علی علیپور در مصاحبه با یکی از روزنامههای ورزشی از اینکه در سالهای اخیر به خوبی توسط مربیان تیم ملی مورد توجه قرار نگرفته گلایه کرده است.
به گزارش ورزش علیپور که نتوانست در اولین فصل حضورش در لیگ پرتغال آمار گلزنی درخوری از خود به جا بگذارد در لیست اخیر دراگان اسکوچیچ نیز جا نگرفت تا همچنان تعداد بازیهای ملیاش در عدد سه باقی بماند. عملکرد این فصل علیپور در ماریتیمو آنچنان چشمگیر نبوده که سرمربی تیم ملی برای عدم دعوت از او، مورد مواخذه و سوال قرار گیرد. آمار گلزنی طارمی و آزمون در تیمهای خود چنان خیرهکننده بوده است که کسی چندان نگران خط حمله تیم ملی باشد. اما شاید توقع علیپور این بوده تا حداقل در جمع ۲۷ بازیکن لیست نهایی اسکوچیچ جا داشته باشد.
علیپور خصوصیاتی دارد که در مهاجمان دیگر تیم ملی کمتر دیده میشود. به عبارتی شاید او به خوبی رقبایی چون آزمون و طارمی نباشد اما حسن او این است که نسبت به آنها قابلیت ایفا کردن نقشهای متنوعتری را در قالب تاکتیک تیمی دارد. او یک مهاجم دو پای کامل است. پای راست و چپ او به یک اندازه کارایی دارند. مهاجمی زهردار است که با توان بالایش در دویدن مدافعان حریف را به شدت آزار میدهد. ابایی از شرکت در درگیریهای فیزیکی با مدافعان ندارد.
سرعتش قابل توجه است، در پرسینگ از جلو هوش بالایی دارد، خوب سر میزند و فضاشناس خوبی نیز است و تکنیکش هم از متوسط تکنیک مهاجمان ایرانی بالاتر است، ضمن اینکه قابلیت دویدن بیشتری نسبت به آنها دارد که اگر این قابلیتها توسط یک مربی باهوش به خوبی به کار گرفته شود میتوان از او یک مهاجم کامل ساخت.
با این حال مهاجمی با چنین قابلیتهایی از ابتدا زیر سایه مهدی طارمی قرار داشت. در حالی که او به نوعی با دوندگی و درگیر شدن با مدافعان فضاهای خوبی برای طارمی خلق میکرد، اما در واقع این ذهنیت را بوجود آورد که تا وقتی که طارمی هست ، او باید برای طارمی و برای گلزدن او بجنگد. مشکل اصلی علیپور شاید همین باشد که حتی زمانی که ستاره و گلزن اول پرسپولیس بود با طارمی مقایسه میشد. در حالی که عملکرد او از نظر آماری در پرسپولیس بهتر از طارمی بوده اما چون طارمی زودتر از او به تیم ملی رسید و از آنجا که در سایه طارمی خود را مطرح کرد، آن نگاههای ستایشآمیزی که نصیب طارمی میشد نصیب او نشد.
زمانی که او و طارمی همزمان در خط حمله پرسپولیس بازی میکردند، زوج او در خط حمله مهاجم اولی بود که اکثر توپها به او ختم میشد و حتی خود علیپور در تاکتیک تیمی برانکو بیشتر مامور فضاسازی برای طارمی از طریق دوندگی بیشتر و نزدیک شدن به مدافعان و تحت فشار قرار دادن آنها بود تا گلزنی. این خود عاملی شد تا همواره طارمی به عنوان مهاجم اول و امید اول گلزنی پرسپولیس معرفی شود و علیپور مهاجم سایهای که توان گلزنیاش کمتر از طارمی است.
حتی با رفتن طارمی از پرسپولیس و علیرغم درخشش فوقالعاده علیپور به عنوان مهاجم اول، باز او از زیر سایه نام طارمی خارج نشد. چرا که همان زمان طارمی با اقبال و توجهی که کارلوس کیروش به او نشان داده بود در ترکیب اصلی تیم ملی تثبیت شده بود. انگار که مقایسه علیپور با طارمی تبدیل به بخشی از سرنوشت حرفهای او شده بود.برای همین هم وقتی که با فشار هواداران پرسپولیس و به واسطه آقای گلی در لیگ بلاخره توسط کیروش به تیم ملی دعوت شد کمتر کسی احتمال راه یافتن او حتی به جمع لیست نهایی این مربی در جام جهانی را میداد.
رفتن علیپور به لیگ پرتغال و به همان لیگی که طارمی در آن برای خود نامی دست و پا کرده بود نیز به ادامهدار شدن این سرنوشت حرفهای و مقایسه شدن با طارمی کمک کرد تا همچنان سایه طارمی بالای سر علیپور حاضر باشد. سایهای که اجازه نداده در طی سالهای اخیر عملکرد علیپور و تواناییهایش بهتر و منصفانهتر دیده شود. شاید اگر او لیگی دیگر غیر از پرتغال را برای بازی در اروپا انتخاب میکرد راحتتر هم به تیم ملی دعوت میشد. چرا که در ماریتیمو نیز همانند پرسپولیس عملکرد او با طارمی مقایسه میشود.
وقتی طارمی میتواند در لیگ پرتغال بدرخشد به معنای این است که اگر توی علیپور در آنجا فراتر از طارمی نروی دیگر کسی جدی به عملکردت نگاه نمیکند. چه بسا علیپور اگر میتوانست تعداد بازیهایش در ماریتیمو را بیشتر کند و گلهای بیشتری هم به ثمر میرساند باز به تیم ملی دعوت نمیشد یا اگر هم دعوت میشد شانس زیادی برای رسیدن به لیست ۱۸ نفره یا ترکیب اصلی نداشت.
علیپور اعتقاد دارد از سوی مربیان تیم ملی زیاد و منصفانه، دیده نشده است. اما شاید خود او هم ندادند که او تاوان مهاجم دوم بودن پرسپولیس در زمان حضور طارمی را میدهد. انگار تا وقتی که طارمی هست علیپور ستاره نمیشود. برای همین راه حل را در این یافته بود که لژیونر شود تا شاید درهای تیم ملی هم به رویش باز شود. اتفاقی که تا کنون چندان به نفع او نشده.
با این حال او خوب میداند که مزیت او نسبت به رقبای فعلیاش در تیم ملی سن کمتر و فرصت بیشتری است که او برای اثبات خود در فوتبال اروپا دارد. درست است که او نتوانست همانند طارمی در اولین فصل حضورش در اروپا بدرخشد اما یک فصل هم زمان کافی برای ارزیابی عملکرد او و پیشبینی آیندهای که در آنجا در انتظارش است نیست. او خوب میداند که برای تحمیل خود به تیم ملی کاری سختتر از مهاجمان فعلی تیم ملی دارد. آنقدر که کار کاوه رضایی یا کریم انصاریفرد برای دعوت شدن به تیم ملی راحت است برای علیپور نیست و او باید این واقعیت را بپذیرد.
پس آنچه لازم دارد انجام دادن کاری بزرگ است، از زیر سایه بیرون آمدن و تبدیل شدن به ستاره است. باید خود را برای گلزنیهای بیشتر و درخشش در بازیهای بزرگ باشگاهی تیمش آماده کند. او فرصت این را دارد که بلاخره طارمی را بگیرد و از زیر فشار مقایسه با او خارج شود. به شرطی که کمی هم اطوارستاره بودن را به شخصیت حرفهای خود اضافه کند و شانس هم با او یار باشد و از فکرش در جریان بازی هم بیشتر استفاده کند و کاری کند که همتیمیاش در ماریتیمو کرده است.
کاری که امیر عابدزاده با ممارست به سرانجام رسانده و از زیر سایه نام پدر بیرون آمده و شخصیت حرفهای مستقل خود را ساخته. علیپور باید برای تحمیل خود به تیم ملی «ستاره» شود. ستاره ای فراتر از همه ستارگانی که او این روزها باید به تماشای بازیهایشان در تیم ملی بنشیند.
حجت شفیعی
پاسخ ها