خیلی روی او فشار بود، خیلی دلم برایش سوخت؛ بغض و گریه غلام پیروانی پس از مرگ شاگردش؛ غلامحسین پیروانی مربی فوتبال ایران در مصاحبهای که در آن بغضش چندین بار شکست درباره مرگ ناگهانی شاگردش صحبت کرد.
به گزارش ورزش، روز گذشته خبر تلخ فوتبال ایران درگذشت شاهرخ غلامرضاپور بازیکن سابق فجرشهیدسپاسی شیراز بود، که در ورزشگاه برازجان اتفاق افتاد. این بازیکن به دلیل رفتار پدرانه غلامحسین پیروانی سرمربی سابق طلاییپوشان شیرازی تعلق خاطر ویژهای نسبت به این مربی داشت و سه سال پیش در مصاحبهای با ورزشسه اینطور پس از زدن گل پیروزی بخش مقابل فجرشهیدسپاسی شیراز در قالب تیم مس کرمان، به تمجید از غلامحسین پیروانی پرداخت:« سال گذشته خیلی بد بود. شرایط مالی اصلا خوبی نداشتیم و غذا و خوابگاه هم نداشتیم، که آقای پیروانی آمدند. حتی مدتی به من گفتند که به شهر خودت برو، ولی آقای پیروانی به مسئولان تیم گفت که این پسر باید باشد. بعد هم از ایشان خواهش کردم که با تیم تمرین کنم که قبول کردند و برای کاهش محرومیتم هم صحبت کردند و محرومیت یک ساله ای که داشتم، 3 ماه شد.»
به بهانه همین موضوع و رابطه بسیار خوبی که میان این استاد و شاگرد برقرار بوده است، یک روز پس از درگذشت شاهرخ غلامرضاپور با غلامحسین پیروانی مربی نام آشنای فوتبال ایران تماس گرفتیم. پیروانی که به شدت از این اتفاق ناراحت بود، حرفهایش را با بازگشت به چند سال پیش آغاز کرد:« من سال 95،96 (فصل 96-1395) موقعی که آمدم فجر را گرفتم، شاهرخ در بازی ملوان بحثش شده بود و شش ماه اخراجش کردند. بعد از این اتفاق دیدم خیلی از لحاظ روحی در حال لطمه خوردن است؛ برای همین خودم پیش آقای تاج و آقای حسنزاده رفتم تا کاری برای کم کردن محرومیتش بکنم.»
غلامحسین پیروانی در ادامه با اشاره به روحیات شاهرخ غلامرضاپور با بغض بیان کرد:« از نظر روحی یک مقدار در مضیقه بود. این موضوع را درک میکردم و یک جاهایی به او باج می دادم. به مهرداد کریمیان هم که آن موقع دستیارم بود، گفتم اگر توجه زیاد به او نداشته باشی، ممکن است، دست به هر کاری بزند. بازیکن بسیار موثری هم بود و وقتی در بازی آخر مقابل آلومینیوم 3 بر 2 برنده بازی شدیم، 2 گلمان را او زد. خیلی به او حال میدادم. ذهنش را می خواندم. مربیای نبودم که به بازیکنی باج بدهم، ولی به او باج میدادم.»
بخش بعدی صحبتهای مربی باتجربه فوتبال ایران در رابطه با ماجرای محرومیت دوباره شاهرخ غلامرضاپور بود و در این مورد توضیح داد:« دو سال پیش محرومش کردند. به من زنگ زد. گفتم باید پزشک تیمتان این موضوع را دنبال کند. گفتم نامهای از پزشک تیمتان بگیر و پیش من بیا. من در محرومیت قبلی به او کمک کرده بودم و به همین خاطر خیلی به من زنگ میزد، تا اینکه فهمیدم که از یک بلندی خودش را پرت کرده .... خیلی پسر خیلی خوب و مومنی بود. اهل نماز و دین بود. خدا همان صبر حضرت زینب را به خانوادهاش بدهد.»
در حالی که غلامحسین پیروانی به یکباره از خبر درگذشت ناگهانی شاهرخ غلامرضاپور به ویژگیهای فنی او پرداخت و تاکید کرد که بازیکن خوبی هم بوده است، از او پرسیدیم که آیا میتوان مرحوم غلامرضاپور را در میان بازیکنان مستعد او دانست که به حقشان در فوتبال نرسیدهاند؟ او در واکنش به این سوال تاکید کرد:« صد درصد یکی از آنها بود. اکثر بازیها را با گلهای او پیروز میشدیم. واقعا هم خیلی با من عیاق بود و خیلی به او احترام میگذاشتم.»
پیروانی که در این بخش مصاحبه آرامتر از حالت معمول حرف میزد، در حالی که به نظر میرسید بغض گلویش را فشرده، اینطور ادامه حرفهایش را با همان عادت همیشگی که گفتن شعر است، از سر گرفت: « مثل اینکه برادرم را از دست داده ام ولی خب ...
« در حیــرتم از مــرام ایــن مــردم پـست
ایــن طــایفــه زنــده کــش و مــرده پــرست
تا هســت بــه ذلــت بــکشندش بــه جـفا
گــر مــرد بــه عــزت ببــرندش ســر دســت ... ».
پیروانی که کلمات را سنگینتر و آرامتر بر زبان میآورد، حرفهایش را با خواندن بخش دیگری از شعر سیمین بهبهانی تکمیل کرد:« واقعا نباید اینطور باشد. این اتفاق خیلی سنگین بود ولی کو دلسوز! خیلی فشار زندگی روی او زیاد بود. از این راه هم نان میخورده. حالا یا با گناه یا بی گناه محروم شد و مجبور شد به این راه (خودکشی) برود. اشتباه هم کرد. به خدای علی قسم از سوز دل برایش گریه کردم. خیلی دلم برایش سوخت. نمی دانید چقدر بچه ساده و خوبی بود... آخی ... آخی ....
« تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند
قدر آئینه بدانیم چو هست
نه در آن وقت که افتاد و شکست ... ».
از پیروانی که سابقه بسیاری به عنوان مربی دارد و با بازیکنان زیادی سر و کار داشته، در رابطه با این موضوع پرسیدیم که چه کاری باید انجام داد تا بتوانیم از رخ دادن این اتفاقات تلخ در آینده پیشگیری کنیم. سرمربی سابق برق و فجرشهیدسپاسی شیراز گفت:« من فکر می کنم تیم ها حتما باید روانشناس داشته باشند. روانشناس خوب داشته باشند که بازیکنان را درک کنند. این اتفاق باید برای ما سرمشق بشود. شاهرخ بازیکن خیلی حساسی بود. من با او کار کرده بودم و اخلاقش را میدانستم. آخی ... ».
برای اینکه کمی از فضای سنگین حاکم بر مصاحبه فاصله بگیریم، از غلامحسین پیروانی در مورد خودش پرسیدیم و اینکه آیا همچنان در کنار فوتبال هست یا خیر، که او به این سوال با اشاره به برخی حواشی روز جامعه ایران اینطور پاسخ داد:« من دیگر با این فضای مجازی و این توهینها اصلا دوست ندارم مربیگری کنم. یک مدرسه فوتبال دارم و با همان راضیام.»
سوال بعدی از پیروانی در رابطه با شرایط فوتبال ایران بود و او در پاسخ به این سوال با ذکر یک ضرب المثل عنوان کرد:« شرایط بد نیست. خیلی مادیات جای معنویات را گرفته است. «فواره چون بلند شود، سرنگون شود». اگر با این وضع قراردها بالا برود، خواه ناخواه فوتبال ایران به مشکل و بنبست میخورد. یعنی پول آمده و سازندگی ول شده. تیم های امید و جوانان قوی نداریم، تا بازیکنانی مثل آزمون و طارمی و انصاری فرد و حاجی صفی و ... داشته باشیم. این ها که بروند، فوتبال ما خیلی ضعیف میشود، چون تیمها سازندگی را کنار گذاشته اند. اگر تیمی بخواهد جوانگرایی کند، خیلی زود اگر نتیجه نگیرد، مربی را کنار میگذارند؛ چون نتیجه گرا شدهاند.»
از مربیان حرف زدید. شرایط مربیان جوان لیگ را چطور میبینید؟ پیروانی به این سوال اینطور پاسخ داد:«خدمت شما که عرض کنم، مربیگری جسارت میخواهد. جسارت هم جوانی میخواهد. جوانی را که از دست بدهید، جسارت را هم از دست میدهید.»
پیروانی حرفهایش را از سر گرفت و گفت:« این ها به عمل نشان دادند. آقای نکونام، آقای گلمحمدی، آقای نویدکیا، آقای فرهاد مجیدی. آقا یحیی که خیلی خوب کار میکنند. فرهاد مجیدی هم خوب است و باید ساپورتش کنند که جا بیفتد.»
درنهایت از غلامحسین پیروانی در رابطه با صعود فجرشهید سپاسی شیراز و بازگشتش به لیگ برتر پرسیدیم که او با اشاره به کاستیهایی که تیم دارد و با استفاده از همان نقل قولهای شناخته شدهاش میان اهالی فوتبال، در این مورد توضیح داد:« خب فجر هم صعود کرد، ولی آمده توی یک نبرد نابرابر. متاسفانه به بن بست برمی خورند چون اندازه تیمهای دیگر پول ندارند. انشالله که مسئولان شهر هم تیم فجر را حمایت کنند.»
حرفهای پایانی غلامحسین پیروانی هم با تسلیت به خانواده شاهرخ غلامرضاپور مطرح شد:« این مصیبت را به خانواده او تسلیت میگویم و فقط میتوانم بگویم در غمتان شریک هستم.»
پاسخ ها