مساله پیچیده ای که با کلید واژه غیرت ساده می شود؛ پوست اندازی پر هزینه در تراکتور (گزارش)؛ تراکتور ششمین شکست فصل را متحمل شد تا کاسه صبر بسیاری از هوادارانش در فضای مجازی لبریز شود.
به گزارش ورزش، داستان تراکتور و هوادارانش به طرز قابل توجهی به هم گره خورده و این دو را هیچ گاه نمی توان از هم جدا کرد؛ بخش قابل توجهی از شهرت تراکتور در محافل بین المللی به خاطر هواداران پرشورش است که البته دو سالی می شود به خاطر پاندمی کرونا نمی توانند کنار تیم محبوب شان حضور داشته و تبریز را مثل سال های قبل به جهنم تیم های میهمان تبدیل کنند. تراکتور مثل خیلی از تیم های پرهوادار چوب این اتفاق را می خورد و نتایجی که بدون هوادارانش در تبریز گرفته به هیچ عنوان قابل قیاس با سال هایی که آنها را کنار خود داشت، نیست.
دریای بیکرانی که هم زیباست و هم ترسناک!
چنین شرایطی باعث شده تا فضای هواداری به سمت مجازی بودن گرایش پیدا کند و اینجاست که سوا کردن حقیقت ماجرا سخت و ابهامات زیاد می شود. کافی است کلمه تراکتور را به زبان های فارسی و انگلیسی در شبکه های اجتماعی جست و جو کنید، با انبوهی از پیج ها مواجه خواهید شد که هر کدام به اندازه پیج رسمی باشگاه و بعضی ها حتی بیشتر از آن، دنبال کننده دارند. شدت ماجرا به حدی بالاست که گاهی یافتن پیج رسمی از میان انبوه پیج های هوادارای به غیرممکن میل می کند. در چنین شرایطی است که کنترل جو بسیار سخت می شود و هواداران تیم ریشه داری چون تراکتور باید هوشیارتر عمل کنند. این پیج ها به خودی خود خوب و قابل احترام هستد البته تا زمانی که سیاست گذاری ها و منافع شخصی پشت شان نبوده و به ابزاری برای سو استفاده از کمیت بالای هواداری تراکتور تبدیل نشوند.
"غیرت" کلید واژه پرتکرار این روزها
روز گذشته بعد از شکست مقابل هوادار که سومین باخت تراکتور با سولدو طی چهار هفته اخیر (بدون احتساب باخت به مس در پنالتی ها) بود، یک کلید واژه در میان پیج های هواداری خیلی به چشم می خورد؛ خیلی از هواداران تراکتور با زیر سوال بردن عملکرد بازیکنان تیم معتقد بودند که آنها از "غیرت" کافی برای پوشیدن پیراهن تیم شان برخوردار نیستند. این که روی چه متر و معیاری چنین قضاوتی صورت می گیرد مشخص نیست اما چیزی که تشخیص آن سخت نیست، تکرار این کلید واژه در مقاطع مختلف است که تقریبا به یک عادت تبدیل شده است.
وقتی صبر اشکان هم لبریز شد
اگر بخواهیم واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم شاید ادعای فوق، نزولی چند پله ای در رتبه بندی عوامل نتیجه نگرفتن تراکتور در مقطع فعلی داشته باشد. این تیم در طول سه فصل اخیر، جزو تیم های پرستاره لیگ برتر بود که با خریدهای گران، توجهات زیادی را به سمت خود جلب کرد. کسب تنها یک قهرمانی در جام حذفی و اتفاقاتی که در طول این سه فصل رخ داد، انتقادات زیادی از همان ستاره هایی به همراه داشت که در حین حضورشان در تراکتور، تعریف و تمجیدهای بسیاری از آنها می شد؛ بسیاری از هواداران تراکتور که عاشقانه تیم شان را دوست دارند با توجه به بسته بودن تمرینات در طول این چند سال و عملکرد ضعیف رسانه باشگاه، تحت تاثیر بسیاری از پیج های هواداری در مسیری قرار گرفتند که گاهی آنها را منتقد و گاهی مشوق می کرد. این شرایط به حدی پیش رفت که حتی اشکان دژاگه، بازیکنی که ذات آرامی دارد را هم مجبور به واکنش کرد.
اتیکت بی غیرتی...
در پایان لیگ بیست و یکم تعداد زیادی از ستاره های تراکتور از تیم جدا شدند؛ بسیاری از همین ستاره ها نیز در مقاطع مختلف، اتیکت "بی غیرتی" خورده بودند! (اشکان دژاگه و مسعود شجاعی جزو همین دسته بودند.) با توجه به بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتی، تراکتور جایگزین های مناسبی برای این بازیکنان جذب نکرد تا با شرایطی سخت کار خود را در لیگ بیست و یکم شروع کند. این شرایط زمانی سخت تر شد که سرخ پوشان با توجه به حواشی پیرامون (اعتراضات حضوری هواداران مقابل باشگاه، تعلیق چند روزه فعالیت های باشگاه، برگزاری نامنظم تمرینات پیش فصل) تیمی کاملا ناآماده برای تقابل با حریفان لیگ برتری به شمار می رفتند. کمبود بازیکن تنها یک بخش از مشکلات سرخ پوشان در لیگ بیست و یکم بود که خیلی زود به تغییر سرمربی هم انجامید و کریمی جای خود را به سولدو داد. بعد از جدایی ستاره هایی که همان جو مجازی آنها را متهم به کم فروشی می کرد، تعدادی از بازیکنان کمتر شناخته شده به تراکتور اضافه شدند و جالب اینجاست که بسیاری از همین بازیکنان و البته بازیکنانی که بسیاری از پیج های هواداری زمانی آنها را تا عرش بالاتر برده و از باشگاه قدرتمندترشان کرده بودند، روز گذشته بعد از شکست مقابل هوادار به بی غیرتی و کم فروشی متهم شدند! این جا نکته مهم فراموش شده بود که شاید توان بازیکنانی که در حال حاضر در تیم هستند به همین اندازه است و انتظار زیادی نباید از آنها داشت؛ شاید که نه قطعا این گونه است چرا که به هیچ عنوان نمی توان عملکرد خریدهای محدود امسال را با ستاره هایی چون استوکس، حاج صفی، شجاعی، دژاگه، سوگیتا، تیکدری، خانزاده و... مقایسه کرد.
هزینه های یک پوست اندازی
کلاف پیچیده تر از آنی است که بتوان تصورش کرد اما هواداران تراکتور که زمانی با شعار عیبی یوخ شناخته می شدند، فوتبالی تر از آن هستند که نا آگاهانه وارد جنگ هایی شوند که نتیجه آن چیزی جز ضربه خوردن تیم شان نیست.تراکتور در حال پوست اندازی است. تیمی که با ستاره های گرانقیمت فقط یک جام حذفی بود و حالا در مسیر تجدید حیات امسال دگرگون شده وارد لیگ شد .
برای شکل گرفتن یک تیم تازه به زمان نیاز است ؛ زمانی که شاید به سولدو هم داده نشود که این خود آغاز یک مسیر جدید است که مشخص نیست به کجا برسد.
پاسخ ها