از اشعار افشین یداللهی :
همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه
همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه
تو همیشه هستی اما ، این منم که از تو دورم
من که بی خورشید چشمات ، مثل ماه ِ سوت و کورم
نمیخوام وقتی تو هستی ، آدم ِ آدمکا شم
چرا عادتم تو باشی ، میخوام عاشق تو باشم
تازه فهمیدم به جز تو ، حرف ِ هیچ کی خوندنی نیست
آدما میان و میرن ، هیچ کی جزتو موندنی نیست
منو از خودم رها کن ، تا دوباره جون بگیرم
خسته ام از این عقل خسته ، من میخوام جنون بگیرم
همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه
همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه
پاسخ ها