برای همه ما اتفاق میافتد که بخواهیم به فردی با حسوحال خودکشی دلداری دهیم و او را از تصمیمی که گرفته منصرف کنیم. تکتک کلماتی که از دهان ما خارج میشوند، میتوانند این افراد را قدمی به خودکشی نزدیکتر یا از آن دورتر کنند. اگر بایدها و نبایدهای صحبت با این افراد را نمیدانید، تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
همه ما دوست داریم دوستان و عزیزانمان را از تصمیم هولناک خودکشی منصرف کنیم. اما گاهی یک انتخاب اشتباه و بیان نامناسب، شرایط را بحرانیتر از قبل میکند؛ بیآنکه بدانیم حرفمان چه تاثیر مخربی بر روان فرد آسیبدیده داشته است. بعضی از این جملات اشتباه عبارتاند از:
بسیاری از ما با شنیدن اسم خودکشی ناخودآگاه عینک خوشبینی به چشم میزنیم، سعی میکنیم جنبههای مثبت زندگی را ببینیم و این مثبتاندیشی را به فرد القا کنیم. بهخصوص اگر آن فرد عزیز و مهم باشد. نیتمان خیر است، اما در عمل چه اتفاقی میافتد؟ فرد مقابل احساس میکند دردش را نادیده میگیریم، کوچک میشمریم و بیاعتبار میخوانیم. در نتیجه بیشتر از قبل احساس تنهایی و ناامیدی میکند.
تا امروز حال کسی با شنیدن این جمله بهتر نشده! متاسفانه این مقایسه منفی اولین راهکاری است که به ذهن بسیاری از ما خطور میکند، در حالی که نتیجهای جز تقویت احساس شرم و گناه ندارد. هرزمان خواستید لب به مقایسه باز کنید و به فرد بفهمانید «بدتر از تو هم هست»، به یاد بیاورید که خوشبخت نبودن دیگران ذرهای به این فرد کمک نمیکند.
خودکشی یک تصمیم جدی است و باید جدی گرفته شود. اگر کسی احساس افسردگی و ناامیدیاش را برایتان فاش کرد، او را نادیده نگیرید. با برچسبهایی مثل «حساس» و «زودرنج» فقط احساسات فرد را بیاعتبار و خودتان را غیرقابلاعتماد میکنید. فراموش نکنید شما جای فرد مقابل نیستید و از عمق مشکلاتش خبر ندارید.
این جمله رنگوبوی قضاوت دارد! وقتی کسی افکارش را برایتان فاش میکند یعنی آنقدر برای او قابلاعتماد هستید که زخمش را باز کند و پیش شما آسیبپذیر باشد. با گفتن این جمله همزمان جدیت مسئله را کم کردهاید، اعتماد فرد به خودتان را از بین بردهاید و موجب انزوای بیشتر فرد شدهاید. مراقب باشید با همین حرف ساده، انگیزه و تمایل به خودکشی را بیشتر نکنید!
با گفتن جملات اینچنینی و اصطلاحا پاککردن صورت مسئله، عملا تلاش میکنید فرد را از فکر خودکشی شرمزده کنید. اما مسئله اینجاست که حتی اگر موفق شوید، این حس شرم نهتنها خیال خودکشی را از ذهن پاک نمیکند، بلکه زمینه احساس گناه را فراهم میکند که آنهم بهنوبهخود محرک افکار خودکشی است.
اتفاقا فکر خودکشی حاصل ضعف عزتنفس است. فرد به نقطهای میرسد که نگران سرباربودن است و جهان را در نبود خود جای بهتری میبیند. فرد خودخواهی که به منافعش بیشتر از هرچیزی اهمیت میدهد، به این راحتی فرصت زندگی را از خود نمیگیرد. با گفتن این جمله فقط نشان میدهید درک درستی از وضعیت فرد مقابل ندارید.
ارائه راهحلهایی مثل «ورزش کن»، «کارت را تغییر بده»، «بیشتر تفریح کن» و موارد اینچنینی در واقع تلاش ناامیدانه ما برای تسکین درد طرف مقابل است. اگر دوست یا عزیزی درصدد خودکشی است، قطعا مدتهاست با این فکر دستوپنجه نرم میکند و احتمالا برای مقابله با آن راهکارهای مختلفی را امتحان کرده است. در این شرایط نگرش راهحلگرا باعث میشود چشممان را روی موانع موجود ببندیم و کارهای غیرممکن را ممکن و کارهای سخت را آسان ببینیم. این نگاه احساس کمارزشبودن و ناامیدی را در فرد تقویت میکند.
البته که همه غصهدار میشوند؛ اما آیا این دلیل برای فرد مقابل کافی است؟ ابدا! با این جمله فقط احساس گناه و شرم را چند برابر کردهاید. مدام به خود یادآوری کنید که این مکالمه درمورد احساس شما و اطرافیان نیست و فقط تسکین اندیشههای ویرانگر فرد مقابل اهمیت دارد.
خوشبینی تا حدی در تغییر افکار منفی مؤثر است. اما نه در شرایطی که فرد با حس افسردگی دستوپنجه نرم میکند! یادآوری داشتهها در این مرحله بیشتر از آنکه به وضعیت فعلی فرد کمک کند، موجب عذابوجدان و پررنگشدن احساس گناه است.
این چند پرسش جدیت این تصمیم و میزان خطر را برایتان روشن میکند:
اگر زنگ خطر را از نزدیک میشنوید، بهجای جملات ممنوعه، از عبارات آرامشبخش زیر استفاده کنید:
اولین احساسی که باید از فرد درصدد خودکشی بگیریم، حس تنهایی است. باید به او بفهمانیم که فکر خودکشی از او موجودی ضعیف و خودخواه نمیسازد و تحت هر شرایطی، هر احساسی داشته باشد، تنهایش نمیگذاریم. این جمله درهای ارتباط با فرد آسیبدیده را باز میکند.
این یک روش دیگر برای ابراز همدردی و همراهی است. با همین چند کلمه به فرد مقابل میفهمانید که تصمیمش را قضاوت نمیکنید و تمامقد آمادهاید به او کمک کنید. حتی اگر در عمل کاری از دستتان ساخته نیست، بودن و گوشدادن بهصحبتهای آنها احساس منزجرکننده تنهایی را دور میکند.
او را تشویق کنید از افکار و تمایلاتش حرف بزند. صحبتکردن، شنیدهشدن و برقراری ارتباط، فرصتی فراهم میکند تا فرد احساسات درونی خود را بهتر بشناسد. شاید در خلال همین صحبتها به این نتیجه برسد که وزن این تصمیم برخلاف تصورش چندان زیاد نبود!
همچنین میتوانید جملات زیر را در مکالمه با این افراد بهکار ببرید.
آمار خودکشی و افرادی که به آن فکر میکنند، روزبهروز در سطح جهان بیشتر میشود. شاید اگر هریک از ما روش کمک به این افراد را میدانستیم، دستکم دوستان و عزیزانمان را از این تصمیم ناگوار منصرف میکردیم. برای کمک این چند راهکار را امتحان کنید:
امید بخشیدن نه به این شکل که داشتههایش را یادآوری کنید و بگویید قدردان آنها باشد! بلکه باید به او بفهمانید از مشکلاتش قویتر است و قدرت گذر از این مرحله را دارد. تجربه نشان میدهد درمان مبتنی بر شواهد برای این افراد بهمراتب آسانتر از جلسات رواندرمانی و مشاوره است. اگر میبینید فرد آمادگی تماس با متخصص را ندارد، راههای جایگزین مثل مشاوره آنلاین را به او پیشنهاد دهید.
فرد افسرده و تنها به حامی و همراه نیاز دارد. او را در جلسات مشاوره همراهی کنید، دورش را شلوغ کنید و فرصت برقراری ارتباط را به هر طریق که میتوانید، بیشتر کنید.
اصلا یکی از عوامل محرک افکار خودکشی دسترسی به ابزارهای این کار است؛ حتی اگر جنبه تزئینی و کلکسیونی داشته باشند! بنابراین یکی از بزرگترین کمکهای شما میتواند دورکردن ابزارهای خودکشی از دسترس این افراد باشد.
اگر لابهلای صحبتهایش فهمیدهاید میخواهد با قرص خواب خودکشی کند، آن دارو را دور بریزید یا اگر به سلاحی اشاره کرده، آن را از فضای خانه خارج کنید.
بهدنبال منابع کمک بگردید و راه ارتباط با متخصصان واجد شرایط را هموار کنید. ممکن است دوست شما در آن واحد به یک تیم درمانی شامل یک رواندرمانگر متخصص در بحث خودکشی، یک روانپزشک، یک تیم حمایتی و موارد دیگر نیاز داشته باشد.
اگر خطر را نزدیک میبینید، نگران هستید و معتقدید امنیت فرد در خطر است، هرچه سریعتر دستبهکار شوید و دنبال کمک بگردید. شاید در ابتدا مجبور باشید با خشم و دلسردی فرد مقابل کنار بیایید؛ اما مطمئن باشید این خشم موقت بهمراتب بهتر از خداحافظی همیشگی با عزیزان است.
هرکسی میتواند در طول عمرش تحت فشار ناشی از شرایط سلامت روان، بیماریهای جسمی مزمن، غم از دست دادن، اعتیاد یا تنهایی به خودکشی فکر کند. در مواجهه با این افراد کلام ما چوب جادویی ماست.
تمام کلماتی که باید و نباید به زبان بیاورید را مرور کنید و اگر میبینید کاری از دستتان ساخته نیست، بهجای سرکوفت، انتقاد و قضاوت، همراهی و همدلی خود را نشان دهید. گاهی اوقات همین خوب شنیدن و قلب باز شما، زندگی فرد مقابل را نجات میدهد.
اگر راه دیگری برای کمک به این افراد میشناسید، حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
پاسخ ها