اسم المپیک تن و بدن آدم را می لرزاند؛ مجرد: المپیک توکیو تلخ ترین مسابقات زندگیمان بود؛ علی اصغر مجرد بازیکن تیم ملی والیبال اعتقاد دارد شایعات درخصوص دخالت سعید معروف در انتخاب بازیکنان تیم ملی، یک حرف بیجاست.
به گزارش ورزش، تیم ملی والیبال رقابت های المپیک 2020 توکیو را خیلی خوب آغاز کرد. ملی پوشان با غلبه بر لهستان قدرتمند و یک پیروزی آسان برابر ونزوئلا، علاقه مندان به این رشته را امیدوار کردند تا ضمن صعود از گروه خود، راهی نیمه نهایی شده و شانس خود برای کسب مدال را آزمایش کند.
اما شکست بدموقع برابر کانادا همه چیز را خراب کرد. دو باخت به ایتالیا و ژاپن برابر بود با حذف ایران از رقابت های المپیک. با پایان این تورنمنت، قرارداد ولادمیر آلکنو سرمربی تیم ملی نیز به پایان رسید و این مربی روس راهی کشورش شد تا سکان هدایت ملی پوشان به بهروز عطایی سپرده شود.
علی اصغر مجرد که 23 سال سن دارد، یکی از ملی پوشان حاضر در رقابت های المپیک و همچنین لیگ ملت ها بود. بازیکنی که در تیم آلکنو خوش درخشید و یکی از استعدادهای والیبال ایران محسوب می شود. او در گفتگو با خبرنگار ورزش به بعضی مسائل از جمله بازی با پاس مصدوم در دو تورنمنت بزرگ لیگ ملت ها و المپیک اشاره کرده است.
* با استخوان پای مصدوم راهی المپیک شدم
ما پیش از حضور در لیگ جهانی، در اردو به سر می بردیم تا اینکه آقایان آلکنو و توتولو به ما اضافه شدند. تمرینات خیلی خوبی را پشت سر گذاشتیم. چون بازی های تدارکاتی نداشتیم، اول کار برای ما سخت بود چون یکسالی از مسابقات دور بودیم ولی بازی به بازی بهتر شدیم. یک سری اتفاقات در ایتالیا رخ داد و تیم ما در کسب نتیجه نوسان داشت. استخوان ساق پای خودم مشکل داشت و حتی نزدیک بود به المپیک اعزام نشوم. مصدومیتم در لیگ جهانی تشدید پیدا کرد. در چند بازی نیز من به دلیل آسیب دیدگی تنها در کنار زمین بودم و دو هفته را از دست دادم. در همان زمان، مچ پای دیگرم پیچ خورد و همه چیز بر سر من خراب شد!
* المپیک توکیو تلخ ترین مسابقات زندگیمان بود
پس از بازگشت به ایران و پشت سر گذاشتن یک هفته استراحت، با درد و مصدومیت و مچ پای ورم کرده به انجام تمرینات پرداختم تا برای المپیک آماده شوم. پای من خیلی درد داشت و چون این درد من برای استخوان پایم بود، حتی قرار بود راهی مسابقات المپیک نشوم. ولی تمام این دردها را به جان خریدم و چون آرزوی من بازی کردن در مسابقات المپیک بود، با مصرف مسکن در بازی ها حضور پیدا کردم. فکر کنم المپیک 2020 یکی از تلخ ترین مسابقات زندگی ما بود. در این مسابقات روی ما فشار زیادی بود.
* می توانستیم بهتر از اینها کار کنیم
هر تیمی باید به اندازه وسعش به اتفاقات نگاه کند. لهستان تیم اول گروه ما بود و به تیم چهارم گروه مقابل باخت و حذف شد. چهار تیم گروه دیگر راهی نیمه نهایی شدند. مثلا خود آمریکا نیز حذف شد. این حرفها برای بهانه آوردن نیست که چون آمریکا باخته پس ایرادی ندارد که ما هم شکست خورده ایم ولی ما خودمان می توانستیم خیلی بهتر از اینها کار کنیم.
* سطح و استرس مسابقات المپیک خیلی بالاست
سطح بازی ها در المپیک خیلی بالاست و به نوعی است که فشار روی بازیکن جوان و بی تجربه افزایش پیدا می کند. همین نام بردن از المپیک، تن و بدن بازیکن را می لرزاند. چه برسد به اینکه در یک پوئن حساس بازیکن بخواهد بازی کند. واقعیت این است خود من نیز در خیلی از بازی ها استرس داشتم ولی خودم را کنترل می کردم.
دو بازی ابتدایی که برنده شدیم، شرایط تیممان خوب بود. ما باید بازی با کانادا را می بردیم و کار را تمام می کردیم تا سرنوشتمان به بازی های بعدی کشیده نشود. متأسفانه در بعضی از دیدارها خوب کار نکردیم. خودم را مثال می زنم که در بعضی از بازی ها خوب کار نکردم و تمام تلاشم بر این بود تا بهترین عملکردم را ارائه بدهم ولی متأسفانه نشد اما تجربه خیلی خوبی بود. چیزهای جدیدی یاد گرفتم و امیدوارم بتوانیم در بازی های آینده شرایطی را رقم بزنیم که تیم ملی بتواند به جایگاه قبلی اش برگردد و رو به بالا پیشرفت کند.
* هر کسی نمی تواند در المپیک بازی کند
من از عملکرد خودم در المپیک راضی بودم ولی می توانستم خیلی بهتر از اینها باشم. مردم ما از بیرون نگاه می کنند و بعضی ها یک سری حرفها را می زنند که برای منی که در آنجا بازی می کنم یا کسی که والیبال را می فهمد، خنده دار است. از ته دلم می گویم، واقعا المپیک میدان سخت و بزرگی است و هر کسی نمی تواند آنجا بازی کند. به حدی استرس، ترس و لرز، فشار و... روی تمام بازیکنان تیم ها هست که بازیکنی که در ایران یا مسابقات جهانی خیلی خوب کار کرده، عملکردش در المپیک پایین می آید. چون فشار زیادی روی بازیکن است. همه دوست دارند برنده شوند تا مردم کشورشان را خوشحال کنند و این روی بازیکن فشار می آورد. ولی در کل المپیک تورنمنت سخت و دشواری است.
* حال معروف بعد از باخت به ژاپن خیلی بد بود
بعد از باخت به ژاپن، حال آقای معروف خیلی بد بود. حتی آلکنو نیز در مصاحبه اش به این مسئله اشاره کرد. صحنه خیلی بدی بود. ای کاش می بردیم و نتیجه خوبی می گرفتیم و آقای معروف از تیم ملی خداحافظی نمی کردند و امیدوارم این اتفاق رخ نداده باشد. چون واقعا من خودم به شخصه از بازی کردن در کنار ایشان لذت می برم. هم به عنوان یک برادر بزرگتر به من کمک کردند و هم آدم هر روز چیزهای جدیدی از ایشان یاد می گیرد.
* دخالت معروف روی انتخاب بازیکنان، یک حرف الکی است
معروف همیشه سعی کرده است بازیکنان را رو به جلو پیش ببرد. بازیکنی که واقعا حقش بوده را کمک کرده است. بر فرض کسی که به اردو آمده یا در بازی ها خوب کار کرده، آقای معروف خیلی به او کمک کرده است. نه اینکه در انتخاب آن بازیکن تأثیری داشته باشد. من در این چند سال اصلا چنین چیزی را ندیدم و اینکه می گویند معروف روی انتخاب بازیکنان نقش دارد یک حرف الکی است. مثلا سعید معروف به من اصغر مجرد در خیلی از فاکتورهای فنی کمک کرد و ایرادهایم را به من می گفت. این برای من یک قوت قلب بود و با اعتماد به نفس بیشتری وارد زمین می شدم و بازی می کردم. بازی با ژاپن، یکی از تلخ ترین روزهای والیبال ایران بود. دل همه مان شکست. درست است که شاید یک سری بیایند و بگویند که پیراهن تیم ملی برای یک سری از بازیکنان گشاد است اما ما تمام تلاشمان را کردیم. یعنی صفر تا صدمان را گذاشتیم ولی بعضی اوقات نمی شود دیگر.
* به مربیان ایرانی نیز مانند سایر مربیان خارجی نگاه شود
آقای عطایی یکی از مربیان با دانش ایران است. به نظر من صد در صد می توانیم با مربی ایرانی همین مسیر را رو به جلو پیش برویم. من هم با آقای عطایی و هم آقایان محمدی، اکبری و... کار کرده ام که مربیان با علم دانشی هستند که آنها نیز می توانند به تیم ملی ما کمک کنند. ولی شرط آن این است که مربی چند سال کنار تیم باشد. تمام برنامه هایش را اجرا کند. امیدوارم به مربیان ایرانی نیز مانند سایر مربیان خارجی نگاه شود.
پاسخ ها