ظاهرا باید بار دیگر و طبق پیشبینیها منتظر تغییرات در تیم مدیریتی دو باشگاه محبوب کشور باشیم.
به گزارش ورزش، همانطور که پیشبینی میشد با تغییر دولت و به تبع آن تغییرات در وزارت ورزش، احتمالا تغییرات عمده ای در ساختار مدیریتی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس انجام خواهد شد و چه بسا سمیعی و مددی به عنوان مدیران عامل دو تیم به زودی جای خود را به نفرات جدیدی بدهند.
هواداران استقلال و پرسپولیس دیگر به این تغییرات مدیریتی عادت کردهاند و زیاد هم امیدی به بهبود اوضاع باشگاهشان از طریق تغییرات ندارند. آنچه در این سالها نه تنها در اوضاع مدیریتی این دو باشگاه که در اوضاع مدیریتی ساختار کلان فوتبال ایران رخ داده تنها جابجایی مدیران بدون ایجاد تغییرات عمده و مهم در ساختار مدیریتی بوده است. آدمها میروند و بعضا برمیگردند بیآنکه بوی بهبودی از ساختار مدیریتی فوتبال در ایران دیده شود.
با این همه و علیرغم اینکه قرار نیست با جابجایی مدیران در دو باشگاه محبوب، ساختار مدیریتی تغییر چندانی کند باز هواداران دو تیم به نام هایی که برای جانشینی مدیران فعلی مطرح میشوند واکنش نشان میدهند. آنچه هم در ظاهر هوادار را راضی میکند حضور مدیری است که بتواند بهتر از هر کسی برای باشگاه پول بیاورد و از دیدگاه آنها پول عامل اصلی موفقیت است.
تجربه مدیریتی باشگاههایی چون استیلآذین و یا اخیرا تراکتورسازی نشان میدهد که خرج کردن در این فوتبال لزوما منجر به کسب موفقیت نمیشود. با این حال آنچه در اذهان عمومی هواداران فوتبال بین یک مدیر موفق و ناموفق خطکشی میکند در وهلهی اول کسب جام بوده است و کسب جام هم بیش از هر چیزی مستلزم داشتن پول است که با آن مربی و بازیکن باکیفیت جذب کرد و تمرکز بازیکن به خاطر نگرفتم دستمزدش به هم نریزد!
با مروری بر تجربه سی سال اخیر مدیریت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس میتوان گفت که هیچ مدیری تقریبا آنقدر غرق در روزمرگی و حل مسائل پیش پا افتاده بوده که جایی برای اصلاح ساختار و ارتقای امکانات سختافزاری دو باشگاه نبوده است. حتی مدیرانی چون عابدینی و فتحاللهزاده که فرصت بیشتری نسبت به بقیه برای مدیریت در این دو باشگاه داشتند نتوانستند حداقلهای سختافزاری را برای این دو باشگاه فراهم کنند و عمده محبوبیت آنها به خاطر جذب بازیکنهای ستاره در فصل نقل و انتقالات بوده است. با این معیار میتوان گفت که رفت و آمدهای مدیران قرار نیست که منجر به تغییر عمدهای در ساختار مدیریتی دو باشگاه شود.
تا وقتی سهامدار این دو باشگاه مشخص نباشد و تا زمانی که این دو باشگاه همچون یک بنگاه اقتصادی که باید تولید سود کنند نباشند، رفتن فلانی و آمدن بهمانی در نهایت منجر به اتفاق و انقلاب خاصی در دو باشگاه نمیشود و عملکرد مدیری که در نهایت نقش یک تدارکاتچی که و مسئول تامین دستمزد بازیکن و هزینه سفر و هتل و ... است را داشته باشد تنها با نتایج درون زمین و کسب جام مورد قضاوت قرار میگیرد. در این شرایط مدیری موفقتر قلمداد میشود که در وهلهی اول تیمش نتیجه بگیرد و در وهلهی دوم یک تدارکاتچی خوب باشد.
آنچه این دو تیم نیاز دارند مدیر و ساختار مدیریتی به معنای واقعی و نه تدارکاتچی است. کاملا هم مشخص است که بسیاری از مشکلات مدیریتی باشگاهداری در ایران معلول علتها و عواملی است که رفع آن خارج از اراده یک مدیر باشگاه است و نیازمند اصلاح ساختار اقتصادی کلان در سطح فوتبال ملی کشور است. تا آن زمان این رفت و آمدها منجر به تغییر اساسی در سیستم باشگاهداری فوتبال ایران نخواهد شد.
حجت شفیعی
پاسخ ها