اگر بگوییم که با آموزش و تمرین میتوانید هوش کودکان را پرورش دهید، تعجب میکنید؟ ذهنیت رشد یعنی باور به اینکه میتوانیم هوشمان را پرورش بدهیم. دکتر کارول دوک، از محققان دانشگاه استنفورد، اصطلاح «ذهنیت رشد» را ابداع کرد. در این مقاله، درباره نحوه پرورش ذهنیت رشد در کودکان صحبت میکنیم. با ما همراه باشید.
موفقیت، توانایی، هوش، استعداد و مهارت همه اثرات ذهنیت رشدند. ذهنیت رشد کودک را به یادگیری و مواجهه با چالشهای جدید تشویق میکند. کودکانی که ذهنیت رشد دارند، بهتر از کودکانی عمل میکنند که ذهنیت ثابتی دارند.
ذهنیت رشد یعنی باور داشته باشید که مغز میتواند رشد کند و میتوانید چیزهای جدید زیادی یاد بگیرید. شما باهوش به دنیا نیامدهاید، بلکه باهوش میشوید. ذهنیت ثابت کاملا برعکس است، یعنی باور دارید که نمیتوانید چیزهای جدید یاد بگیرید. با این ذهنیت فکر میکنید با دانش و مهارتهای خاص متولد شدهاید و نمیتوانید باهوشتر شوید.
کودکانی که ذهنیت رشد دارند، نگرش «من میتوانم» دارند. این بچهها چالشها را فرصتی برای یادگیری و رشد میدانند. عباراتی مانند «من نمیتوانم این کار را انجام دهم»، «من در این کار خوب نیستم» و «این خیلی سخت است» از جملات این کودکان نیستند و در عوض میگویند «سخت است، اما تلاش میکنم» یا «میتوانم یاد بگیرم که چطور این کار را انجام دهم!»
در این رویکرد بهجای اینکه چالشها را مانع در نظر بگیریم، آنها را فرصتهایی برای رشد میبینیم. بسیار مهم است که بزرگسالان روی فرایندی تمرکز کنند که کودکان برای بهدستآوردن یک مهارت انجام میدهند نه نتیجه نهایی.
راهکارهایی که در این قسمت مطرح میکنیم بیشتر به مدرسه و انجام تکالیف مربوط میشوند، اما در واقع برای حل هر مشکلی در زندگی مفیدند؛ خوب است که ذهنیت رشد را به نگرشی کلی تبدیل کنید نه فقط محدود به تکالیف مدرسه.
ترس از شکست باعث میشود شروع فعالیت جدید بسیار سختتر از حالت معمول به نظر برسد. اگر فرزندتان در درسخواندن، بازی یا هر فعالیت دیگری شکست خورده است، هرگز او را سرزنش نکنید. تنبیه و سرزنشکردن او باعث میشود احساس سرخوردگی کند و هیچ تمایلی به شروع مجدد نداشته باشد.
اگر به فرزندتان یاد بدهید که شکستخوردن و اشتباهکردن هم جزئی از زندگی هستند و اشکالی ندارد گاهی شکست بخورد، انرژی لازم برای مواجهه با چالش جدید را به او میدهید. اینگونه میفهمد که کجای کارش ایراد دارد و چه کارهایی باعث شکست میشوند؛ این اطلاعات در هر دورهای از زندگی برایش مفید خواهند بود.
مشکلات و وظایف مختلف نیاز به استراتژیها و راهحلهای متفاوت دارند. اگر فرزندتان دچار مشکل یا چالش خاصی است، از او بپرسید چه راهکار دیگری برای حل آن بلد است؟ هیچوقت سعی نکنید مشکل او را خودتان حل کنید، چون با این کار فرصت فکرکردن و پیداکردن راهحل را از او میگیرید.
اگر فرزندتان واقعا گرفتار مشکل خاصی شده است، به او کمک کنید که برای حل مشکل یا تکمیل کارش راهکار دیگری را امتحان کند. از او بپرسید چه منابع دیگری دارد که میتواند برای حل مشکل از آنها کمک بگیرد. مثلا اگر میخواهد مسئله درسی را حل کند، میتواند از راهنمای کتاب درسی یا وبسایتهای آنلاین روش حل اینگونه مسائل را پیدا کند یا از دوستانش بپرسد این مسئله را چطور حل کردهاند.
برخی از مسائل نیاز به تلاش بیشتری دارند. کلاسهای ریاضی پیشرفته دبیرستان را به یاد دارید؟ همه مسائل باید طی چند مرحله حل میشدند. اگر فرزندتان در حال تلاش برای حلکردن مسئله سختی است، بهجای اینکه به او بگویید دست از کار بکشد و وقتی معلم را دید از او نحوه حل مسئله را بپرسد، از او بخواهید بیشتر تلاش کند.
در مسائل چندمرحلهای، بیشتر اوقات با انجام مرحله اولیه مراحل دیگر خودبهخود مشخص میشوند. به فرزندتان بفهمانید که تجزیهوتحلیل مسئله و برداشتن اولین قدمها برای حل آن مهمترین کاری است که باید انجام بدهد.
دکتر کارول دوک به معلمان میگوید: «همیشه به دانشآموزان یادآوری کنید که اشتباهات باعث پرورش ذهنشان میشوند.»
بهاعتقاد دکتر دوک وقتی کسی بهراحتی پاسخ مسئله یا راهحل مشکلی را پیدا میکند، از دانشی استفاده کرده است که از قبل داشته و چیزی یاد نمیگیرد. اما وقتی کسی مرتکب اشتباه میشود، مجبور میشود دلیل اشتباهش را پیدا کند و در این فرایند چیزهای جدید و ارزشمندی یاد میگیرد.
اگر فرزندتان عمیقا بپذیرد که اشتباهاتش باعث پرورش ذهنش میشوند، نهتنها دیگر از اشتباهکردن نمیترسد، بلکه برای رسیدن به موفقیت بیشتر تلاش میکند.
رویکرد فرزند شما در درسخواندن چطور است؟ دنبال درک کامل چیزی است که یاد گرفته یا میخواهد فقط تکالیفش را حل کند؟ ببینید وقتی میخواهد سؤالی را جواب بدهد، از چه تکنیکی استفاده میکند. میتوانید از فرزندتان بپرسید که چگونه راهحل مسئله را پیدا کرده است یا او را تحسین کنید که در حال فکرکردن و پیداکردن روش درست حل مسئله است.
توجه به رویکرد حل مسئله و تفکر عمیق درباره آن باعث میشود مهارتهای حل مسئله خلاقانه در وجودش تقویت شوند و این بعدها در زندگیاش هم بسیار به کارش خواهد آمد.
بعد از اینکه به فرزندتان یاد دادید از اشتباهکردن نترسد، باید شهامت حرفزدن درباره اشتباهاتش را به او بدهید. این کار باعث میشود فرزندتان با شما احساس راحتی کند و یاد بگیرد درباره اشتباهاتش با دیگران صحبت کند و حتی از دیگران کمک بخواهد.
بهکمک این رویکرد، متوجه میشود که قبلا چه چیزهایی را امتحان کرده است و مؤثر نبودهاند. وقتی فرزندتان اشتباهاتش را بداند، سعی میکند به دنبال راهکارهای مؤثر بگردد و وقتش را صرف تلاشهای بیهوده نکند.
همچنین در این فرایند مهارتهای مفید برای همکاری با دیگران را میآموزد و در آینده میتواند بهخوبی با دیگران تعامل کند.
ذهنیت رشد ممکن است روشی کلی برای یادگیری راهحل مسائل چالشبرانگیز و مشکلات دشوار باشد، اما گاهی هم در این مسیر موفق نخواهید بود. اگر تلاشهایتان برای پرورش ذهنیت رشد فرزندتان مؤثر نیست، خودتان را سرزنش نکنید. هیچکس همیشه کامل نیست. تلاش برای بازخورد ذهنیت رشد مهمتر از کاملبودن است.
این مسئله درباره کودک هم صادق است. حتی اگر معلمان کودک شما بر این باورند که هر کودکی میتواند هوش خود را از طریق یادگیری تقویت کند، ممکن است بعضی روزها کودک شما نتواند از پس آن برآید. او را سرزنش نکنید، فقط به او یادآوری کنید که به تلاشش ادامه دهد.
وادارکردن کودکان به «فکرکردن درباره تفکرشان» ذهنیت رشد آنها را تقویت میکند، همان طور که بحث درباره چالشها و شکستها ممکن است کمککننده باشد.
میتوانید برای شروع گفتوگو درباره تکنیکهای ذهنیت رشد، از سؤالات زیر استفاده کنید:
مهم است به خاطر داشته باشید که این ذهنیت در طول زمان ایجاد میشود و آنی اتفاق نمیافتد. صبور باشید و به فرزندتان فرصت آزمونوخطا بدهید.
شما از چه راهکارهای دیگری برای پرورش ذهنیت رشد فرزندتان استفاده کردهاید؟ لطفا نظرات و تجربیات ارزشمندتان را با ما و کاربران عزیزمان در میان بگذارید.
پاسخ ها