راه سئول جنوبی همچنان از دولت پنهان سئول شمالی می گذرد؛ بیانیه تند آجورلو علیه وزارت ورزش و دولت دوازدهم؛ مصطفی آجرلو با انتشار بیانیه ای سه بندی از نحوه برگزاری انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال انتقاد کرده و رویکرد دولت به فوتبال را مسبب اصلی مشکلات موجود می داند.
به گزارش ورزش، مصطفى آجورلو یکى از نامزدهاى ریاست فدراسیون فوتبال که با 18 رای به همراه علی کریمی، در پایان دور دوم از انتخابات کنار رفت، بیانیه اى در خصوص انتخابات فدراسیون منتشر کرده و عملکرد وزارت ورزش را یکى از عوامل اصلى مشکلات فوتبال ایران در سال هاى گذشته دانسته است.
نگاه سیاسیون به مدیریت ورزش از جنس "زاپاس" است
از دولتی که تورم در آن به 50 درصد می رسد، چرا باید توقع داشت ورزش را درست اداره کند؟
ورزش و فوتبال ورشکسته جدا از سایر بخش های زیر نظر دولت نیست
مدیران و سیاسیون دولتی در پی تایید صلاحیت گرفتن برای یک نامزد و مهندسی مجمع بودند
راه سئول جنوبی همچنان از دولت پنهان سئول شمالی می گذرد
دوستانی که در این 8 سال ورزش کشور را آباد کردند آخرین تیر خود را به سوی فوتبال انداختند
قبل از برگزاری مجمع به یکى از مسئولان فدراسیون تذکر دادم چرا این گونه صریح از یک نامزد حمایت می کنید
دولت های احمدی نژاد و روحانی توپ فوتبال را در زمین سیاست حفظ کردند
این بیانیه به شرح زیر مطرح شده است:
« گمان من این بود که پس از 4 دهه حضور در عرصه های مختلف ورزشی قادر خواهم بود با استفاده از این تجارب و جذب ایده های نو و جدید و مشورت و کمک اهالی فوتبال و اقتصاد، به سمت فوتبالی قدرتمند و ثروتمند و مستقل حرکت کنیم. گرچه برای چنین مدیریت و مسئولیتی خالی از عیب و نقص نبوده و نیستم اما مشورت و یاری جامعه فوتبال و تجربه 40 ساله، به من این اطمینان را داد که می توان برای رسیدن به این هدف تلاش کرد. این گونه بود که عزم ورود به این عرصه را کردم و در طول مسیر با وجود موانع بسیار، کمترین تردیدی به خود راه ندادم چرا که احساس کردم با سکوت خود و یا خالی کردن میدان، تبدیل به بخشی از وضع موجود خواهم شد. از این جنبه حضور در انتخابات را ورای نتیجه ، موجب افتخار و جزو توفیقات خود می دانم. پس از گذشت حدود دو هفته از این انتخابات و فروکش کردن هیجان ها شاید زمان مناسبی باشد تا نگرانی های خود از روند برگزاری و نتایج آن را برای آینده فوتبال کشور ابراز کنم و عافیت طلبانه چشم بر انحراف ها و اشتباه ها نبندم. بیان این نکات را جزوی از روند تحول خواهی در فوتبال می دانم و بر همین اساس به بیان آنها می پردازم.
1- بزرگ ترین دشمن فوتبال مستقل ، قدرتمند و ثروتمند کسانی هستند که استقلال فوتبال، آنها را از وادی تصمیم گیری و تصمیم سازی برای این ورزش خارج می کند. سیاسیونی که با نگاه قیم مابانه خود، ورزشی ها را فاقد درک و نگاه و بینش می دانند و با موضعی متکبرانه برای ورزش تصمیم
می گیرند. در این مسیر البته عناصری از جامعه ورزش هم همراه این افراد می شوند و جاده را برای وابسته شدن ورزش باز می کنند. این نوع نگاه ابزاری به ورزش نه فقط مختص یک دولت که در
دولت های مختلف مشاهده شده است. نگاه سیاسیون به مدیریت ورزش از جنس "زاپاس" است که اگر این گونه نبود دوستان ما بعد از میسر نشدن حضور در برخی سمت ها به ناچار وارد ورزش نمی شدند یا اینکه سازمان ورزش را برای فردی نگاه نمی داشتند که پس از ناکامی در رسیدن به شهرداری تهران، راهی خیابان سئول شود. داستان دولت آقای روحانی هم جدا از دولت های گذشته نیست و البته داستان ورزش کشور هم جدا از عملکرد دولت نیست.
از دولتی که تورم در آن به نزدیک 50 درصد می رسد و ارزش پول ملی این گونه نزول می کند، چرا باید توقع داشت که ورزش را خوب و درست اداره کند؟ عملکرد آقای سلطانی فر در وزارت ورزش عیان تر از سایر بخش ها پیش روی مردم است و حداقل نحوه اداره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس در چند سال گذشته نشان از نگاه اشتباه این وزارتخانه به فوتبال دارد. ورزش و فوتبال ورشکسته امروز جدا از سایر بخش های زیر نظر دولت نیست. دولتی که ظرفیت ها و نیروهای خلاق و منابع مختلف مادی و معنوی کشور را معطل نگاه می دارد در ورزش و فوتبال هم با دخالت های بیجای خود فرصت رشد و پیشرفت را می گیرد و تبدیل به مانعی برای توسعه این ورزش می شود. تردیدی نیست که اگر آقای صالحی امیری وزیر ارشاد می ماند، عزم ورزش نمی کرد و اگر وحدت و انسجام در جامعه ورزش وجود داشت، جناب رییس جمهور این گونه به ورزش نگاه نمی کردند که افراد مانده از بخش های دیگر را روانه این عرصه کنند. یک فرد چگونه می تواند هم برای کتابخانه ملی هم وزارت ارشاد هم وزارت ورزش و کمیته المپیک همزمان صلاحیت داشته باشد؟ پاسخ جناب روحانی به این سوال گره از سوالات بزرگ تر هم می گشاید.
تلاش ما این بود هم در تدوین و هم ارائه ایده ها در حدود یک سال گذشته مسئولانه برخورد کنیم تا زمینه تحول و توسعه فوتبال کشور ایجاد شود. اما گویا قدرت تحول خواهی از نگاه فرسوده سیاسیون و مدافعان وضع موجود فوتبال کوچک تر بود تا مسببان وضع موجود همچنان کرسی های خود را در فوتبال کشور حفظ کنند. در حالی که بنده و همکارانم در سفر به استان های مختلف و جلسات متفاوت به دنبال تبیین برنامه ها و ایده های خود بودیم، مدیران دولتی و سیاسیون نزدیک به دولت در پی تایید صلاحیت گرفتن برای فلان نامزد و مهندسی مجمع برای افراد نزدیک به خود بودند؛ انگار راه سئول جنوبی همچنان از دولت پنهان سئول شمالی می گذرد.
نتیجه این رویکرد و نگاه دولتی ، وضعیت امروز وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال است. نمادی از ناکارآمدی دولت که بخش های مختلف کشور را فرا گرفته و پدیدآورندگانش به جای پاسخ به افکار عمومی، طلبکارانه به دنبال توسعه قدرت خود هستند. وزارت خانه ای که اثرات منفی اش بر ورزش تا سالها باقی خواهد ماند و آواربرداری از آن به این زودی ها میسر نخواهد شد.
مانند دیگر بخش های دولت که تصویر کردن وضعیت اش خود شرحی مفصل می طلبد. دوستانی که به خوبی در این 8 سال ورزش کشور را آباد کردند اکنون آخرین تیر خود را به سوی فوتبال انداختند تا آن را هم مانند سایر بخش های تحت نظر دولت آباد کنند. بی تردید عقب ماندگی فوتبال بخشی از نقشه وابسته ماندن فوتبال به سیاسیون و بانیان دلار 30 هزار تومانی است.
٢- در میزگرد شبکه سوم ، نسبت به دخالت دولت در انتخابات فدراسیون هشدار دادم و در جلسه اتحادیه فوتبال – چه قدر خوب می شد که اتحادیه فوتبال به عنوان یک نهاد مدنی که بنده به عنوان تنها نامزد به تشریح برنامه ام در آنجا پرداختم و سابقه حضور طولانی در این نهاد را داشتم، رای و نظر خود را اعلام می کرد تا شفافیت از این نهاد آغاز می شد- هم به صورت صریح تر نگرانی خود را ابراز کردم.
در روزهای منتهی به انتخابات هم از منابع مختلف نشانه هایی را مشاهده کردم که نمونه های آن را نزد خود به امانت نگاه می دارم. به این دخالت ها باید توصیه یکی از مسئولان فدراسیون فوتبال و برگزاری انتخابات را هم اضافه کرد که به قصد بقای خود به مهندسان انتخابات اضافه شد و به صورت صریح از یک نامزد انتخاباتی حمایت کرد و به صورت خودجوش بعد از انتخابات در سمتی که برای نامزدی در آن ردصلاحیت شده بود، ابقا شد. صبح قبل از برگزاری مجمع به صورت خصوصی به ایشان متذکر شدم که چرا این گونه صریح از یک نامزد حمایت می کنید و این جانبداری منافی مسئولیت شما در برگزاری آزاد انتخابات است.
در چنین شرایطی و در حالی که در بامداد دهم اسفند نشانه های طراحی و مهندسی انتخابات بر من روشن شده بود و برخی از دوستانم پیشنهاد انصراف پیش رویم گذاشتند، به احترام افرادی که دل در گروی فوتبال قدرتمند و مستقل و ثروتمند و تغییر و اصلاح داشتند در عرصه ماندم تا نحوه طراحی دشمنان استقلال فوتبال روشن شود و فراتر از نتیجه، سهمی درعیان شدن نقشه های مدافعان وضع موجود داشته باشم. مسببان وضع موجود فوتبال کشور تمام تلاش خود را کردند که کار از دست شان خارج نشود و بتوانند با جمع دوستان خود سهم شان را در اداره فوتبال کشور حفظ کنند.
آنها برای حفظ وضعیت موجود به اندازه کافی حامی و همراه داشتند و با استفاده از حامیان و مدافعان وضع موجود و سود بردن از مهندسی سیاسیون بقای خود را دوام بخشیدند. افرادی که می دانستند هرگونه تغییری به نفع فوتبال به ضرر آنها تمام می شود و به دوران مدیریت ناخوشایند آنها پایان می دهد. در نهایت اما متاسفانه این جماعت قلیل بر اکثریت خواهان تغییر پیروز شدند تا فوتبال همچنان دست نشانده سیاسیون بماند. فوتبال متاسفانه همچنان گروگان مسببان وضع موجود باقی ماند و این گروه اقلیت اجازه ندادند افرادی خارج از حلقه "خودی ها" وارد زمین بازی آنها شوند. بنده تمام توانم را به کار بردم که این حلقه بسته شکسته شود اما "ترس از تغییر" بر "میل به تغییر" غلبه کرد. من برای مسببان وضع موجود و همچنین سیاسیون انحصارطلب "غیرخودی" بودم.
3- خداوند متعال شاهد است که جز تغییر وضع موجود، هدف و قصدی نداشتم و اراده ام این بود که در صورت پیروزی در انتخابات روند اصلاح وضعیت فوتبال را با یاری اهالی فوتبال و اقتصاد و رسانه آغاز کنیم. خواست تغییر در مقابل اراده حفظ وضع موجود و نفوذ و قدرت سیاسیون کامیاب نشد اما تردیدی نیست که این مبارزه ادامه دارد. بنده در طول 16 سال گذشته با وجود تمام قصورها و معایب سعی کردم برای رسیدن به این هدف تلاش کنم و شاهد این تلاش، هزینه دادن در دولت های احمدی نژاد و روحانی بود که هر یک به گونه ای توپ فوتبال را در زمین سیاست حفظ کردند. برای رسیدن به این هدف ابایی از هزینه دادن ندارم تا شاید با انسجام جامعه فوتبال، دوران سیاسیون و مدافعان وضع اسفبار موجود تمام شود.
با وجود معایب و نقصان ها اما شاید اگر یک حسن داشته باشم، سلطه ناپذیر بودن در مقابل حرف و سخن زور است و از همین رو سعی کردم که برای این مشی و مرام هزینه دهم. به لطف خداوند آن میزان شجاعت و جسارت را دارم که در مقابل سیاسیون ضد ورزش بایستم و درباره عملکردشان روشنگری نمایم. چه زمان دولت گذشته باشد چه دولت حال. به همین دلیل این ایده که جمعی از جامعه فوتبال و رسانه و اقتصاد با شکل دادن به یک نهاد مدنی فعالیت های فدراسیون فوتبال را با اولویت شفافیت و کارآمدی و تحول رصد کنند و برای بهبود اوضاع ایده های سازنده مطرح شود را دنبال خواهیم کرد تا روند تحول خواهی منحصر به ایام انتخابات نشود و رواج و بسط گفتمان پیشرفت و توسعه فوتبال زمینه ای برای اصلاحات اساسی در فوتبال کشور را فراهم آورد. به امید خداوند در سال 1400 درباره جزییات این نهاد مدنی سخن خواهیم گفت.
در پایان از تمام افرادی که با نیت تغییر به میدان آمدند و با این نیت رای خود را به صندوق انداختند و یا با بیان و نظر خود از خواست تحول و تغییر فوتبال حمایت کردند، تشکر می کنم و امیدوارم روزی فرا برسد که اکثریت خواهان تحول بر اقلیت محافظه کار غلبه کنند. روزی که سیاسیون به خانه خود برگردند و دست از سر ورزش بردارند. روزی که ورزش کلوپ تفریحی آنها نباشد. روزی که فوتبال گروگان اقلیت ضد تغییر نباشد و از سلطه آنان خارج شود. آن روز فرا می رسد.
و ما توفیقی الا بالله، علیه توکلت و الیه انیب
مصطفی آجورلو
بیست و سوم اسفند 1399
پاسخ ها