من یک روانپزشک سالمندان هستم. اممم، اون چیه؟ یه روانپزشک مسن که آمادهست برای رفتن به چراگاه؟ نه. یه روانپزشک که یه کاناپه راحت اضافه داره تا بیماران مسنتر بتونن روش دراز بکشن و از مادرشون برام تعریف کنن؟ خب، نه (هرچند از مبلمان راحت لذت میبرم).
روانپزشک سالمندان، پزشکی است (چهار سال تحصیل در رشته پزشکی پس از دانشگاه) که چهار سال آموزش روانپزشکی عمومی (دوره انترنی/رزیدنتی پس از فارغالتحصیلی از دانشکده پزشکی) و یک تا دو سال آموزش فوق تخصصی (فلوشیپ روانپزشکی سالمندان) را گذرانده است.
هدف ما به حداکثر رساندن کیفیت زندگی و عملکرد بیماران مسن است. ما مشکلات سلامت روان و شناختی در بزرگسالان مسن مانند افسردگی، اضطراب و زوال عقل را ارزیابی، تشخیص و درمان میکنیم.
مراقبت از سالمندان نیازمند درک ویژهای از نیازهای جسمی، عاطفی و اجتماعی آنهاست. ما بیماران را با ارزیابی و سنجش دقیق، داروها (دانستن اینکه چه زمانی میتوانند کمک کنند و چه زمانی نمیتوانند، کلیدی است) و رواندرمانی (عمدتاً متمرکز بر اینجا و اکنون، و بدون دراز کشیدن روی کاناپه) مدیریت میکنیم. ما ارتباط نزدیکی با سایر متخصصان مراقبتهای بهداشتی و مراقبان خانوادگی سالمندان و همچنین منابع اجتماعی برقرار میکنیم.
من به چند دلیل به این حرفه جذب شدم. مانند بسیاری از روانپزشکان سالمند دیگر، تجربه بسیار مثبتی با یک فرد مسن، مادربزرگم، داشتم. او در اواخر عمرش، پس از سکته مغزی، دچار افسردگی نیز شد. من شاهد بودم که وقتی این زن قوی و پر جنب و جوش جلوی چشمان ما تغییر کرد، چه تأثیری بر خانواده ما گذاشت. با درمان، او توانست بهبود یابد؛ این تجربه تأثیر زیادی بر من گذاشت.
من عاشق چالش ادغام دانش روانپزشکی، مغز و اعصاب و پزشکی هستم که برای درک مشکلات سلامت روان و شناختی بیمار مسن بسیار مهم است. به عنوان مثال، علائم افسردگی میتواند توسط وقایع زندگی (مانند از دست دادن همسر یا نقل مکان)، سکته مغزی (که میتواند مسیرهایی را که بر خلق و خو و رفتار تأثیر میگذارند، مختل کند)، مسائل پزشکی مانند کمخونی و مشکلات تیروئید (که هر دو میتوانند باعث خستگی شدید شوند و بر انگیزه تأثیر بگذارند) و عوارض جانبی دارو ایجاد شود. مشکلات هر بیمار متفاوت است و برای من یک معما برای حل کردن است.
چه قبلاً مشکلات سلامت روان یا شناختی را تجربه کرده باشند و چه نه، ویژگی مشترک بیماران مسن، یک عمر تجربه انباشته شده است. بنابراین با کمک، آنها میتوانند با تغییر سازگار شوند و سطح عملکرد خود را بهبود بخشند.
من از کار تیمی و همکاری با سایر پزشکان یا متخصصان سلامت بیمار و خانوادهاش برای کمک به بهبود حال بیمار لذت میبرم. مراقبان بهترین شرکای من هستند. در حالت ایدهآل، ما مراقبت را متناسب با فرد مسن و شرایط خاص او تنظیم میکنیم. مراقب، بازیگر کلیدی است که میتواند درک درستی از آنچه «قدیمی» و آنچه «جدید» است، ارائه دهد. به عنوان مثال، آیا فرد مسن همیشه خلق و خوی انفجاری داشته است یا این یک علامت کاملاً جدید است؟ مراقبان، دریچهای به شخصیت گذشته بیمار مسن، علایق و عدم علایق او و تواناییهای عملکردی در خانه ارائه میدهند که برای من دشوار است که به تنهایی در یک ویزیت مطب به آنها دسترسی پیدا کنم. سپس میتوانیم با هم همکاری کنیم تا استراتژیهای متناسبی را برای کمک به بهبود عملکرد فرد مسن ارائه دهیم که میتواند به نفع کل خانواده باشد.
در دانشگاه میشیگان، ما این شانس باورنکردنی را داریم که در برنامه «پیری مثبت» خود، 10 روانپزشک سالمندی در هیئت علمی خود داریم. با این حال، از آنجایی که تنها 1600 روانپزشک سالمند در کل کشور وجود دارد و با «سونامی» سالمندی که در پیش داریم، میدانیم که باید راههایی برای دسترسی به سالمندان و مراقبان آنها در آن سوی دیوارهایمان پیدا کنیم.
بنابراین، ما از همکاری با AgingCare.com برای ارائه اطلاعات تخصصی که به مراقبان کمک میکند تا در زمان مناسب به اطلاعات صحیح دسترسی پیدا کنند، بسیار هیجانزدهایم.
در ماههای آینده، منتظر پستهایی از برنامه ما برای سالمندی مثبت باشید که شامل اساتید متخصص چند رشتهای از جمله روانپزشکی سالمندان، پرستاری، مددکاری اجتماعی و روانشناسی میشود.
ما همچنین مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات شما در مورد موضوعاتی هستیم که شما به عنوان مراقبان بیشتر علاقه دارید تا ما به آنها بپردازیم، بنابراین لطفاً در بخش نظرات زیر، ما را از نظرات خود مطلع کنید!
پاسخ ها