوری میکند و آنها را به دست کودکان نیازمند میرساند. این گروه تعداد زیادی عینک، با ارزش بالغ بر ۱٫۵ میلیون دلار را در کشورهایی چون مکزیک، هندوراس، هائیتی و هند پخش کرده است.
اندراکا، زمانی که یک دانشآموز دبیرستانی بود، کمک شایانی به جامعه پزشکی کرد. او نوعی حسگر اختراع کرد که قادر به تشخیص علائم اولیه سرطان لوزالمعده و دیگر سرطانها بود، نمونهٔ اولیهٔ این حسگر در نمایشگاه علمی اینتل برنده یک جایزه ۷۵ هزار دلاری شد. مؤسسه اسمیتسونیان به او لقب «اعجوبه نوجوان سرطان لوزالمعده» را داد.
هِنری عشق خود به خیاطی را به هدفی ارزشمند تبدیل کرد. ۱۲ساله بود که تصمیم گرفت تمام درآمد خود را وقف تحصیلات یک دختر نیازمند کند. او برنامهای ترتیب داد تا از هدبندهایی که میساخت برای این کار استفاده کند. مری شروع به دوخت و فروش هدبندهای دورو کرد و تمام سود حاصل از فروش آنها را برای هدف خود کنار گذاشت. این طرح منجر به تأسیس خیریهای تحت عنوان «جریان را وارونه کن» شد. این سازمان با درآمد حاصل از فروش ۱۱ هزار وسیلهٔ تزیینی مو ، بیش از ۱۰۰ دختر جوان در کنیا، اوگاندا، پاراگوئه و هائیتی را یاری داد.
پن کارآفرین جوانی است که علاوه بر ایجاد اشتغال، در راستای حفاظت از محیط زیست تلاش میکند. او در ۸سالگی خانه مد دوستدار محیطزیست خود با عنوان «ایدههای مایا» را افتتاح کرد. پس از آن، یک سازمان غیرانتفاعی به اسم «ایدههای مایا برای سیاره» را تأسیس کرد. سخنرانیهای او در تِدتاک (TEDTalks) بسیار پربازدید و پرطرفدار بوده است.
بریل ۱۲ سال داشت که با چگونگی کارکرد سیستم ارتباطی ارتش فرانسه آشنا شد. این اطلاعات پایه و اساس طراحی سیستم خواندن و نوشتن نابینایان را برای او فراهم کرد. او در ۱۵سالگی، الفبای نقاط برجسته را کامل کرد. در ابتدا، این الفبا تا دو سال پس از مرگ بریل در ۴۳سالگی، در مؤسسه سلطنتی جوانان نابینای فرانسه استفاده شد. پس از آن، استفاده از الفبای بریل بهتدریج در سراسر جهان رواج یافت.
فارنسفورس یکی از پیشگامان اختراع تلویزیون است. فایلو ۱۴ساله مشغول شخمزدن مزرعهٔ خانوادگیاش در آیداهو بود که این ایده به او الهام شد. پس از آن، با راهنماییهای یکی از معلمانش موفق شد که این ایده را از یک طرح اولیه به واقعیت تبدیل کند. در سال ۱۹۲۷ و در ۲۱سالگی، او توانست اولین تصویر خود را مخابره کند.
بلوم در تلاش است تا از طریق تصاویر چاپشده در مجلهها، مثبت اندیشی درباره بدن را در جامعه ترویج دهد. وقتی او فقط ۱۴ سال داشت، موفق شد سردبیر مجله سِوِنتین (17) را قانع کند تا در مقالههای خود از تصاویر واقعی و بدون فتوشاپ دختران و مدلهای سالم استفاده کنند. او همچنان برخی از نظرهای فمینیستی خود را در سایت لالا و اسپارک موومنت منتشر میکند.
پاسخ ها