همین امشب برای جشن فرصت داریم؛ در ستایش از تیمی که درد کشید، اما هرگز تسلیم نشد!؛ این تیم یک سال و نیم سکوت کرد؛ سکوت کرد و انتظار این شب شیرین را در منامه کشید.
به گزارش ورزش، از همین اولش بگوییم که دروغ است اگر اعتراف نکنیم خیلی کیف کردیم. طلسم منامه بعد از سالها شکست و علیرغم آدرس های غلط، تیم ملی ایران در هیچ مقطعی، چه روزهای درخشان و چه تلخ قادر به کسب پیروزی در خاک این کشور نبوده است.
دستی دستی یکی از بهترین نسل های تاریخ ایران در راه از دست دادن جام جهانی بود. فکرش هم عذاب آور بود اگر نوامبر 2022 طارمی، سردار، بیرو و یکی دو جین ستاره دیگر را در قطر نمی دیدیم و حالا رسیدن به این تورنمنت به اندازه قبل دشوار نیست.
اینقدر هم بی تجربه نیستیم که تصور کنیم بلیت جام جهانی دیگر برای ما رزرو شده و از همین حالا حتما قرار است در قطر 2022 حاضر باشیم. می دانیم یک بازی بسیار دشوار دیگر برابر عراق و البته یک دور گروهی احتمالا از این سخت تر هم پیش رو داریم. اما اطمینان داریم کریم و هاشمیان و مهم تر از همه دراگان اسکوچیچ آنقدر تجربه دارند که فریفته این سه امتیاز شیرین نشده و تمام تمرکز خود را روی دو مسابقه حساس پیش رو بگذارند.
اما خوشحالیم، چرا؟ چون در روزهای تلخ دلمان کنار ستاره های سفید پوش و کادر فنی بود و در کنار آنها منتظر چنین شبی بودیم. ما نیز در این یک سال و چند ماه هر شب با اسکو، دستیارانش و ستاره های دوست داشتنی تیم ملی رویای این شب شرجی و غیرقابل تحمل منامه را می دیدیم، قبل از گل اول سردار، ما هزاران بار در رویای خود جشن گل اول را گرفته بودیم، ما که عاشق تیم ملی ایران ( تحت هر شرایطی، با هر شخصی) هستیم.
اینقدر فوتبال دیده ایم که این تخلیه احساسات کوتاه مدت را کمی دیگر به دست فراموشی بسپاریم و بدانیم بازسازی این فوتبال نیمه جان، به نتایجی فراتر از این پیروزی شیرین نیاز دارد. اینقدر غصه این تیم ملی را خورده ایم که بدانیم نه در گذشته کسی منجی بی نقص بوده و نه اصلا قرار است چنین فردی روزی در آسمان فوتبال ایران رویت شود.
حالا که پیروز شده ایم، مرور می کنیم که در این سه دهه چه شب های تلخی را در منامه تجربه کرده ایم و امشب حتی یک موقعیت هم به حریف ندادیم. از سر کینه، حسادت و نفرت ورزی ارزش کار بزرگ ستاره های سفیدپوش خود را زیر سوال نبریم. برای لحظاتی چهره خشمگین علی دایی بعد از رد شدن ضربه اش از کنار دیرک بحرین در مقدماتی 2002 را مرور کنیم، آن تشویق های اعصاب خردکن مدافع بحرین بعد از اخراج علی نیکی.
همین که خشم این کفر چند دهه ای خالی شد، همین مصاحبه سردار، همین پاسخ جانانه اسکوچیچ در نشست خبری، چقدر دلمان تنگ شده بود برای این تیم ملی. دشوار نیست، با هم کابوس تلخ ویلموتس را فراموش می کنیم و به عیش تماشایی ستاره هایی می نشینیم که برای باز پس گرفتن غرور ما بسیج شده اند.
اصلا از همین حالا می نشینیم و تا صبح خلاصه بازی را تماشا می کنیم تا هر بار با یک و دوهای سردار- طارمی قند توی دلمان آب شود. همش که نمی شود خلاصه ایران- پرتغال دید و دعا کرد این بار تک به تک مهدی طارمی تبدیل به گل بشود، این فوتبال شب های شیرین زیادی به ما بدهکار است.
خیلی کیف داد، به اندازه سکوت تیمی که هنوز بازی نکرده، ناجوانمردانه در یک سال اخیر انتقاد شنید و دم نزد. پس همین یک 24 ساعت؛ من و تو حق داریم، در شب این جنبش، نبض آدم باشیم.
به اندازه بوسه ای که سردار ورای هر نامی و رنگی به لوگوی تیم ملی بعد از گل اول زد، به لحظه ای که یک ایران بعد از قطعی شدن برتری پرگل، مقتدرانه و بزرگ از شدت خوشحالی به سمت هوا پرواز کرد و شاید امشب برای اولین بار قدر این گروه دوست داشتنی و متعصب را دانست. برای خوشحالی 24 ساعت هم فرصت نداریم؛ پس لذت این برتری بزرگ (برای اولین بار در تاریخ در خاک بحرین)، نوش جان "همه".
آریا فاطمی مقدم
پاسخ ها