serderehi

serderehi

نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی درباره اضطراب

این دیدگاه از رفتارگرایی تحول یافت و گسترش آن در نتیجه انتقاد از چیزی بود که انعطاف‌ناپذیری و عقاید ساده‌گراینه رفتارگرایی محض خوانده می‌شود. بندورا[۱] این نظریه را درست می‌داند که ترس و اضطراب فرا گرفته می‌شوند، ولی برای یادگیری، چهار مکانیسم اجتماعی را بر شمرد: نخست، ترس ممکن است از طریق شرطی‌سازی کلاسیک دقیقاً به همان شیوه‌ای که توصیف شده، فرا گرفته شود. دوم بنا به اظهار بندورا تجربه نیابتی[۲] می‌تواند با اهمیت تلقی شود. این فرایند هم سرمشق‌گیری[۳] خوانده شده است. سوم، آموزش نمادین که به یادگیری از طریق آموزش اشاره دارد، خواندن یا گفتن اینکه چیزهایی معین تهدید‍ا، دردزا، یا منع شده[۴] هستند. چهارم، بندورا به منطق نمادین[۵] که بالقوه در ایجاد اضطراب مهم می‌باشد نیز اشاره دارد. شخصی ممکن است استنباط کند چیزی خطرناک است. این فرایند ممکن است منطقی یا غیرمنطقی باشد. بنابراین در نظریه‌های یادگیری شناختی اجتماعی بر اهمیت ترکیب اصول یادگیری همراه با نقش تفکر و استدلال فردی در ایجاد اختلالات اضطرابی تاکید می‌شود( پاول و اندایت، ۱۳۷۸).

هراس اجتماعی در تمام فرهنگ‌ها شایع بوده و میزان شیوع شش ماهه آن در حدود ۲ تا ۳ درصد است (کاپلان و سادوک، ۱۹۹۴). طبق یافته‌های باردن[۶] و همکارانش (۱۹۸۸) میزان شیوع[۷] هراس اجتماعی در طول زندگی ۲/۳ درصد برای زنان و ۳/۲ درصد برای مردان می‌باشد. البته، موضوع تفاوت‌های جنسی کاملاً مشخص نمی‌باشد وگزارشات متفاوتی وجود دارد، بنابراین، نیاز به تحقیق بیشتری در هراس اجتماعی است (آلبانو[۸]، ۱۹۹۶). ولپی[۹] (۱۹۸۲) نشان داد که بسیاری از بیمارانی که اضطراب اجتماعی داشتند، غیر جرأت ورز هستند. به نظر ولپی بازداری از رفتار جرأت ورزانه در گفتن کلمه "نه" و "اصرار بر خواسته‌های صحیح خود" بیشتر است و به همین دلیل او پاسخ‌های جرأت ورزانه را به عنوان پاسخ‌های جمع‌ناپذیر با اضطراب در نظر گرفت. وی آموزش جرأت آموزی را که ابتدا با شناسایی و توجه به رفتارهایی اجتنابی آغاز می‌شود، درمان مناسبی برای اختلال هراس اجتماعی (اضطراب اجتماعی) در نظر گرفت (ولپی، ۱۹۹۰، به نقل از جلالی، ۱۳۷۶). اختلال هراس اجتماعی اغلب در دوران نوجوانی یا اوایل دهه سوم آغاز می‌شود و شروع آن در سنین قبل از بلوغ و یا بعد از ۳۰ سالگی بسیار نادر است و پیرامون یک نوع ترس از مورد قضاوت[۱۰]، انتقاد[۱۱] و ارزیابی[۱۲] دیگران قرار گرفتن تعریف شده است و این‌گونه ترس‌ها به طور غیرمنطقی و انفرادی به عنوان ترس از مورد قضاوت بودن در موقعیت‌های اجتماعی بازشناسی[۱۳] می‌شوند. افراد مبتلا به هراس اجتماعی بسیاری از مشکلات منفی زندگی را به عنوان یک نتیجه‌ای از اضطراب اجتماعی دیگر می‌دانند (هاگس[۱۴]، ۱۹۸۸).

 

افراد مبتلا به هراس اجتماعی، معمولاً نگران ارزشیابی در مورد خود هستند و این نگرانی و اضطراب مورد انتظار به رفتار اجتنابی کامل می‌ انجامد. رفتار اجتنابی با پیچیدگی بسیاری در تشکیل اضطراب اجتماعی و هراس اجتماعی نقش دارد، گستردگی رفتار اجتنابی نظیر نداشتن تماس چشمی، عمدتاً به دلیل اجتناب از دریافت پسخوراند منفی از دیگران است. اضطراب اجتماعی در بیشتر پرسشنامه‌هایی که به ارتباط‌های بین فردی مربوط می‌شود، معیاری مهم به شمار می‌رود و این گونه افراد با اضطراب اجتماعی بالا در حساسیت عمومی نمره بالایی را دارند (کوردا[۱۵] و همکاران، ۲۰۱۳؛ وود[۱۶] و همکاران، ۲۰۰۹). در "راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی[۱۷]" اضطراب اجتماعی هر گاه از سطح بهنجار بالاتر رود، از انواع اختلال‌های اضطرابی[۱۸] ‌شمرده می‌شود و با اصطلاح "هراس اجتماعی" مشخص می‌شود. این منبع آموزش جرأت‌آموزی[۱۹] را از روش‌های درمانی این اختلال به شمار می‌آورد. گفته می‌شود بر خلاف سایر هراس‌های دیگر، هراس اجتماعی در مردان و زنان به طور مساوی شایع است و بیشتر از سایر هراس‌ها با افسردگی و سایر اختلال‌های روان‌پزشکی[۲۰] رابطه دارد. افراد مبتلا به هراس اجتماعی در تمامی موقعیت‌های اجتماعی خارج از محیط خانواده، مثل ترس از صحبت‌کردن و سخنرانی در جمع، غذا خوردن در مکان‌های عمومی، روبرو شدن با جنس مخالف، ترس از استفراغ‌کردن در جمع دچار مشکل می‌شوند. افراد مبتلا به هراس اجتماعی از سرخ شدن چهره، لرزش دست، حالت تهوع و فوریت برای ادرارکردن در عذاب هستند و گاهی اوقات فرد متقاعد می‌شود که یکی از نشانه‌های جنبی اضطراب، مشکل اصلی می‌باشد. بدین صورت که علایم بیماری ممکن است تبدیل به حملات وحشتزدگی[۲۱] گردد. اجتناب آن‌ها از جمع، در بسیاری از‌موارد منجر به ‌انزوای اجتماعی می‌گردد (هایمبرگ و جاستر[۲۲]، ۱۹۹۵).

آن‌چه در تمام این تبیین‌‌ها می‌تواند به عنوان عامل مشترک تلقی شود نقش اجتناب و رویگردانی در ایجاد اختلال هراس اجتماعی و اهمیت بسیار زیاد مواجهه سازی همراه با آرمیدگی[۲۳] با موقعیت بازدارنده برای درمان و افزایش میزان جرأت‌دهی بیماران مبتلا به هراس اجتماعی در مواجهه با موقعیت‌های تنش‌زا و اضطراب برانگیز است. فراوانی رفتارهای منجر به هراس اجتماعی در جمعیت‌های بالینی و اهمیت اثربخشی فنون حساسیت‌زدایی تدریجی[۲۴] همراه با آرمیدگی و جرأت‌آموزی در فعالیت‌های تحصیلی، شغلی و اجتماعی این جمعیت‌ها و بالا بردن قدرت سازگاری افراد در تأمل‌های اجتماعی و انجام رفتارهای ابداعی و ابتکاری در موقعیت‌های پیش‌بینی نشده، به کارگیری فنون حساسیت‌زدایی تدریجی و جرأت‌آموزی و آموزش مهارت‌های اجتماعی را ضروری می‌سازد. تحقیق بالینی انجام شده به وضوح مفیدبودن فنون حساسیت‌زدایی تدریجی و جرأت آموزی را در درمان رفتارهای همراه با اضطراب در درمان‌جویان مبتلا به هراس اجتماعی و کاهش رفتارهای انفعالی، پرخاشگرانه، اضطرابی و سلطه‌ پذیری را نشان می‌دهد. بنابراین استفاده از مراکزی که روش‌های مؤثر درمانی را در درمان رفتارهای توأم با اضطراب اختلال هراس اجتماعی را به کار گیرند، همراه با پرداختن به ساز و کار چنین اختلالی در روان‌شناسی اجتماعی مردم ایران را برای پیشگیری[۲۵] و درمان آن ضرورتی بسیار انکار ناپذیر و اساسی می‌باشد (ولپی، ۱۹۹۲).

serderehi
serderehi

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋