احتمالاً اسم «ماینکرفت» را شنیدهاید. شاید آن را در ویدیوهای یوتیوب دیده باشید یا از جوانترهای فامیل دربارهاش شنیده باشید؛ اما ماینکرفت واقعاً چیست؟ آیا فقط یک بازی ساده با گرافیک پیکسلی است یا چیزی فراتر از آن؟
اگر به دنبال یک معرفی جامع و صادقانه هستید، جای درستی آمدهاید. در این مقاله، به عنوان یک گیمر که صدها ساعت در این دنیای بلوکی ماجراجویی کرده، به شما میگویم چرا Minecraft فقط یک بازی نیست، بلکه یک پدیده فرهنگی و یک بوم نقاشی دیجیتال بیپایان است.
در سادهترین تعریف، ماینکرفت یک بازی «سندباکس» (Sandbox) است. این یعنی به شما یک دنیای بزرگ و ابزارهایی برای تعامل با آن داده میشود، اما هیچ هدف از پیش تعیینشدهای وجود ندارد. مثل یک جعبه لگوی دیجیتال بیپایان است که در آن هم میتوانید برای بقا تلاش کنید و هم هرآنچه در ذهن دارید را بسازید.
دنیای بازی به طور کامل از بلوکهای سهبعدی (مکعب و غیره) تشکیل شده است. خاک، سنگ، چوب، آب و حتی موجودات بازی (که «ماب» (Mob) نامیده میشوند) همگی ساختاری بلوکی دارند. شما میتوانید این بلوکها را بشکنید، جمعآوری کنید و از آنها برای ساخت ابزار، سرپناه و تقریباً هر چیز دیگری استفاده کنید.
![تصویری از یک منظره زیبا و متنوع در بازی ماینکرفت که کوهها، جنگل و یک خانه ساخته شده توسط بازیکن را نشان میدهد]
زیبایی ماینکرفت در آزادی عمل آن است. هیچ راهنمای مرحله به مرحلهای شما را مجبور به انجام کاری نمیکند. با این حال، دو حالت اصلی برای تجربه بازی وجود دارد که هر کدام جذابیت خاص خود را دارند:
این حالت، تجربه کلاسیک ماینکرفت است. شما در یک دنیای ناشناخته بدون هیچ وسیلهای رها میشوید. باید:
حس پیشرفت در حالت بقا بینظیر است؛ از ساختن اولین کلنگ چوبی تا شکست دادن اژدهای پایان (Ender Dragon)، همه چیز حاصل تلاش و خلاقیت خود شماست.
در این حالت، تمام محدودیتهای حالت بقا از بین میرود:
این حالت برای کسانی است که میخواهند بدون هیچ دغدغهای، به ساختوساز بپردازند. از ساختن یک کلبه کوچک روستایی تا بازسازی مکانهای معروف دنیا در مقیاس واقعی، تنها محدودیت، تخیل شماست.
به طور کلی دو نسخه اصلی از ماینکرفت وجود دارد:
پیشنهاد ما: اگر روی کنسول یا موبایل بازی میکنید، انتخاب شما Bedrock است. اگر روی کامپیوتر هستید و به مادها و کامیونیتی بزرگ آن علاقه دارید، Java انتخاب بهتری است.
شما اولین شب را در ماینکرفت زنده ماندید. ماجراجویی واقعی از اینجا شروع میشود.
مهم است بدانید که دنیای ماینکرفت خالی از سکنه نیست. در این ماجراجویی، با موجودات زیادی روبرو میشوید که به آنها «ماب» (Mob) میگویند. برخی دوست شما هستند، برخی بیطرف و برخی دیگر دشمن قسمخورده شما. بیایید با مهمترین آنها آشنا شویم:
این دو، شخصیتهای اصلی و پیشفرض بازی هستند که شما کنترلشان را به دست میگیرید. استیو کاراکتر مذکر کلاسیک و الکس کاراکتر مؤنثی است که بعداً به بازی اضافه شد. در عمل هیچ تفاوتی بین تواناییهای آنها وجود ندارد و انتخابشان کاملاً سلیقهای است. این دو در واقع آواتار شما در دنیای ماینکرفت هستند؛ قهرمانانی که داستانشان را شما مینویسید.
روستاییها مابهای صلحجویی هستند که در روستاها زندگی میکنند و به کارهای مختلفی مانند کشاورزی، کتابداری یا آهنگری مشغولاند. مهمترین ویژگی آنها، قابلیت «معامله» (Trade) است. شما میتوانید با استفاده از آیتمهایی مانند زمرد (Emerald)، با آنها داد و ستد کرده و آیتمهای کمیاب یا ابزارهای قدرتمندی به دست آورید. آنها بیدفاع هستند و شبها توسط زامبیها تهدید میشوند.
شاید نمادینترین و منفورترین هیولای ماینکرفت، کریپر باشد. این موجود سبز و بیصدا، به آرامی به شما نزدیک میشود و وقتی به اندازه کافی نزدیک شد، با صدایی کوتاه (هیس کشیدن) خود را منفجر میکند. این انفجار نه تنها به شما آسیب جدی میزند، بلکه بلوکهای اطراف و سازههایی که با زحمت ساختهاید را نیز نابود میکند. کریپرها از نور خورشید نمیترسند و در هر ساعتی از شبانهروز یک تهدید بالقوه هستند.
اندرمنها موجوداتی قدبلند، لاغر و سیاهرنگ با چشمانی بنفش هستند. آنها معمولاً بیطرف (Neutral) هستند و تا زمانی که مستقیماً به چشمانشان نگاه نکنید، به شما حمله نمیکنند. اگر به آنها خیره شوید، دهان خود را باز کرده و با جیغی بلند، شروع به تلپورت کردن به اطراف شما میکنند و به سرعت حمله مینمایند. آنها آیتم ارزشمندی به نام «مروارید اندر» (Ender Pearl) را دراپ میکنند که برای رسیدن به باس نهایی بازی ضروری است.
اسکلتها دشمنان کلاسیک دنیای ماینکرفت هستند. آنها با کمان خود از راه دور به شما تیراندازی میکنند و صدای تقتق استخوانهایشان، حضورشان را از دور اعلام میکند. آنها در طول روز زیر نور مستقیم خورشید آتش میگیرند و میسوزند؛ به همین دلیل معمولاً در غارها یا زیر سایه درختان پناه میگیرند. با کشتن آنها میتوانید استخوان (برای کشاورزی یا رام کردن گرگ) و تیر به دست آورید.
عنکبوتها دشمنان سریع و چالاکی هستند که میتوانند از دیوارها بالا بروند و این ویژگی، آنها را بسیار خطرناک میکند. رفتار آنها بسته به نور محیط تغییر میکند؛ در شب و در مکانهای تاریک کاملاً متخاصم هستند، اما در طول روز و زیر نور کافی، بیطرف میشوند و تا زمانی که به آنها حمله نکنید، کاری با شما ندارند.
این اژدهای غولپیکر، باس (Boss) نهایی و اصلی بازی ماینکرفت است. شما فقط در بُعدی به نام «پایان» (The End) میتوانید او را پیدا کنید. مبارزه با او یک چالش بزرگ است؛ زیرا در حال پرواز به شما حمله میکند و باید ابتدا کریستالهایی که سلامتی او را بازیابی میکنند، نابود کنید. شکست دادن اژدهای پایان، به نوعی «تمام کردن» خط داستانی اصلی بازی محسوب میشود و تیتراژ پایانی را به نمایش میگذارد.
ماینکرفت یک تجربه است؛ یک دنیای دیجیتال که در آن میتوانید داستان خودتان را بسازید، با دوستانتان خاطره خلق کنید و خلاقیت خود را به چالش بکشید. گرافیک ساده آن ممکن است در ابتدا شما را گول بزند، اما در زیر این ظاهر ساده، دنیایی عمیق، پیچیده و بینهایت سرگرمکننده نهفته است.
شما چطور؟ آیا تجربه بازی ماینکرفت را داشتهاید؟ اولین چیزی که در این دنیای بلوکی ساختید چه بود؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید!
پاسخ ها