شما شخصیت خود را چگونه تعریف میکنید؟ فکر میکنید چه صفات و ویژگیهایی دارید و خلقوخوی اصلیتان چیست؟ هرکس شخصیت منحصربهفرد خودش را دارد که برخی از جوانب آن با افزایش سن تغییر میکنند و برخی دیگر نسبتا ثابت میمانند. شخصیت مجموعهای از الگوهای فکری، احساسات و رفتارهاست؛ بااینهمه نمیتوانیم تمام ابعاد شخصیت را در همین تعریف بگنجانیم و بررسی شخصیت و ابعاد شخصیتی نیازمند توضیح و تفصیل بیشتری است. اگر برایتان جالب است بدانید شخصیت چیست و چگونه شکل میگیرد یا مایلید درباره تعریف شخصیت و انواع آن بیشتر بدانید، در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
اصطلاح شخصیت بیانگر مجموعه منحصربهفردی از ویژگیها و الگوهای فکری، رفتاری و احساسی است که فرد را میسازند. مثلا خصوصیات و صفتهایی همچون وفاداری، کمالگرایی و برونگرایی بخشی از شخصیت افرادند. همچنین باورهای اصلی، نگرشها و اصول اخلاقی در کنار خلقوخویی که افراد با آن متولد میشوند، همگی قطعاتی از پازل شخصیتاند.
در واقع شخصیت مجموعهای از رفتارها، نگرشها و رویکردهای فرد است که عموما از نظم و قاعده مشخصی پیروی میکند. این رفتارها شامل موارد روانشناختی و فیزیولوژیکی میشوند و بر اعمال، روابط انسانی، تعاملات اجتماعی و سبک زندگی انسانها تأثیرگذارند.
برخی از ویژگیهای شخصیتی انسانها بهمرور زمان تغییر میکنند و برخی دیگر نسبتا ثابت باقی میمانند. علوم مختلفی از جمله روانشناسی، روانکاوی و رفتارشناسی روی بررسی شخصیت و تیپ شخصیتی تمرکز دارند و فرایندهایی را بررسی میکنند که فرد برای رشد ویژگیهای خود پشتسر میگذارد.
شخصیت تغییرناپذیر نیست. طبق تحقیقات، تعداد زیادی از الگوها و ویژگیهای شخصیتی با گذشت زمان تغییر میکنند. عوامل متعددی در گذر زمان بر رشد شخصیت اثر میگذارند، همچون:
ژنتیک در شکلگیری ویژگیهای شخصیتی نقش بسزایی دارد. استعدادهای ارثی بر پررنگتر یا کمرنگتر شدن برخی جوانب خلقوخو و واکنشهای عاطفی اثر میگذارند.
تجربیات اولیه کودکی، پویایی خانواده، پیشینه فرهنگی و تعاملات اجتماعی همگی بر رشد شخصیت اثرگذارند. رویدادهای آسیبزا یا محیطهای پرورشدهنده نیز ممکن است آثار ماندگاری بر چگونگی شکلگیری شخصیت بگذارند.
فرایندهای شناختی مانند یادگیری و تقویت حافظه نیز به رشد شخصیت کمک میکنند. اینکه افراد چگونه تجربیات خود را تفسیر و معنا میکنند، ممکن است روی رشد شخصیت آنها تأثیر بسزایی داشته باشد.
تیپهای شخصیتی افراد را بر اساس ویژگیهای مشترک آنها دستهبندی میکنند. یکی از معروفترین سیستمها برای دستهبندی تیپ شخصیتی شاخص مایرز بریگز (Myers-Briggs) یا بهاختصار MBTI است که افراد را بر اساس ترجیحات مختلفی همچون برونگرایی یا درونگرایی، حسکردن یا شهود، تفکر یا احساس و قضاوت یا درک به ۱۶ تیپ شخصیتی مختلف تقسیم میکند.
نظریه دیگری شخصیت را به ۴ دسته تقسیم میکند که هریک صفات زیر را دارند:
تیپهای شخصیتی مختلف بر اساس نظریههای شخصیت تعیین میشوند که در بخش بعدی، برخی از آنها را مرور میکنیم.
روانشناسان و روانکاوان برای تعریف انواع شخصیت و تعیین انواع تیپهای شخصیتی نظریههای مختلفی ارائه کردهاند. بااینحال، هیچ نظریهای قطعی نیست. این نظریهها فقط روشهای متفاوتی برای بررسی تیپهای شخصیتیاند. برخی از تأثیرگذارترین نظریههای شخصیت را در ادامه مطرح کردهایم.
نظریه روانکاوی زیگموند فروید بیان میکند که شخصیت از ۳ بخش تشکیل شده است: نهاد (امیال اولیه)، خود (بخش واقعیتمحور شخصیت) و فراخود (وجدان اخلاقی). بهعقیده فروید، تعارض بین این مؤلفهها شخصیت را شکل میدهد.
فروید همچنین معتقد بود که این ۳ عنصر شخصیت اغلب بهواسطه تجربیات اولیه کودکی شکل میگیرند و تأثیر عمیقی بر چگونگی رشد شخصیت و شرایط سلامت روانی دارند. بعدها، تحقیقات کارل یونگ (Carl Jung) و اریک اریکسون (Erik Erikson) جنبههای مختلفی از نظریههای فروید را به چالش کشیدند و کمک زیادی به تکامل نظریههای روانپویشی کردند.
طبق نظریههای انسانگرایانه شخصیت، ادراک خود فرد (اینکه چگونه خود را تعریف میکند) میتواند شخصیت فرد را تعیین کند. روانشناسان انسانگرا بر نقش خودشکوفایی، پیگیری رشد شخصی و رضایت درونی در شکلگیری شخصیت تأکید دارند.
آبراهام مزلو (Abraham Maslow)، خالق مفهوم هرم نیازهای مزلو، بیان کرد که شخصیت افراد نتیجه برآوردهشدن یا نشدن اساسیترین نیازهای آنهاست. کارل راجرز (Carl Rogers)، روانشناس انسانگرای دیگر، معتقد بود که شخصیت افراد بر اساس نیاز به خودشکوفایی و پیگیری برای رشد شخصی شکل میگیرد.
این نظریهها ویژگیهای شخصیتی اساسی را که ممکن است در افراد متفاوت باشند و بر رفتار و واکنشهای آنها اثر بگذارد، شناسایی میکنند. نظریههای صفت بر این ایده اصلی تمرکز دارند که همه ما ویژگیهای شخصیتی مشترکی داریم که در نقاط مختلف یک طیف قرار میگیرند.
مثلا نظریه معروف «مدل پنجعاملی شخصیت» (Big Five) یکی از نظریههای صفات شخصیتی است که دید وسیعتری از انواع شخصیت ارائه میدهد. این نظریه شامل ۵ ویژگی بازبودن، وظیفهشناسی، برونگرایی، توافقپذیری و روانرنجوری میشود. طبق این نظریه، هر فردی این ویژگیها را تا حدی دارد. مثلا یکی ممکن است برونگرایی زیاد و روانرنجورخویی کمی داشته باشد، در حالی که خواهر یا برادر همین فرد ممکن است برعکس رفتار کند.
نظریههای اجتماعیشناختی همچون نظریه آلبرت بندورا (Albert Bandura) بر نقش یادگیری مشاهدهای و خودتنظیمی در شکلگیری شخصیت تأکید دارند. همچنین این نظریهها تأثیر متقابل ویژگیهای شخصی، محیط و رفتار را برجسته میکنند.
این نظریهها چگونگی شکلگیری شخصیت با توجه به پاداش و تنبیه را بررسی میکنند. پاداشگرفتن برای برخی رفتارها و تنبیهشدن برای برخی دیگر ممکن است افراد را شرطی کند که رفتار و تفکر خاصی داشته باشند.
بر اساس نظریههای رفتارگرا، شخصیت نتیجه تعامل بفرد با محیط است. نظریهپردازان رفتاری رفتارهای قابلمشاهده و قابلاندازهگیری انسانها را بررسی میکنند و اغلب تأکید خاصی بر نقش افکار و احساسات درونی ندارند. از نظریهپردازان رفتاری میتوان اسکینر (B.F. Skinner) و جان واتسون (John B. Watson) را نام برد.
این نظریههای شخصیت بر عوامل فیزیولوژیکیای تمرکز دارند که بر شخصیت افراد اثر میگذارند. نظریههای بیولوژیکی پیشنهاد میکنند که ویژگیهای فیزیکی، مانند ساختار مغز، میتوانند چگونگی رشد شخصیت را تعیین کنند.
اختلالات شخصیت به دستهای از مشکلات سلامت روان گفته میشود که با الگوهای پایدار رفتاری، شناخت و تجربه درونی مشخص میشوند. این الگوها تا حد زیادی تحتتأثیر انتظارات فرهنگی هستند. اختلالات شخصیت معمولا منجر به پریشانی یا مشکل در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینههای مهم میشوند. این اختلالات در زندگی روزمره مخرب و ناراحتکنندهاند و از آنجا که در شخصیت فرد ریشه دواندهاند، تشخیص آنها صرفا کار متخصص سلامت روان است.
برخی از اختلالات شخصیتی رایج عبارتاند از:
ویرایش پنجم کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) اختلالات شخصیتی را به ۳ دسته اصلی تقسیم میکند:
اختلالات شخصیتی معمولا با رفتارهای خشونتآمیز، توهم و تفکر هذیانی، بیاعتمادی به دیگران، بروزندادن احساسات و هیجانات، بیعلاقگی به ایجاد رابطه با دیگران و زیرپاگذاشتن مرزهای شخصی دیگران همراهاند. همچنین در موارد حاد، افراد دچار افسردگی، اضطراب، اختلال هراس یا حتی افکار خودکشی میشوند.
عوامل متعددی از جمله ژنها، رویدادهای آسیبزا، تأثیر فرهنگی و تجربیات دوران کودکی در بروز اختلال شخصیت نقش دارند. شاید زندگی با اختلال شخصیت دشوار باشد، اما این شرایط را میتوان با حمایت متخصص بهداشت روان مدیریت کرد.
برای سنجش ویژگیها، تیپها و اختلالات شخصیتی آزمونهای شخصیتی مختلفی وجود دارند. تستهای شخصیتی متداول شامل تست شخصیت مایرز-بریگز (Myers-Briggs Type Indicator) یا بهاختصار MBTI، تست شخصیت چندمرحلهای مینهسوتا (Minnesota Multiphasic Personality Inventory) یا بهاختصار MMPI و نظریه انیاگرام (Enneagram) میشوند.
البته آزمون صحیح و دقیق شخصیت دشوار است، زیرا اکثر تستهای شخصیت بر خودگزارشدهی تکیه دارند و نتایج آزمون به عواملی مانند خودآگاهی، ادراک از خود و صداقت فرد پاسخدهنده بستگی دارد. در برخی موارد، حالات روحی افراد (که نمیتوان آنها را بخشی از شخصیت دانست) ممکن است بر پاسخهای فرد اثر بگذارند. بااینحال برخی از تستهای شخصیتی، از جمله آزمونهای آنلاین، هنوز هم میتوانند فرصتی برای خوداندیشی در اختیار افراد قرار دهند.
در این مقاله از چطور، بررسی کردیم که شخصیت چیست و چگونه شکل میگیرد. همچنین خواندیم که انواع شخصیت چیست و مروری بر تعریف شخصیت به زبان ساده داشتیم. شخصیت شامل طرز فکر، احساسات، ویژگیهای منحصربهفرد، خلقوخو و رفتار هر فرد است و ممکن است با افزایش سن تغییر کند، اما معمولا بخش زیادی از شخصیت افراد تا بزرگسالی شکل میگیرد و ثابت میماند. البته شخصیت مفهوم ثابتی نیست و برای هر فرد میتواند تفاوتهایی داشته باشد. به همین دلیل تحقیقات بسیاری در این خصوص صورت گرفتهاند و هنوز ادامه دارند. با درک بهتر از نحوه عملکرد شخصیت، میتوانیم بهدنبال راههای جدیدتری برای بهبود سلامت فردی و عمومی باشیم.
شما شخصیت خود را چگونه ارزیابی میکنید؟ ویژگیهای شخصیتی خود را در کدام دستهها جای میدهید؟ بهنظر شما تعریف شخصیت و انواع آن چیست؟ نظر خود را درباره مفهوم شخصیت زیر این مقاله با ما به اشتراک بگذارید.
پاسخ ها