طلاق تصمیمی یکباره نیست، بلکه حاصل مدتها ناسازگاری و آشفتگی است؛ زمانی که دو طرف هرچه داشتهاند پای ازدواج خود گذاشتهاند و هر کاری در توانشان بوده کردهاند، اما تلاششان ثمری نداشته است. با توجه به افزایش نگرانکننده آمار طلاق در ایران و جهان، در این مقاله قصد داریم اصلیترین عوامل و دلایل طلاق را مرور کنیم و کمی بیشتر با زنگخطرهای آن آشنا شویم.
بر اساس آمار، طلاق اغلب طی ۷ سال اول زندگی مشترک اتفاق میافتد و بعد از آن، با نزدیکشدن به دهمین سالگرد ازدواج، احتمال وقوع آن کم و کمتر میشود. در ادامه، رایجترین دلایل طلاق را بیان کردهایم.
بهعقیده روانشناسان، چگونگی مدیریت بحثها مهمترین عامل پیشبینیکننده دوام زندگی مشترک است. در ازدواج پایدار خبری از درگیریهای مداوم و بحثهای تلخ نیست؛ دو طرف مشکلات را حلنشده رها نمیکنند و ناراحت و عصبانی به رختخواب نمیروند. یک بار دیگر به مفهوم ازدواج و هدف از زندگی مشترک فکر کنید. ازدواج موفق یعنی خانه شما محل آسایش و رهایی از آشفتگیهای روزمره است و همسرتان شریک زندگی و پناهگاه شما در برابر طوفانهای بزرگ و کوچک. هرگونه تعارض و اختلاف حلنشده اگر چندین بار زمینه مشاجره را ایجاد کند و ادامهدار شود، ممکن است دو طرف را تا مرز جدایی یا دستکم طلاق عاطفی بکشاند.
زمانی که یکی از دو طرف برای برطرفکردن نیازهای خود، چه احساسی و چه جنسی، مرزهای تعهد را میشکند و به کسی غیر از همسر خود پناه میبرد، زمینه خیانت شکل گرفته و پایههای زندگی زناشویی سست شده است. در خصوص خیانت، متأسفانه فقط اشتباه یکی از دو طرف برای نابودی ازدواج کافی است؛ حتی اگر طرف مقابل تمامقد به زندگی مشترک و همسر خود متعهد بماند. این زنگخطری بزرگ و یکی از شایعترین دلایل طلاق مردان و زنان است. فراموش نکنید جلب اعتماد ازدسترفته اصلا کار راحتی نیست و بیشتر مواقع آب رفته به جوی بازنمیگردد.
صمیمیت عاطفی و فیزیکی چرخهای رابطه آرام را میچرخانند و در نبود آنها سروکله مشکلات زندگی زناشویی پیدا میشود. مشکلاتی مثل ارتباط نصفهنیمه، خشم، رنجش، اندوه، تنهایی، خیانت و کاهش شدید عزتنفس که با آسیبهای جبرانناپذیر به روابط عاطفی راه طلاق را هموار میکنند. اکثر زوجهای در شرف طلاق مدتهاست که با بیمیلی جنسی به یکدیگر دستوپنجه نرم میکنند و اهمیتی به نیاز و میل جنسی یکدیگر نمیدهند.
مسئولیت ایجاد رابطهای صمیمی و خاص بر عهده هر دو شریک زندگی است. با قدردانی، اعمال کوچک محبتآمیز، وقتگذراندن با یکدیگر و کسب مهارتهای زندگی زناشویی میتوان صمیمیت را رفتهرفته به زندگی مشترک بازگرداند.
از لحظهای که برای حفظ ارتباط مؤثر عمیق با همسرتان شکست میخورید، ابر سیاه جدایی روی زندگی مشترکتان سایه میاندازد. زوجهایی که ارتباط خوبی با هم ندارند، اغلب نمیتوانند مشکلات را محترمانه حل کنند و هربار که تلاش میکنند، دچار سوءتفاهم میشوند، کارشان به دعوا میکشد و با احساسات جریحهدارشده بحث را رها میکنند. تداوم این چرخه آزاردهنده بهسرعت عشق و صمیمیت را از بین میبرد و زوج را با هم غریبه میکند.
فراموش نکنید ارتباط عمیق مستلزم ۲ مهارت خوب حرفزدن و خوب شنیدن است. باید بتوانید درباره نابسامانیهای رابطه حرف بزنید و چارهای برای رفع آنها بیندیشید. کاری که زوجهای موفق هر روز انجام میدهند.
خشونت خانگی در قالب هیجانات ناخوشایند، انفجار ناگهانی و غیظ بابت رویدادهای نسبتا بیاهمیت بروز میکند و بااینکه خیلی وقتها قابلکنترل است، بهتنهایی دو طرف را از هم دور میکند. فرد آزارگر لزوما آدم بدی نیست! خشم او شاید زمینههای درونی و بیرونی عمیقتری داشته و تنها راه او برای ابراز احساسات باشد. این خشم اگر درمان نشود، رفتهرفته زمینهساز آزار کلامی، آزار جسمی، آزار جنسی، و عاطفی میشود و ممکن است با تهدید، پرتکردن و شکستن اشیا همراه باشد و فضای خانه را برای ساکنان پرخطر کند.
تا زمانی که تب عشق تند است و دو طرف برای شروع زندگی مشترک حسابی هیجانزدهاند، کمتر کسی به تفاوت ارزشها و اخلاقیات توجه میکند؛ درحالیکه شاید همین تفاوتها ازدواج را به آخر خط برسانند! بحثها و درگیریهای لفظی بر سر تفاوتهای نژادی، مذهبی، ملیتی، فرهنگی و جنسیتی بیشتر از آنچه فکر میکنید مهماند. خیلی وقتها زندگی زناشویی بهظاهر موفقی به طلاق ختم میشود فقط بهخاطر اینکه زن و مرد ارزشها و اخلاقیات متفاوت و متضاد داشتهاند و هیچکدام حاضر به تغییر دیدگاه خود نبودهاند حتی بهقیمت نجات زندگی مشترک خود!
تست اعتیاد قبل از ازدواج همه انواع اعتیاد را با اطمینان تأیید یا رد نمیکند. گاهی فرد بعد از ازدواج به الکل، مواد مخدر، قمار یا رابطه جنسی اعتیاد پیدا کرده و آن را مخفی میکند. ولی ازآنجاکه ماه همیشه پشت ابر نمیماند و نشانههای اعتیاد خیلی زود بروز میکنند، این یکی از دلایل منطقی طلاق و از مهمترین دلایل طلاق زن از مرد و بالعکس است.
زمانی که یکی از دو طرف به اعتیاد همسر خود پی میبرد، دوام زندگی مشترک به عواملی مثل تمایل و توانایی فرد معتاد برای پذیرش مسئولیت اشتباه خود، شروع درمان و تعهد به پاکماندن بستگی دارد.
یکی دیگر از رایجترین دلایل طلاق از طرف زن، مسئولیت فراوان او در داخل و خارج خانه است. امروز زنان یاد گرفتهاند بیرون خانه پابهپای همسران خود کار کنند، اما متأسفانه همچنان مسئولیت خرید، پختوپز و تربیت فرزندان هم به دوش آنهاست. سنگینی این بار و زحمتی که برای دوام زندگی مشترک میکشند، رفتهرفته خشمشان را برمیانگیزد و میل به جدایی را زیاد میکند. درحالیکه میشود با تقسیم عادلانه وظایف این مسئله را به بهترین شکل مدیریت کرد.
بارها شنیدهایم که شخصیتهای متضاد مکمل یکدیگرند. اما در زندگی مشترک، پیوند میان زن و مرد بهخاطر شباهتها و علایق مشترک آنهاست. در زندگی با شخصیتی متضاد ۲ حالت وجود دارد:
این ناسازگاری در هر دو حالت نتیجه خوبی ندارد و اگر چارهجویی نشود، فکر جدایی را در ذهن پررنگ میکند. اگر همسرتان گردش و کوهنوردی را دوست دارد و تفریح موردعلاقه شما کتابخواندن است، برنامه روزانه را طوری بچینید که هر دو فعالیت را شامل شود. اینطوری هم به علاقه خود میرسید، هم همراه و همقدم او هستید.
اگرچه بیپولی بهترین دلیل برای طلاق نیست، عجیب هم نیست اگر بشنویم زن و مردی بهخاطر مسائل مالی از هم جدا شدهاند. زوجی که مهارتهای ارتباطی برای بحث آرام و منطقی درباره مشکلات مالی را بلد نباشند، هر روز از هم دورتر و به طلاق نزدیکتر میشوند. مشکل فقط بدهیهای هنگفت نیست. گاهی تفاوت طرز فکر دو طرف درباره میزان خرجکردن، پساندازکردن و مدیریت مالی خانواده بهتنهایی مشکلساز است.
نگاهی به میانگین سن طلاق در متولدان دهههای مختلف بیندازید:
مهمترین دلیل شکست ازدواج در سنین زیر ۲۰ سال، درک کم از مفهوم زندگی مشترک و نداشتن استقلال شغلی و مالی است. دوام زندگی مشترک به بلوغ کامل دو طرف و آمادگی هر دو برای زندگی مادامالعمر با شخصی دیگر بستگی دارد. تا زمانی که دختر و پسر درک درستی از تفاهم ندارند، سازش بلد نیستند و هنوز بچگی نکردهاند، نمیتوان آینده خوبی برای ازدواج آنها متصور شد.
یکی دیگر از مهمترین دلایل طلاق که تاکنون مسبب ازهمپاشیدن بسیاری از خانوادهها بوده، توقعات و انتظارات بیجا و غیرواقعبینانه است. بسیاری از آدمها با امید به تغییر همسر و برآوردهکردن خواستههای خود وارد زندگی مشترک میشوند و انتظار دارند طرف مقابل در هر شرایطی به ساز آنها برقصد. این توقع همیشگی بار سنگینی روی دوش همسر میگذارد و قلب هر دو را پر از ناامیدی و زندگی مشترک را آماده شکست میکند.
ازدواجکردن ساده است، اما حفظ زندگی مشترک بلدبودن میخواهد. حتی زوجهایی که با عشق و علاقه زندگی مشترک خود را آغاز میکنند هم گاهی در برابر چالشهای زندگی کم میآورند و مسیر زیبایی را که با هزار آرزو آغاز کرده بودند، در راهروهای تنگ دادگاه خانواده به پایان میرسانند. امیدواریم حالا که مهمترین دلایل طلاق در ایران و جهان را میدانید، مراقب زنگخطرها در زندگی مشترک خود باشید و مسائل بهظاهر کوچک را قبل از آنکه به مشکلات بزرگ تبدیل شوند، حل کنید.
اطرافیان شما بیشتر به چه دلایلی طلاق گرفتهاند؟ فکر میکنید بهترین و منطقیترین دلیل برای طلاق چیست؟ منتظر شنیدن نظرات ارزشمندتان هستیم.
پاسخ ها