تحقیقات نشان داده است که ضمیر ناخودآگاه ما نقشی بهمراتب پررنگتر از آگاهی ما در زندگیمان ایفا میکند. بنابراین شاید بسیاری از رفتارها و بهویژه عادتهای ما به اجبار و بدون آگاهی ما شکل گرفتهاند.
آیا هیچگاه به این فکر کردهاید که اگر در بهار و تابستان محصولی نکارید و مراقبت نکنید، چقدر خندهدار است که در پاییز و زمستان بخواهید به امید برداشت محصول، سریع و باشتاب کار کنید تا شاید به نتیجه برسید؟ کشتوکار نظام طبیعی خودش را دارد. باید بهای آن را بپردازید و فرایندش را دنبال کنید. هیچوقت راه میانبری وجود نداشته و ندارد. همیشه آن چیزی را درو میکنید که میکارید.
انسان دو انتخاب دارد: میتواند زندگی ناآگاهانه را ادامه دهد و بدون اینکه تلاشی در جهت رمزگشایی از عادتها و رفتارهای ناخودآگاهش بکند، مسیر زندگیاش را پیش برود تا به پایان برسد. یا اینکه میتواند مسیر خودآگاهی را انتخاب کند. در اینصورت باید بکوشد تا کلید ضمیر ناخودآگاهش را که بسیاری از عادتها و رفتارهایش از آن نشات میگیرند، پیدا کند. مسیری که چندان هموار نیست و بهخاطرش باید بهای زیادی بپردازد.
رفتار منفعلانه این است که روی چیزهایی تمرکز کنیم که بر آن کنترلی نداریم؛ مثل گرانی و تورم و شرایط نامساعد زندگی. برای افراد منفعل، همیشه چیزهایی برای غرزدن و نالیدن پیدا میشود. امکان ندارد زندگی همواره بر وفق مراد ما پیش برود. پس فرق انسانهای مؤثر و موفق با افراد ناموفق و ناکام چیست؟
کتاب هفت عادت مردمان مؤثر، نوشتهای درخشان از استفان کاوی است که در طول سالها روشنکنندهی ذهن و روح و روان میلیونها انسان و الهامبخش آنان بوده است. این کتاب شامل درسهایی قدرتمند برای تغییراتی شخصی و درونی است. درسهایی که استفان کاوی بر پایهی صداقت و انصاف و انسانیت و با کمک تجزیه و تحلیلِ مردمِ واقعاً موفق در جهان ساخته است. او نوشتن این کتاب را بعد از ۲۰ سال کسب تجربه و دانش در زمینهی روانشاسی و فلسفهی آن و علوم رفتاری نوشت.
اولین باری که کتاب ۷ عادت مردمان مؤثر در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، بیش از ۱۵ میلیون نسخه از آن به فروش رسید. استفان کاوی با نگاهی منتقدانه بر چیزی که در اکثر کتابهای خودیاری مدرن تحت عنوان اخلاقیات شخصیت یا Personality ethic میبیند، معتقد است بهجای اخلاقیات شخصی باید اخلاقیات منش را مدنظر قرار داد. به اعتقاد وی اخلاقیات منش چیزی است که بر پایهی اصول همیشگی و جهانی انسانی بنا نهاده شده است. اصولی درونی و ذهنی چون صداقت و درستکاری که در همهجای جهان میان انسانها یکسان است. اما اخلاقیات شخصیت تکنیکهای سطحی و کمعمقی در بیرون از فرد هستند که اصول بنیادینی ندارند. شاید این تکنیکها اثر کوتاه مدتی هم داشته باشند، اما درنهایت انسان را به موفقیت نمیرسانند. چرا که در آنها توجهی به اصول بنیادین نشده و به چیزی خارج از انسان چشم دوخته است.
عادتها همیشه نقش پررنگی در رفتارهای روزانهی افراد دارند. بسیاری از این عادتها الگوهای کهنهی قدیمی هستند که اغلب از وجودشان در ضمیر درونی آگاهی نداریم. استفان کاوی حتی پیروزی و شکست را نوعی عادت میداند و اعتقاد دارد که موفقیت و شادمانی واقعی در گرو بهکاربردن الگوهای کامل و اساسی است. او این نوید را میدهد که الگوهای قدیمی و غیرمؤثری که ما در حال زندگیکردنشان هستیم، شکستناپذیر نیستند. مسلماً بهشرطی میتوان الگوهای تازه را بهکار برد که درونی و جزئی از اصول زندگی بشوند.
استیون کاوی در طول ۲۵ سال از زندگیاش که با افراد بسیاری ملاقات و در زمینهی رشد فردی تحقیق کرده است، دریافته که موفقیت بیرونی افراد، چندان ارتباطی با حال خوش درونی آنها ندارد. امکان دارد افرادی که بهظاهر بسیار موفق بهنظر میرسند، در باطن از وضعیت زندگی و خانواده و شغلشان رضایتی درونی نداشته باشند.
نویسنده در کتابش ما را با هفت عادت مهم و اصولی آشنا میکند. عادتهایی که برای داشتن حس رضایتمندی درونی و موفقیت حقیقی ضروری هستند. استفان کاوی ابتدا اصولی را که قوانین طبیعت نامیده است، به مخاطب میآموزد. سپس روش درونیکردن و پرورش و بهکارگیری این عادتها را یاد میدهد. او اصولی را یاد میدهد که برای تمام افراد مناسب است. چه کسانی که رژیم غذایی لاغری میگیرند، اما بارها در اجرایش شکست میخورند و چه افرادی که به هدفهای حرفهای خودشان رسیدهاند و از بیرون بسیار موفق دیده میشوند، اما دریافتهاند که اینهمه را به بهای ازدستدادن زندگی شخصی و خانوادگیشان بهدست آوردهاند.
اما برای اینکه با هریک از این هفت عادت بهطور اجمالی آشنا شوید، بهطور خلاصه دربارهی هر کدام، توضیحاتی آورده شده است.
عادت اول این است که کنشگرا باشید. کنشگرایی به این معنا است که همواره به کاری فکر کنید که از دستتان برمیآید و روی آن کنترل دارید. برخلاف رفتار واکنشی که مدام درحال ایرادگرفتن از شرایط بد و تمرکز بر چیزهایی است که بر آنها کنترلی ندارد. در حالت کنشگرا باری از مسئولیت و تلاش بر دوش فرد کنشگر قرار میگیرد. چرا که از خودش میپرسد: بهترین کاری که میتوانم انجام بدهم چیست؟ او نمیگوید: چه قوانین بدی که اجازه نمیدهند من هیچکاری انجام بدهم! بر اثر ایجاد چنین مسئولیت بزرگی است که اکثر افراد، انجام کاری را که دوست دارند، رها میکنند و رفتار کنشگرایانه را انتخاب نمیکنند. کنشگرا بودن بهمعنی پذیرش مسئولیت صددرصد رفتارهای خود است.
عادت دوم میگوید پیش از اینکه هرکاری را آغاز کنید، پایانش را درنظر بگیرید. این موضوع در قالب سوالی حیاتی روشن میشود که فرض کنید باید در مراسم ختم خودتان از خودتان بپرسید. شما از خودتان می پرسید که دربارهی خودم چه حرفی دارم؟ مثلاً دوست دارید بگویید پدر یا مادر خوبی بودید؟ حالا به امروزتان نگاه کنید و ببینید آیا کارهایی که میکنید در راستای آن حرف دربارهی خودتان هست یا خیر؟
عادت سوم این است اولین کارها را اول انجام بدهید. این بهمعنای اولویتبندی کارها و رسیدگی درست به کارهای در اولویت است. مثلاً شما میدانید که ارزشهای زندگیتان خانواده و سلامتی هستند. پس باید برای این مسائل زمان بیشتری صرف کنید. اما بهجای آن ممکن است بیشتر تلویزیون ببینید. کاری که جزو ارزشهای زندگیتان نیست. اینجا فاصله و شکاف بین حرف و عمل افراد، مشخص میشود.
عادت چهارم دربارهی معاملهی برد برد است. استفاون کاوی میگوید همواره کارها را بهصورتی انجام دهید که هم شما برنده باشید هم طرف مقابلتان. به کمککردن به دیگران هم فکر کنید و فقط پی کار خود نباشید. این فکر درست نیست که برای بردن شما باید کسی بازنده باشد. این فقط مخصوص مسابقات ورزشی و غیره است و در زندگی واقعی جایی ندارد.
عادت پنجم چیزی است که هر روز با آن درگیر هستید و آن این است که ابتدا سعی کنید دیگران را درک کنید و سپس فهمیده شوید. برای افراد مهم است که خدمت شما، چه ارزشی برایشان دارد. این مهم نیست که شما چقدر وقت صرف آن کار کردهاید.
عادت ششم مربوط به مفهومی بهنام سینرژی است که از همکاری بهوجود میآید. این عادت میگوید همواره این امر را در نظر بگیرید که مجموع از جمع اجزا بزرگتر است. بهعنوان مثال وقتی شما از شانههای همکارتان بالا بروید، میتوانید تمام سیبهای یک درخت را بچینید. همواره دنبال فرصتی برای همکاری و جذب همکار باشید.
بهعنوان آخرین و هفتمین عادت، با عبارت اره را تیز کنید روبهرو میشویم. اغلب ما برای کارهای اصولی و زیربنایی مثل چندبار ورزش در هفته یا مسواکزدن هر شب یا تیزکردن اره پیش از بریدن درخت، وقت صرف نمیکنیم. درحالیکه برای داشتن زندگی موفقیتآمیز و بدون نگرانی، این زیرساختها ضروری هستند. بهعنوان یک فرد موفق، باید عادت کنیم برای این مدل کارهای اصولی وقت بگذاریم.
مطالعهی کتاب ۷ عادت مردمان مؤثر برای تمام افراد جامعه از هر قشری مفید و مناسب است و به افراد کمک میکند تا کنترل زندگیشان را بهدست بگیرند. این کتاب سطح عمیقتر و تازهتری از تفکر و نگرش و درک را به مخاطب خود هدیه میکند که در اثر آن، فرد به دنیای پر از تغییر و تازهای در زندگی پا میگذارد.
دیدگاه ما به این بستگی دارد که در کدام نقطه نشسته یا ایستادهایم.
اگر اعتماد کامل وجود نداشته باشد، پایه و اساس لازم برای موفقیت پایدار وجود ندارد.
شاید بتوانید با استفاده از اخلاقیات شخصیت، ازطریق جاذبه و مهارت و تظاهر به بتوجه به امور موردعلاقهی دیگران کارتان را راه بیندازید و تأثیری خوشایند بگذارید. اما این ویژگیهای فرعی نمیتوانند در درازمدت ارزش پایداری داشته باشند.
آنچه که هستیم، بلیغانهتر از چیزی که میگوییم و ادعایش را داریم، (دربارهی ما) سخن میگوید. در این سخن ویلیام جرج جردن هم مصداق این معنا را مییابیم: «در دستهای هر انسان، قدرت اعجابانگیز خیر یا شر نهفته است. تأثیر خاموش و ناهشیار و نامرئی زندگیش. یا تراوش پیوستهی آنچه آدمی بهراستی هست، نه آنچه که وانمود میکند.»
کتاب The 7 habits of highly effective people :restoring the character ethic در سال ۲۰۰۴ در امریکا چاپ و منتشر شد. این کتاب سالها در فهرست پرفروشترین کتابها در دنیا و از جمله نیویورکتایمز بود. افراد زیادی (بیش از ۳۰ میلوننفر) کتاب حاضر را خواندهاند و شمار زیادی از آن نتیجه گرفتهاند. این کتاب در دستهبندی کتابهای رشد فردی و موفقیت از منظر جنبههای روانشناسی قرار گرفته و تاکنون به بیش از ۴۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. همچنین نسخهی صوتی آن به اولین کتاب صوتی غیر داستانی در تاریخ آمریکا تبدیل و منجر به فروش کتاب شد.
کتاب را نشر هورمزد در سال ۱۳۹۰ با ترجمهی الهام خرسندی به چاپ رسانده است. علاوه بر آن مترجمان و ناشران مختلف دیگری هم سراغ این کتاب رفته و آن را با عنوان هفت عادت مردمان مؤثر چاپ کردهاند. از جمله نشر هامون که سالها قبل در سال ۱۳۷۶ این کتاب را با ترجمهی محمدرضا آل یاسین چاپ و منتشر کرد. ترجمهی نشر هامون بارها در طول این سالها تجدید چاپ شده و عنوان کامل آن «هفت عادت مردمان موثر: درسهای نیرومندی برای دگرگونی خویشتن» است.
انتشارات دیگری که کتاب حاضر را با عنوان «۷ گام به سوی کامیابی: ۷ منش برتر برای موفقیت اجتماعی» منتشر کرده، نشر نی است که ترجمهی گروهی از مترجمان با نامهای محسن اشرفی، مهدی الوانی و معصومه پیروزبخت را چاپ کرده است. همچنین نشر نسل آفتاب آن را با عنوان «هفت عادت افراد بسیار کارآمد» و ترجمهی مرتضی نظری در سال ۱۳۸۸ چاپ و منتشر کرد. نشر البرز و پیکان هم کتاب را با ترجمهی گیتی خوشدل بهترتیب در سالهای ۱۳۷۵ و ۱۳۸۱ چاپ کردهاند. این دو نسخه از کتاب نیز تا سال ۱۳۹۹ بارها تجدید چاپ شده است.
برخلاف تصور عدهای، کتاب هفت عادت مردمان مؤثر جزو کتابهای انگیزشی و موفقیت محسوب نمیشود. بلکه بهطور علمی به مباحث عمیقتری پرداخته و به تغییرات آهسته و پیوسته و بنیادین اعتقاد دارد. تغییرات بنیادینی که با کمک عادتها و نهادینهکردن آنها در درون خودمان بهوجود میآید. این کتاب بهعنوان اولین کتاب تأثیرگذار در زمینهی کسبوکار در قرن بیستم نیز معرفی شده است. همچنین مرجع بسیاری از نویسندگان و محققان در سراسر جهان است.
کتاب هفت عادت مردمان مؤثر در میان خوانندگانش بسیار محبوب دیده میشود. خوانندگان در آمازون به این کتاب ۴.۷ ستاره از ۵ را دادهاند و چندین نظر مثبت برایش نوشتهاند. نویسندگان زیادی چون برایان تریسی و آنتونی رابینز و دیگران دربارهی این کتاب اظهارنظرهای مثبتی کردهاند. کنت بلانکارد نویسندهی کتاب مدیر یکدقیقهای گفته که این کتاب تحول بزرگی در زندگیاش پدید آورده است. پل تامسون آن را الهامبخش توصیف کرده و رابرت آلن به همه توصیه میکند این کتاب را بخرند و بخوانند و با پیروی از اصولش زندگیشان را پربار و غنی کنند.
استفاون کاوی stephen covey (استیون کاوی به شکل نوشتاری دیگر) بین سالهای ۱۹۳۲ تا ۲۰۱۲ زندگی کرد. او یک نویسنده و سخنران مطرح آمریکایی بود که با نوشتهها و سخنانش به آدمهای بسیاری در توانمندی بیشتر کمک کرد. همچنین استاد دانشگاه یوتای امریکا در دانشکده بازرگانی بود. کتاب هفت عادت مردمان مؤثر وی، معروفترین کتاب او است. مجلهی تایم استیون کاوی را در سال ۱۹۹۶ در فهرست ۲۵ فرد بانفوذ دنیا جای داد. او از نظر فکری تحت تأثیر پیتر دراکر و کارل راجرز بود. کتابهای خودیاری بسیاری که برای پایاننامهی دکترایش خواند، منبع الهام فکری دیگری برای او شد. بیش از دوسوم از شرکتهای Fortune 500 برای مشورتگرفتن در کارشان به استیفن کاوی مراجعه کردهاند.
پاسخ ها