رفتارها و عادتهای سمی مثل دروغگویی، منفیگرایی، بینظمی، اهمالکاری، سرزنش و زورگویی بزرگترین سرعتگیرهای پیشرفت ما در محیط کارند. این عادتها نهفقط ما را از اهدافمان دور نگه میدارند، بلکه محیط کار را برای همه اعضا مخرب و پرتنش میکنند. در این مقاله، ۱۶ نمونه از این رفتارها را معرفی میکنیم و راهکارهایی برای مقابله با هرکدام ارائه میدهیم.
پشتکار و مسئولیتپذیری دو ویژگی مهم افراد موفق در محیط کارند، اما نه به قیمت ازخودگذشتگی! این اصلا بهمعنی حرفهای بودن در محیط کار نیست. بعضی مواقع آنقدر درگیر انجام وظایف مختلف میشویم که زمان از دستمان درمیرود، ساعت ناهار را فراموش میکنیم و خیال میکنیم وقتی برای استراحت و هواخوری نداریم. درحالیکه همیشه وقت هست و این خود ماییم که تصمیم میگیریم چطور از آن استفاده کنیم.
حتی اگر مسئولیتپذیرترین آدم دنیا هستید، فقط ۱۵ دقیقه دنیا و تمام کارهایش را متوقف کنید، خود را به هوای آزاد برسانید، نفس بکشید و کمی راه بروید. همین ۱۵ دقیقه انرژی ازدسترفتهتان را برمیگرداند.
لطفا از آنطرف بوم هم نیفتید! استراحتهای کوتاه اما متوالی حسوحال کار را از بین میبرد، بازدهی را کم میکند و نتیجهای جز عقبافتادن کارها ندارد. اگر فورا حواستان از کار پرت میشود و درگیر فعالیتهای دیگر میشوید، میتوانید تعداد دفعات استراحت در یک روز کاری را محدود کنید؛ مثلا روزی ۲ یا ۳ وقفه ۱۰دقیقهای برای صرف ناهار، میانوعده، چککردن موبایل، هواخوری و کارهای اینچنینی کافی است. اولش سخت است، اما با کمی انگیزه و اراده از پسش برمیآیید!
یکی از عادتهای سمی محیط کار که ممکن است به قیمت ازدستدادن شغل افراد تمام شود، اهمالکاری یا همان «امروز و فردا کردن» است. این جمله معروف را شنیدهاید که «هر کاری بهاندازه زمانی طول میکشد که به آن اختصاص داده میشود»؟ اگر اهل مدیریت زمان نیستید، احتمالا برای پروژههای مدتدار بارها در این دام گرفتار شدهاید. برای شروع کار منتظر معجزه نباشید! وظایف را به بخشهای کوچک تقسیم کنید و برای هرکدام یک محدوده زمانی مشخص کنید تا همهچیز نماند برای دقیقه ۹۰.
هر روز در محیط کار به دهها مشکل و چالش برمیخورید که اگر قرار باشد بهتنهایی راه مواجهه با هریک را پیدا کنید، وقتی برای انجام وظایف روزمره باقی نمیماند! کار گروهی اگر یک حسن داشته باشد، آمادگی همه اعضای مجموعه برای همکاری و حلکردن تکتک چالشهاست. پس از سؤالپرسیدن و کمکخواستن خجالت نکشید! برای آنکه این زنجیره برقرار بماند، شما هم به سؤالات دیگران جواب دهید و وقتی کمک نیاز دارند، یاورشان باشید.
همه آدمها روز خوب و بد دارند و هیچکس بیعیبونقص نیست، پس عینک بدبینی و منفیگرایی را از چشمتان بردارید و به خود حق بدهید که با توجه به تمام اتفاقاتی که در دنیا جریان دارد، نتوانید هر روز با تمام توانتان وارد محیط کار شوید و در شرایط سخت دیدگاه سازنده داشته باشید. نگرش منفی شما بر روحیه همکارانتان هم اثر منفی میگذارد و کل مجموعه را در معرض فرسودگی شغلی زودرس قرار میدهد. بنشینید و ریشه این مشکل را پیدا کنید؛ اگر مربوط به کار است، آن را با سرپرست مجموعه در میان بگذارید و ببینید میتوان تغییری در اوضاع ایجاد کرد یا خیر.
ذهن آدمیزاد برای تمرکز به نظم نیاز دارد. بینظمی به هر شکل و علتی باشد، در محیط کار هم برای خود فرد و هم برای همکارانش مشکلساز است؛ خواه بههمریختگی میز یا اتاق کار باشد، خواه شلوغی صندوق ایمیلها باشد، دیرآمدن و زودرفتن باشد یا غیبتهای غیرموجه. سازماندهی را از میز کارتان شروع کنید و سعی کنید همیشه آن را مرتب نگه دارید.
این فکر را از سرتان بیرون کنید که یک کارمند خوب همیشه و در هر شرایطی آماده کارکردن است. وقتی حال روحی یا جسمی خوبی ندارید، هیچکس از شما انتظار ندارد صدِ خودتان را بگذارید و وظایفتان را به بهترین شکل انجام دهید. اتفاقا انتظار میرود این مسئله را با سرپرست یا مدیر مجموعه در میان بگذارید تا پیش از آنکه این ناخوشاحوالی منجر به ضعف و عقبماندن از وظایف روزمرهتان شود، چارهای برای جبران جای خالی شما در مجموعه بیندیشد. به خودتان حق استراحت بدهید.
برای کارکردن در مجموعههای بزرگ لزوما نیاز نیست فردی برونگرا و پرانرژی باشید، اما لازم است هر روز صبح آن روی ساکت و غیراجتماعی خود را در خانه بگذارید و مسلح به مهارتهای ارتباطی با انگیزه همکاری و معاشرت با همکاران خود وارد محیط کار شوید. حدومرزهای سالم صمیمیت در محیط کار را بشناسید و هر روز دنبال راه تازهای برای ارتباط برقرار کردن با همکاران خود بگردید.
شنیدهاید میگویند «به تعداد آدمها راه برای رسیدن به موفقیت هست»؟ در پروژههای تیمی با هدف مشخص، هریک از اعضا مسیری برای رسیدن به هدف تصور میکند که شاید همه آنها واقعا به نتیجه برسند! در چنین شرایطی اگر نتوانید انعطافپذیر باشید، برایند جمع را بپذیرید و همراه با تیم حرکت کنید، هم شما به مشکل میخورید هم یک پای تیم (که شما باشید) لنگ میزند. اصلا فکر میکنید اگر همیشه همه وظایف را بهشیوه ثابت و مشخصی انجام دهیم، فرصتی برای بهبود و تکامل باقی میماند؟
هیچوقت با سرزنشکردن دیگران به نتیجه مطلوب نمیرسید. اگر همکاری هستید که انگشت اشارهاش مدام بهسمت دیگران بلند و دهانش به سرزنش آنها باز است، نهتنها خودتان را از چشم همکارانتان میاندازید، بلکه تمرکز افراد مجموعه برای انجام وظایفشان را نیز به هم میزنید. اگر مدیر یا رئیس شرکت باشید که اوضاع خیلی ناجورتر هم میشود! این عادت ناخوشایند کارمندان باعزتنفس را ناامیدانه وادار به استعفا میکند تا مجموعه در سراشیبی سقوط قرار بگیرد.
ما آدمها بهخاطر ترس از عصبانیکردن اطرافیان، پنهانکردن بیکفایتی خود یا بهخاطر منافع شخصی لب به دروغ باز میکنیم تا بهنحوی خود را از مهلکه نجات دهیم. دروغ، هرچند مصلحتی، همیشه و همهجا به ما و اطرافیانمان آسیب میزند. در محیط کار، اینکه اعضای مجموعه چقدر روی حرفهای ما حساب میکنند فقط به این بستگی دارد که تا امروز چقدر با آنها صادق بودهایم یا چند بار اعتمادشان را خدشهدار کردهایم. این رفتار ناخوشایند بهسرعت اعتبار حرفهای ما را میان همکاران تخریب میکند و حتی ممکن است آنان را تحریک به تلافی کند.
این عادت سمی را نه فقط بهخاطر محیط کار، بلکه بهخاطر پیشرفت در زندگی شخصی خود کنار بگذارید. ترندهای روز مرتبط با شغلتان را بشناسید، مشتاق شرکت در کارگاههای مختلف باشید و با مربیان حوزه کاری خود ارتباط برقرار کنید. در یک کلام، همیشه دنبال راهی برای بهچالشکشیدن خود باشید، چون تمام دنیا با سرعت باورنکردنی بهسمت پیشرفت و توسعه حرکت میکند؛ بهسمت راهکارهای نوین، فناوریهای جدید و راهکارهای پیشرفته. همیشه اولین کسی باشید که برای نیازهای روز شرکت بکرترین پاسخ را در آستین دارد.
خشونت آدمها را فراری میدهد. آنقدر دورشان میکند که حتی اگر کمک بخواهید هم دست کسی بهسمت شما دراز نمیشود. منظور از خشونت صرفا درگیری فیزیکی با همکاران نیست؛ هر نوع تحقیر، تهدید، آزار و اهانت که احساس بدی به دیگران منتقل کند، نمودی از خشونت است. برای آنکه رفتهرفته میل به این رفتار را سرکوب کنید، قبل هر واکنشی توضیح بخواهید و سعی کنید دلیل رفتار همکاران خود را درک کنید. سپس مسئولیت عصبانیت و خشونت کلامی خود را بپذیرید و آماده عذرخواهیکردن باشید.
توهین و حمله کلامی و درخواست خارج از حیطه وظایف در محیط کار جزو عادتهای سمی است که باید هرچه زودتر به فکر ترکشان باشید، چراکه اگر ادامهدار شود، فضای کار را تبدیل به محیطی خصمانه میکند. فراموش نکنید که در یک محیط کاری سالم، احترام حرف اول را میزند. مدیر موفق بدون سوءاستفاده از اختیارات خود وظایف کارمندان را تعیین میکند و در اختیارشان میگذارد. کارمندان موفق هم وظایف خود را میپذیرند بیآنکه به همکاران خود زور بگویند یا زیر بار حرف زور آنها بروند.
چندوظیفگی عادت بدی است که معمولا از نیت خوب آدمها سرچشمه میگیرد. در کار تیمی باید بتوانید بیشترین کار ممکن را در کوتاهترین زمان ممکن انجام دهید، اما انجام همزمان چند پروژه بهرهوریتان را بهمقدار قابلاعتنایی کم و احتمال اشتباه را بیشتر میکند. سعی کنید در آن واحد تمام تمرکز و توجه خود را به یک پروژه معطوف کنید و وقتی به خوبی و خوشی تمام شد، سراغ پروژه بعدی بروید.
تا زمانی که پا را از منطقه امن خود بیرون نگذارید و محافظهکارانه به شرایط فعلی رضایت دهید، پیشرفتی در کار نخواهد بود. این عادت کاری سمی تیشه به ریشه حرفه شما میزند و سالهای سال در یک نقطه گیرتان میاندازد. هدفمندانه وارد موقعیتهای شغلی شوید، آماده حل چالشهای ریزودرشت باشید و بهمحض آنکه احساس کردید وقت رفتن رسیده است، باروبندیلتان را جمع کنید و با آغوش باز به استقبال فرصتهای جدید بروید.
اگرچه اصلاح عادات بد دشوار است و نمیتوان یکروزه با آنها خداحافظی کرد، با تلاش مداوم و هدفمند قطعا به هدفی که در ذهن دارید میرسید. یادتان باشد ترک عادتهای کاری سمی لطف شما به همکارانتان نیست و خود شما پیش از همه از ترک آنها سود میبرید.
شما کدامیک از این عادتهای سمی را در خود میبینید؟ اگر تجربهای در خصوص ترک هریک از این عادتهای مخرب دارید، حتما در بخش نظرات برای ما و همراهانمان بنویسید.
پاسخ ها