استندآپ کمدی به جای نمایش فنی؛ یاد آن فیروز کریمی که دوست داشتیم بخیر؛ ظاهرا فیروز کریمی دیگر آن مربی دهه هفتاد و هشتاد نیست، همان مرد جاهطلبی که با احاطه فنی به فوتبال جلوتر از خیلیها شایسته حضور در تیم ملی بود.
به گزارش ورزش،چند روز قبل فیروز کریمی در یک شوی تلویزیونی که احتمالا قبل از رسیدنش به پست مربیگری در تراکتور ضبط شده بود اقرار کرد که پس از بلاژویچ به او پیشنهاد سرمربیگری در تیم ملی شده بود . چیزی که فارغ از حواشی همیشگی، میشد برای او اتفاق بیفتد. مردی که با پاس در فوتبال ایران ظهور کرد و قدرتهای سنتی را با شکل تازهای از فوتبال به چالش کشید.
حتی همین الان هم میشود رگههایی از علاقه او به فوتبال غیرسنتی را در نوع بازی تراکتور سازی دید. همین که مدافعانش در بازی با پرسپولیس اصرار بر بازیسازی از دفاع داشتند نشان دهندهی اصرار فیروز بر فوتبال مورد علاقهاش دارد. نقل است که او در اوج بزنزیرشهای مدافعان در فوتبال ایران، برای مدافعانی که توپ را سالم به هافبکها میرساندند جایزه تعیین میکرد. حال اما آن فیروزی که در کنار زمین آزادی در دو بازی مقابل استقلال و پرسپولیس دیده شد چندان نشانهای از آن مربی خاص دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد ندارد.
در چهره فیروز کریمی متاخر و لیگ بیستمی دیگر آن فشار، استرس و هیجانی که خود به فشار شب اول قبر تشبیهش میکند نیست. مردی که انگار دیگر حل شده در چهره و وجههی عطاشده به او در شوهای تلویزیونی، اثری از جدیت لازم برای مربیگری را ندارد. حالا که صدای مربیان به سبب خالی بودن ورزشگاهها رساتر از همیشه به گوش مخاطب تلویزیونی میرسد میتوان شنید که دغدغههای آقای خاص در چه سطحی تنزل پیدا کرده و راهنماییهای او در کنار زمین به «غر زدن»های متوالی بر سر بازیکنانش تقلیل یافته. جدا از آن انگار او آنقدر که حواسش به دوربینهای کنار زمین است حواسش به جریان بازی تیمش نیست.
فیروز حواسش است که دیگر هیچ سورپرایزی برای مربیان جوانتری که بعضا شاگرد خود او بودهاند ندارد؟ و دوربینها به جای اینکه دنبال شکار صحنههای فوتبالی ناب از او باشند به دنبال شکار صحنهای کمدی از رفتار و کلام او هستند؟!
شاید دوران مربیگری فیروز کریمی باید همان زمانی که لقب آقای خاص به او داده شد و مستندی به همین نام برایش ساخته شد تمام میشد. مردی که ذاتا یک مربی زاده شده بود با برملا شدن وجهی طنزگونه از استعدادش به تدریج و بیآنکه خود متوجه باشد، شور و انرژیاش در مربیگری را فدای دیده شدن در جلوی دوربینها کرد. حالا پیشنهادهای او برای اجرای کمدی و طنز از پیشنهادهای فوتبالیاش بیشتر است و این پایان جاهطلبی مردی است که چند بار بین سالهای ۷۴ تا ۸۵ نامش برای مربیگری تیم ملی مطرح شد. مردی که زمانی گزینه استقلال برای عبور از بحران بود و با استقلال اهواز تا پای فتح لیگ هم پیش رفت.
جدیت در مربیگری فیروز کریمی حالا فدای طنازی او در جلوی دوربینها شده.زمانی این روحیه طنزپردازی او وسیله ای بود تا با آن هم انتقادش را به نوع بازی حریف یا امکانات و یا مشکلات حاشیهای بیان کند و هم تیمش را از تیررس انتقادات فنی دور نگه دارد. اما حالا این وجه شخصیتیاش بر کاریزمای مربیگری او سایه افکنده تا مردی که زمانی جدیت و دیسیپلین کاریاش زبانزد بود و شاگردانش جرات سرپیچی از او را نداشتند ، دیگر شبیه آن جناب سرهنگ مقتدر نباشد.
غر زدن بر سر دروازهبانی که روز خوبی را سپری کرد و از پایههای تیمش بوده با آنچه از فیروز و دیسیپلین کاریاش در سالهای گذشته به یاد داریم همخوانی ندارد. زمانی دواندن چند بازیکن کمکار استقلال اقدامی جالب و خاص محسوب میشد اما غر زدن بر سر کاپیتان در جلوی دوربین جلوهای از دیسیپلین او نبود و بیشتر یک نمایش بود برای دوربینها.
مربیگری در تراکتور میتوانست شروعی دوباره برای مربیای باشد که زمانی اصراری بر بزرگنمایی و یا ساختن وجههای فنی از خود نداشت و در زمان اوج مربیگریاش کمتر از آنچه استحقاقش را داشت ستایش شد اما حالا چه؟ مصاحبه پایان بازی فیروز کریمی که دقیقا در راستای همان وجه شخصیتی غالب شده بر او بود، تیر خلاصی است بر باور کسانی که هنوز انتظار داشتند از آستین کت مرد خاص مربیگری در فوتبال ایران، سورپرایزی بیرون آید.
هرچند هنوز هم نمیتوان منکر تاثیر او بر نوع بازی تراکتوسازی شد اما ظاهرا نمیتوان روی او برای به صدر رساندن این تیم پرطرفدار در فوتبال ایران حساب باز کرد.
فیروز به اندازه موهای سرش در لیگ شاگرد دارد. هر چقدر شاگردهای قدیمیتر از هنر مربیگری او میگفتند شاگردهای جدیدتر بیشتر راوی جملات نغز و شوخطبعیهای غیرفوتبالی او هستند تا هنر و دیسیپلین مربیگریاش.
البته که بی انصافی است که در همه اینهاف فاکتور سن و سال را نیز لحاظ نکرد و اینکه بههرحال از ظهور او در فوتبال ایران بعنوان سرمربی بیش از 30 سال میگذرد.اما بازهم مهمتر،همان تصویر است .چیزی که وجه فنی آقافیروز را بلعیده و از او یک شخصیت نمایشی ساخته است.
حجت شفیعی
پاسخ ها