شاید اگر فرد دیگری جز برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی بود، اسم فرهاد مجیدی هم در بین بازیکنان شرکت کننده در جام جهانی 2006 به چشم میخورد.
به گزارش ورزش رسول خطیبی، یحیی گلمحمدی و فرهاد مجیدی سه مربی موفق تیمهای ایرانی در لیگ قهرمانان آسیا هستند که به همراه تیمشان به دور دوم رقابتها صعود کردهاند؛ این سه البته میتوانستند جواد نکونام را هم در کنار خود داشته باشند اما سرمربی فولاد به اندازه کافی خوشاقبال نبود و تیمش در یکی از دشوارترین گروههای این تورنمنت از دور رقابتها کنار رفت.
با صعود تراکتور، استقلال و پرسپولیس مربیان این سه تیم حالا در مسیری گام بر میدارند که شاید منجر به کسب بزرگترین افتخار دوران زندگیشان بشود؛ هر سه آنها بازیکنان ممتاز و تاثیرگذار در دوران باشگاهی بودند و سابقه بسته بازوبند کاپیتانی تیم تحتنظرشان را دارند.
از بین این سه البته یحیی گلمحمدی در عرصه فوتبال ایران چهره نامدارتری است و جزو بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ملی به شمار میآید؛ گلمحمدی که کشفش در فوتبال ایران به دهه 1370 بر میگردد بعد از تجربه یک بیماری و بروز مسائلی در باشگاه پرسپولیس، به فولاد رفت و زیرنظر وینگو بگوویچ سرمربی کروات فولاد دوباره در فوتبال ایران چهره شد و در همان روزها بود که توسط میرسلاو بلاژویچ به تیم ملی بازگشت تا همه با بازگشت مجدد یک مدافع باکلاس و مطمئن آشنا بشوند.
گلمحمدی بعد از رقابتهای جام ملتهای آسیا لبنان 2000 تا پایان رقابتهای جام جهانی 2006 در تیم ملی بود و از چهرههای مهم تیم برانکو به حساب میآمد؛ او در این دوران به عنوان کاپیتان فاتح بازیهای آسیایی بوسان شد و در جام ملتهای آسیا نیز کاپ سومی را بالای سر برد و در شرایطی که از فهرست نفرات حاضر در جام جهانی 2006 خط خورده بود، با مصدومیت ستار زارع دوباره به لیست برگشت و در بازی با مکزیک تنها گل تیم ملی را به ثمر رساند. او با این تورنمنت با مصدومیت در دیدار با پرتغال وداع کرد.
رسول خطیبی شاید بشود درباره او با قاطعیت بتوان گفت که به اندازه کیفیتاش در فوتبال ایران قدر ندیده؛ او که در تیمهای پاس و سپاهان در فوتبال ایران درخشیده، سابقه حضور در استقلال و تراکتور را هم دارد و همچنین در دوره حضور مهدویکیا، خطیبی به تیم هامبورگ ترانسفر شده است. او همچنین در فوتبال امارات سابقه بسیار خوبی دارد و فوتبالدوستان اماراتی هنوز هم روزهای درخشش او را به یاد میآورند.
رسول خطیبی در تیم ملی در جام جهانی 2006 به مرور جزو نفرات برانکو قرار گرفت و اگر در بازی پرتغال کمی خوشاقبال میبود میتوانست دروازه حریف نامدار ایران را باز کند؛ او بعد از جام جهانی 2006 نیز در تیم ملی حضور داشت و در جام ملتهای آسیا 2007 نیز به میدان رفت که با بدشانسی آخرین پنالتی ایران مقابل کره را از دست داد.
طرح از: سبحان ضرغامی
اما برسیم به فرهاد مجیدی که با وجود استعداد فوقالعاده کمتر به او فرصت بازی در تیم ملی رسیده؛ او که خیلی زود و در دوران محمد مایلیکهن و در سن 18 سالگی به تیم ملی دعوت شد، با تغییراتی که در روی نیمکت تیم ملی رخ داد، جایگاه خود را به مرور در تیم ملی از دست داد و با ورود مربیان خارجی کمتر مورد توجه قرار گرفت.
فرهاد در آن سالها شاید تنها در یک بازی ایران در ورزشگاه آزادی با هدایت همایون شاهرخی در تیم ملی حاضر شد و به صورت فیکس به میدان رفته و در اغلب اوقات زیرسایه مهاجمانی مثل علی دایی و وحید هاشمیان بوده است؛ با اینحال او با درخشش در عرصه باشگاهی چیزهایی را به دست آورد که کمتر کسی در فوتبال ایران به آن دست پیدا میکند. مجیدی در دوره افشین قطبی هم یک نوبت به تیم ملی دعوت شد اما در جام ملتهای آسیا 2011 حضور نیافت، در حالیکه در اوج دوران فوتبال خود بود.
این سه چهره فوتبال ایران بعد از دوران بازیگری مربیگری را آغاز کردند. یحیی گلمحمدی از سرمربی موقت در صبای قم و دستیاری علی دایی و دوباره بازگشت به صبا و بعد حضور در پرسپولیس و موفقیت در تیمهایی مثل نفت و ذوبآهن و حضور مجدد در پرسپولیس؛ رسول خطیبی با شروعی قوی در گسترش فولاد و سپس صعود به لیگ برتر با سه تیم مختلف و حالا هدایت تراکتور تبریز و البته فرهاد مجیدی نیز عجیبتر از بقیه با سه بار حضور در استقلال به عنوان سرمربی که حالا با صعود به دور حذفی لیگ قهرمانان توأم شده است.
آنها با لیاقت فنی که از خود نشان دادهاند، پرچمداران فوتبال ایران تلقی میشوند؛ مربیان جوان و باتجربهای که با درایت خود جا را برای سرمربیان خارجی که احتمالا حضورشان در فصل بعد در لیگ ایران آزاد میشود، تنگ خواهند کرد. مربیانی که شاید یکی از آنها بتواند قهرمانی در آسیا را در رده باشگاهی برای فوتبال ایران به ارمغان بیاورد، چرا که نه.
پاسخ ها