گاهی اوقات خیالپردازیهای ما و مشاهدهی افراد از منظر احساسی، باعث میشود نتوانیم واقعیت دنیا و انسانها را آن طور که هست، ببینیم و بپذیریم. شاید دنیای واقعی بیرحم و خشن باشد.
توجه به رفتار مردم بهجای گفتارشان، مشاهدهگری قدرتمندتری به شما میدهد که نتیجهی آن واقعبینی است. مطالعهی رفتارهای دیگران بدون پیشفرضهای خشک قبلی و توجه به جزئیات و مسائل کوچکی که انسانها به آنها اهمیت میدهند، باعث شناخت الگوی رفتاری افراد میشود. شناخت بهتر و واقعبینانهتر از دنیا و مردمش، درکنار بازنگری خویشتن بهصورت متوالی، میتواند شما را از اسارت در توهمات برهاند و با دنیای واقعی روبهرو کند. اینگونه است که نترسی و شجاعت در وجود فرد متبلور میشود. جیمز بالدوین، رماننویس و نمایشنامهنویس میگوید:
برای انسانهایی که اسیر توهماتشان هستند، آموختن موضوعات ارزشمند، اگر ناممکن نباشد، بدون شک، سخت خواهد بود. انسانی که خواهان خلق خویشتن است، همهچیز را بررسی و آموزشها را جذب میکند، آنگونه که ریشهی درختان، آب را.
همچنین ریچارد رایت، نویسندهی مکتب رئالیسم دربارهی زندگی اینطور اظهارنظر میکند:
این زندگی است، جدید و عجیب. عجیب است، زیرا از آن میترسیم و جدید است، زیرا دیدگاهمان را عوض کردهایم. بشر، بشر است و زندگی، زندگی. همانگونه که هستند باید با آنها رفتار کنیم و اگر بخواهیم تغییرشان دهیم، باید رفتاری براساس موجودیت واقعیشان درپیش بگیریم.
این سخنان، که از متن کتاب قانون پنجاهم گرفته شده، نشان میدهد که واقعبینی نسبت به زندگی و نترسبودن، تا چه حد میتواند زندگی انسانها را تغییر دهد و در مسیر تازهای وارد کند؛ همان چیزی که رابرت گرین و فیفتیسنت دربارهاش فراوان سخن گفتهاند.
ایدهی اصلی کتاب قانون پنجاهم «بیباکی» و «نترسبودن» است. رابرت گرین معتقد است ترسهای افراد، زندانی برایشان میسازد که اقداماتشان را محدود میکند. هرچه کمتر بترسید، قدرت بیشتری دارید و زندگی کاملتری را تجربه میکنید. اگر بتوانید بر بیباکی، تسلط کافی پیدا و سرنوشت خود را کنترل کنید، آنگاه هیچ محدودیتی برای کارهایی که میتوانید انجام بدهید، نخواهید داشت. اگر بتوانید بر اضطراب ناشی از ترس غلبه کنید و دیدگاه بیباکانهای برای خود بهوجود آورید، دیگر قربانی شرایط نخواهید بود. بلکه شرایط دلخواه خودتان را میسازید. چون شجاعت میتواند برای شما حاشیهی کنترل ایجاد کند. به این معنا که کنترل شرایط زندگیتان را بهدست خودتان میدهد. تفاوت افرادی که پایین میروند و کسانی که در اوج قرار میگیرند، در نترسبودن و قدرت ارادهی آنها است.
اما چطور میتوان به بیباکی لازم دست پیدا کرد؟ کلید اصلی در روبهروشدن با موقعیتهای ترسآور است. یعنی ورود به عرصههایی که در زندگی هرکس بهعنوان عرصهای دلهرهآور، شناخته میشود. شاید برای شما تصمیمگیریهای سختی باشد که همیشه از آن دوری کردهاید، یا مواجهه با افرادی باشد که از نگاه شما بسیار قدرتمندند. رابرت گرین و فیفتی سنت میگویند بهجای اینکه سعی کنید دیگران را از خودتان راضی و خشنود نگه دارید، بکوشید مسیر زندگیتان را بهسمتی که میخواهید و آرزویش را دارید، تغییر بدهید. اگرچه این تغییر، برایتان ترسناک باشد. نگرش شما این قدرت را دارد که واقعیت را در دو جهت کاملا متفاوت شکل دهد: یک جهت این است که شما را در ترس و دلهره زندانی میکند و نگه میدارد و جهت دوم این است که امکانات و آزادی را برای انجام کارهای دلخواه بهرویتان میگشاید.
واقعنگری و درنتیجهی آن یافتن نقطهی تمرکز و قدرت خود، موضوعی است که رابرت گرین در کتاب قانون پنجاهم به آن توجه نشان داده است. او با کمک تجربیات زندگی فیفتی سنت، خوانندهی رپ مشهور آمریکایی، ۱۰ فرمان زندگی را در ۱۰ فصل تنظیم کرده است. این فرمانها برای رسیدن به یک استراتژی شجاعت در زندگی عبارتاند از:
۱. واقعیت محض: مسائل را آنگونه که هستند، ببینید.
۲. اعتمادبهنفس: اعتبار را از آن خود سازید.
۳. فرصتطلبی: زهر را به شهد تبدیل کنید.
۴. شتاب آهنگ محاسبهشده: به حرکت ادامه دهید.
۵. خشونت: زمان مناسب خشونت و پرخاشگری را بشناسید.
۶. اختیار: از روبهرو هدایت کنید.
۷. ارتباط: محیط خود را از درون بشناسید.
۸. استادی: به مراحل احترام بگذارید.
۹. خودباوری: از محدودههای خود فراتر روید.
۱۰. تعالی: با مرگتان روبهرو شوید.
هریک از این فرمانها جنبهای از بیباکی را شرح میدهد. در شرح این فرمانها از زندگی فیفتیسنت الهام گرفته شده است. هر فصل در ابتدا شرح میدهد که فیفتیسنت چگونه توانست فلسفهی بیباکی را در جنوب محله کویینز (منطقهای در نیویورک) بیاموزد. سپس با داستانها و حکایتهایی از بزرگان تاریخ چون سقراط و ناپلئون بناپارت، توضیحات کاملتری ارائه میدهد.
رابرت گرین اعتقاد دارد که اگر بتوانید با نگرشی تازه، جهان را پر از رمز و راز ببینید و چشمی تیزبین نسبت به همنوعان خود داشته باشید، رابطهی واقعیتری با جهان پیرامونتان خواهید ساخت. این رابطهی عمیق و واقعی، بالاترین نقطهی عقلانیت انسانی است که زیبایی حقیقی زندگی را در تمام جنبههایش آشکار میکند. او همچنین قدرت نهایی زندگی را در این میبیند که هرکس کاملا به خودش متکی باشد و خودش را باور کند. وقتی به خودتان ثابت میکنید که میتوانید بهتنهایی از پس خیلی چیزها در زندگی بربیایید، تنهایی برای شما منبع ترس نخواهد بود، بلکه عاملی برای بهدست آوردن آزادی است. اینجا است که احساس رهایی را تجربه میکنید. رابرت گرین و فیفتیسنت پیشرفت زندگی را در جهت مالکیت و استقلال شخصی میدانند. چه بهصورت ذهنی و چه ازنظر شغلی و فیزیکی.
آنچه این دونفر در کتاب قانون پنجاهم به افراد میآموزند، درسهایی در جهت خودکفایی و رسیدن به آزادی است. ازجمله وابستهنبودن به دیگران، اعتمادداشتن به خود، تبدیل چالشها به فرصتها، ادامهدادن مسیر و متوقف نشدن و حتی یادگرفتنِ زمانِ بدبودن.
قانون پنجاهم یا بهعبارت دیگر قانون فیفتی سنت، به این دلیل بهاینصورت نامگذاری شده است که از روی تجربیات داستانهای زندگی فیفتیسنت، رپر امریکایی، اقتباس شده است. درواقع قوانینی که در کتاب مطرح شده، قوانین زندگی فیفتیسنت هستند. او با رابرتگرین ملاقاتی داشت که تأثیر زیادی بر این نویسندهی خوشفکر گذاشت. همین ملاقات، سرمنشاء همکاری آنها برای نوشتن کتاب قانون پنجاهم بود.
در قسمتی از کتاب قانون پنجاهم، میخوانیم:
باید به ذهنیت دوران کودکیتان بازگردید و بهجای محدودکردن افکارتان، همه چیز را تجربه کنید. کافی است بهمدت یک روز تجسم کنید که چیزی نمیدانید و تمام باورهایتان بهکلی غلطاند. ذهنتان را از پیشفرضها و حتی مهمترین باورهایتان پاک کنید. تجربه کنید. خود را به پذیرفتن ایدهی مخالف مجبور کنید یا جهان را از دید دشمن خود ببینید و با دقت بیشتری به اطرافیانتان گوش دهید. هر چیزی را منبع آموزش بدانید. حتی پیشپاافتادهترین اتفاقات را. دنیا را سرشار از راز تجسم کنید.
با قرارگرفتن در این مسیر، متوجه میشوید که همیشه اتفاقی عجیب در راه است و موقعیتهایی تازه برایتان پیش میآید. زیرا شما بهطور ناگهانی پذیرای آنها شدهاید. گاه داشتن ذهنی پذیرا، عامل اصلی شانس و خوشبختی است.
رابرت گرین Robert Greene که پیشتر هم در مطلب معرفی کتاب چیرگی دربارهاش سخن گفتیم، نویسندهی کتابهای پرفروش دیگری چون ۴۸ قانون قدرت، ۳۳ استراتژی جنگ و مهارت استادی(چیرگی) است. رابرت گرین با همکاری فیفتیسنت، کتاب قانون پنجاهم را نوشته است.
حقیقت، مخدری است که هرچه بیشتر مصرف میکنم، قدرتمندتر میشوم و بهتر میاندیشم. (فیفتی سنت)
کتاب قانون پنجاهم The 50th law نوشتهای از رابرت گرین Robert Greene با کمک و همکاری فیفتی سنت Fifthy Cent چاپشده در آمریکا در سال ۲۰۱۳ است. نام کتاب نیز برگرفته از نام فیفتی سنت، خوانندهی مشهور رپ متولد ۱۹۷۵ است که در ابتدای جوانی و نوجوانی، قاچاقچی مواد مخدر بود و بعداً به موسیقی روی آورد و مسیر زندگیاش را تغییر داد. این کتاب را نشر هورمزد با ترجمهی فارسی از فرناز کامیار در سال ۱۳۹۸ چاپ و منتشر کرده است. کتاب قانون پنجاهم ازنظر موضوعی در دستهبندی موفقیت در فرهنگ همهپسند و همچنین شجاعت قرار گرفته است. این کتاب شامل زندگینامهی فیفتیسنت و همچنین حکایتهایی اخلاقی و آموزنده از چهرههایی تاریخی مانند ابراهام لینکلن، سان تسو (نویسندهی کتاب هنر جنگ)، سقراط و ناپلئون بناپارت است.
قانون پنجاهم از کتابهای پرفروش نیویورکتایمز در زمینهی استراتژی است. این کتاب با همراهی رپر مشهور فیفتی سنت با نویسندهی کتاب یعنی رابرت گرین نوشته شده است. بیش از هزار نفر از خوانندگان این کتاب در آمازون رتبهی ۴.۷ از ۵ را به آن دادهاند و عدهای هم نظرات مثبتی دربارهی آن بیان کردهاند. برخی از آنها میگویند که قانون پنجاهم کمکشان کرده بتوانند بر قدرت خودشان متمرکز شوند و چالشهای زندگی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارند. بعضی دیگر معتقدند این کتاب رابرت گرین هم مانند سایر کتابهای او از ارزش زیادی برخوردار هستند. آنها میگویند قانون پنجاهم، کتاب الهامبخشی است که درسهای مفیدی را ازطریق داستانها و استدلالهای منطقی بهخوبی منتقل میکند.
پاسخ ها