به خاطر گلزنی به پرسپولیس به من خانه نمیدادند؛ غلامی: حسرت گل به برزیل در دلم مانده؛ محمد غلامی، مهاجم سابق تیم ملی که به تازگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرده از خاطرات جالب گلزنی به سرخابیهای پایتخت میگوید.
به گزازش ورزش، غلامی از آن دسته فوتبالیستهایی به شمار می رود که حضور در تیم های پرشماری را تجربه کرده؛ او 20 سال پیش مسیر حرفه ای خود را با چوکا در تالش آغاز کرد و پس از دو دهه در حالی تصمیم به خداحافظی گرفت که برای یکی از تیم های محبوب دوران بازیگری اش به میدان می رفت؛ سپیدرودِ رشت.
محمد غلامی در 39 سالگی با آرزوی بازگرداندن سپیدرود به دسته اول زیر نظر نظرمحمدی بازی می کرد ولی این اتفاق برایش رقم نخورد و پس از طی راه دور و دراز در فوتبال ایران در لیگ دسته دو به کارش پایان داد. او احتمالا به زودی در کسوت مربی به میادین بازخواهد گشت و اینبار در نقشی جدید برای بازگرداندن تیم های گیلانی به سطح اول تلاش خواهد کرد. غلامی گفت و گوی جالبی که با برنامه فوتبال برتر داشت که آن را میخوانید.
*در انزلی زندگی میکنید؟
غلامی: بله. انزلی زندگی میکنم و تقریبا یک ماهی است که کلاسهای C آسیا را تمام کردم.
*دین خود را به تیمهای ایران و استانت ادا کردی و در همهی تیمها بازی کردی؟
غلامی: خیلی خوشحالم از اینکه توانستم برای تیمهای گیلانی بازی کنم برای من افتخاری بود.
*چند گل به استقلال زدی؟
غلامی: من به استقلال هفت گل زدم.
*شادی بعد از گل با پیراهن گل گهر در جام حذفی گل هفتم بود؟
غلامی: بله آن گل هفتم بود. آنجا بود که گل هفتم را به تیم بزرگ استقلال زدم.
*به پرسپولیس چند گل زدی؟
غلامی: به پرسپولیس پنج بار گل زدم.
*در روز خداحافظی آقای مهدوی کیا هم با پیراهن سپاهان گل زدی و بازی را به پنالتی کشاندی؟
غلامی: به هر حال فوتبال حرفهای است و از آن طرف سپاهانیها هم خوش حال شدند چرا که بازیکن سپاهان بودم و به سپاهان تعهد داشتم و مردم اصفهان بابت این قهرمانی خیلی خوش حال بودند. سال بعد به راه آهن آمدم و به من خانه نمیدادند! اکثر صاحب خانهها پرسپولیسی بودند و هر جا که میرفتم به من خانه نمیدادند.
*شما از پرسپولیس پیشنهاد داشتی اما نرفتی؟
غلامی: هر بازیکنی دوست دارد در تیم بزرگی مثل پرسپولیس بازی کند؛ مدیر برنامه من استقلالی بود و به همین دلیل اتفاقاتی افتاد که نشد به آن جا بروم.
* پس چرا به استقلال نرفتی؟ خودت دوست نداشتی؟
غلامی: نمیدانم. نه اینکه دوست نداشته باشم. خانواده ما همگی استقلالی هستند. آن سالی که از ملوان میرفتم از همهی تیمها به جز استقلال پیشنهاد داشتم و خیلی ناراحت بودم که چرا از استقلال پیشنهاد ندارم.
*عکسی از یک داور هست که نگاه کن و بگو او را میشناسی؟
غلامی: بله این داور را میشناسم. داور بازی ایران و برزیل بودند. بابت آن اتفاق و گلی که مردود شد خیلی ناراحتم. حیف شد و حسرتش به دل ما ماند و ای کاش در آن بازی VAR بود. همهی کارشناسان گفتند که آفساید نبود ولی متاسفانه قسمت نبود.
*در این حین تیم ملی با لبنان بازی دارد و یک هیچ عقب است.
غلامی: امیدوارم با تدابیری که آقای اسکوچیچ دارد، امیدوارم نیمه دوم بتوانیم گل خورده را جبران کنیم چون بازیکنان ما پتانسیل بالایی دارند و اکثر بازیکنان لژیونر و جزو بهترینها هستند.
* در این لحظه پنج دقیقه پایانی بازی فرار میرسد و واکنشهای محمد غلامی جذاب است.
غلامی: خداکند گل بزنیم. دمت گرم سردار. عالی بود. گل دوم: ماشاالله به شما. احمد نورالهی گل زد. چقدر دلچسب بود. ماشالا احمد.
*چند کلمه میگویم و شما کوتاه حست را بگو.
غلامی؛ رضوان شهر: زادگاه. علیرضا منصوریان: رفیق. افشین قطبی: با معرفت. برزیل: بدشانسی. آفساید: حسرت. پرسپولیس: پرطرفدار. استقلال: نمیدانم چه چیزی بگویم. علی کریمی: اسطوره
مرزوقی(داور ایران-برزیل): بی معرفت.
پاسخ ها