پخش خلاصه دیدارتیم ملی ایران مقابل بنگلادش و پوکر فوقالعاده ستاره پرسپولیس در دهه 60 بهانه ای شد تا بخواهیم بهطور اختصاصی به این بازیکن بپردازیم.
به گزارش ورزش، اگر همین الآن از علی پروین بپرسید بهترین فوتبالیست بعد از انقلاب ایران چه کسی است؟ جوابش ناصر محمدخانی است.
شاید در تاریخ فوتبال ایران بخواهیم فوتبال لیونل مسی را تنها به یکی از فوتبالیستهای ایرانی شباهت دهیم آن بازیکن قطعاً کسی نیست جز ناصر محمدخانی ستاره تیم فوتبال پرسپولیس در دهه 60 که با تکنیک و سرعت و قدرت بالای تصمیمگیری و شم گلزنی اش باعث میشد برای دقایقی هم که شده فوتبال دوستان ایرانی از فکر موشک و خمپاره و جنگ غافل شوند و چشم به حرکات او بدوزند.
مهاجمی که در دهه ۶۰ هرگاه پا به توپ میشد یک ورزشگاه را نیمخیز میکرد. بازیکنی که همهچیز داشت؛ از سرعت فراوان بگیرید تا دریبلهای ویرانکننده و ضربات کاشتهای که در آسیا زبانزد بود.
برای درک هر چه بیشتر این تعاریف و برای اینکه ما را به غلو درباره این فوتبالیست برجسته متهم نکنید کافی است به مختصر فیلمهایی که در آن زمان از او برجا مانده است نگاهی بیندازیم تا با ما همعقیده شوید.
اتفاقاً امروز برنامه ورزش مردم یکی دیگر از آن هنرنماییهای ناصر را که تا به حال ندیده بودیم به تصویر کشید و همین امر بهانهای شد که در این روزهایی که فوتبال در تمام نقاط دنیا به حالت تعلیق درآمده یادی کنیم از این استعدادی که هیچوقت قدر خودش را ندانست. ناصر یکبار دیگرامروز به ما ثابت کرد که درواقع جنس فوتبالش با همه فرق میکرد. قدرت پا به توپ و سرعت بینظیرش باعث میشد که کمتر مدافعی بتواند مقابل او بایستد و در آخر خونسردی ذاتیاش که به او اجازه میداد به راحتترین وجه ممکن دروازه رقبا را بگشاید.
او در این بازی هر 4 گل را با پای چپ هنرمندش به گل تبدیل کرد وانصافا تکنیک و سرعت عوض کردن پاهایش در گلهای سوم و چهارم ستودنی بود و نشان از آمادگی بیشازحد او داشت.
محمدخانی از آن دست بازیکنانی بود که با تماشای فوتبالش تصورمی کردی که چقدر گل زدن میتواند آسان باشد در حالی که حقیقت چیز دیگری بود. او امروز مثل آب خوردن 4 بار دروازه بنگلادش را فروریخت تا یک پوکر ملی را در کارنامه پرافتخارش به ثبت برساند. این در حالی است که فرصت بازیهای ملی در دهه 60 به خاطرشرایط حاکم بر کشور بسیارمحدود بود، اما اگر میخواهید به آمار رسمی او در تیم ملی اشاره داشته باشیم باید بگوییم که محمد خانی تنها در 25 بازی ملی موفق به زدن 19 گل شده است که مسلماً اگر درزمانی دیگر ظهورمی کرد میتوانست گلهای بیشتری را به نام خود ثبت کند. شرایط نابسامان فوتبال ایران درآن برهه از زمان باعث شد که او در اوج آمادگی به الاهلی قطر برود تا جماعتی را از تماشای فوتبالش محروم کند. اما ناصر در 152 بازی که با لباس قرمز و شماره 8 برای تیم محبوبش به میدان رفت بهاندازه کافی توانست از هواداران دلبری کند و بسیار هستند افرادی که امروز ادعا میکنند که صرفاً برای دیدن بازی ناصر محمدخانی به ورزشگاه میرفتند در حالی که پرسپولیس آن دوران پر بود از بازیکنان شاخص.
بیجهت نیست که پروین در مورد او میگوید اگر ناصر امروز بازی میکرد ارزشش 20 میلیارد تومان بود چراکه سلطان از هرکسی بهتر شاگردش را میشناسد.
شاید اوج هنرنمایی او در عرصه باشگاهی هم برگردد به دربی بیست و هفتم به تاریخ 25 خرداد سال 1365 جاییکه با کمک شاهرخ در آن زمان هر کاری دلشان خواست کردند و استقلال را به سه گل شکست دادند. حرکات پا توپ ناصر در آن بازیِِ معروف و در آن زمین بیکیفیت، چیزی شبیه به معجزه بود.
بههرحال امروز یکبار دیگر یادمان افتاد که چه ناصری داشتیم و قدرش را ندانستیم و افسوس وقتی نام او را در موتور جستجو گوگل تایپ میکنی هر چه از او میبینی تنها حاشیههایی تلخی است که بعد از اتمام دوران فوتبالش به وقوع پیوسته است که به هیچ وجه در این مجال دوست نداریم کوچکترین اشارهای به آن داشته باشیم اما سعی کنیم یاد بگیریم که از امروز ناصر محمدخانی را در زمین چمن فوتبال به یاد بیاوریم تا پشت میز دادگاه .جایی که به آن تعلق داشت.
پاسخ ها