کنارآمدن با جدایی و پذیرش آن آسان نیست. احساسات پیچیده غم، آسودگی، عصبانیت و پشیمانی در ذهن آشفته ما میچرخند و هرچقدر هم که تصمیم جدایی درست باشد، ممکن است باز هم برای او بهشدت دلتنگ شوید. گرچه نداشتن تماس با کسی که زمان زیادی را با او سپری کردهاید دشوار است، بسیاری از متخصصان عقیده دارند که این یکی از بهترین راهها برای التیام قلب خود، راحتتر سپریکردن این دوران و حرکت به جلوست. در ادامه توضیح میدهیم که قانون عدم تماس چیست، چه فوایدی دارد و چگونه میتوانید در برابر وسوسه برای تماس با شریک زندگی سابق خود مقاومت کنید.
قانون عدم تماس (No Contact) یعنی قطع تمام ارتباطات با شریک زندگی سابق خود پس از جدایی. عدم تماس بهمعنای اجتناب از تماس تلفنی، متنی، پیام مستقیم، لایکگذاری در شبکههای اجتماعی و ملاقاتهای حضوری است. حتی بعضی عقیده دارند که تماشای پستهای یکدیگر در شبکههای اجتماعی نیز مجاز نیست. عدم تماس باید دستکم ۶۰ روز ادامه یابد.
علاوهبر نداشتن تماس مستقیم با شریک زندگی سابق خود، نباید برای جمعآوری هرگونه اطلاعات درباره زندگی او با دوستان مشترکتان ارتباط داشته باشید. گرچه هرازگاهی فکرکردن درباره همسر سابق اجتنابناپذیر است، تماسنداشتن و اجتناب از کنجکاوی و بررسیهای ناخواسته برای کاهش فکرکردن درباره او و رابطهای که داشتهاید لازم است. این کار به جلوگیری از ایجاد احساسات اشتباه و سوءتفاهم در هر دو طرف نیز کمک میکند.
جدایی بسیار دردناک و دشوار است و با احساسات گیجکننده زیادی همراه است. پس از جدایی احساس ناراحتی، غم، اضطراب، ناامیدی، درماندگی و سردرگمی طبیعی است. همچنین ممکن است که خاطرات زندگی گذشته و جداییتان را مرور کنید.
عدم تماس به شما زمان بیشتری برای درک شرایط جدید میدهد. به شما کمک میکند تا قلبتان را ترمیم کنید، واقعیت را بپذیرید و پس از یافتن آمادگی لازم رابطه جدیدی را شروع کنید. همچنین از لغزیدن دوباره به رابطه قبلی (که موجب سردرگمی میشود و میتواند درد و اندوه شما را طولانیتر کند) جلوگیری میکند.
سایر فواید قطع کامل تماس پس از جدایی را در ادامه بیان کردهایم.
معمولا پایان یک رابطه موجب میشود که وقت آزاد بیشتری داشته باشید. از این زمان برای تقویت هوش هیجانی خود استفاده کنید تا برای موفقیت در ادامه مسیر شانس بیشتری داشته باشید. بیشتر مشکلات ناشی از مشخصنبودن حدومرزهاست. «نه» کلمه کوتاهی است که بهاندازه کافی استفاده نمیشود.
قطع تماس فرصت خوبی برای ایجاد مرزهای بهتر، افزایش عزت نفس و کنارگذاشتن رفتارهای ناکارآمدی است که در کودکی آموختهایم. وقتی بفهمید که کجا مرتکب اشتباه شدهاید و رفتارهای اشتباه خود را اصلاح کنید، احتمال موفقیت در رابطه آیندهتان بسیار بیشتر خواهد بود.
بیشتر افراد مجرد زندگی پرجنبوجوشی دارند؛ در کلاسهای ورزشی شرکت میکنند، شعر میگویند و با دوستانشان به مسافرت میروند. در بیشتر روابط، دو طرف پس از مدتی ابراز عشق را کنار میگذارند و شروع به دعوا میکنند. آنها دوستان قدیمی خود و بخش مهمی از خودشان را رها میکنند.
عدم تماس به شما زمان و انرژی لازم برای دنبالکردن اهداف کوچک و بزرگتان را میدهد. مثلا میتوانید مدرک MBA بگیرید، برای سفری دلخواه برنامهریزی کنید یا در هنر یا رشته ورزشی موردعلاقهتان پیشرفت کنید. زندگی بدون همسر متفاوت، ولی به همان اندازه شیرین است. وقتی دوباره لبخندزدن و شادی را از سر بگیرید، ارتعاشاتی مثبت را از خود ساطع میکنید. پس از مدتی کوتاه نیز خواستگارانی جدید خواهید داشت، زیرا جهان بسیار بزرگ است.
بیشتر افراد برای یافتن شریک زندگی خود راه اشتباهی را در پیش میگیرند و به دنبال جذابیت، پول یا هیکل خوباند. اگر عشقی پایدار میخواهید که با گذشت زمان بیشتر شود، باید طرز فکر خود را عوض کنید. ارزشهای شما چه هستند؟ بهنظر شما چه مواردی ضروری و مهماند؟
مثلا میتوانید بگویید دنبال کسی هستید که:
به این فکر کنید که شما و شریک زندگی سابقتان چه ارزشهایی را نداشتید. در رابطه بعدی شما این ارزشها باید قطعی و غیرقابلمذاکره باشند.
رابطه جنسی بدن را با اکسی توسین و دوپامین (هورمونهای «احساس خوب» در بدن) پر میکند. معمولا سرخوشی شما را در فانتزی و خیال غرق میکند. قانون عدم تماس مانند سمزدایی است که پس از پایان رابطه شما را به واقعیت بازمیگرداند و همسر سابقتان را نه آنطور که آرزو دارید باشد، بلکه طوری که واقعا هست میبینید. آیا او خودخواه، ترسو یا دروغگوست؟ شاید هم یک خودشیفته نابالغ عاطفی است؟
وقتی چشمهایتان را روی واقعیت باز میکنید، بهتر میتوانید تصمیم بگیرید که آیا شریک زندگیتان واقعا فردی مناسب برای مدتی طولانی است یا نه. تعهد بلندمدت شوخی نیست. شما شریکی سالم و وفادار برای ادامه مسیر میخواهید.
بعضی از افراد از قانون عدم تماس برای تغییر رفتار طرف مقابل استفاده میکنند، یعنی بهعنوان راهی برای دلتنگکردن همسر سابقشان و برگرداندن او به زندگی مشترک. ولی قانون عدم تماس برای بازگرداندن همسر سابق مناسب نیست. اگر شریک زندگی بعضیها پس از یک دوره عدم تماس دوباره برگشته است، به این معنی نیست که چنین اتفاقی برای همه میافتد.
این استراتژی برای شما مضر است، زیرا شما را از نظر روانی به رابطهای در گذشته وابسته و روند بهبودیتان را کُندتر میکند. قانون عدم تماس ابزاری برای خودتوانمندسازی است که به شما کمک میکند پس از جدایی به زندگی خود ادامه دهید.
برای بیشتر مردم عشق مانند ماده مخدر است. آنها از منبعی بیرونی، یعنی حضور و تأیید شخص دیگر، نعشه میشوند. ازدستدادن این احساس ممکن است ترسناک باشد. بیشک پس از پایان رابطه غمگین خواهید شد، ولی با استفاده از قانون عدم تماس قدرت، عزتنفس، اعتمادبهنفس و توانمندی خود را دوباره به دست خواهید آورد. همچنین میان «خواستن» یک فرد و «نیازداشتن» به او تمایز قائل میشوید.
پس از جدایی، خودمراقبتی کنید و حتی از دیدن همسر سابقتان در شبکههای اجتماعی نیز اجتناب کنید، زیرا روند بهبودی را سختتر میکند. (بلاککردن کامل همسر سابق در شبکههای اجتماعی روش خوبی برای اجرای مؤثر قانون عدم تماس است.) شرایط خود را با کسی که شما را درک میکند در میان بگذارید. این فرد لزوما نباید بهترین دوست شما باشد و شاید صرفا کسی باشد که به شما اهمیت میدهد.
پایاندادن به رابطهای طولانیمدت بدترین اتفاق است، بهویژه اگر شریک زندگیتان با پیامک یا روشهای آزاردهنده دیگری از شما جدا شود. در چنین مواردی او احتمالا میداند که رفتار بدی داشته است. حتی شاید منتظر باشد که شما فریاد بزنید یا التماس کنید یا فروپاشی خود را در شبکههای اجتماعی نشان دهید تا بتواند به شما برچسب «شلوغکار» بزند. اگر چنین رفتاری داشته باشید، تأیید کردهاید که تصمیم او درست بوده است.
عدم تماس بازی را تغییر میدهد. بدون اینکه به همسر سابقتان بگویید که اشتباه میکند، کاری کنید که او احساس ناراحتی داشته باشد و تأسف بخورد. با سکوت خود نشان میدهید که فردی باشخصیت هستید و او نیز میفهمد که همسری عالی را از دست داده است.
همیشه قطع کامل ارتباط پس از پایاندادن به یک رابطه امکانپذیر نیست. مثلا اگر فرزندی دارید، در یک شرکت کار میکنید یا دوستان مشترکی دارید، ناچارید که بهطریقی با یکدیگر در تماس باشید. در این شرایط باید حداقلِ تماس را حفظ کنید. همچنین انواعی از گفتوگوها را داشته باشید که با آنها مشکلی ندارید و درباره زمان و چگونگی وقتگذراندن با یکدیگر مرزهایی را تعیین کنید.
ممکن است پس از جدایی احساس کنید که تکه گمشدهای در زندگیتان وجود دارد و وسوسه شوید که برای غلبه بر این غم دوباره با همسر سابق خود ارتباط برقرار کنید. اگر همچنان با او در تماس باشید، ممکن است که این احساسات با شدت زیادی ادامه پیدا کنند. به همین دلیل باید در برابر وسوسه تماسگرفتن، پیامفرستادن یا حتی کنجکاویکردن در زندگی او مقاومت کنید. برای مقاومت در برابر این وسوسه میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
زمانی که باید سپری شود تا بتوانید دوباره با همسر سابقتان تماس داشته باشید مشخص نیست. حتی ممکن است متوجه شوید که اصلا دلیلی وجود ندارد که بخواهید دوباره با او ارتباط و تماسی داشته باشید. ولی اگر میخواهید چهارچوب زمانی مشخصی داشته باشید، زمانی حدود ۳ تا ۶ ماه را در نظر بگیرید. در تحقیقی در سال ۲۰۰۷ که در مجله روانشناسی «مثبت» (Positive Psychology) منتشر شد نیز ۱۵۵ شرکتکننده در پژوهش در حدود همین زمان سهماهه بهتدریج احساس بهتری پیدا کردند.
از خودتان بپرسید که «آیا هنوز هم به او احساسی دارم؟» اگر پاسخ این سؤال مثبت است، شاید برای تماس با او خیلی زود باشد. در این موارد ممکن است که بخواهیم با طرف مقابل تماس برقرار کنیم تا دوباره بتوانیم با هم باشیم یا به او نشان دهیم که بدون او نیز بسیار خوشحال و خوشبخت هستیم.
اگر دیگر به او احساسی ندارید، از خودتان بپرسید «اگر از نظر عاطفی احساس و علاقهای به او ندارم، چرا باید دوباره با او ارتباط برقرار کنم؟» اگر میخواهید شرایط ناخوشایند در گروه دوستان یا محل کار را کاهش دهید یا سعی کنید که رابطهای دوستانه داشته باشید، این کار را بهآرامی و پس از تعیین مرزهایی مشخص انجام دهید.
جدایی بسیار دشوار است، ولی قانون عدم تماس میتواند در کنارآمدن با احساسات سخت و ناخوشایند به شما کمک کند. در برابر وسوسه برای تماس مجدد مقاومت کنید، زیرا میتواند موجب سردرگمی عاطفی و طولانیشدن درد و رنج برای هر دوی شما شود. اکنون زمانی است که میتوانید دوباره به خودتان رسیدگی و توجه کنید و در مسیر پیشرفت و حرکت روبهجلو قرار بگیرید.
پاسخ ها