فوتبالزدگی محمدرضا زنوزی و پایان یک رویا؛ خداحافظی با آبراموویچ لیگ برتر ایران؛ این هفته دوران مالکیت محمدرضا زنوزی در تراکتور به اتمام خواهد رسید.او از فضای بی مهر و دشوار فوتبال خسته شده و باشگاه را به یک شرکت دولتی واگذار میکند
به گزارش ورزش، پنجم خرداد سال 97 ساعت 21:30 عباس الیاسی رئیس هئیت مدیره باشگاه تراکتورسازی تبریز بصورت رسمی از واگذاری این باشگاه به محمدرضا زنوزی مطلق خبر داد. خبری که یک زلزله هفت ریشتری در فوتبال ایران بود. چرایی زلزله بودن این خبر به نام و جایگاه زنوزی برمیگشت. مولتی میلیاردر تبریزی و مالک باشگاه گسترش بعنوان پرچم دار بخش خصوصی در فوتبال.
تراکتور در اولین سال مدل زنوزی بصورت انتحاری وارد نقل و انتقالات شد با جذب سه کاپیتان ملی، مسعود شجاعی، اشکان دژاگه و احسان حاج صفی توازن را در لیگ برتر برهم زد و تراکتور به شکل یک غول وارد لیگ برتر شد.
تراکتوری که زنوزی با پنجره های بسته تحویل گرفته حالا در کمترین زمان نقش کارخانه رویا سازی را برای تی تی ها بازی میکرد . عطش زنوزی برای جذب ستاره تمامی نداشت و در سال دوم استارت تراکتور کهکشانی با جذب چهار ملی پوش دیگر زده شد و اینبار او سلیمی، اسدی، خانزاده و رشید مظاهری را به تراکتور آورد. هزینه های گزاف و ایدههای جاهطلبانه زنوزی در تراکتور تنها به بازیکن ختم نمی شد و زنوزی جان توشاک سرمربی سابق رئال مادرید، لیکنز و دنیزلی را هم نوبتی به تبریز آورد ولی یک جای کار میلنگید...
محمدرضا زنوزی که در سال 97 بعنوان یک منجی بزرگ فوتبال مورد ستایش جامعه بزرگ ترک زبان بود با آغاز پاندمی کرونا تمرکز کاری خود را از تراکتور از دست داد آرام آرام این تیم سرخپوش مثل یک کوه یخ ذوب شد و هیمنهاش با از دست دادن ستارهها ریخت.
کار به اواخر سال 99 رسید و نتیجه گیری ها باب میل نبود تا یک تصمیم بزرگ برای تغییر ساختار کلی گرفته شود. اکنون جذب ستاره های گران قیمت چاره ساز و قهرمانی آور احساس نمی شد و رویه کاری با ورود رسول خطیبی به جوانسازی نسل بازیکنان و جوانگرایی تغییر یافت. این تغییرات اما باب میل هواداران نبود و با جدایی کاپیتانهای ملی انتقادات به اوج خود رسید و خطیبی نتوانست فشار حاصل از تغییرات نسل را تحمل کند و یک استعفای دیگر ...
از این به بعد هواداران پیکان انتقادات را به طرف زنوزی گرفتند و عدم ثبات مدیریتی و فنی تنها دلیل عدم نتیجه گیری تراکتور معرفی شد ولی کار از انتقاد و ضعف و فلان گذشته بود و اکنون با یک تراکتور ضعیف با مالکی دلسرد روبرو بودیم که مقصر شماره یک افول باشگاه جاهطلب شمالغرب کشور در نظر گرفته شده بود،درحالیکه خود او اطمینان داشت که امسال با توجه به شرایط اقتصادی باید سال تنفس و کاهش توقعات از تراکتور باشد . البته استخدام سه مربی در کمتر از نیمفصل خود نشانگر نوعی سردرگمی در اداره باشگاه نیز هست؛باشگاهی که دیروز خیر واگذاری قطعیاش بدل به خبر مهم تبریز شد.
آیا این واگذاری سرانجام خواهد داشت؟ آیا واگذاری تراکتور هم همچون واگذاری پرسپولیس و استقلال خواهد بود؟ آیا بخش خصوصی دیگری وارد گود خواهد شد؟ یا زنوزی دوباره با یک درخواست جدید کارش با تیم ادامه خواهد داد؟
ظاهرا اواسط هفته آینده موعد پاسخ به همه این سئوالهاست.
پاسخ ها