در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهارتهایی که در شغل خارج از تخصص اصلیمان میآموزیم.
اخراجشدن از کار کنونیمان سخت است و شاید مسیر شغلیمان را تغییر دهد. زمانی که بهدنبال کار تازه هستیم، عموماً تلاش میکنیم در مسیر شغلی فعلیمان فرصتی پیدا کنیم و این کار ممکن است با توجه به نیاز کارفرمایان، طول بکشد. بااینوجود کارکردن در مسیر شغلی متفاوت از حرفهای که برای خود انتخاب کردهایم، ممکن است به نتایج بسیار خوبی منتهی شود و حتی مسیر شغلی اصلیمان را نیز ارتقا دهد.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهارتهایی که در شغل خارج از تخصص اصلیمان میآموزیم و اینکه چطور این مهارتها را در رزومه خود جای دهیم.
در ابتدا تلاش کنید که مهارتهای مرتبط موردنیاز شغل اصلیتان را وارد این مسیر تازه کنید. مثلاً اگر مسیر شغلی اصلیتان حسابداری در یک شرکت حوزه تکنولوژی بوده و شغل جدیدتان کارکردن بهعنوان پیشخدمت در رستورانی است، از آن رستوران بخواهید که به شما فرصتی بدهد که در آخر شیفتتان نگاهی به لیست خرید و مالی آنها بندازید تا بتوانید راهکاری برای کاهش ضرر و افزایش سود پیدا کنید. با موافقت کارفرما، شما در کنار دریافت دستمزد بیشتر، مهارتهای متنوعتری نیز یاد میگیرید که مطمئناً باعث پیشرفت در مسیر شغلی اصلیتان نیز خواهد شد. بااینوجود، ممکن است در کار کنونی امکان توسعه مهارتهای سخت نباشد؛ پس با تقویت مهارتهای نرم میتوانیم به اهداف مدنظر برسیم.
در ادامه ۵ مهارت نرم را به شما معرفی میکنیم که فارغ از شغل و حوزه تخصصیتان، میتواند در پیشرفت مسیر شغلی کمک شایانی کند.
کارکردن در هر صنعتی فرصتی به شما برای بهبود مهارتهای ارتباطیتان میدهد. اینکه بتوانید مشکلات و مسائل پیچیده را بفهمید و سپس بهصورت مؤثر آنها ساده کنید و به مخاطبین خود انتقال دهید، یک مهارت ضروری و فوقالعاده است. از شغل جدید خود برای بهبود نوع ارتباط برقرارکردن خود استفاده کنید. تلاش کنید با توجه به هر مخاطب، ارتباط خاصی براساس ویژگیهای او ایجاد کنید. با انجام این کار متوجه خواهید شد که چه روش ارتباطی کار خواهد کرد و چه روشی کار نمیکند.
ممکن است در مسیر شغلی جدیدتان فرصتهای کار تیمی وجود داشته باشد؛ اگرچه که امکان کار گروهی بسته به شغلی است که در آن کار میکنید. کار با افراد جدید که شخصیتها و دیدگاههای متفاوتی نسبت به شما دارند، همیشه فرصتهایی را برای افزایش مهارتهای تعاملی بهوجود میآورد. اینکه بتوانیم درگیریهای درونتیمی را حل کنیم یا بهخوبی در کنار یکدیگر برای هدفی واحد تلاش کنیم، از آن دست مهارتها است که در هرجایی بهدرد میخورد.
اگر مسیر شغلی جدیدتان در صنعتی است که تجربه نداشتهاید، از تجربیات کاری خود در صنعت قبلی برای بهبود و انجام کارهای تازه استفاده کنید. برای درک بهتر میتوان تجربه داستان واقعی را بازگو کرد. خانمی که اخیراً شغل فروشندگی خود را از دست داده بود، بهصورت موقت در آژانس بازاریابی کوچک پدرش مشغول به کار شد و همزمان برای شرکتهای مختلف نیز رزومه ارسال میکرد. تجربه او در فروش باعث میشد که بفهمد کدام استراتژی بازاریابی مؤثر است و کدام در فروش محصولات مؤثر نیست. بااینوجود پدر او به تجربه خود تکیه میکرد و به راههای پیشنهادی دخترش گوش نمیداد. او باید سخت کار میکرد تا پدرش را تحت تأثیر راهکار خود قرار میداد. بعد از دو پیشنهاد ناموفق، او تلاش کرد از نگاه پدرش به مسائل نگاه کند و راهکارهایی براساس نگاه او بدهد که باعث تشویق و اجراییکردن راهحل پیشنهادی او شد. نتیجه انجام این راهکار افزایش رضایت کارفرما و فروش را در پی داشت.
همانطور که مطالعه کردید، تجربه کاری خارج از حیطه تخصص و در مسیر شغلی تازه باعث تغییر نگاه و بهبود مهارتهای تازهای شد که مطمئناً در مسیر شغلی اصلی نیز به او کمک میکنند.
هر شغل دارای چالشهای متفاوت و مختلفی است که درجه سختی آن براساس شغل متغیر است. مهارت حل مسئله که شامل درک مشکل و علت اصلی آن و سپس ارائه راهحلی است، نشاندهنده تفکر ساختاریافته و استدلال مبتنی بر منطق است. بهدنبال چالشهای جدیدی در شغل تازه خود باشید و فعالانه برای حل مسائل به روشهای خلاقانه و سازنده فکر کنید.
به هدایت و تأثیرگذاری بر دیگران با هدف به حداکثر رساندن پتانسیل و تواناییهای آنها برای رسیدن به یک چشمانداز واحد، رهبری میگویند. ممکن است در شغل پیشین خود مدیر بودهاید و یا در شغل کنونی نیز بهعنوان مدیر استخدام شده باشید و ایدهای برای اینکه چطور باید رهبری کنید ندارید، در هر صورت شما بازهم میتوانید فرصتی برای بهبود مهارتهای رهبریتان پیدا کنید. از فرصت خود برای بهبود توانایی گوشدادن، مربیگری (کوچینگ) و راهنمابودن استفاده کنید. تلاش کنید که گروهی از افراد را با استفاده از این مهارتها، برای رسیدن به هدفی واحد هماهنگ کنید.
اگر تازه از شغلی کنونیتان اخراج شدهاید و در صنعت تازهای مشغول به کار هستید، بهتر است برای چند ماه اول اشارهای به این ماجراجویی تازه در رزومه خود نکنید. بااینوجود، اگر با گذشت شش ماه همچنان بهدنبال کاری در مسیر شغلیتان هستید، باید تلاش کنید که این تجربهها را به رزومه خود طوری که مسیر شغلیتان را بههمریخته نشان ندهد، اضافه کنید.
برای مثال، اگر تجربه شما کار در مارکتینگ بوده است و برای مدتی در یک فروشگاه کار میکردید، میتوانید به این شکل این تجربه را به رزومه خود اضافه کنید:
همکاری با فروشگاه [نام فروشگاه]
همانطور که مطالعه کردید، این نوع بیان شامل کلمات کلیدی است که به شرح شغلی متخصص مارکتینگ نیز میخورد. در این نمونه اشارهای به پشت صندوق نشستن شما یا جابهجا کردن جورابها نشد و صرفا به مهارتهایی اشاره کردیم که به مارکتینگ مرتبط هستند. تلاش کنید در هنگام آمادهسازی رزومهتان، کارها و تجربیات مرتبط با آن صنعت را وارد رزومه کنید. این یعنی کارهای نامرتبط یا حتی دستاوردهایی را که ربطی به این مسیر شغلی ندارند، کنار گذاشته و صرفاً روی کارهای مرتبط تمرکز کنید.
پاسخ ها