گزینهها موجود و بدهی های ترسناک؛ تکلیف مالکیت تراکتور چه می شود؟؛ در حالی که کمتر از دو هفته به بازی حساس تراکتور و النصر باقی مانده تکلیف مالکیت باشگاه تبریزی نامشخص است.
به گزارش ورزش، در پایان سومین سال مالکیت محمدرضا زنوزی در تراکتور، شرایط به هیچ عنوان طبق پیش بینی های این سرمایه دار متمول تبریزی پیش نرفت. با توجه به وضعیت بد اقتصادی کشور طی سال های اخیر و البته خاصیت بی بازدهی صنعت فوتبال در ایران، مالک تراکتوری ها در تامین هزینه های باشگاه با مشکلات بسیاری مواجه شد؛ مشکلاتی که تحمل آن خارج از صبر هواداران بود. اعتراضات ادامه دار آنها باعث شد تا زنوزی تصمیم به تحویل دادن باشگاه بگیرد. رسانه رسمی تراکتور روز گذشته با اعلام این خبر هیات فوتبال را عهده دار امورات باشگاه اعلام کرد. ساعتی پس از این خبر، باشگاه اعلام کرد که پیرو تصمیم قبلی هیات مدیره باشگاه، تمرینات تیم فوتبال و واحدهای اداری تراکتور تا اطلاع ثانوی تعطیل خواهد بود.
در چنین شرایطی و با توجه به اینکه تراکتور باید روز بیست و سوم همین ماه در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا به میدان برود، هواداران این تیم به شدت نگران بلاتکلیفی فعلی هستند؛ این در حالی است که هواداران معترضی که روز گذشته مقابل باشگاه تجمع کرده بودند، پس از اعلام خبر واگذاری توسط نظمی به جشن و پایکوبی پرداختند. حال مشخص نیست که آیا چنین اقدامی در مقطع فعلی به نفع تراکتور خواهد بود یا خیر و چه شخص یا ارگانی حاضر خواهد شد باشگاه را با بدهی سنگینی که در مورد رقم دقیق آن اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد و ششگلانی آن را 388 میلیارد تومان اعلام کرده، تحویل بگیرد.
رئیس هیات فوتبال استان آذربایجان شرقی روز گذشته در گفت و گویی کوتاه با خبرنگار ما اعلام کرد که این هیات قصد تیم داری ندارد و قرار است تراکتور به فردی که زنوزی او را تایید می کند واگذار شود. «وظیفه ما این است که نقش انتقالی را انجام دهیم و نمیدانم منظور مدیران تراکتور از تحویل باشگاه چه چیزی است و در این باره باید دیدگاه خود را بگویند.» ششگلانی با بیان این مطالب در مورد احتمال واگذاری تراکتور به مالکان قبلی ابراز بی اطلاعی کرد. با وجود این دعا اما در حال حاضر نام سه مالک احتمالی به عنوان جانشین زنوزی در محافل فوتبالی تبریز به گوش می رسد.
بازگشت به کارخانه؛ بعید است!
بازگرداندن باشگاه به کارخانه تراکتورسازی، احتمال اولی است که باتوجه به شرایط اقتصادی فعلی خیلی منطقی به نظر نمی رسد. ناصر شفق مدعی است که زمانی که عضو هیات رئیسه فدراسیون فوتبال بود، با مبلغ 700 میلیون تومان باشگاه تراکتورسازی را خریداری کرد؛ در آن برهه کارخانه تراکتورسازی اعلام کرده بود که نمی تواند از پس هزینه ها بربیاید و دیگر قصد تیم داری ندارد. پس از واگذاری تراکتور به تعاونی سپاه این موضوعات به فراموشی سپرده شد تا اینکه بعد از ادعای دوباره شفق در مورد این که او مالک قانونی تراکتور است، کارخانه تراکتورسازی در بیانیه ای به تاریخ 9 خرداد 96 آن را تکذیب کرد. نکته مهم در مورد کارخانه تراکتورسازی این است که کارخانه یاد شده در سال 87 از پس هزینه ها برنیامد و از تیم داری کنار کشید؛ با مقایسه شرایط اقتصادی فعلی با آن روزها، شرایط نه نتها برای تیم داری کارخانه بهتر نشده که بدتر هم شده مگر اینکه طی توافقاتی خاص این انتقال صورت بگیرد. انتقال محل باشگاه و تمرینات به بنیان دیزل یکی دیگر از مواردی است که نشان می دهد کارخانه پرونده فوتبال را برای خود بسته است؛ این اتفاق در حالی رخ داد که تراکتوری ها برای حل آن چاره ای جز انتقال به بنیان دیزل و احداث ساختمانی جدید در این مجموعه به عنوان دفتر باشگاه نداشتند و تمرینات خود را هم در همین مجموعه برگزار کرده و می کنند. گفته می شود که در آن دوره به دستور کارخانه از ادامه حضور تراکتوری ها در مجموعه جلوگیری شده بود.
تعاونی سپاه؛ سکوت و تکذیب
در دومین فصل بازگشت تراکتور در لیگ برتر تعاونی سپاه مالیکت این باشگاه را به عهده گرفت. در این مقطع شاهد حضور بازیکنان سرباز سرشناسی در تراکتور بودیم؛ بازیکنانی که با کمترین هزینه ممکن و برای گذراندن دوران خدمت خود راهی تبریز می شدند؛ این یک معادله دو سر برد بود. هم تراکتور از آن سود می برد و هم بازیکنان می توانستند فوتبال خود را در دوران سربازی در یک باشگاه خوب پشت سر گذاشته و از شرایط آرمانی دور نشوند. چند سال به این منوال گذشت و تعاونی سپاه پیش از شروع لیگ هفدهم اعلام کرد که قصد واگذاری باشگاه تراکتور را دارد. ماجراهای بعدی را همه می دانیم؛ ماجراهایی که به مالکیت زنوزی ختم شد. چند ماه قبل انتخاب نظمی به عنوان مدیرعاملی که در دوره مالکیت قبلی تراکتور سابقه حضور در این باشگاه را داشت، شائبه انتقال مالکیت باشگاه به سپاه را قوت بخشید. نظمی اما طی گفت و گویی در تاریخ 15 خرداد آن را تکذیب کرد و گفت: "من 22 سال قبل از سپاه جدا شدهام. در دوران مالکیت قبلی باشگاه تراکتور، یک سری مدیران و سرمربیان حضور داشتند و اگر یک سرمربی که در آن دوران هدایت تراکتور را بر عهده داشته بار دیگر بر روی نیمکت این تیم بنشیند، باز هم میگویند مالکیت تراکتور به سپاه بازخواهد گشت؟" این آخرین واکنش به بازگرداندن مالکیت تراکتور به سپاه بود و بعد از تکذیب نظمی فقط سکوت در این مورد حکمفرما بوده و ششگلانی نیز روز گذشته نسبت به عملی شدن آن ابراز بی اطلاعی کرد.
مس سونگون؛ در حد غیر ممکن اما...
بخش دولتی بدون مصوبه نمی تواند وارد معاملات سنگین مالی شود. صنایع مس با توجه به اینکه زیرمجموعه ای از بخش دولتی محسوب می شود و سهامی عام است حتی در صورت تمایل به تیمداری در تراکتور، نیاز به زمان زیادی دارد که احتمال عملی شدن را به غیرممکن می رساند. برای چنین کاری به پروسه چند ماه نیاز است تا موضوع در هیات مدیره مس مطرح شود، تصویب شود و وارد فاز اجرایی شود. بعد از آن باید قیمت باشگاه کارشناسی شود که با توجه به استیصال در واگذاری استقلال و پرسپولیس و قیمت گذاری آن ها طی سال های اخیر به نظر نمی رسد این پروسه راه به جایی ببرد. یک مورد مهم دیگر این است که طبق اساس نامه صنایع مس در صورت فعالیت در ورزش حرفه ای بایستی تیم های زیرمجموعه همگی با نام مس ثبت شده باشند که این خود یک سد بزرگ دیگر است. تغییر دولت و رفت و آمدهای جدید در بخش های دولتی یکی دیگر از سدهای بزرگ ورود مس به پروسه مالکیت تراکتور است؛ این در حالی است که به نظر نمی رسد فرصت زیادی برای این کار وجود داشته باشد و باید انتقال تراکتور به مس را غیرممکن بدانیم مگر اینکه یک توافق فرا ورزشی را شاهد باشیم که احتمال آن زیاد نیست اما نمی توان آن را غیر ممکن دانست.
با این شرایط سه مالک بالقوه ای که در محافل فوتبالی به آنها اشاره شده از شرایط لازم برای شروع به کار سریع برخوردار نیستند. پروسه ای که یک طرف آن بخش دولتی است نیاز به تصویب ها، بررسی ها و نامه نگاری های متعددی دارد که حداقل چند ماه زمان می برد. در این صورت مشخص نیست که خلا زمانی به وجود آمده چگونه قرار است پر شود. هیات فوتبال هم روز گذشته صراحتا اعلام کرد که به هیچ عنوان قصد تیم داری ندارد. به فرض مثال در صورت انتقال مالکیت به یکی از این سه مورد یا هر مورد دیگری، بحث اصلی ماجرا بدهی هایی است که باید تعیین تکلیف شود؛ قطعا مالک جدید زیر بار چنین بدهی های سنگینی که هر روز هم بیشتر می شود و هنوز شفاف سازی درستی در موردش نشده نخواهد رفت؛ پرداخت بدهی ها و تحویل تیم به مالک جدید هم امری منطقی به نظر نمی رسد چرا که زنوزی در صورت انجام آن دیگر مشکلی برای ادامه کار در تراکتور ندارد و دلیلی نمی بینید که پس از صفر کردن همه بدهی ها، تیم را تحویل کس دیگری بدهد؛ این ها همگی باعث شده اند تا تراکتور در آستانه بازی با النصر و در فاصله حدود یک ماه و نیم به شروع لیگ برتر در بلاتکلیفی محض قرار داشته باشد.
پاسخ ها