لباس آبی عشقم بود و با چیزی آن را معامله نکردم؛ منوچهری: گل سه امتیازی من باعث قهرمانی شد؛ مهاجم تیم فوتبال پارس جنوبی و اسبق استقلال میگوید هنوز هم به خاطر به ثمر رساندن گل سه امتیازی و تاثیردر قهرمانی استقلال خوشحال است.
به گزارش ورزش، امین منوچهری مهاجم حال حاضر تیم فوتبال پارس جنوبی جم جزو آن دسته از بازیکنانی بود که از همان اول علاقه خودش را به یکی از تیمهای آبی و قرمز پنهان نکرد، اما حالا تصور میکند این موضوع در بسیاری از مواقع به ضررش تمامشده است.
با این بازیکن بااخلاق و باتجربه پارس جنوبی گفتگویی نسبتاً مفصلی انجام دادیم و از او درباره حضور کوتاهش در استقلال و ماجراهای آن دوران پرسیدیم و صحبت کردیم و موضوعاتی که او کمتر درجایی مطرح کرده بود.
*امین سلام برای ما بگو در این روزهای کرونایی چه میکنی و به چه شکل آمادگی خودت را نگه میداری؟
منوچهری: سلام. ما هم مثل همه در این روزها که انصافاً شرایط بسیار سختی هم هست در درجه اول باید قرنطینه را رعایت کنیم و همانطور که خودتان هم میدانید در حال حاضر وضعیت بهگونهای است که حتی یک فوتبال خودمانی هم نمیتوانیم بازی کنیم و واقعاً تجربه سختی را پشت سر میگذاریم.
*آیا مثل سایر تیمها بهصورت آنلاین تمرینات خودتان را انجام میدهید؟
منوچهری: ما هرروز رأس یک تایم مشخصی مشغول تمرین تیمی در اسکایپ میشویم و میتوان گفت این تمرینات حداقل از هیچی بهتر است. اما ازآنجا که میتوانیم همه دوستان خودمان را ببینیم تا حدی آن روح تیمی حفظ میشود.
*امین صادقانه به ما بگو آیا بازیکنان و خودت این تمرینات را جدی میگیرید؟
منوچهری: ازنظر من آقای افاضلی نمونه بارز کسی است که این تمرینات آنلاین را به بهترین وجه زیر نظر میگیرد. شیوه کار او هم به این شکل است که هرکدام از 5 کمک ایشان، مسئولیت ۵ نفر از بازیکنان را برعهدهگرفتهاند و این ۵ مربی به شکل جدی تمرینات را زیر نظر دارند تا به شکل درستی حرکات را انجام دهیم. از همین بابت هیچکسی نمیتواند از زیر کار بهاصطلاح در برود. البته واقعاً خود بچهها هم احساس مسئولیت نشان میدهند و میتوان گفت نهایت استفاده راداریم از این شرایط میبریم که امیدوارم بتوانیم هنگام آغاز مسابقات حتی شده ۱ درصد از سایر رقبایمان جلوتر باشیم.
*در این چند روز اخیر گویا با آدام همتی تمرین میکردید؟
منوچهری: بله همینطور است. آدام جزو بچههای خیلی دوستداشتنی است و روحیاتش با بقیه فوتبالیستها تا حد زیادی فرق میکند. او بسیار بچه پاک و سادهای است و با توجه به اختلاف سنی ۱۰ سالی که داریم من سعی میکنم تا جایی که میشود تجربیاتم را در اختیار او قرار دهم، البته از زمانی که قرنطینه جدیتر شده به خاطر خانوادههایمان سعی میکنیم بیشتر مراعات کنیم و بهصورت انفرادی تمریناتمان را پی بگیریم.
امین اگر موافق باشی سری به گذشته بزنیم و برگردیم به آن دورانی که تو در استقلال حضور داشتی.
*خاطرمان هست که تو دردیدارخارج از خانه مقابل نفت آبادان درحالیکه نتیجه بازی صفر بر صفر بود تیرک دروازه نفت را در دقایق پایانی به لرزه درآوردی که شاید اگر آن ضربه تبدیل به گل میشد مسیر زندگیات عوض میشد. آیا این را قبول داری؟
منوچهری: بله کاملاً خاطرم است. اما علاوه بر آن، قبل از این بازی در مقابل ذوبآهن بعد ازگلی که به ثمر رساندم بلافاصله ضربهای را زدم که از بخت بد من آن توپ به زیر طاق گلر برخورد کرد و به بیرون آمد. دقایقی بعدازآن صحنه، توپ را از دروازهبان گرفتم و خیلی نرم توپ را بالای سرش انداختم اما توپ بازهم این بار به تیر افقی برخورد کرد و گل نشد. یعنی در کل میخواهم بگویم در بازی ذوبآهن میتوانستم هت تریک کنم.
علاوه بر این همان صحنه را که شما میگویید در دیدار مقابل صنعت نفت هم به تیر زدم. در دیدار مقابل پیکان همزمانی که یکبر صفر عقب بودیم، هاشم از سمت چپ سانتر کرد من توپ را استپ سینه کردم و ضربه را زدم و به شکلی شد که گلر در جهت مخالف شیرجه زد اما توپ با اختلاف بسیار کمی از سمت دیگر دروازهبان با ساییدن به تیر دروازه به بیرون رفت. درصورتیکه میتوانست به تیر بخورد و وارد دروازه شود.
*خودت فکر میکنی چرا از استقلال جدا شدی و آیا قبول داری ارسلان هم شرایطش از جهاتی شبیه تو است؟
منوچهری: امیر خان در آن زمان تحتفشار بود و یک تیمی بسته بود که میخواست قهرمان شود. اما این اولین تجربه تعویض تیمم بود. من بعدازآن بسیار دقت کردم که بسیاری از بازیکنان مطرح دنیا در شش ماه اول ورودشان به تیم جدید خیلی به آن صورت نتوانستند در حد و اندازه های خودشان ظاهر شوند. من قراردادی سهساله با استقلال بسته بودم و خیالم راحت بود که فرصت کافی دارم. درباره ارسلان هم میدانم که او نیز مثل من این روزها بسیارخوشحال است و همنیجا برایش از صمیم قلبم آرزوی موفقیت میکنم.
*میتوانی درباره جداییات بیشتر توضیح بدهید؟
منوچهری: خب من در زمان پیوستن به استقلال بازیکن کمی نبودم. بههرحال ۸ سال سابقه بازی داشتم و اگر بخواهم بهطور دقیق بگویم پیش از پیوستن به استقلال ۱۲۷ بازی در لیگ برتر انجام داده بودم. اما بههرحال آن سال استقلال بازیکنان بسیارشاخصی داشت و جا افتادن در بین آنهمه مهره باکیفیت بسیار سخت بود. ضمن اینکه یکسری مسائل حاشیهای هم وجود داشت که باید رعایت میکردم که من بهشخصه بلد نبودم. تا پیشازاین در سایپا که بودم مثل بچهمحصلها به تمرین میرفتیم و هرکسی که خوب تمرین میکرد بازی میکرد. اما در استقلال الآن که تجربهدارم متوجه میشوم چه اشتباهاتی را مرتکب شدم. شاید با خیلیها اگر سلامعلیک گرمتری میکردم اتفاقات بهتری برایم رخ میداد. البته مسیر زندگیام آن چیزی است که خدا خواسته به این شکل پیش برود و هیچکسی نمیتواند در آن دخل و تصرف داشته باشد. اما اعتقاددارم این اتفاقاتی که در دوران فوتبالی من افتاده است در امر مربیگری به من خیلی کمک میکند، چون من واقعاً علاقه زیادی به فوتبال و مربیگری دارم و احساس میکنم باید از تمام اتفاقات تلخی که در فوتبال برایم افتاده، درس بگیرم تا سالهای بعد که مربی شدم به بازیکنانم منتقل کنم. خیلیها در سن ۲۰ سالگی و خیلیها در سن ۳۰ سالگی به آن چیزی که میخواهند میرسند و افرادی هم هستند که در سن ۶۰ سالگی به آن هدف خود نائل میآیند. اما شک ندارم به اینکه هرکسی اگر هدف خود را دنبال کند قطعاً با آن خواهد رسید.
*آیا اگر به گذشته برگردیم آیا بازهم از همان روز اول میگویی استقلالی هستی؟
منوچهری: در مورد اینکه از همان روز اول اعلام میکردم که استقلالی هستم باید بگویم من خیلی راحت میتوانستم در هنگام پیشنهاد استقلال بگویم پرسپولیس هم من را میخواهد و قرارداد خودم را 300 تا 400 میلیون افزایش میدادم، چون آن زمان در اوج بودم. اما چون مسئولان استقلال میدانستند که چقدر استقلال را دوست دارم مبلغ قرارداد را خیلی پایین آوردند. اما بااینوجود وقتی برگه قرارداد را جلوی من گذاشتند من به آنها گفتم اصلانمی خواهم در مورد مسائل مالی صحبت کنم، چون استقلال عشقم بود و آدم عشق خود را با چیزی عوض نمیکند ولی درعینحال لازم است که چرخ زندگی آدم هم بچرخد. خود آقای فتح الله زاده شاهد هستند که من یک هزارتومانی چانه نزدم به همین دلیل خودش ۵۰ میلیون قراردادم را اضافه کرد. روزی را هم که به من گفتند تو را نمیخواهیم من چون قرارداد سهساله داشتم میتوانستم بمانم و پولم رو هم کامل بگیرم اما زمانی که فهمیدم نمیتوانم به تیم کمک کنم خیلی راحت رفتم. جالب اینجاست که در همان نیمفصل برای نفت تهران ۸ گل زدم ۷ پاس گل دادم و دو پنالتی گرفتم که یکی ازگلهایم را هم به پرسپولیس زدم.
میتوانی از آن روز جدا شدنت در استقلال برای ما تعریف کنی؟
منوچهری: صبح آن روز من برای تمرین به باشگاه انقلاب رفته بودم و اتفاقاً امیر خان هم آن روز در باشگاه انقلاب بودند
ایشان آن روز به من گفتند "امین اشکالی ندارد و من تا آخر پشتت هستم". برایم مثالی هم زد که" فلانی آمده در استقلال در نیمفصل گلی نزد اما در نیمفصل دوم دهه گل به ثمر رساند". من انقدرخوشحال شده بودم و با خانواده صحبت کردم و به آنها گفتم بههیچوجه نگران نباشید چون امیر خان خودش به من گفت که پشتت هست.
ناگهان دیدم آقای امیری با من از طرف باشگاه تماس گرفت و به من گفت برای فسخ قرارداد به باشگاه بروم که من در جواب ایشان گفتم همین ۵ دقیقه پیش من با امیر خان صحبت کردم. در ادامه هم گفتم مشکلی نیست اگر خود امیر خان بگوید حرفی ندارم. فردای آن روز با ایشان صحبت کردم اتفاقاً بهتازگی مادر خود را ازدستداده بودند و به من گفتند به روح مادرم من تحتفشار هستم و اگر خوب کارکنی تو را برمیگردانم و از اینجور حرفها. اما با تمام این حرفها من هنوز هم امیر خان را دوست دارم و از صمیم قلب برایشان دعا میکنم چونکه باعث شدند من در زندگی شخصیام آدم بهتری بشوم و چیزهای زیادی را از ایشان یاد گرفتم.
*دراخر اگر حرفی باقیمانده است لطفاً بگویید.
منوچهری: شاید باور نکنید اما من بعد از استقلال توسط خیلی از مربیان اذیت شدم چون خیلی از آنها آرزوی حتی یک بازی دوستانه با استقلال را داشتند و بیشتر از این هم نمیخواهم این موضوع را بازکنم. اما آن سالی که استقلال با ۶۱ امتیاز و اختلاف 2 امتیازی با تیم دوم قهرمان شد، همینکه توانستم یک گل سه امتیازی برای این تیم به ثمر برسانم و در قهرمانی نقشی داشته باشم هنوز هم خوشحال هستم. من نه لوح قهرمانی گرفتم و نه مدالی به من دادند اما همینکه این 3 امتیاز باعث قهرمانی استقلال شد برایم بس بود و هست.
پاسخ ها