رباتهای پرستار آینده با ارائهی خدمات و عملکرد بهتر نسبت به والدین انسانی میتوانند به اولویت فرزندان تبدیل شوند و والدین را از حق طبیعی داشتن فرزند محروم کنند.
برخلاف والدین معمولی، والدین ربات هرگز خسته یا دچار حواسپرتی نمیشوند و صبر خود را از دست نمیدهند. بهگفتهی جان سی هاونس، مؤلف اخلاق هوش مصنوعی، رباتها میتوانند روزی حق تربیت فرزند را از والدین بگیرند. داستان سریال تلویزیونی انسانها (Humans که از شبکهی AMC پخش میشود) حول آیندهای احتمالی میچرخد که در آن گروهی از رباتها به نام Synth (سینث) از نظر ظاهر شباهت زیادی به انسان دارند. این رباتها به خودآگاهی میرسند و میخواهند از تحت سلطهی اربابان خود رها شوند.
در فصل اول این سریال کاراکتر نقش اول سینت، آنیتا، بهعنوان پرستار بچه خانهای استخدام میشود. مادر خانواده که با اعتیاد به الکل دستوپنجه نرم میکنند پس از چند شب متوالی دور بودن از خانه، بازمیگردد و میخواهد برای دخترش داستان بخواند؛ اما دختر میگوید: «نه میخواهم آنیتا این کار را برایم انجام دهد.»
هیچ رباتی ارباب نیست. این تنها نگرش یک دختر کوچک است که ربات پرستارش را به مادرش ترجیح میدهد. والدین این دختربچه از یکدیگر جدا شدهاند و ماهیت استرسزای کار مادر (که بر آیندهی انسانها و تأثیر میگذارد) بهمعنی دور بودن او از خانه در اکثر اوقات است. آنیتا در مقایسه با والدین انسانی، همیشه صبور، آمادهبهکار و عاشق دختربچه است. به بیان دیگر آنیتا طوری طراحی شده است که هیچکدام از والدین انسانی نمیتوانند شبیه او باشند.
وقتی بحث واگذاری نقشها به رباتها مطرح میشود، اغلب اوقات به وظیفهی والدین اشارهای نمیشود؛ اما اگر در آینده بازدهی ربات نسبت بیشتر از بازدهی انسان باشد، این احتمال وجود خواهد داشت که اسباببازیهای هوش مصنوعی، دستیارهای شخصی یا رباتهای همراه روزی جایگزین والدین انسانی شوند. مشکل اصلی، عملکرد بهتر پرستارهای رباتیک نسبت به نمونههای انسانی نیست؛ زیرا این مسئله حداقل از بعضی جهات اجتنابناپذیر است. بلکه نکتهی مهم، برخورداری والدین از حق قانونی تربیت فرزند است. به همین دلیل انسانها باید قبل از آنکه فرصت را از دست بدهند، این حق را بگیرند.
امروزه دستگاههای زیادی مخصوص کودکان طراحی شدهاند که میتوانند از پرستارهای انسانی تقلید کنند. این دستگاهها حوزههایی مثل آموزش، وظایف مرتبط با پرستار بچه و آموزش رفتار به کودکان را دربرمیگیرند. هوش مصنوعی در زمینههایی مانند آموزش، وظایف پرستار محور و آموزش آداب معاشرت به کودکان نقش دارد. شاید کمی دور از ذهن برسد که هر محصول یا سرویسی بتواند جایگزین والدین یا پرستارهای انسانی باشد، اما بهطورکلی عملکرد ایمنسازی دستگاههای شبانهروزی خوب است. برای مثال میتوان با دوربینهای متصل به اینترنت اشیاء (IoT)، امنیت بچهها را بررسی کرد، بر نحوهی استفاده از تلفن همراه آنها نظارت کرد یا با برنامههایی مثل FaceTime ارتباط ویدئویی برقرار کرد.
اما استفاده از این واسطهها برای تربیت فرزندان باعث میشود کودکان، آرامش خود را در صفحات نمایش و تراشههای کامپیوتری جستوجو کنند؛ تولید رباتهایی مانند آنیتا میتواند گام منطقی بعدی در این مسیر باشد. با این حال، به اعتقاد اغلب افراد، انسانها از نظر احساسی نسبت به رباتها برتری دارند. رامونا پرینگل، رئیس استودیوی نوآوری خلاق در دانشگاه ریرسون و مؤلف «A برای الگوریتم، B برای کودک» میگوید:
طراحی این دستگاهها، آنها را به گزینههایی جذاب، فریبنده و حتی اعتیادآور تبدیل کرده است که میتواند بهاندازهی روابط انسانی تأثیرگذار باشد و باعث ترشح دوپامین شود. یکی از بهترین تجربههای دیجیتالی تلاش برای تقلید از مغز هنگام در آغوش کشیدن مادر است؛ بنابراین میتوان گفت پرستاری یا تربیت انسانی بهصورت پیشفرض هواداران بیشتری دارد.
بااینکه ممکن است والدین از دستگاهی برای بهبود فرزندداری خود استفاده کنند (برای مثال با ربات Pepper و داستانگویی به بهبود حافظهی خود کمک کنند) اما برقراری ارتباط نزدیک بین کودک و سیستم به اولویت و درک کودکان وابسته است. براساس مقالهی واشنگتنپست با عنوان «وقتی کودک قبل از ماما میگوید الکسا!»:
مخالفین ربات Aristotle (ارسطو) شرکت Mattel معتقدند چنین دستگاهی میتواند به رابطهی والدین و فرزند آسیب بزند زیرا ممکن است کودک دستیار صدا را بهعنوان اولین همبازی یا منبع آرامش خود انتخاب کند.
البته والدین نمیتوانند مشخص کنند چه کسی یا چه چیزی منبع آرامش فرزندشان باشد؛ هر پدر یا مادری که سعی کند پتوی کثیف کودک خود را دور بیندازد، میداند ممکن است کودک حتی به آن شیء کثیف هم وابسته شده باشد. همبازی خرس تدی یا دوست خیالی، برای والدین آشنا است؛ اما وقتی یک مجموعه دستگاه که به شبیهسازی الگوریتمی پرستارهای انسانی میپردازند، با کلاود هماهنگ شوند و با میلیونها کودک در سیستمهای IoT ارتباط برقرار کنند، باید الگوی جدیدی را برای تربیت فرزندان در نظر گرفت. بهگفتهی مارگارت موریس، روانشناسی و مؤلف مقالهای با عنوان «دستیابی به فناوری بهتر برای احیای روابط، سلامت و تمرکز»:
شاید عملکرد فناوری بهتر از بسیاری از والدین باشد اما الگوی پدر و مادری بیشتر به پرورش و رشد فرزندان وابسته است، نه پاسخها و توصیهها. ارتباط انسانی برای رشد ضروری است. روابط قوی افراد با فناوری را میتوان بر روابط انسانی هم اعمال کرد.
براساس روانشناسی مثبت و علوم اعصاب، تربیت انسانی بهمعنی تماس فیزیکی و ارتباط نزدیک کودکان و پرستاران است و درنتیجه ویژگیهایی مثل شناخت و سلامت احساسی را بهبود میدهد. پرستاران انسانی حداقل امروزه از عشق و محبت ذاتی برخوردار هستند. از طرفی پرستار هوش مصنوعی هم از مزایایی مثل انرژی و صبر بیاندازه و دسترسی فراگیر به امکانات تربیت فرزند از طریق ارتباط مستقیم وب برخوردار است؛ بنابراین عملکرد بهتر فناوری نسبت به والدین انسانی و تبدیلشدن آنها به اولویت کودکان چه تأثیری بر آیندهی والدین انسانی خواهد داشت؟
امروزه دستگاهها تقریبا همیشه بر اطلاعات کاربرها نظارت دارند. برای مثال دستیارهای شخصی میتوانند مکالمهها را ضبط کنند یا پوشیدنیها به اطلاعات سلامتی اشخاص دسترسی دارند؛ اما هنوز مشخص نیست که چگونه میتوان از دستگاهها برای ارزیابی و بهبود توانایی و حقوق والدین استفاده کرد.
معمولا آنچه در مورد فرزندداری آموزش نمیدهند، قضاوت شدن والدین به دلیل انتخابهایشان است. معمولا نحوهی تربیت والدین ازجمله روشهای خواباندن، انتخاب مدرسه یا برنامهی غذایی مورد قضاوت قرار میگیرند. صرفنظر از اینکه بحث در مورد روشهای خواب، انتخاب مدرسه یا رژیم کودکان باشد، والدین دیگر میتوانند نحوهی تربیت فرزند شما را قضاوت کنند.
نظارت بیش از حد میتواند منجر به دوری والدین از فرزندان شود
تعداد زیادی از والدین نسل جدید نسبت به قضاوت دیگران در مورد شیوهی تربیت فرزند خود نگران هستند. در آیندهای نزدیک دستگاههای رایانشی میتوانند از وظایف والدین بهویژه وظایف مربوط به مراقبت از فرزند گزارشهای هفتگی تهیه کنند و ریسکهای مرتبط را تشخیص دهند.
این ایده از برخی ابعاد مثبت است. استفاده از اپلیکیشن یا دستگاه نظارت برای افزایش آگاهی و یادآوری وظایف میتواند نقش مثبت والدین را افزایش دهد؛ اما در صورت دسترسی غیرشفاف و بدون اجازهی کسبوکارها و دولتها به این اطلاعات، والدین آینده، تحت سلطه و نظارت استبدادی قرار میگیرند. بهگفتهی کریستینا جی کولکلاف، مدیر کارکنان و پلتفرم، دیجیتالسازی و تجارت اتحادیهی جهانی UNI (سازمانی با بیش از ۲۰ میلیون کارمند):
نظارت الگوریتمی و هوش مصنوعی محور والدین میتواند پرورش فرزندان را از تمام ابعاد ازجمله اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی دشوار کند. در شدیدترین سناریو، الگوی تربیت فرزند از راه دور میتواند والدین را از فرزندانشان دور کند. و در شرایطی که کودک نیازی به والدین ندارد، چه اتفاقی برای حقوق والدین ازجمله زمان بیکاری یا تعطیلات رخ میدهد؟
بخشی از این بیگانگی را میتوان به سریال آینهی سیاه تشبیه کرد. در این سریال روی والدین انسانی نظارت وجود دارد و بر این اساس درجهبندی میشوند. برای مثال فرض کنید والدین میزبان جشن تولدی هستند. کودکان شرکتکننده پس از پایان تولد به میزبان امتیاز میدهند. درست مانند مسافران اوبر که به رانندگان امتیاز میدهند. یا اپلیکیشنی را در نظر بگیرید که در زمینهای بازی به والدین بیتوجه هشدار میدهند. بنابراین وقتی بتوان از خشم اجتماعی برای درجهبندی میزان شرمساری والدین استفاده کرد، آیا این روابط را میتوان در سطح قانونی یا اجتماعی هم اعمال کرد؟ این نوع نظارت امروزه در محیط کار وجود دارد. مقالهی جدید Financial Times با عنوان «جاسوس صفحهی نمایش نشان میدهد کارکنان سزاوار چه هستند» اشاره میکند:
مدت زیادی است که شرکتها به نظارت بر ایمیلها و مرور وب در زمان بیکاری میپردازند اما امروزه گروهی از استارتاپهای کنونی رای بررسی بازدهی کارمند، کل دادههای آنها را بررسی میکنند
شرکتهای دیگر قدم را فراتر از این هم میگذارند. برای مثال شرکت UPS برای افزایش بهرهوری به ردیابی جابهجاییهای رانندگان خود میپردازد. براساس مقالهی NPR: «اگر هر راننده یک دقیقه در زمان صرفهجویی کند، سود سالانهی شرکت ۱۴.۵ میلیون دلار افزایش پیدا میکند.» از طرفی این کار استرس کارکنان را هم افزایش میدهد. یکی از رانندگان UPS در مصاحبهای از احساس خود نسبت به رانندگی در کامیونی پر از حسگر میگوید این نوع نظارت دقیقا حس برادر بزرگتر را به او القا میکند؛ زیرا این حسگرها تمام حرکات و جابهجاییهای او را ضبط میکنند.
وقتی بحث فناوری برای ارائهی خدمات پرستاری مطرح میشود، این ذهنیت برای والدین به وجود میآید که اگر بهرهوری آنها منطبق با هنجارهای آرمانشهر فناوری نباشد یا قادر به ارائهی خدماتی که دستگاههای پرستاری ارائه میکنند نباشند، چه اتفاقی خواهد افتاد. چه کسی تصمیم میگیرد آنها را اخراج کند؟
بسیاری از افراد، لذت و هدف ارزشمند پرورش کودک را پررنگتر از استرس و زحمت آن میدانند. بااینکه کمک فناوری به والدین و برداشتن باری از روی دوش آنها قابل ستایش است، اما بیشتر باید الهامبخش آنها باشد تا به والدین بهتری تبدیل بشوند. درنتیجه با وجود پیچیدگی روابط انسانی، والدین زمان بیشتری به فرزندان خود اختصاص خواهند داد.
هدف این مقاله آموزش عشق ورزیدن به افراد یا حتی رسواکردن فناوری یا ظرفیت تربیتی ماشینها نیست. بلکه هدف آن، درک لذت پرورش فرزند و لذت پدر یا مادر بودن است. این مقاله بهدنبال تشویق افرادی است که میخواهند براساس ارزشها و انتخاب خود، فرزندانشان را تربیت کنند. هدف این مقاله مبارزه با معیارهایی است که سود و بهرهوری را مهمتر از پرورش نسل جوان و پیشرفت جامعه میدانند. بهگفتهی کریستینا کولکاف:
نباید به خاطر میل فزاینده به رفاه و آسایش به خواب برویم. باید از حقوق انسانی و حقوق کودکان و بهرهمندی آنها از عشق و مراقبت کافی دفاع کنیم.
حالا زمان آن رسیده است که به مراقبت و توجه بیشتر از مصرفگرایی اهمیت داده شود و به این صورت وظیفهی سخت، چالشبرانگیز و دلپسند پدر و مادر بودن با آغوش باز پذیرفته شود. درنتیجه حتی با وجود فناوریهای مفید، کودکان پدر و مادر خود را بهعنوان انتخابی برتر و مقدس در نظر میگیرند.
پاسخ ها