روح جواد خیابانی در دربی 97؛ کاش کمک آفساید حسین زاده را نمیگرفت!؛ این دربی از آن بازیهایی بود که از پایانش خیلیها بابت وقتی که صرف تماشایش کردند بارها خود را ملامت میکنند.
به گزارش ورزش، شاید برای نقد بیرحمانه دربی که سالها به عنوان ویترین فوتبال ایران از آن یاد میشود، توجه به صحبتهای مربیان هر دو تیم که جز حمله به داور، دفاع خاص دیگری از عملکرد تیم خود نداشتند کافی باشد. جایی که یک "بدون گل دیگر" ماحصل تلف کردن ٩٠ دقیقه از عمر خورههای فوتبالی بود.
باید همه چیزمان به همه چیزمان بیاید؛ وقتی با گذشت دو سال اندی از پاندومی کرونا هم هنوز وقتی مسیر استادیوم آزادی را برای تهیه گزارش یکی از مهمترین بازی سال پشت سر میگذاری، نه خبری از خودروهای سرخ و آبی است و نه شور و هیجان سابقی که از کاسبی پرچم و ساندویچ فروشان میدیدیم. فوتبال بدون تماشاگر حتما یک جایش میلنگد و دیگر مثل آن اوایل کرونا هم نیست که دو تیم بدون استرس روی سکوها با فراغ بال دروازه هم را مورد هجوم قرار دهند و در ثانیههای پایانی هم منتظر کامبک بود.
(البته در این استادیوم بدون تماشاگر اگر پارتی خوبی داشته باشی میتوانی از همان محدود تماشاگران حاضر در آزادی لقب بگیری که حتی قادری جایگاه خبرنگاران را هم به اشغال خود در بیاری و در مقابل اعتراض آنها شاخ و شانه هم بکشی.)
ساعت ١٣/ استادیوم آزادی هنوز همان ابهت همیشگی را دارد. سکوهای رنگ و رو رفتهاش هم با سلیقه کانون هواداران دو تیم زیبا شده تا جای خالی هواداران کمتر به چشم بیاید و از سوی دیگر شاید علیرغم اینکه مدیران مدعیاند، با حضور بنرهای تبلیغاتی از نظر مالی هم به صرفهتر و شاید هم بیحاشیهتر باشد. از یک سو منافع مالی باشگاهها و سازمان لیگ با این بنرها تبلیغاتی روی سکوها تامین میشود و از سوی دیگر هم صدای اعتراض و حاشیهسازی وجود ندارد. به نظرتان بازی بدون تماشاگر بهتر نیست؟
14:30/ کشمکش میان صدا و سیما و مجموعه آزادی و سازمان لیگ و باشگاه استقلال به عنوان میزبان شروع شده؛ عدم اجازه به باشگاه استقلال برای استقرار دوربینش از یک سو و همین اتفاق برای دوربینهای مربوط به سازمان لیگ باعث شده تا در تونل ورودی و جایی که عوامل مربوط به تصویر حضور دارند بحث در این خصوص شدت بگیرد اما در نهایت این واحد مربوط به سیما بود که توانست میخ خود را بکوبد و مانع از این شود تا دیگر دوربینها جایگاهی در استادیوم آزادی و دربی برای خود به دست بیاورند.با کدام قانون؟ کسی نمیداند.
دقایقی بعد همه کسانی که مسوول و غیر مسوول هستند جلوی دوربین حاضر میشوند از اقداماتی که برای تدارک این دربی داشتهاند صحبت میکنند. ببخشید که ما هم حجم اینترنت شما را صرف این حرفهای تکراری میکنیم.
15:00/ استادیوم آزادی شکل جدیتر به خود برای برگزاری دربی میگیرد. اتوبوس تیمها وارد استادیوم میشود و ابتدا این پرسپولیسیها هستند که کمی زودتر از رقیب مسیر ورود به رختکن را در پیش میگیرند و در این بین حمید مطهری که کمی سرحالتر به نظر میرسد، همانند نشست خبری روز گذشتهاش وعده بازی تماشایی تیمش میدهد تا کمی دلمان از نگرانی اینکه جایگاه دو تیم و شرایط آنها در این مقطع از فصل باعث نمایش محتاطانه آنها شود، دور شود.
لحظاتی بعد از اینکه دو اتوبوس حامل پرسپولیسیها مسیر خروجی استادیوم را دنده عقب میرود، این اتوبوس آبیهاست که در انتظار مجبور به تونل استادیوم قرار دارد. درخواست دوربین تلویزیونی برای گفتگو با یکی از اعضای استقلال برای گفتگوی پیش از بازی بینتیجه میماند تا همه این محل را ترک کنند و آماده دربی شوند.
15:30/ بعد از استقرار دو تیم در رختکن، دقایقی بعد گلرهای سرخ و آبی زودتر از همه وارد زمین شدند. برخلاف دربیهای پیش از کرونا نه خبری از سوت و تشویق است و نه خبری از هو کردن و تضعیف روحیه رقیب. اتفاقی که برای بازیکنان ترکیب اصلی دو تیم نیز تکرار میشود و آنها در سکوت وارد چمن شدند تا گرم کنند و گهگاهی هم با نزدیک شدن به بازیکنی از دسته رقیب، صحبتهای دوستانهای داشته باشند.
/16:00برنامه پیش بازی اختصاص به تجلیل از شهدای مدافع سلامت دارد و اتفاقا پارچه نوشته (بنر) بزرگی نیز در این رابطه در نظر گرفته شده است. چیزی شبیه همان بنرهای غول پیکری که در بازیهای بزرگ بینالمللی و خصوصا لیگ قهرمانان در دایره میانی قرار داده میشود و جلوه بصری جذابی میدهد. البته با توجه به اینکه برای این بخش برنامه و تمرین خاصی صورت نگرفته بود و حتی برش بنرها به سایز دایره چمن، دقایقی پیش از بازی به انجام رسیده بود، طبیعی بود که خروج آن نیز با کمی مشقت همراه شود و تاخیر ابتدای بازی نیز به همین دلیل بود!
بازی شروع شد...
انبوه افراد متفرقه جلوی راهپله اولین حاشیه را رقم میزند تا با خشونت کلامی بخشی از آنها به بیرون از مجموعه راهنمایی شوند.
تصاویر جالبی که اکنون آنها باید در چند قدمی چمن و با توجه به خروج از منطقه استادیوم با تکیه بر دیوار و فضای سبز مجموعه، بازی را از طریق گوشی خود تماشا کنند. در این بین البته افرادی هم بودند که با زرنگی خاص خود توانسته بودند در مناطقی از استادیوم شرایط تماشای مخفیانه بازی را به دست بیاورند.
- بازی با اولین حمله جدی و اعتراض جدی فرهاد مجیدی که به نشانه اعتراض وارد زمین هم میشود، اولین حاشیه را به خود میبیند و نیمکت رقیب هم با اعتراض نسبت به رفتار سرمربی و کادر استقلال جایگاه خود را به سمت داور چهارم ترک میکنند. اتفاقی که بارها در این بازی شاهد آن بودیم و تا ثانیههای پایانی بازی نیز تکرار شد تا بنیادیفر بارها به درخواست داور چهارم برای آرام کردن جو نیمکتها به سمت آنها برود و تذکر و کارت هم بدهد.
ای کاش که داور در این لحظه اعلام آفساید حسین زاده اشتباه میکرد. شاید یخ این دربی با این اشتباه دقایق ابتدایی شکسته میشد و میتوانستیم انتظار تماشای بازی بهتری از سوی دو تیم را در ادامه بکشیم.
- شاید مربیان دو تیم نسبت به عملکرد فنی با کمترین کیفیت تیمشان واکنش نشان بدهند و حتی در نشست خبری این بازی درباره تنها چیزی که حرف نزنند شرایط فنی بازی بود و بخش اعظم حرفهایشان به انتقاد از داوری مرتبط بود. با این حال بهمراه همکار نزدیکم بارها به شمارش پاسهای متوالی که دو تیم میتوانستند بهم بدهند در جریان بازی پرداختیم؛ یک، دو، سه و شاید چهار و تغییر مالکیت توپ برای رقیب و باز هم یک، دو، سه و چهار پاس و دوباره تکرار این چرخه با پاسهای اشتباه. شاید روی خلاقیت بازیکنی برای عبور از بازیکن روبرو این مالکیت کمی افزایش مییافت اما این مسلما همه آن چیزی نبود که از دربی و بازی شماره یک فوتبال ایران انتظارش را داشتیم. بازی دو تیمی که در ترکیب کنونی خود ۴ ملیپوش دارند و شاید هم یک جین مدعی دعوت به تیم ملی و حضور در جام جهانی.
- شاید در خصوص عملکرد ضعیف دو تیم در این بازی بدون شوت در چارچوب باید به توییت جالب یک کاربر اشاره کرد که شاید دربی مهم و حساس باشد اما نه اینقدر که فوتبال بازی کردن از یادتان برود. دیداری که واقعا میتوان از آن به عنوان هدر دادن ٩٠ و اندی دقیقه از عمرمان یاد کنیم. فوتبال دو قطب ایران که به عنوان ویترین لیگ شناخته میشوند و حتی یک ضربه به چارچوب هم در آن دیده نشد.
- شاید اگر آرش برهانی هم وارد اتاق خبرنگاران نمیشد و با شوخطبعیهای خود نیمه دوم را گرم نمیکرد، یکی از همکاران بغل دستیام بهتر به کلاس آنلاین خود میرسید و آن یکی که جلو نشسته بود مراحل بیشتری از گیم گوشیاش را رد میکرد! برهانی اما با هر حمله نصفه و نیمه استقلال با گفتن کلمه "مبارکه" انتظار گل تیمش را کشید و البته هر بار ناکام به اشتباه ارسال و پاس اشتباه با خنده از آن رد شد. آنجا که یکی از خبرنگاران با اشاره به حضور مهاجم اسبق آبیها روی نیمکت امیدهای این باشگاه و قهرمانی با آنها در این رده مدعی شد که اگر امیدهای استقلال در این دربی بودند شاید بازی بهتری به نمایش میگذاشتند و بابک مرادی که آنطرف سکو ایستاده بود و با حسرت بعد از اینکه مهاجمان خارجی تیمش فرصتی را عقیم میگذاشتند به سر میکوبید.
در لحظات پایانی یکی دو خطا در میانه میانه و حملات نصفه و نیمه کمی از یخ بازی کم میکند اما این هم تمام چیزی نیست که از این بازی انتظار داشتیم. چیزی به سوت داور برای پایان این بازی نمانده که یک موقعیت ارسال درون محوطه جریمه استقلال شکل میگیرد و فرجی و مهاجم آبیها با هم قاطی میکنند. ژستد اما کارش را دنبال میکند و فرجی و یکی دو مدافع دیگر پرسپولیس فریادزنان کمک داور را مواخذه میکنند و مدعی هستند که او باید پیش از این موقعیت آفساید اعلام میکرد و فرهاد مجیدی و باقی نیمکتنشینان استقلال هم چیزی نمانده که به اعتراض نسبت به ادعای پنالتی خود وارد زمین شوند.
- بازی به ثانیههای پایانی خود رسیده و نصف جمعیت حاضر در جایگاه با ارائه مستندات خود به دنبال این هستند تا اثبات کنند پیشبینی تساوی بدون گل این بازی را داشتند و آن را به رفقای خود قبل از بازی گفتهاند.
*همه چیز در آزادی حوصله سر بر و کسل کننده بود. به یاد جواد خیابانی: بهترین دربیای که گزارش کردم، دربیای بود که گزارش نکردم!
نویسنده: حمید ابراهیمی
پاسخ ها