تحلیل، مانند رویاها و هنر، گذشته یا چیزهای قابل مشاهده را بازتولید نمیکند، بلکه خود «مشاهده میکند»، باعث میشود چیزها در مقابل چشمان ما به وجود بیایند، جهانی را ایجاد کند که قبلاً وجود نداشت، و به زندگی معنا میبخشد. - جوزپه سیویتارز
برای مشاوره با روانپزشک کودک در تهران اینجا کلیک کنید
روانکاوی شکلی از درمان است که در تسکین علائم روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی، فوبیا، افکار و رفتارهای وسواسی، مشکلات رابطه، و بازداریهایی که مانع از دستیابی به پتانسیل کامل فرد میشوند، مؤثر بوده است. . نتایج روانکاوی معمولاً طولانیتر از سایر روشهای درمانی است و همچنین بلندپروازانهتر است.
روانکاوی می تواند بسیار بیشتر از تسکین علائم باشد. روانکاوی، هم یک نظریه و هم شکلی از درمان، مبتنی بر بیش از یک قرن اطلاعات در حال تکامل مداوم در مورد رفتار و رشد انسان است. روانکاوی کمک می کند تا چالش های روانی خود را به عنوان تلاش برای حل مشکلات زندگی تلقی کنیم. به عنوان تلاش برای راهحلهایی که ممکن است در گذشته مؤثر بوده باشند، اما به مرور زمان از مفید بودنشان گذشته است.
به دلایلی که میتواند پنهان و زمانبر باشد، ما اغلب تمایلی نداریم یا نمیتوانیم این روشهای قدیمی بدون کمک را رها کنیم، حتی اگر احساس کنیم ممکن است راه دیگری برای کاهش تعارض یا رفع ناراحتی یا ترسناک بودن وجود داشته باشد. احساسات روانکاوی در میان رواندرمانیها منحصربهفرد است، زیرا راهی برای کار مشترک برای «به ته» مشکلات مردم ارائه میکند. به این ترتیب فرصت تغییر و رشد عمیق ، محکم و بادوام را فراهم می کند .
افرادی که درگیر روانکاوی بوده اند اغلب دستیابی به احساس آزادی عاطفی بیشتر، گسترش افق دید خود، توسعه ظرفیت برای روابط غنی تر و افزایش توانایی تحمل تفاوت بین خود و دیگران را توصیف می کنند. گاهی اوقات می توان ظرفیت های خلاقانه جدیدی را آزاد کرد.
در روانکاوی، تحلیلگر با تمرکز بر بیمار با نگرش احترام و توجه، از بیمار دعوت میکند تا به بررسی دقیق نحوه عملکرد ذهن بیمار بپیوندد. تحلیلگر عمیقاً و از نزدیک گوش می دهد تا از منحصر به فرد بودن بیمار قدردانی کند و به دنبال درک دقیق بیمار باشد.
روانکاوی این دیدگاه تخصصی را به ارمغان می آورد که گذشته ما بر حال ما تأثیر می گذارد و افکار خارج از آگاهی آگاهانه ما نیز ممکن است به عنوان تأثیرات ناشناخته رفتار فعلی زندگی ما عمل کنند. هدف کار روانکاوی کشف راه هایی است که این عوامل بر روش هایی که اکنون احساس می کنیم و عمل می کنیم تأثیر می گذارند. فراوانی جلسات و استفاده از یک کاناپه باعث می شود که جریان آسان تری بین گذشته و حال وجود داشته باشد تا نگرانی های گذشته - به ویژه آنهایی که برای افراد در زندگی فعلی آنها مشکل ایجاد می کنند - شناسایی شوند و در نهایت فرصت هایی برای تغییر ایجاد شود.
تحلیل، مانند رویاها و هنر، گذشته یا چیزهای قابل مشاهده را بازتولید نمیکند، بلکه خود «مشاهده میکند»، باعث میشود چیزها در مقابل چشمان ما به وجود بیایند، جهانی را ایجاد کند که قبلاً وجود نداشت، و به زندگی معنا میبخشد. - جوزپه سیویتارز
روانکاوی شکلی از درمان است که در تسکین علائم روانشناختی مانند اضطراب، افسردگی، فوبیا، افکار و رفتارهای وسواسی، مشکلات رابطه، و بازداریهایی که مانع از دستیابی به پتانسیل کامل فرد میشوند، مؤثر بوده است. . نتایج روانکاوی معمولاً طولانیتر از سایر روشهای درمانی است و همچنین بلندپروازانهتر است.
روانکاوی می تواند بسیار بیشتر از تسکین علائم باشد. روانکاوی، هم یک نظریه و هم شکلی از درمان، مبتنی بر بیش از یک قرن اطلاعات در حال تکامل مداوم در مورد رفتار و رشد انسان است. روانکاوی کمک می کند تا چالش های روانی خود را به عنوان تلاش برای حل مشکلات زندگی تلقی کنیم. به عنوان تلاش برای راهحلهایی که ممکن است در گذشته مؤثر بوده باشند، اما به مرور زمان از مفید بودنشان گذشته است.
به دلایلی که میتواند پنهان و زمانبر باشد، ما اغلب تمایلی نداریم یا نمیتوانیم این روشهای قدیمی بدون کمک را رها کنیم، حتی اگر احساس کنیم ممکن است راه دیگری برای کاهش تعارض یا رفع ناراحتی یا ترسناک بودن وجود داشته باشد. احساسات روانکاوی در میان رواندرمانیها منحصربهفرد است، زیرا راهی برای کار مشترک برای «به ته» مشکلات مردم ارائه میکند. به این ترتیب فرصت تغییر و رشد عمیق ، محکم و بادوام را فراهم می کند .
افرادی که درگیر روانکاوی بوده اند اغلب دستیابی به احساس آزادی عاطفی بیشتر، گسترش افق دید خود، توسعه ظرفیت برای روابط غنی تر و افزایش توانایی تحمل تفاوت بین خود و دیگران را توصیف می کنند. گاهی اوقات می توان ظرفیت های خلاقانه جدیدی را آزاد کرد.
در روانکاوی، تحلیلگر با تمرکز بر بیمار با نگرش احترام و توجه، از بیمار دعوت میکند تا به بررسی دقیق نحوه عملکرد ذهن بیمار بپیوندد. تحلیلگر عمیقاً و از نزدیک گوش می دهد تا از منحصر به فرد بودن بیمار قدردانی کند و به دنبال درک دقیق بیمار باشد.
روانکاوی این دیدگاه تخصصی را به ارمغان می آورد که گذشته ما بر حال ما تأثیر می گذارد و افکار خارج از آگاهی آگاهانه ما نیز ممکن است به عنوان تأثیرات ناشناخته رفتار فعلی زندگی ما عمل کنند. هدف کار روانکاوی کشف راه هایی است که این عوامل بر روش هایی که اکنون احساس می کنیم و عمل می کنیم تأثیر می گذارند. فراوانی جلسات و استفاده از یک کاناپه باعث می شود که جریان آسان تری بین گذشته و حال وجود داشته باشد تا نگرانی های گذشته - به ویژه آنهایی که برای افراد در زندگی فعلی آنها مشکل ایجاد می کنند - شناسایی شوند و در نهایت فرصت هایی برای تغییر ایجاد شود.
پاسخ ها