شش ماه با مصدومیت بازی کردم تا شاید در تیم ملی مرا ببینند؛ مهرداد محمدی: من دست کمی از بازیکنان تیم ملی ندارم؛ میخواستم همه مردم فوتبالم را ببینند؛ شاید این جمله را از هر کس دیگری میشنیدیم تصور یک خودخواهی خاص شکل میگرفت اما وقتی مهرداد محمدی میگوید شما آن را پای صراحت لهجه و سادگی دوست داشتنیاش بگذارید.
به گزارش ورزش، مهرداد محمدی با همان صراحت لهجه جالب توجهش گلههایش را بابت اینکه عملکردش طی دو فصل حضورش در لیگ پرتغال و قطر نادیده گرفته شده حرف میزند. بدون اینکه بخواهد جبهه گیری خاصی داشته باشد یا اینکه این گلایههای به منظور تخریب صورت گرفته باشد.
دوقلوهای جذاب فوتبال ایران که بالاخره توانسته بودند در یک مقطع در تیم ملی حضور داشته باشند و توسط ویلموتس این شانس را به دست آوردند اما در ادامه شرایط بار دیگر حداقل برابر مهرداد آنطور که فکر میکرده پیش نرفته است. آنجا که مهرداد میگوید " رفته بودم پرتغال تا همه مردم فوتبالم را ببینند و به تیم ملی دعوت شوم" تا جایی که از رفتار مدیران العربی بعد از مصدومیت شگفت زده میشود و آن را یک روحیه بزرگ برای خودش میداند. از اینکه نتوانسته حتی در لیست 50 نفره تیم ملی نیز حاضر شود ناراحت است و با لفظ " آخر مگه میشه جزو 50 تا هم نباشم تا تو تمرین و بازی تدارکاتی منو ببینن" این گله را مطرح میکند. مهرداد اما این روزها بابت مصدومیتی که گریبانش را گرفته دوران دور از فوتبال را دنبال میکند و امیدوار است خیلی زود بار دیگر برگردد و همه از فوتبالش لذت ببرند و البته به تیم ملی دعوت شود!
ابتدا درباره مصدومیتت میخواستیم حرف بزنیم؛ چه شد و کجا مصدوم شدی؟
سلام عرض میکنم خدمت شما و مردم عزیز ایران. من پارسال یک ماه آخر را با مصدومیت بازى کردم. مصدومیتم ضربهای بود که پارسال در حین بازى خوردم. زانویم به شدت به زانوى بازیکن حریف خورد و با آشیل پا خوردم زمین که زیر آشیلم کنده شد. با همین وضعیت 5 ماه بازى کردم که به تیم ملى دعوت شوم. میخواستم با همین وضعیت فوتبالم را به مردم نشان دهم اما متاسفانه مصدومیتم شدیدتر شد و تبدیل شده به مصدومیت غضروف. ولی متاسفانه علیرغم اینکه با آن شرایط بازی کردم هم بازیهای من دیده نشد و حتی جزو دعوت شدههای 50 نفره اردو هم نبودم!
چه زمانی جراحی کردی و الان وضعیتت به چه شکل است. یک مقدار از شرایط بعد از جراحیات بگو و اینکه شرایط مراقبتی را به چه شکل دنبال میکنی؟
دکتر پاپاستاکستاس یونانى متخصص مصدومیت من است که زحمت عمل جراحی من را کشید. بعد از جراحی یکی دو روز در بیمارستان بودم و بعد از آن مرخص شدم به خانه آمدم. در این مدت همسرم زحمات زیادی برای من کشیده و جا دارد از او تشکر کنم که واقعا زحمت زیادی کشید.
تو فصل خیلی خوبی در قطر داشتی و تبدیل به یکی از بهترینهای ایران در آن کشور شدی. اینطور شنیده بودیم که از امارات و اروپا پیشنهاداتی داشتی، درست است؟ اگر باشگاه عوض میکردی ممکن بود که این مصدومیت سراغت نیاید؟ نظرت درباره این قسمت یا سرنوشت چیست؟
این مصدومیت از پارسال سراغ من آمده بود. همانطور که گفتم 5 ماه بود که مصدوم بودم و فقط به خاطر تیم ملی بازی می کردم تا خودم را به مردم عزیز ایران نشان دهم. چون واقعا حیف بود که مردم فوتبالم را نبینند. من اینجا (در قطر) گل می زدم که تنها آن را میدیدند اما خیلی کارهای دیگر هم میکردم که نمیدیدند. پارسال من زیر شکمم را عمل کردم، هر دو کتفم در رفت، باز هم با این شرایط بازی را از دست نمی دادم تا به تیم ملی دعوت شوم اما متاسفانه اصلا مرا نمیدیدند و به تیم ملی دعوت نشدم. من حتی جزو 50 نفر هم دعوت نشدم که حتی مربی مرا در تمرین درون تیمی ببیند و واقعا از این موضوع ناراحتم.
در باشگاه برخورد با تو بعد از مصدومیت به عنوان یک بازیکن میلیون دلاری چطور بوده؟ چقدر مراقبت بودند و چقدر دلداری دادند و حمایت کردند؟
واقعا جا دارد اینجا از باشگاه العربی و مدیرانش تشکر کنم. بعد از اینکه مصدوم شدم یک جلسه گذاشتند و به من دلداری دادند. گفتند حقوقت سر جایش است. خودم قرارداد دارم و همین که برایم جلسه گذاشتند و دلداری دادند به من روحیه داد تا سریع ریکاوری کنم و برگردم برای آنها بازی کنم.
باشگاهی که تو هستی ایرانیهای زیادی در طول تاریخ در آن بازی کردند؛ این ایرانی بودن در آن باشگاه چیز خاصی محسوب میشود؟ مثلا شده که ملیتات در فوتبال به تو کمک کند با توجه به اینکه در پرتغال هم سابقه بازی داری.
در قطر و پرتغال اینکه مهم بود فوتبال بود. فوتبال به نظرم بیشتر تاثیر داشت. ملیت تاثیری نداشت و این فوتبال بود که من را بد یا خوب میکرد.
الان اوضاع در دوران مصدومیت به چه شکل است؟ حوصلهات چقدر سر میرود و زندگی برایت آزاردهنده میشود. یا شایدم نه، این فرصتی است برای اینکه یک مقدار بیشتر فکر کنی و در دور کند زندگی کنی. لذت بردن از لحظه یا حرص خوردن بابت اینکه اگر آن کار را میکردم مصدوم نمیشدم و غر زدن و ...
من قبلا مصدوم نشده بودم و این اولین تجربه مصدومیت طولانی مدت من است. امیدوارم در آینده حال روحیام بهتر شود داداش! الان که اصلا خوش نمیگذرد و آدم مصدوم است ولی در تلاش هستم و تمرینات ریکاوریام را پشت سر میگذارم. الان خیلی ناراحتم. اما امیدوارم در آینده حال روحیام بهتر شود و به فوتبال برگردم.
در صحبتهایت از تیم ملی زیاد گفتی. جالبه که میلاد (برادرت) در تمام اردوهای تیم ملی بوده اما به جز دوره ویلموتس روی خوشی به تو نشان داده نشده. صادقانه از اینکه در لیستهای اخیر نبودی، چقدر حالت گرفته شده و چقدر این بودن را حق خودت میدانستی؟
من از این آدمهایی هستم که در لحظه فکر می کنم و در لحظه لذت می برم. من بیشتر به تیم ملی فکر می کردم و اینکه دعوت شوم. اینکه دعوت نشدم فکرم را درگیر کرد و فقط می خواستم خودم را به مردم نشان دهم. نشد که بشود. اما انشاالله تمرینات ریکاوری را انجام می دهم و برای تیم ملی دوباره تلاش می کنم و انشاالله که خوب شوم. زمان سپاهان خدا را شکر خوب بازی می کردم اما سرمربی می گفت که باید خارج از کشور فوتبال بازی کنی. من آمدم خارج از کشور. اما دو سه سال که پرتغال و قطر بودم حقم را تیم ملی می دیدم. میدانستم که میتوانم در تیم ملی باشم. من در پرتغال 10 گل زدم و 8 پاس گل دادم. پارسال در قطر 16 گل زدم و 5 پاس گل دادم. دیگر نمیدانم باید چه کار میکردم و خودم را در تیم ملی نشان میدادم. نمیدانم چرا مرا به تیم ملی دعوت نکردند اما از این موضوع خیلی ناراحتم. خیلی!
آیا اگر برادرت در تیم ملی نبود مثلا ممکن بود علیه تیم ملی مصاحبه کنی یا اینکه خدایی دلت با موفقیت تیم ملی است و هنوز حست همان طور خوب است؟
آقا! من هیچ وقت علیه تیم ملی مصاحبه نمیکنم. همیشه گفتم اگر در تیم ملی باشم، که هستم و اگر نباشم همیشه برای تیم ملی دعا می کنم. تیم ملی اگر موفق باشد ما و مردم عزیز ایران سربلند هستند و هستیم. برای همین همیشه دعا می کنم که تیم ملی موفق باشد. همین بازی قبل که مقابل کره جنوبی یک هیچ عقب بودیم، گل را که زدیم نیم متر پریدم هوا! همیشه برای تیم ملی آرزوی موفقیت می کنم. تیم ملی که موفق باشد خودم و مردم خوشحال هستیم و من اصلا اینطور نیستم.
امکانش هست دوباره به ایران برگردی؟ آیا حضورت در لیگ ایران کمک بزرگتری نیست برای نزدیک شدن به هدفت و حضور در تیم ملی؟
والله به ما گفتند برو خارج تا به تیم ملی دعوت شوی، ما آمدیم خارج تا به تیم ملی دعوت شویم! الان هم که خارج از کشور هستیم ما را نمیبینند و فکر کنم مجبور هستیم برگردیم ایران. حالا برمیگردیم ایران و یک مربی میآید که دوباره میگوید باید خارج از کشور بازی کنی تا به تیم ملی دعوت شوی!
از اینکه در دورهای فوتبال بازی میکنی که این همه بازیکن نخبه در خط جلو بازی میکنند چه حسی داری؟ آیا خودت به خودت فرصت بازی میدادی؟ سوالم این است که فکر میکنی قابلیت تو بالاتر از کسانی که الان هستند، است؟
تیم ملی بازیکنان خوبی دارد. من هم دست کمی از آنها ندارم. حداقل می توانستند مرا در این دو سال دعوت کنند. در یک بازی دوستانه مرا ببینند اما این کار را هم نکردند.
بازی کره را دیدی؟ نظرت چی بود؟
آره، بازی با کره را دیدم و خیلی فوتبال خوبی بود. خیلی موقعیت داشتیم. شانس نداشتیم و دو تیرک زدیم و خیلی موقعیت داشتیم. خیلی دوست داشتم کره را ببریم اما شانس نداشتیم. تیم ملی همیشه باید تیمهای آسیایی را ببرد. خیلی خیلی دوست داشتم این کره را ببریم اما حیف که نشد. به نظرم بهترین بازیکن زمین هم در این بازی سعید عزت اللهی بود. واقعا آن وسط را گرفته بود و فوق العاده بازی می کرد. فوتبالی که من از سعید در این بازی دیدم فوق العاده بود.
پاسخ ها