گلزنتر از کره، شوتزنتر از ژاپن؛ ضعف بزرگ تیم ملی در دوران اسکوچیچ (آنالیز)؛ در پایان هفته هشتم مقدماتی جامجهانی صعود ایران و کرهجنوبی به جام جهانی قطعی شده و رقابت سه قدرت دیگر آسیا همچنان ادامه دارد.
به گزارش ورزش اسکوچیچ با صعود مقتدرانه به جام جهانی، نسبت به روزهای شروع مربیگری در تیم ملی جایگاه متفاوتی بین فوتبالدوستان ایران پیدا کرد. در مقابلِ کسانی که این موفقیت را به شایستگیهای فنیِ اسکوچیچ و تیماش نسبت میدهند، هستند کسانی که دلیل اصلی نتایج تیمملی را آسان بودن گروه و توانایی بالای فردی بازیکنان ایران میدانند.
در این یادداشت عملکرد تیم ملی در مسیر جامجهانی را با قدرتهای دیگر آسیا مقایسه کردهایم تا شاید کمی به واقعیتِ جایگاه فوتبال ایران در یک سال اخیر نزدیک شویم.
با توجه به آمار منتشر شده در سایت یازده, برتری ضمنی کرهایها در آمارهای هجومی و اجرای فوتبال مالکانه مشهود است. کره جنوبی بیش از هر تیمی در مسابقات این مرحله مالک توپ بوده و با استفاده از این مالکیت با 139 شوت میل به گلزنی بالایی از خود نشان داده اما ایران با مالکیت توپ کمتر و ۲۷ شوت کمتر، هم در تعداد شوت در چارچوب با کره برابر است و هم با دو گل زده بیشتر، بازدهی هجومی بالاتری از رقیب اصلیاش داشته است.
با این آمار و نتایج، میتوانیم تیم ملی را متناسب با شکل و فلسفه بازیاش موفقترین تیم این مرحله بدانیم. ایران پس از استرالیا (که البته 6 گل هم خورده) بیشتر از دیگر تیمها در این مرحله گل زده و امتیاز جمع کردهاست.
میزان مالکیت توپ ایران نشان میدهد اسکوچیچ اصراری به اجرای فوتبال مالکانه ندارد و میتواند با تعداد پاس کمتری (نسبت به مدعیان آسیا) به دروازه حریف برسد. انتخاب این استراتژی شاید به شرایط تیم ملی در شروع کار اسکوچیچ برگردد.
اجرای درستِ فوتبال مالکانه و پرسینگ از بالای زمین نیاز به تمرینهای متمرکز، مرحله به مرحله و متعدد دارد و این یک ایده دیربازده و زمانبر است. اسکوچیچ اما در شرایطی کارش را در تیمملی شروع کرد که ایران هم نیاز به جبران نتایج دوران ویلموتس داشت و هم بهخاطر همهگیری کرونا و فشردگی مسابقات باشگاهی فرصت برگزاری اردوهای بلندمدت نداشت، پس متناسب با شرایط، مسابقات رسمی به بخشی از از پروسه تیمسازی او تبدیل شد و سراغ فوتبالی با سرعت انتقال بالا و ایجاد تعادل در دفاع و حمله با کمترین تغییرات در نفرات ثابت ترکیب رفت، همین مسئله احتمالا در استفاده از سرلک و کامیابینیا بهعنوان گزینههای اصلی جانشینی عزتاللهی و نوراللهی هم موثر بود چرا که این دو در پرسپولیس تجربه بازی با زوج دفاعی تیمملی را داشتند و ایجاد هارمونی و هماهنگی بین ارکان دفاعی نیاز به زمان کمتری داشت. حالا با توجه به این مسایل شاید سهم بیشتری از این موفقیت را برای کادرفنی تیمملی قائل شویم.
بالانس تیمی؛ کلید موفقیت ایران
بر اساس آمار سایت یازده، از جمع بازیکنانی که بیش از 90 دقیقه در مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی برای تیم ملی به میدان رفتند فقط 5 بازیکن دقت پاس کمتر از 80 درصد داشتهاند.
این آمار نشان میدهد بهرغم اینکه اسکوچیچ اصراری به انجام فوتبال مالکانه ندارد اما در تقسیم وظایف و میزان ریسک بین بازیکنان به بالانس خوبی رسیده است. طارمی، آزمون، جهانبخش، قلیزاده و قدوس بیشترین وظایف هجومی را در تیم ملی دارند و وظیفه ارسال پاس آخر و بازی در فشردگی دفاعی حریف بر عهده این 5 نفر است و در جمع بازیکنانی که بیشترین پاس کلیدی و پاس گل را دادهاند نامشان بهچشم میخورد.
در کنار ستارگان بزرگی مثل طارمی و آزمون، سه بازیکن دیگر نقش پررنگی در اجرای ایده فنی مبتنی بر استراتژی کلی اسکوچیچ داشتند: صادق محرمی، وحید امیری و علیرضا جهانبخش؛ این سه بازیکن محورهای انتقال از دفاع به حمله اسکوچیچ هستند. امیری و محرمی با استفاده از سرعت بالا با حرکات طولی، تیم ایران را از فاز دفاعی به موقعیت هجومی میرسانند و جهانبخش هم که ذاتا علاقه به حفظ توپ دارد وقتی ایران در فاز دفاعی توپ را از حریف میگیرد با کمترین لمس توپ و پاسهای پشت دفاع مهاجمهای ایران را در موقعیت ضربهزنی قرار میدهد. نکته جالب دیگر دقت پاس مدافعین کناری ایران است، محرمی، نورافکن و امیری در تیم ملی بهعنوان مدافع چپ و راست به میدان رفتهاند و با توجه به مشارکت بالایشان در فاز هجومی و ارسال سانتر و پاسهای ریسکی در یکسوم دفاعی حریف باز هم دقت پاس بالایی داشتهاند و امیری و محرمی جز بهترین بازیکنان ایران در پاسهای خلق موقعیت بودهاند.
ماموریت بعدی دراگان
در فاز دفاع بهرغم آمار خوب ایران (۶ کلینشیت و ۲ گل خورده)، نشانههایی از آسیبپذیری تیم ملی دیده میشود که تقویت این بخش احتمالا در اولویتهای اسکوچیچ باشد.
تا اینجای کار 63 شوت به سمت دروازه ایران زده شده که در این رکورد منفی بین این پنج تیم، در رتبه سوم هستیم. در حقیقت تراکم دفاعی ما در مقایسه با دوران کیروش کمتر شده و به حریفان فضای بیشتری برای شوتزنی داده میشود. در عوض حضور همزمان بازیکنانی چون قلیزاده، جهانبخش، طارمی، آزمون و البته وحید امیری که هم در قابلیت دفاعی و هم هجومی از مستعدترینهاست به ما برای ضربه زدن به حریفان در ضد حملات و حملات سریع کمک میکند.
مسئله مهمتر که هنوز در بازیهای ایران بهخوبی حس نشده، توانایی کنترل بازی و نتیجه، با بالابردن مالکیت توپ است. یعنی ما بیش از آنچه برای گلزنی به مالکیت توپ نیاز داشته باشیم، برای حفظ برتری پس از گلزنی نیاز به مالکیت توپ کنترلی داریم؛ چیزی که هنوز در تیم اسکوچیچ جای پیشرفت دارد.
برگزاری بازیهای تدارکاتی مناسب و تجربه بازی با تیمهایی در سطح جام جهانی برای پیشرفت تیم ملی در چنین موضوعاتی نیاز اصلی تیم ملی است چرا که با داشتن ستارههای بینالمللی، ارتقای کیفیت و رسیدن به استانداردهای بالاتر از توان تیمملی خارج نیست و برای درخشش در جام جهانی نیاز به تقویت ساختار فنی در تیم ملی داریم.
49 کرنر، بدون نتیجه
نکته منفی دیگر در تیم ملی دوران اسکوچیچ استفاده از ضربات ایستگاهی است. ایران در جامهای جهانی 2006، 2014 و 2018 مجموعا در 9 بازی، 5 گل زده که همگی از روی ضربات کرنر، ایستگاهی و پنالتی بهدست آمده اما تیم ملی با اسکوچیچ در دور نهایی مقدماتی جام جهانی هرگز نتوانست از روی ضربات شروع مجدد (به جز پنالتی) به گل برسد و این ناکامی در استفاده از ضربات شروع مجدد در حالی اتفاق افتاده که ایران در 8 بازی این مرحله 49 کرنر بهدست آورده و با حضور بازیکنان سرزن و بلند قدی مثل آزمون، طارمی، عزتالهی، نوراللهی، کنعانی و خلیلزاده باید بتوانیم از ضربات شروع مجدد بهتر استفاده کنیم.
مهبد حبیبالهی
پاسخ ها