سیلی بر صورت داور؛وسترن در امجدیه؛ حمید صدر و اولین جنجال بزرگ دربی تهران در تاریخ؛ بازنشر مطلبی از حمیدرضا صدر.جزییات اولین دربی نیمهکاره فوتبال ایران که نشان میدهد انگار سرنوشت این مسابقه را با جنجال بریدهاند.
به گزارش ورزش ، درحالیکه با پایان دربی حذفی هنوز اظهارنظرهای جنجالی در مورد این بازی ادامه دارد،بدنیست کمی هم به عقب برگردیم. به پنجاه و دوسال پیش که پیرمردهای امروز فوتبال ایران در آن زمان برای خود جوانهای پرشوری بودند. روایت یک سیلی بسیار مشهور در تاریخ ورزش ما...
این مطلب خواندنی را از این نویسنده فقید فوتبال ایران بخوانید:
یک
امجدیه، جمعه 17 بهمن 1348، هفته پانزدهم لیگ شانزده تیمی تهران. تاج - پرسپولیس. دو تیم برای دومین بار در سال 1348 روبرو شده اند. دیدار اول در مرداد ماه 1-3 به سود تاجی ها پایان یافته، ولی در این فاصله بسیار کوتاه، جابجایی بسیار بزرگی رخ داده: بزرگان پرسپولیس راهی پیکان شده اند، راهی باشگاهی به پشتوانه تولید اولین "خودرو ایرانی" با نام پیکان. شاهینی های سابق و پرسپولیسی های بزرگ آن جا به سر می برند: ابراهیم آشتیانی، جعفر کاشانی، رضا و عزت وطنخواه، فریدون معینی، علی پروین، همایون بهزادی و حسین کلانی. یک مربی انگلیسی به نام آلن راجرز روی نیمکت شان نشسته. آنها به سوی قهرمانی می روند. بی شکست و بی باخت. برخلاف پرسپولیس جای گرفته در رده هشتم جدول. برخلاف بی ستاره ترین پرسپولیس تاریخ.
این پرسپولیس با مشتی جوان شکل گرفته، همین پنج ماه پیش حول بازیکنانی بانک ملی. رجبعلی فرامرزی همین یک ماه پیش روی نیمکتش نشسته. تنها بازیکن صاحب نام پرسپولیسی ها یک دارایی چی سابق بوده: عزیز اصلی سی و سه ساله درون دروازه بان که تا این جا نقش اساسی در جمع کردن امتیازها داشته. سایر بازیکنان پرسپولیس گمنام هستند: اکبرمحمدی، مجتبی ضرابی، رضا اکبری، علی قاضی شعار، سعید کامیاب، رضا تقدسی، عباس رجبیه فرد، بهمن رحمت شاهی، مجید مسیح نیا و محمود خردبین. سیاهه بازیکنان تاج به رهبری علی دانایی فرد چهره قدیمی فوتبال ایران در صف بهترین های فوتبال ایران جای دارند: حسین قاضی شعار درون دروازه، پرویز قلیچ خانی، اکبر کارگرجم، منصور پورحیدری و گودرز حبیبی در دفاع، کارو حق وردیان، احمد منشی زاده، حسن فرزامی و علی جباری به عنوان مردان میانی، مهدی حاج محمد، اکبر افتخاری و غلامحسین مظلومی در خط حمله.
پیکان دیروز با عقاب به تساوی 2-2 تن داده و تاجی ها با کسب پیروزی اختلاف دو تیم را از بین خواهند برد. همه بلیت ها فروش رفته اند: بلیت های سی ریالی، پنجاه ریالی و صد ریالی. این است نبرد پسربچه شیطان با غول شکست ناپذیر: دیوید کوچک برابر گولیات بزرگ. پرسپولیس به عنوان تیم دوم - غیر رسمی - پیکان برابر تاج راهی میدان شده. تیم های دوم همیشه برابر رقیب تیم اول شان جانانه جنگیده اند. همین چند سال پیش بود که دیهیم، تیم دوم تاج، برابر شاهین نبرد تمام عیاری راه انداخت و 3-2 جلو افتاد و شاهینی ها در دقایق پایانی زمین را به عنوان اعتراض ترک کردند. همان بازی نیمه کاره ای که نورافکن های امجدیه خاموش شدند و پنج شش هزار تماشاگر از دل تاریکی زد و خوردهای کنار میدان را دنبال کردند.
دو
سوت ابوالقاسم حاج ابوالحسن آغازگر برتری تاجی ها هم هست. همه چیز همان جوری جلو رفته که انتظارش را می کشیدند. عقربه به دقیقه ده که نرسیده دروازه پرسپولیس باز شده. غلامحسین مظلومی مهاجم بیست ساله و تازه وارد تاج از اهمال اکبر محمدی بهره برده و توپ را چسبانده به تور. بازی با برتری تاجی ها ادامه پیدا کرده. با نواخته شدن ضربه های جباری، افتخاری، مظلومی، حاج محمد و منشی زاده. ولی از گل دوم خبری نیامده. نیامده تا پرسپولیسی ها جانانه دفاع کنند. تا از ته دل بجنگند، با جرئت فراوان. همه می دانند فاصله یک گل با فقط یک ضربه برداشته می شود.
میان پرسپولیسی ها خردبین نوزده ساله، قلیچ خانی بزرگ را آزار داده. خردبین که از گارد آمده، که در مهرماه با پیراهن پرسپولیس دروازه پاکستان را گشوده و همین ماه پیش دروازه عقاب را... ولی بی تابی او هم گرهی را باز نکرده و بازی پا به ده دقیقه پایانی اش گذاشته. قبول کرده ایم. سکونشینان امجدیه به انگاره "ده دقیقه آخر به داور تعلق دارد" اعتقاد دارند، خیلی هایشان. آنها جمله معروف سعید صدری مربی و داور قدیمی و استاد حاج ابولحسن را از یاد نبرده اند: "هشتاد و ده دقیقه مال دو تیم و ده دقیقه مال داور".
سه
گاهی در فوتبال لحظه ای فرا می رسد که همه چیز حول همان لحظه شکل می گیرد. فارغ از روند بازی، دور از پیش بینی ها. بی اعتنا به انتظارها. آن لحظه در این نبرد در دقیقه 82 فرا می رسد. همان لحظه ای که خردبین مثل تیری رها شده از کمان به سوی توپ می دود، به قلب دفاع تاج. فاصله اش با قلیچ خانی بزرگ را برمی دارد. تا شانه به شانه شوند. پا به پا. دست به دست. در آن کورس نفس گیر سرانجام خردبین است که به توپ می کوبد. می کوبد و توپ درون دروازه قاضی شعار جای می گیرد. گل، گل، گل... ولی سوت حاج ابوالحسن به صدا درآمده. به نشانه خطای خردبین روی قلیچ خانی. به عنوان مردود شدن گل.
چهار
حاج ابوالحسن فرمان ادامه بازی را داده، زیر باران دشنام تماشاگران و اعتراض پرسپولیسی ها. حاج ابوالحسن که طی سال های 1330 تا 1340 دروازه بان شعاع بوده. که از نه سال پیش جامه داوری را بر تن کرده. که می گویند یکی از ده داور ایرانی است که فیفا او را داور بین المللی خوانده. حاج ابوالحسن چهارمین داور ایرانی که صاحب برج بین المللی است، که همین سه ماه پیش بازی اسرائیل - نیوزلند در تل آویو را طی دیدارهای مقدماتی جام جهانی سوت زده. که ادعا کرده نزدیک به دو هزار بازی رسمی و غیر رسمی را در استادیوم ها و و محله ها قضاوت کرده. در عین حال حاج ابوالحسن همان داوری است که در بازی قبلی تاج و پرسپولیس، رضا وطنخواه مدافع پرسپولیس را اخراج کرده. همان دیداری که پرسپولیس 3 به یک شکست خورد.
پنج
مرد سیاهپوش پرسپولیس از دل هیاهو به سوی حاج ابوالحسن می رود. نزدیک می شود و نزدیک تر: عزیز اصلی، سنگربان تیم ملی، دروازه بانی که تیم ملی با او راهی المپیک شده، با او قهرمان آسیا شده. عزیز اصلی دروازه شمالی امجدیه را ترک کرده و جلو می آید و جلوتر. می آید تا دستی به سر و گوش هم تیمی های جوانش بکشد، تا از آنها دفاع کند. او که سال ها طعم شکست و پیروزی را چشیده تحملش را از دست داده. خشمگین شده. او به سوی داور می رود که روزگاری مثل او دروازه بان بوده. جمله هایی بر زبان می آورد و سپس دستش را بالا می برد. بالا می برد بر صورت او می کوبد. بر چهره حاج ابوالحسن. یکی از تاریخی ترین سیلی های تاریخ فوتبال ایران را. عزیز اصلی سال ها بعدها خواهد گفت "... تاج عظمت زیادی داشت، هر بازیکنی به تاج می رفت به تیم ملی هم دعوت می شد و اکثر داوران تحت تاثیر این تیم بودند. گل خردبین کاملا سالم بود، داور هم ابتدا گل را قبول کرد، اما بعد از آن قلیچ خانی با داور درگوشی صحبت کرد و آن اتفاقات رخ داد".
می توان بازیهای به یادماندنی را به دو گروه تقسیم کرد. بازی هایی که بازیکنی در آن ها اخراج می شود، و بازی هایی که بازیکنی اخراج نمی شود. معمولا در بازی های گروه دوم اخراج بازیکن و واکنش برابر داور از خود بازی اهمیت بیشتری پیدا می کنند. مثل همین دیدار که پرسپولیسیها با اعتراض میدان را ترک میکنند. بیرون می روند و به میدان بازمی گردند، دوباره با عزیز اصلی. حاج ابوالحسن اجازه ادامه بازی به عزیز اصلی نمی دهد. پرسپولیسی ها رای را نمی پذیرند. بیرون زمین مشاجره ای بین مدیر باشگاه پرسپولیس با یکی از مسئولین فوتبال تهران درمی گیرد. دانایی فرد و فرامرزی نمی توانند آرامش را به میدان بازگردانند و حاج ابوالحسن میدان را ترک می کند. بازیکنان پرسپولیس در میدان می مانند و متحصن می شوند، وسط زمین. دشنام ها علیه حاج ابوالحسن پانزده دقیقه ای از روی سکوها بر زبان ها جاری خواهند شد... فدراسیون فوتبال ساعتی بعد رای به برتری 3 صفر تاج خواهد داد. عزیز اصلی با محرومیت بلند مدتی روبرو خواهد شد. پرسپولیسیها عنوان "تاج ابوالحسن" را به حاج ابوالحسن خواهند داد. نشریات به تیتر " وسترن در امجدیه" روی خواهند آورد. خبر خواهند داد دیدارهای حساس از آن پس به داوران خارجی سپرده خواهند شد.
شش
بازیکنان پرسپولیس هفته بعد برابر برق پا به میدان خواهند گذاشت و پس از تکان دادن دست برای طرفداران به رختکن بازخواهند گشت تا دوباره 3 صفر بازنده شوند. بیست هزار تماشاگر دو ساعت را تا برگزاری دیدار بعدی بین تاج - دخانیات در سرگردانی سپری خواهند کرد تا پیروزی هفت گله تاج را تماشا کنند. پرسپولیسی ها سرانجام برابر شهربانی به میدان بازخواهند گشت. با احمد حسن زاده درون دروازه، با پذیرش شکست یک صفر. پیکان در نیمه اسفند 0-2 تاج را با قضاوت جک تیلور انگلیسی شکست خواهد داد. رده بندی نهایی چنین لیگ تهران خواهد بود:
تاج روی کاغذ بهترین خط حمله را معرفی خواهد کرد، ولی 9 گل آنها از دل سه دیدار 0-3 اعلام شده به سودشان شامل دو بازی نیمه کاره برابر راه آهن و پرسپولیس و همین طور شکایت از عقاب به دلیل استفاده از منصور ضرابی که نامش در سیاهه بازیکنانش نبود ثبت شده... پرسپولیس رقابت ها را در رده یازدهم به پایان خواهد برد. با 5 برد 4 تساوی 6 شکست 19 گل زده 24 گل خورده و 12 امتیاز.
هفت
در 21 فروردین 1349 پس از پیروزی 2-1 تاج برابر هاپوئل که مترادف با قهرمانی تاجی ها در آسیا است اعلام خبری با صدای طباطبایی از بلندگوی امجدیه پرسپولیسی ها را به وجد خواهد آورد "... بنا بر استدعای تیمسار سرلشگر خسروانی، معاون نخست وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنی، و تصویب علیاحضرت شهبانوی گرامی ایران فوتبالیست های محروم شده عفو شده اند"... ستاره های پرسپولیس به خانه بازخواهند گشت. رویارویی های قرمز و آبی با راجرز و رایکف طعم دیگری پیدا خواهد کرد.
حمیدرضا صدر
از همین نویسنده بخوانید:
ردبول؛ بوندسلیگا علیه نوشیدنی شیطان!
ظهور و سقوط لستر: وداع با رمانتیسم؛ سقوط نکنید، بمانید آقای رانیری
آرسن ونگر: گربه خانگی میان ببرهای گرسنه
یادداشت حمیدرضا صدر درباره تیم محبوب ایتالیایی؛ رم، کولوسئوم در غیاب سزار
لیورپول و کلوپ: ژانویه عذاب آور
از رونی تا رونالدو: مسیر موازی پسران فرگوسن
از قلیچ خانی و هاشمی نسب تا سرجیو راموس: دست دادن با آتش
رونالدو برزیلی یا رونالدو پرتغالی؟
جام جهانی 48 تیمی: معما، پرسش و دلار
از اوفارل تا کیروش: همان شهرزاد قصهگو
بازگشت یاپ استام به منچستر: داغ آن وداع تلخ
یوونتوس: همان بالا با یک علامت سوال
قربانگاه والنسیا، نفرین خفاشها
فوتبال سال 2016؛ ده پرده از زندگی و مرگ
آیا یونایتد و مورینیو سرانجام به جاده اصلی بازگشتهاند؟
آقای گل محجوب؛ از سیلی عبده تا مرگ در استکهلم
از چلسی تا آرسنال، از آنتونیو تا آرسن
لیونل مسی 2016: هم شیرین شیرین؛ هم تلخ تلخ
یادداشت ویژه حمیدرضا صدر برای برنده توپ طلا؛ رونالدو: رنج به علاوه سرمستی
گواردیولا در باتلاق انگلیسی
میلان: مشت آهنین درون مخمل راه راه
ردبول، نوشابه منفور بوندسلیگاست!
هفته چهاردهم لیگ برتر: باران آنها را برد
ال کلاسیکو 232 : کسالت آمیخته به جادوی صد
هفته سیزده لیگ برتر: کونته آن بالا و مورینیو این پایین
تا 41 سالگی در برنابئو؛ کریستیانو میتواند؟
با این بارسلونا چه باید کرد؟
رئال به روایت زیدان: بی های و هوی، بی زرق و برق
هفته دوازده لیگ برتر: نه، تو دیگه خاص نیستی!
استیون جرارد: تاریخ تو را به کدام سو خواهد برد؟
وداع با منصور پورحیدری؛ آن چروکهای عمیق
پاسخ ها