شوخی پدیدهای منحصر به انسان است که متغیرهای پیچیده زیادی بر آن تأثیر میگذارند از جمله موقعیت، احساسات، انگیزه، شناخت اجتماعی و حافظه. اما طبق تازهترین یافتههای علمی تشخیص و تحلیل عدم تجانس، اساس عصبشناختی شوخی را تشکیل میدهد. جناس در زبان و کمدی بزن بکوب مواردی از عدم تجانس هستند.
اطلاعات: شوخی پدیدهای منحصر به انسان است که متغیرهای پیچیده زیادی بر آن تأثیر میگذارند از جمله موقعیت، احساسات، انگیزه، شناخت اجتماعی و حافظه. اما طبق تازهترین یافتههای علمی تشخیص و تحلیل عدم تجانس، اساس عصبشناختی شوخی را تشکیل میدهد. جناس در زبان و کمدی بزن بکوب مواردی از عدم تجانس هستند.
شوخطبعی از همه قسمتهای مغز ناشی میشود. دلیل آن این است که جوک و دیگر محرکهای طنزآمیز بهطور معمول عناصر حسی بسیاری را علاوه بر زبان، حافظه احساسات، قدرت تحلیل و تخمین درگیر میکنند. نواحی و شبکههای عصبی مختلفی این موارد را پردازش میکنند.
با این وجود، بخشی از مغز وجود دارد که هر آنچه به جوک و شوخی مربوط است در آن با هم تلاقی میکنند و سیستم خاصی را به وجود میآورند که طنز را تشخیص میدهد. این سیستم متشکل از آن نواحی مغزی است که نقاط برخورد لوبهای گیجگاهی پس سری و آهیانهای را اشغال کردهاند. مغز را می توان به فرودگاهی تشبیه کرد که سه قاره را به هم متصل میکند.
این سیستم عدم تجانس را شناسایی کرده و تجزیه و تحلیل میکند. سیستمی که در مغز تکامل یافته تشخیص میدهد در دنیای پیرامون ما چه چیزهایی طبق انتظار و پنداشت ما نیستند. اگر رفتارهای طبیعی از بین بروند، نمیدانیم چه اتفاقاتی قرار است رخ دهند.
در این صورت تنش شناختی ایجاد میشود. اما سیستمی که عدم تجانس را تشخیص میدهد با ارائه توضیح یا تأیید منفی نبودن پیامدهای عدم تجانس آن را تحلیل و نتیجهگیری میکند. این عملکرد عدم قطعیت را برطرف کرده و تنش را از بین میبرد.
این فرایند مورد پسند مغز قرار میگیرد؛ ما چیز تازهای یاد گرفتهایم و این تجربهای خوشایند است. به دلیل وجود این سیستمهای پیچیده مغزی از اتفاقات و شنیدههای تعجبآور و نادرست شوخی استخراج میکنیم. اما اگر عدم تجانس تحلیل نشود شوخی هم معنا پیدا نمیکند.
پاسخ ها