به گفته این کارشناسان، اگر مهاجرت در ابعاد کمتری انجام میشد و اوضاع کشور هم مناسب بود، میتوانست سودمند هم باشد اما الان خطرناک است.
پدیده مهاجرت معضل بزرگ گریبانگیر این روزهای جامعه است. طبق آمار رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۱، ایران در بین ۲۳۲ کشور، ۵۴امین کشور مهاجر فرست دنیا به شمار میرود. آنچه که باعث میشود، افراد زندگی مملو از حس غربت و دوری را به ماندن در جایی که به آن تعلق خاطر دارند، ترجیح دهند قطعا چیز پیش پا افتادهای نیست و ممکن است مدتهای طولانی ذهن افراد را به خود مشغول کرده باشد. امروزه در کشور ما نیز بحث انواع و اقسام مهاجرت بیش از همیشه مطرح میشود. مهاجرت نیروهای کار به ویژه در اکوسیستم فناوری از مصداقهای بارز این اتفاق است. چه تیمهایی که که در بدو فعالیت خود به دلیل مشکلات فراوان مهاجرت کردهاند و چه استارتاپهایی که بعد از چند سال فعالیت متمادی ناگزیر به ترک وطن شدند. البته این مهاجرتها طی یکسال و نیم گذشته و با وخیم شدن اوضاع اینترنت شدت بیشتری پیدا کردند. برای مثال در همان ماههای ابتدایی اعمال فیلترینگ دیجیکالا اعلام کرد که ۲۵ درصد از نیروهایش مهاجرت کردهاند. چنین عددی برای کسبوکار بزرگی برای دیجیکالا آمار قابل توجهی است.
«ناصر غانمزاده»، کارآفرین و سرمایهگذار با اشاره به اینکه در حال حاضر همه تیمهایی که میتوان از آنها به عنوان استارتاپ یاد کرد، در فکر مهاجرت هستند، به دیجیاتو گفت: «یکی از انواع تیمهای مهاجر، تیمهایی هستند که کسبوکارشان در حد ایده است. این افراد با توجه به وضعیت سایر تیمها معمولا ترجیحشان این است که کلا کسبوکارشان را در ایران بنا نکنند. در شرایط کنونی تنها تیمهایی که خیلی بزرگ شدهاند و یا کسبوکارهایی که ایران برایشان مزیت رقابتی محسوب میشود، قصد ماندن دارند. برای مثال برای استارتاپی مثل تپسی، مهاجرت ارزشی ندارد. در غیر اینصورت، سایر تیمها بازار ایران را نامناسب دیده و سعی دارند کسبوکارشان را در جای دیگری بنا کنند. فرقی هم نمیکند در کدام حوزهها فعال باشند.»
«حامد بیدی»، مدیرعامل کارزار نیز درباره مهاجرت تیمهای استارتاپی به دیجیاتو گفت: «مهاجرت استارتاپهایی که محصولشان suffer as a service است، سادهتر است؛ چراکه هزینههای لجستیک نداشته و سادهتر میتوانند اسکیل کنند. برای مثال استارتاپ «فرمالو»، توانست از کشورهای خارجی جذب سرمایه کرده و مهاجرت کند.»
او همچنین ادامه داد: «از طرفی بخشی از این استارتاپها بیشتر با هدف اینکه بتوانند در انکوباتورها و شتابدهندهها مستقر شوند، مهاجرت میکنند. این استارتاپها معمولا تیمهای کوچکتری هستند که بیشتر در حد ایدهاند. در این موارد معمولا هدف این افراد بیشتر مهاجرت است تا خود استارتاپ و کسبوکار.»
به گفته غانمزاده، تیمها معمولا به دو صورت مهاجرت میکنند. دسته اول تیمهایی هستند که ویزای شهروندی، گرینکارت و امثالهم داشته باشند. دسته دوم نیز تیمهایی هستند که به واسطه کارشان موفق به دریافت استارتاپویزا میشوند که این نوع مهاجرت، بیشترین نوع مهاجرت است.
او درباره کشورهایی که بیشترین میزان استقبال را از تیمهای مهاجر دارند، توصیح داد: «در حال حاضر معروفترین این کشورها که پذیرای ایرانیان هستند، کانادا، استونی، اتریش، هلند، پرتغال و فرانسه هستند.»
مدیرعامل کارزار نیز در این باره با غانمزاده هم نظر است. او نیز اشاره کرد که کشورهای مقصد تیمهای استارتاپی پرتغال، کانادا و چنین کشورهایی است که امکانات مناسبی را برای بنیانگذاران، خانوادهها و بخشی از تیمشان فراهم میکنند. او همچنین توضیح داد: «در مدل دیگر مهاجرت نیز تیمهای بالغ قرار دارند که محصولات خود را بینالمللیسازی کرده و مهاجرت میکنند. علاوه بر پرتغال و کانادا، کشور استونی نیز به دلیل داشتن دولت الکترونیک قوی امکانات خوبی را برای ثبت شرکت در اختیار کسبوکارها میگذارد. با این روش افراد به راحتی میتوانند پس از ثبت شرکت در این کشور، کسبوکار خود را در سایر کشورهای اروپایی گسترش دهند.»
به گفته بیدی در این بین سیل مهاجرتی متخصصان نیز به کشورهای همسایه مانند ترکیه وجود دارد. ترکیه معمولا برای مهاجران به عنوان مقصد موقت تلقی میشود تا افراد بتوانند در آنجا شخصیت حقوقی خود را گسترش دهند. بیشتر فریلنسرها از با استقرار در این کشور و ایجاد حساب بینالمللی با سایر کشورها کار میکنند. عمارات نیز به گونه دیگری میزبان شرکتهای ایرانی است که خیلیها ترجیح میدهند در آن کار کنند.
او همچنین توضیح داد که در بخشی که افراد متخصص مهاجر، برنامهنویسها بیشتر مهاجرت میکنند. این افراد به راحتی میتوانند پیشنهادات کاری بهتری را از کشورهای مختلف گرفته و مهاجرت کنند. اگرچه سایر متخصصها نیز پیشنهادات خوبی دارند. به صورت کلی کلیدیترین نیروهای تولید نرمافزار در ایران یا در حال مهاجرت و یا در فکر مهاجرت هستند.
بیدی همچنین مهاجرت موقت را معضل دیگری دانست و گفت: «بسیاری از کارآفرینانی که امکان مهاجرت دائمی را ندارند، شروع به ایجاد یک نسخه بینالمللی از محصولات خود کردهاند تا شانس خود را برای فعالیت در خارج از مرزهای کشور امتحان کنند.»
مهاجرت استارتاپها به خارج از کشور دلایل زیادی دارد. بهویژه طی یکسال و نیم گذشته که محدودیتهای اینترنتی تیر خلاص را بر این کسب و کارها زد و اصلیترین عامل حیات آنها را نیز ازشان گرفت. ضمن اینکه به عقیده کارشناسان، محدودیتهای داخلی، سختی راهاندازی کسبوکار، عدم دسترسی به زیرساختها و اینترنت پایدار، عدم امکان توسعه در بازارهای بین المللی و... دیگر مشکلات این حوزه است.
به باور غانمزاده، مهمترین دلیل مهاجرت این تیمها نبود امید است. با اینحال دلایل دیگری نیز مثل بازار بزرگتر کشورهای خارجی، توانایی ساختن آینده بهتر در آن کشورها، اتصال به بازار جهانی، جذب سرمایههای جدی و بینالمللی و ساخت تیمهای جدی و بینالمللی برای مهاجرت استارتاپهای ایرانی به خارج از کشور وجود دارد.
او همچنین توضیح داد: «مهمترین تسهیلاتی که به این تیمها داده میشود، استارتاپویزا و بستری است که برای همه وجود دارد. البته بعضی در مواضع مواقع نیز به آنها از سمت دولتها گرنت (وام بلاعوض برای انجام کارهای پژوهشی و…) تعلق میگیرد. مهمترین موردی که متاسفانه ایران نتوانست برای این تیمها فراهم کند، ایجاد یک بستر آماده و وجود چالشهایی مانند مالیات، بیمه و… است.»
غانمزاده باور دارد حداقل چیزی که یک استارتاپ نیاز دارد، زمین مناسب برای جنگیدن است. اعضای یک تیم نباید با چالشهایی مانند مالیات دست و پنجه نرم کنند؛ بلکه باید انرژی خود را برای رسیدن به هدفشان صرف کنند. وگرنه کشورهای خارج کار عجیب و غریبی برای تیمها انجام نمیدهند.
همچنین به گفته یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش شود، گرنتهای دولتی در کشورهای مختلف از ۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلار هستند. ضمن اینکه حمایتهایی مثل بخشودگی مالیاتی و ... برایشان در نظر گرفته میشود. همچنین برای کسانی که اقامت میگیرند تسهیلات اجتماعی مثل درمان رایگان و تحصیل فرزندان رایگان و ... هم وجود دارد.
بیدی نیز در این باره گفت: «شاید محدودیت مهمترین کلمهای باشد که بشود همه دغدغهها را در آن خلاصه کرد. بخشی از این محدودیتها مربوط به محدودیتهای زیرساختی و اینترنت است. بخشی هم محدودیتهای قانونی است که به عنوان موانع بر سر راه کسبوکارها قرار میگیرد.»
او همچنین اشاره کرد که ما در دهه ۹۰ رشد خوبی را در اکوسیستم استارتاپی داشتیم و بازیگران بخشی خصوصی نیز در حال شکلگیری بودند اما در حال حاضر شاهد این هستیم که بخش عمدهای از بازیگران اکوسیستم استارتاپی از وابستگان بخشهای خصولتی و بنیادهایی هستند که بخش خصوصی محسوب نمیشوند. این باعث شده تا عرصه برای اتفاقاتی مثل جذب سرمایه محدود شود. با این وجود استارتاپها نمیتوانند سرعت رشدی را برای خود متصور شوند.
بیدی همچنین با اشاره به تفاوت فاحش حجم سرمایهگذاری روی تیمها در ایران و سایر کشورها توضیح داد: «در حوزه جذب سرمایه نیز عددها در مقایسه با عددهای بینالمللی بسیار کوچک هستند. برای مثال کل سرمایه جذب شده در حوزه دانشبنیانها ۶۲ میلیون دلار بود. این عدد در مقایسه با عددهای بالای یک میلیارد دلاری که در همان سال در امارات و ترکیه صورت گرفت ویا جذب سرمایه بالای ۱۰۰ میلیارد دلار چین و بالای ۳۰۰ میلیارد دلار آمریکا متوجه میشویم که بازار ایران چقدر نسبت به بازار بینالمللی کوچک است.»
بدون شک خروج افراد خبره از کشور، تبعات و هزینههای سنگینی برای کشور دارد. به گفته غانمزاده، کشور در حال تهی شدن از کارآفرینان است. به تبع این اتفاق نیز فرصتهای شغلی کمتری ایجاد خواهند شد و متخصصان بیشتر نیز مهاجرت میکنند. همچنین در حال حاضر نیروها در همه حوزهها (بازاریابی، محتوا و…) در حال مهاجرت هستند. تمام اینها منجر به خروج ثروت و دانش فنی در کشور میشوند.
بیدی نیز اشاره کرد که مهمترین هزینهای که مهاجرت دارد این است که دانش تجربی که شکل گرفته در حال از بین رفتن است و ما در حوزههای مختلف دچار بحران کبود نیروی سینیور در حوزههای مختلف هستیم. برای مثال نبود نیروی سینیور در حوزه امنیت باعث شده تا حملات سایبری در کشور به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. حتی جونیورها هم با این نوع نگاه که وارد این حوزه میشوند تا بتوانند با سهولت بیشتری مهاجرت کنند. در نتیجه هیچ فعالیت میان مدت و بلند مدتی برای خود تعریف نمیکنند. این اتفاق باعث میشود که اکوسیستم همچنان عقب بماند.
با اینحال غانمزاده عقیده دارد برای پیشگیری از پدیده فرار مغزها خیلی دیر شده و امیدی به به بهبود وضعیت وجود ندارد؛ چراکه دلیل این اتفاق، وضعیت کلان کشور است. ضمن اینکه اوضاع اینترنت، بیمه، مالیات، سختتر شدن وضعیت راهاندازی و اداره کسبوکار نیز در این ماجرا دخیل هستند.
بیدی هم با اشاره به اینکه راه حل کوتاه و مقطعی برای این اتفاق وجود ندارد، توضیح داد: «برای مثال با حل کردن مشکل یک بخش نمیشود چالش مهاجرت را حل کرد. عوامل پیچیده و گستردهای برای مهاجرت وجود دارد.این عوامل باهم هماهنگ هستند. تحریم که اجازه نمیدهد ما به عنوان بخشی از دهکده جهانی فعالیت پویا داشته باشیم. خیلی جای امیدی نیست که ما بتوانیم با حمایتهای بخشی و سیاستهای مقطعی این مشکل را حل کنیم.»
مهاجرت افراد از دیرباز وجود داشته است. در گذشته مهاجرت یکی از ابزارهای انتقال دانش و تجربه بین کشورها بود اما به نظر میرسد این پدیده در ابعاد گستردهتر آوردهای جز آسیب نخواهد داشت.
غانمزاده با اشاره به اینکه مهاجرت کسبوکارها اگر در ابعاد کمتری انجام میشد و اوضاع کشور هم مناسب بود، سودمند بود، توضیح داد: «اما مهاجرت در شرایط کنونی حکم فرار را دارد و لاقل در حال حاضر دلیلی برای برگشت ندارند. در این شرایط نیز مهاجرت چیزی جز ضرر برای کشور ندارد. در این وضع حتی اگر کارآفرین هم برگردد نیروی متخصصی نیست تا با آن کار کند.»
به گفته مدیرعامل کارزار، مهاجرت زمانی میتواند فرصت تلقی شود که باعث گسترش شبکه کارافرینان ایرانی در دنیا و شبکه ارتباطی متخصصان ایرانی در دنیا شود. اما اتفاقی که الان در حال رخ دادن است قطع بودن این شبکه ارتباطی به دلیل نبود زیرساختها و دیگر عوامل است.
پاسخ ها