sssooosss

sssooosss

fff

کتاب های صوتی محبوب

مان بادبادک باز جنبه‌های مختلف یک زندگی را نشان می‌دهد، و از فرهنگ یک ملت می‌گوید، از تناقض‌های و از رسم‌های مردم می‌گوید. ولی داستان اصلی، ماجرای بین دو دوست به نام‌های امیر و حسن است. امیر و حسن هردو باهم بزرگ شده‌اند و رشد یا‌فته‌اند. امیر پسر یک ارباب است ولی حسن پسر خدمتکاری است که در خانه پدر امیر کار می‌کرد.

حسن یک انسان پاک و ساده بود که با تمام وجودش خود را فدای امیر کرد. در جای جای داستان دردی که در زندگی حسن خفته کاملا قابل لمس است، به‌طوری که با خواندن داستان محال است بغض تمام وجودتان را نگیرد.

بادبادک ‌باز نخستین اثر منتشرشده‌ی خالد حسینی، نویسنده افغان است. این رمان به زبان انگلیسی است. بادبادک باز نخستین اثر یک نویسنده‌ی افغانستانی به زبان انگلیسی محسوب می‌شود. در سال ۲۰۰۷ میلادی فیلم نیز براساس این کتاب ساخته شد.

خالد حسینی از فرمول ساده‌ای برای نوشتن رمان‌هایش استفاده می‌کند: او از ترکیب خیر و شر در بستری ناآرام استفاده می‌کند تا در آن سرگذشت شخصیت‌های داستانش را به تصویر بکشد. داستان‌های او پیچیده نیستند و رنجِ به‌تصویرکشیده‌شدۀ شخصیت‌های این داستان‌ها قابل لمس است. خالد با احساسات عمیق انسان‌ها سروکار دارد. بازگوییِ این احساسات است که قلب خوانندگان را به کتاب‌های او پیوند زده‌ است.

داستان را امیر برای ما تعریف می‌کند، امیر یک نویسنده‌ی اهل افغانستان ساکن کالیفرنیا است که برای نجات یک بچه راهی افغانستان می‌شود؛ افغانستانی که به خاطر طالبان یکی از سخت‌ترین دوران تاریخ چند هزار ساله‌اش را سپری می‌کند و به بهانه‌ی این سفر امیر شروع به تعریف داستان زندگی‌اش می‌کند. روایت این رمان دوستی امیر با حسن است؛ امیر در ۱۲ سالگی به دوست خود حسن خیانت می‌کند و این گناه تا سال‌ها او را عذاب می‌دهد و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره و تار می‌کند. با حمله روس‌ها به افغانستان امیر با پدرش از افغانستان فراری می‌شوند. در این زمان طالبان حسن و همسرش را به قتل می‌رسانند و تنها پسری معصوم (سهراب) از باقی می‌ماند، پسری که اسیر طالبان است. امیر به‌خاطر جبران خیانتش نسبت به حسن تصمیم می‌گیرد به افغانستان برگردد و پسرک را نجات دهد.

کتاب بادبادک باز توسط انتشارات‌های مختلفی در ایران ترجمه و به چاپ رسیده است.

کتاب بادبادک باز

همه ما گاه در زندگی احساس می‌کنیم از پا درآمده‌ایم. گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که توان ادامه دادن را از ما سلب می‌کند. ممکن است عزیزی را از دست بدهیم یا ورشکست شویم. ممکن است شغلی را که دوست داریم و چرخ زندگیمان را می‌چرخاند از دست بدهیم. بیمار شدن دوستان و نزدیکانمان را به چشم ببینیم. همه اینها می‌توانند زندگی را به ما سخت کنند. اما سوال این است که چگونه می‌توانیم به زخم‌هایمان برسیم و از خودمان مراقبت کنیم آنهم زمانی که روزگار سر ناسازگاری با ما گذاشته است؟ 

کاترین می با نوشتن کتاب سپری کردن زمستان پاسخی صمیمانه و مکاشفه‌آمیز به این سوال می‌دهد. او که مانند دیگر انسان‌ها چنین تجربیاتی را از سر گذرانده بود، نشان می‌دهد چگونه می‌توان حس تنهایی دردناک را تحمل کرد و چطور باید از فرصت‌های منحصر به‌ فرد و بی‌نظیری که چنین تنهایی فراهم می‌کند، استفاده کرد. داستان کاترین می روایتی شخصی، تاثیرگذار و تکان دهنده‌ است که ویژگی بارزی دارد: پذیرش فعالانه‌ احساس غم و اندوه و درس گرفتن از ادبیات، اسطوره شناسی و طبیعت.

کتاب سپری کردن زمستان

کتاب هشت قتل حرفه ای داستان مردی است که صاحب یک کتاب فروشی است و تخصصش در تحلیل و معرفی داستان‌های جنایی است. او یک کتابفروشی دارد و زندگی‌ای ساده‌اش را می‌گذراند، یک روز برفی تلفن مغازه زنگ می‌خورد. زنی پشت تلفن می‌گوید مامور مالوی از اف‌بی‌آی است و می‌خواهد با او صحبت کند. مرد می‌پذیرد و با او قرار می‌گذارد. زن کمی بعد به کتابفروشی می‌آید و به او می‌گوید می‌خواهد درباره چند قتل با او مشورت کن. مامور مالوی توضیح می‌دهد چندین پرونده قتل به او واگذارشده که حس می‌کند می‌تواند از تخصص کتاب‌ فروش کمک بگیرد. مالوی توضیح می‌دهد پرونده اول مربوط به سه قتل است که مقتولین فقط یک اشتراک با همدیگر داشتند و آن نام‌هایشان است،‌پرونده دوم مربوط به صحنه‌سازی یک قتل کنار ریل قطار است، قتل سوم مرگی است که به ظاهر یک سکته ساده است و این پرونده‌ها همچنان ادامه دارد.

مامور اف‌بی‌آی برای کتاب فروش توضیح می‌دهد چیزی که در این پرونده‌ها وجود دارد این است که گویا همه تقلیدی از کتاب‌های مشهور جنایی هستند، اما نه هرکتابی، کتاب‌هایی که او سال‌ها قبل در وبلاگش با نام هشت قتل حرفه ای معرفی کرده است. مامور الوی از او می‌خواهد به عنوان کارشناس کتاب‌های جنایی به او کمک کند تا از بین پرونده‌های حل نشده قتل‌های دیگر را هم پیدا کند و بتوانند به یک الگو برسند تا قاتل یا قاتلین پیدا شوند. از طرف مالوی همچنان به خود کتاب‌فروش هم مشکوک است و از او می خواهد بگوید تاریخ انجام قتل‌ها کجا بوده و او دلایلی می‌آورد که نشان می‌دهد در شهر نبوده، اما سوال‌ها و شکل قتل‌ها نشان می‌دهد قاتل کتاب‌فروش را می‌ششناسد و یا از دور او را زیرنظر دارد و این شروع ماجرایی است که بسیار گسترده‌تر از تصور راوی است. 

نثر کتاب سریع و پرچالش است و خواننده را منتظر نگه نمی‌دارد، او سریع وارد دنیای قتل‌ها و جنایت‌ها می‌شود و همراه با شخصیت‌ها سعی می‌کند معماها را حل کند، ترجمه کتاب روان است و خواننده را با خود همراه می‌کند. 

کتاب هشت قتل حرفه ای

جوانان هنگام ازدواج با پرسش‌های بیشماری مواجه می‌شوند که لازم است به آن‌ها پاسخ مناسبی داده شود. پرسش‌هایی نظیر: چگونه می‌توانند فرد مناسبی برای ازدواج بیابند؟ چگونه توجه مرد یا زنی را به سوی خود جلب کنند که به دلیل گذشته بد و رابطه‌ای نافرجام از ازدواج هراسانند؟ چه عواملی حلقه‌های ازدواج را می‌شکند؟ انجام چه رفتارهایی آنان را فردی دوست‌داشتنی یا تلخ جلوه می‌دهد؟

باید درک کنیم تنها با یافتن یک فرد نمی‌توانیم به عشق برسیم، نمی‌توانیم افسار خوشبختی را به دست دیگران بسپاریم و منتظر بمانیم تا آنان این احساس را به ما ببخشند. با کسب دانش و آگاهی در این زمینه می‌توانیم کنترل امور را در دست بگیریم، زندگی مشترک را در مسیری مناسب هدایت کنیم و زندگی لذت‌بخش‌تری را تجربه کنیم. 

این کتاب سعی دارد نگاهی متفاوت به ارتباط زنان و مردان داشته باشد، نویسنده در کتاب زن ها مردها را از دست می دهند، چرا؟  سراغ زنان می‌آید و از انان مي‌خواهد الگوهای رفتاری خود را بازبینی کنند تا متوجه اشتباهاتشان در رفتارهایشان شوند. او با مثال به دنبال نشان دادن الگوهای رفتاری متفاوت است و این کار را به خوبی انجام داده است

کتاب زن ها مردها را از دست می دهند چرا

با توجه به شکاف عمیق میان خیال‌پردازی‌های عامیانه پیرامون کار و عواید واقعی‌ای که امروزه‌روز اغلب کارگران از قِبل کار به دست می‌آورند، وقت آن رسیده است که استعاره‌های «کاری را بکن که دوست داری» را زیر میکروسکوپ بگذاریم. نویسنده جای دیگری گفته‌ است که الگوی «کاری را بکن که دوست داری» دارای ماهیتی خودشیفته‌وار است، یعنی با تشویق مدام ارضای نفس، به‌شکلی حساب‌شده، شرایط کاری دیگران را نادیده می‌گیرد. نویسنده همچنین بحث کرده‌ است که «کاری را بکن که دوست داری»، با انداختن مشکلات به گردن کارکنان، طرف‌دارانش را در معرض بهره‌کشی و توجیه‌کردن کار بی‌مزد یا کم‌مزد قرار می‌دهد. زمانی‌که اشتیاق تبدیل به انگیزۀ‌کار شود، و این موضوع از نظر اجتماعی نیز پذیرفته شده باشد، دم‌زدن از حقوق یا ساعت کاریِ معقول می‌شود نشانۀ بی‌شعوری. کتاب پیشِ رو به بررسی انتظارات فراوان کاری‌ای می‌نشیند که در کیش «کاری را بکن که دوست داری» موجودیت می‌یابند و فداکاری‌هایی را می‌کاود که کارکنان در راستای برآورده‌ساختن این انتظارات به جان می‌خرند.

کتاب کاری را بکن که دوست داری

 دختر و پسری جوان از اهالی کوفه به دور از سودجویی‌های معمول و روبه افزاریش مردم این شهر به دنبال حقیقت می‌گردند اما در میان رفتارهای متناقض سرداران و  بزرگان کوفه، بین حمایت از امام حسین (ع) و وفاداری به یزید سرگردان مانده‌اند. 

این رمان، داستانی شخصیت‌محور دارد با خرده‌روایت‌هایی که از تغییر روش، هدف، آرزو و سرانجام آدم‌ها می‌گویند. این روزگار است که انسان را در ترازوی تصمیم‌گری می‌‌گذارد. اتخاب کند یا انتخاب شود؟

راوی این داستان خود نویسنده است. کرمیار کتاب را به سبک رمان‌های کلاسیک، آرام آغاز می‌کند، تصویرسازی بی‌نظیری دارد، شخصیت‌ها را یکی یکی وارد داستان می‌کند، آن‌ها را معرفی می‌کند و با داستان به پیش می‌برد.

 گفتنی است که رمان نامیرا اسیر اختلاف روایت‌های تاریخی هم نشده و از پیشینه تحقیقی خوبی بهره برده است. کرمیار برای نوشتن این اثر ، آثار تحلیلی که درباره سیدالشهداء  و قیام او نوشته شده و همچنین مقاتل آن حضرت را مطالعه کرده است.

کتاب نامیرا

جان و جانان از تجربهٔ دشوار کهنه‌سربازی می‌گوید که در عرصهٔ خونبار پیکار با زندگی، ستیزه‌جو و سینه‌خیز رزمیده و به نهایت درماندگی و سرخوردگی رسیده است. از این نقطهٔ به ظاهر پایانی، زندگی نوینی برای گری زوکاو آغاز می‌شود که لبریز از پذیرش و نرمش است.

حکایت‌های این کتاب با وجود سادگی و روانی، تکان‌دهنده و شگفت‌آور هستند و چون از دل زندگی آدم‌ها برخاسته‌اند؛ چنان قدرتی دارند که به آسانی بر دل تأثیر بگذارند و در آن جاری شوند. صداقت گفتار و جانبدار نبودن در گردش قلم راوی چشم‌گیر است؛ از صحنه‌های مرگبار جنگ ویتنام و خشونت و غرور حضور در خاکی تصرف‌شده تا خستگی و دلزدگی مفرط پرستاری از یک مادر بیمار با وجود پیوندهای محکم عاطفی، همگی گواه صداقت و بی‌طرفی برخاسته از روشن‌بینی هستند. 

فصل یکم کتاب با عنوان «آموزه‌های جان» را می‌توان از سویی یک زندگی‌نامهٔ خودنوشت به شمار آورد، زیرا زوکاو با شهامتی درخور تحسین از دوران ستیز بی‌امان خود با وضعیت موجود، رزمیدن تا پای جان به عنوان یک سرباز آمریکایی در جنگ ویتنام و فخرفروشی به توان جسمانی و لباس نظامی سخن می‌گوید. 

فصل دوم کتاب با عنوان «پرسش‌های جان» به طرح سؤال‌ها و جواب‌هایی می‌پردازد که جان‌هایی بی‌قرار و رهسپار مانند نگارندهٔ این نوشتار و دیگر انسان‌های بی‌شمار را پیوسته پرسنده و پویا نگه می‌دارد. نویسنده در پاسخ به این پرسش‌ها به نرمی و مهربانی آمیخته با استواری یک استاد، آموزه‌های خود را در گوش خوانندگان می‌خواند و بر صفحۀ دل آن‌ها می‌نگارد. با این وجود، زوکاو با خرد یک فرزانه هیچ اصراری بر اثبات دلایل و یگانه بودن راه خود ندارد.

کتاب جان و جانان

در کتاب مصائب من در حباب استارت‌آپ، ما همراه دنیل لاینز محیط‌کاری هاب‌اسپات را با جزئیات می‌بینیم. لابه‌لای ماجراهای طنز و کنایه‌های نیش‌دار این مرد باتجربه و تیزهوش که به‌سرعت لایه‌های پنهان فضای کار جدیدش را شناسایی می‌کند، نظام بهره‌کشی ناعادلانه و در خدمت سرمایه برای مخاطب روشن می‌شود. مهارت روزنامه‌نگارانهٔ لاینز از این کتاب اثری فراتر از یک روایت معمولی می‌سازد.

دنیای استارت‌آپی به‌خاطر گفتمان خاص و قصه‌های درون‌سازمانی منحصر به خودش، اندک‌اندک از فضای کلی جامعه و محیط‌های کاری دیگر جدا می‌ماند و می‌تواند به‌تدریج به جزیره‌ای دورافتاده بدل شود که بیرون از این‌جا و اکنونِ زندگیِ بقیهٔ مردم ایستاده است. سبک زندگیِ بعضی شرکت‌های فناور بیشتر از آن‌که به فرهنگ، زبان و سلیقهٔ عمومی سرزمینی که در آن واقع شده‌اند مربوط باشد، شبیه همقطاران خودشان در سراسر دنیاست. بعضی از این کسب‌وکارهای نوپا کم‌کم ادبیاتی درون‌گروهی تولید و تثبیت می‌کنند و نظام رفتاری و الگو و طرح زندگی مستقلی برای خودشان می‌سازند که گفت‌وگو و تعامل با بدنهٔ جامعه را برایشان سخت می‌کند و مرز دنیای درونی و بیرونی‌شان پررنگ می‌شود.

کتاب مصائب من در حباب استارتاپ

واژه تلنگر را اولین بار، ریچارد تیلر، استاد علوم رفتاری و اقتصاد و برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۷ به همراه همکارش، کس سانستین به کار برد. آن‌ها کتابی به نام تلنگر منتشر کردند که در آن درباره روش‌های بهبود تصمیم‌گیری در زمینه‌های مختلف مانند اقتصاد و سلامت صحبت کرده‌اند. تلنگری که در کتاب تلنگر برای ایران ذکر شده است نیز، برگردانی از همان تلنگر است و به نوعی به آن اشاره می‌کند. و اما درباره این کتاب بیشتر بدانیم. 

یکی از مهم‌ترین سوالاتی که لازم است به آن پاسخ دهیم این است: دولت چگونه با کمک ابزارهایی که در دست دارد، در جهت تغییر رفتارهای روزمره شهروندان به نفع صلاح عمومی جامعه قدم برمی‌دارد؟ این پرسش، که سوالات بسیاری را همراه با خود می‌آورد، درونمایه این کتاب است. اما برای اینکه بتوان به آن پاسخ داد لازم است ابتدا درباره این موضوعات نیز اطلاعات بیشتری کسب کنیم: مثلا رفتارهای ما چگونه شکل می‌گیرد؟ آیا صرفا از روی آگاهی است یا عواملی مانند ترس از مجازات و یا کسب نفع بیشتر یا عواملی بسیار فراتر از این‌ها نیز در آن دخیل است؟ 

تلنگر برای ایران، نتیجه پژوهش‌ها و تحقیقات علیرضا نفیسی، محسن اشعاری و سعید طهماسبی در زمینه مطالعات موردی سیاست‌گذاری تغییر رفتار در ایران و جهان است.

کتاب تلنگر برای ایران

چیکا ژون (Chika Jeune) سه روز بعد از زلزله سال ۲۰۱۰ هائیتی به دنیا آمد. کودکی‌اش در فقر و بدبختی گذشت و مادرش، هنگام زایمان برادر کوچکتر او، جانش را از دست داد. چیکا به یتیم‌خانه‌ای رفت که میچ آلبوم آنجا را اداره می‌کرد. میچ و همسرش، فرزندی نداشتند و این چهل کودک یتیم، بخشی از خانواده آن‌ها به حساب می‌آمدند اما با ورود چیکا، دنیای آن‌ها متفاوت شد. اعتماد به نفس و شجاعت چیکا، همه را تحت تاثیر قرار داده بود. همه بچه‌ها و همه مربیان آنجا. اما دردناک این بود که وقتی چیکا پنج ساله شد، به بیماری دچار شد که هیچکدام از پزشکان هائیتی توان درمانش را نداشتند. 

میچ آلبوم و همسرش چیکا را به این امید به دیترویت بردند که حالش خوب شود و بتواند دوباره به زادگاهش برگردد. سفر آن‌ها به سفری دوساله دور دنیا بدل می‌شود و چیکا، عشق و لذت را به خانواده آلبوم می‌بخشد و درسی عمیق به میچ می‌دهد. رابطه‌ای که بر اساس عشق بنا شده است، هرگز نابود نمی‌شود...

کتاب پیدا کردن چیکا

این کتاب با سخاوتمندی تمام دست خواننده را می‌گیرد و او را با کلام گیرا و دلنشینش به وادی مراقبه می‌کشاند. زبان نویسنده، چنان گویا که خواننده بدون هیچ ترسی از غریبی و نابلدی راه، همراه او می‌شود. واسوانی با همهٔ پدیده‌های هستی دوستی می‌کند و مسیر این راه ناآشنا را برای خواننده روشن می‌کند. نویسندهٔ آگاه و فرزانه این کتاب، با کلامی نرم، سرمنزل مقصود را با جذابترین کلام به خواننده نشان می‌دهد و راه رسیدن به خداوند را برایش هموار می‌سازد.

این نوشته از مراقبه سخن می‌گوید؛ اما نه چیزی که بر زبان بسیاری جاری‌ است، بلکه مراقبهٔ حقیقی را به رهروان حقیقی طریقت می‌آموزد. مراقبه‌ای که گوش جان، شیفته و تشنهٔ آن است و سرانجامش عشق و آرامش است. نویسنده، خواننده را به تمرین سکوت دعوت می‌کند سکوتی که التیام بخش و آرام کننده است. نیایش کردن در سکوت، گوش دادن به صدای هستی و آوردن آن یگانهٔ بی‌همتا به زندگی، سبب روی دادن معجزه‌ای هرروزه در زندگی می‌شود. 

کتاب تا سرای او

 بسیاری از ما به دلیل نداشتن تمرکز کاری هزینه‌های زیادی متحمل می‌شویم و وقت و انرژی زیادی از دست می‌دهیم. طبق تحقیقات انجام‏ گرفته در آمریکا، کل زمانی که یک کارمند در طول روز تلف می‏‌کند برابر با ۳ تا ۶ ساعت است. فرض کنید این فرد در طول سال ۲۵۰ روز کار کند (آخر هفته‌‏ها و دو هفته تعطیلی را از ۳۶۵ روز کم کردیم). این یعنی هر سال ۷۵۰ تا ۱۵۰۰ ساعت تلف می‏‌شود. این پدیده هر سال به اقتصاد امریکا یک تریلیون دلار ضرر می‏‌رساند؛ اما این همۀ ماجرا نیست.

به ایده‌‏های متوقف‏ شده، پروژه‏‌های عقب ‏افتاده و ظرفیت‌‏های محقق ‏شدۀ خودتان فکر کنید.  ما در میان پروژه‌‏هایی که قرار است آن‏ها را عملیاتی کنیم و همچنین انبوه دیگری از فعالیت‏‌ها، که برخی از آن‏ها مهم‏‌اند و برخی فقط در ظاهر اهمیت دارند، احساس خستگی، گم‏‌گشتگی و سرکوب‏ شدن داریم.

برخی افراد برای کنترل سرعت سرسام‏‌آور زندگی خود به داروهای مسکن و روان‏گردان متوسل می‏‌شوند. حتی اگر بپذیریم داروهای تقویت اعصاب مفیدند و از نگرانی‏‌های جامعه و خطرات این داروها برای سلامتی انسان صرف‏ نظر کنیم، باید از خودمان بپرسیم این چه دنیایی است که برای خود ساخته‌‏ایم که در آن برای ماندن در رقابت باید با خوردن دارو به اعصاب خود مسلط شویم؟

کتاب مجالی برای تمرکز

هاندکه در این اثر از خودکشی مادرش می‌گوید و تاثیری که این کار مادر بر او گذاشته است. او روایتش را از پدربزرگش آغاز می‌کند، پدر مادرش و بعد به سراغ سال‌های سخت جنگ جهانی اول و دم می‌رود. در زمان جنگ دوم پتر هم خودش متولد شده است و خانواده ۵ نفره آنها یعتی پتر، برادر و خواهرش، مادر و شوهر مادر مخفیانه از برلین می‌گریزند و در اتریش ساکن می‌شوند.

هاندکه این اثر را در قالب سوم شخص روایت می‌کند. او در نوشته‌هایش اروپایی را نشان می‌دهد که با امروز خیلی فرق دارد. او روند تحولات در سبک زندگی یک خانواده متوسط را در دهه ۴۰ میلادی در اتریش به تصویر می‌کشد. از روابط مادر با همسرش و سردی‌ای که بین آنها پیش آمد، می‌گوید و افسردگی‌ها مادر و سردردهای مزمن و طولانی‌اش را توصیف می‌کند و در نهایت به داغی می‌رسد که مادر بر دلش گذاشت. او در زمان شنیدن خبر خودکشی مادر در اتریش بود که خود را سراسیمه به زادگاه مادر رساند.

 هاندکه انگیزه خود از نوشتن چنین جستاری را این گونه بیان کرده است: «این حقیقت ندارد که نوشتن فایده‌ای برایم دربر داشت. در آن هفته‌هایی که به داستان پرداختم، داستان هم دست نمی‌کشید از پرداختن به من. نوشتن آن گونه که در آغاز باور داشتم، خاطره‌ای نبود از مرحله‌ای به پایان رسیده از زندگی‌ام بلکه فقط گرته مداومی بود از خاطره به شکل جمله‌هایی که تنها مدعی دور شدن از من بودند.»

کتاب چنان ناکام که خالی از آرزو

بایرن کیتلین رید که همه او را با نام بایرن کیتی می‌شناسند، فرایندی ساده، اما بسیار کاربردی به نام «کار» را به جهانیان معرفی می‌کند. کیتی در چهل و سه سالگی به خود آمد و خود را افسرده و پریشان کف زمین آسایشگاهی ویژهٔ زنان دچار اختلال در خوردن یافت. او در گیر و دار زندگی عادی، دو ازدواج، سه فرزند و موفقیت شغلی، در سراشیبی ده‌ساله و روزافزون خشم، هراس، ناامیدی و افسردگی افتاده بود. یک هفته پس از بستری بودن در آسایشگاه کیتی از خواب بیدار شد و هیچ درکی از آن که چه کسی‌ست، نداشت. گویی دیگر منی برای او وجود نداشت. همهٔ خشم و افکار آزاردهندهٔ او از میان رفته بود و به گفتهٔ خودش کل جهان درونی او وجود نداشت و همزمان شادی و سرمستی از اعماق وجودش می‌جوشید. گویی کیتی دیگری متولد شده بود که برایش هیچ چیزی جدا یا ناپذیرفتنی نبود. هر چیز خودش بود.

آموزه‌های کیتی در قالب چهار پرسش، پاسخ، واکاوی و برگردان‌هایی‌ست که افکار آزارنده را به جریانی روان، طبیعی و پذیرفتنی در زندگی انسان تبدیل می‌سازد. سؤال‌هایی ساده که برای همهٔ انسان‌ها در گوشه‌گوشهٔ جهان و با هرمشکلی، قابل طرحند و سرانجام در پایان هر نشست، مراجعه‌کنندهٔ ناامید، هراسان، افسرده یا خشمگین، خود با آسودگی و پذیرش به ساده‌ترین و در دسترس‌ترین پاسخ ممکن دست می‌یابد، به راه حلی آسان برای حل مشکلاتش می‌رسد و مهم‌تر از این‌ها، در مسیر دست یافتن به ذهنیتی که ژرف‌ترین پرسش‌ها در آن پاسخی دارند، پیش می‌رود.

کتاب دوست داشتن وضعیت موجود

تام هارتمن در این کتاب به شرح ناآگاهاهی خانمان‌سوز بشریت می‌پردازد. این که چگونه از روی غفلت خانهٔ خود را آلوده می‌کنیم، حریصانه منابع زمین را که با سخاوتمندی در اختیارمان گذاشته، چپاول می‌کنیم  و سنگ‌دلانه از فردای هولناک و غم‌انگیز فرزندان و آیندگان خود چشم می‌پوشیم و شانه بالا می‌اندازیم، در حالی که نویسنده هشدار می‌دهد این وضعیت تاسف‌بار و هراس‌انگیز ممکن است تا فردا به تعویق نیفتد و خیلی زودتر از آنچه گمان می‌کنیم، ما و زیستگاهمان را به نابودی بکشد.

 هارتمن در این اثر به طور عمده از بیان استدلالی علمی و آماری یاری می‌گیرد تا واقعیت کریه وضعیتی را که پدید آورده‌ایم، به رخ ما بکشد. او در این اثر، بنیان بسیاری از داستان‌ها و واگویه‌های تاریخی را در هم می‌ریزد و قهرمانانی همچون کریستف کلمب را بر مبنای واقعیات مستند، به عنوان تبهکاران و جانیانی سودجو معرفی می‌کند که برای رسیدن به طلا و دیگر منابع ارزشمند، بی‌رحمانه به نسل‌کشی بومیانی پرداختند که ساکنان بی‌آزار و مالکان حقیقی آن مناطق بودند.

 نگارنده با ارقام و مقالات علمی، ثابت می‌کند که شرکت‌های بزرگ چند‌ملیتی به شدت در تکاپو هستند تا با استفاده از انرژی‌های آلوده، مصرف بی‌رویهٔ منابع سیاره، دفن زباله‌های تجزیه‌نشدنی و بیماری‌زای حاصل از فعالیت‌های سیاه و ناپاک خود همچنان بیشینۀ سود را به چنگ آورند. تام هارتمن برای رساندن منظور خود به گشت و گذار در سراسر سیاره می‌پردازد تا به روشنی نشان دهد چگونه پیشرفت برخی از مناطق زمین، به بهای نیستی زندگی در بخش‌های دیگر انجامیده است. 

کتاب از جنس نور

 زندگی پس از مرگ مجموعه سخنرانی‌های عارف مشهور هندی جی. پی. واسوانی‌ است که شاگردانش، آن‌ها را به رشتهٔ تحریر درآورده‌اند. این نوشته‌ها سرشار از خرد و الهام است و در نتیجه به پرسش‌های بی‌شماری پاسخ می‌دهد.

 زبان واسوانی به زلالی و روانی زندگی‌ست و در مورد همهٔ مسایل آدمی چنان به زیبایی سخن می‌گوید که همهٔ پدیده‌های جهان هستی، جاندار و سرشار از زندگی به نظر می‌رسند. واسوانی در این نگاشته، مرگ را هم چونان همهٔ هستی، بخشی ضروری از زندگی می‌داند و از آن به عنوان روی دیگر زندگی یاد می‌کند. مهارت نویسنده در انتقال آن چه می‌خواهد بگوید، نوشتهٔ او را در عین سادگی، تأثیرگذار و گیرا می‌سازد. نگارنده با آوردن حکایت‌های واقعی، چهرهٔ مرگ را برای خواننده همچون دوستی آشنا ترسیم می‌کند و ذهن او را آمادهٔ پذیرش مرگ به عنوان بخشی ناگزیر از زندگی دنیایی می‌سازد.

واسوانی در این کتاب از مرگ با این عبارت سخن می‌گوید: «مرگ وجود ندارد.» نگارنده مرگ را مانند غروب خورشید توصیف می‌کند که بی‌تردید، روز بعد دوباره طلوع می‌کند. واسوانی با ارایهٔ چهره‌ای شیرین از مرگ و سخن گفتن از حیات ابدی، ترس از مرگ را برای خواننده کاهش می‌دهد و او را به دوستی با مرگ فرامی‌خواند. واسوانی در ادامه از آن سوی دیوار مرگ سخن می‌گوید و خواننده را دعوت می‌کند تا هر روز به کردار خود بیندیشد، دقایقی را در سکوت بگذراند، مراقبه کند و به عبادت پروردگار بپردازد. نگارنده پس از آن، به بهشت و دوزخ می‌پردازد و از زندگی در عالم ملکوت پرده برمی‌دارد که انسان‌ها در این عالم، همهٔ خواسته‌هایشان را پشت سر گذاشته‌اند و درس عدم خودخواهی و زندگی نوع‌دوستانه را آموخته‌اند. در این عالم، انسان فقط می‌تواند عشق بدون قید و شرط و ویژگی‌های متعالی را به همراه داشته باشد. نگارنده در پایان هر سه بخش، سه پیشنهاد برای آرامش فکر به خواننده عرضه می‌دارد. در بخش پایانی، واسوانی به پرسش‌هایی در بارۀ مرگ پاسخ می‌دهد و برداشت‌های نادرست را در مورد مرگ اصلاح می‌کند.

کتاب زندگی پس از مرگ

بعد از من، داستانی از یک زندگی است که به مرور و با کمک زمان و البته برملا شدن رازهایی، به طور کامل زیر سوال می‌رود. 

لوک، همسرش، ناتالی ریچاردسون را از دست داده است. ناتالی بعد از مبارزه‌ای طولانی با سرطان از دنیا رفت و حالا لوک باید وظیفه و مسئولیت خاصی را علاوه بر وظایف دیگرش، قبول کند: زندگی با فرزندان کوچکش و اداره کردن زندگی بدون همسرش. بهرحال وقتی لوک از مراسم خاکسپاری همسرش به خانه برمی‌گردد در غم و اندوه عمیقی غرق شده است و بچه‌هایش نیز ناراحتند. اما لوک با نامه‌ای روبه‌رو می‌شود که ناتالی برای او نوشته است. نامه‌ای که روز اول بیماری‌اش نوشته است. 

لوک هر روز نامه‌ای پیدا می‌کند و این نامه‌ها اوایل کمک خیلی بزرگی به او هستند. اما کم‌کم و با گذر زمان چیزهایی که در نامه‌ها می‌خواند متعجبش می‌کند. به نظر می‌رسد رازهایی که او در نامه‌هایش نوشته است، تمام آن چیزی را که لوک و ناتالی درکنار هم ساخته‌اند، زیر سوال می‌برد... 

کتاب صوتی بعد از من

نصف النهار خون یا سرخی غروب در غرب داستانی خیالی از زندگی نوجوانی است که در کتاب او را بچه می‌نامیم. بچه در کودکی از خانه فرار کرده است و به دل خطر زده است. غافل از اینکه به چه دنیایی وارد می‌شود و چه ماجراهایی در انتظارش است. 

 یک روز در یک بار، ملوانی با بچه بدرفتاری می‌کند و گلوله‌هایی حواله‌اش می‌کند. دو هفته تمام در بستر بیماری می‌افتد و همسر متصدی بار مراقبتش را به عهده می‌گیرد. زنی که خودش هم مانند مردها شده از پسرک مراقبت می‌کند. به او غذا می‌دهد  و تمیزش می‌کند. اما پسرک که پولی برای پرداخت کردن به زن ندارد از آنجا فرار می‌کند و با یک کشتی راهی تگزاس می‌شود. به این امید که پولی دستش را بگیرد. اما سفرش که آغاز می‌شود، درگیر یک ماموریت می‌شود: ماموریت مبارزه با یکی از بزرگترین گروه‌های مواد مخدر...

کتاب صوتی نصف النهار خون

شوایک، اثر  یاروسلاو هاشک از آثار ادبی ارزشمند کلاسیک دنیا است. این اثر یک رمان ناتمام است که بخش اول آن در سال ۱۹۲۱ منتشر شد. این اثر بارها با نام‌های مختلف به فارسی ترجمه شده که از آن میان می‌توان به ترجمه حسن قائمیان در سال ۱۳۳۱ با نام مصدر سرکار ستوان و ترجمه ایرج پزشکزاد در سال ۱۳۵۸ با نام شوایک: سرگذشت سرباز پاکدل اشاره کرد.

 ماجرا در اروپای مرکزی اتفاق می‌افتد. زمانی در آستانه قرن بیستم. نویسنده در این اثر زندگی کسانی را روایت می‌کند که در برابر تمام نامردمی‌ها و ظلم‌ها، به شیوه‌ی خودشان انقلاب کرده‌اند. شوایک یک سرباز خوش طینت و حتی ساده‌دل است و کل کتاب، نمادی از مردم چک است.

سرباز ژوزف شوایک عاشق خدمت در ارتش است اما به دلیل سادگی و سفاهتش یکبار از ارتش اخراج شده است حالا امپراطوری در آستانه جنگ است و شوایک امید دارد بتواند دوباره به ارتش ملحق شود و به جنگ برود. ژوزف در حالی که نیمه دیوانه به نظر می‌رسد گاهی سخنانی درباره وطن‌پرستی و جنگ می‌گوید که شک و تردید اطرافیانش را برمی انگیزد. ایا او واقعا یک ادم ساده‌لوح است یا خودش را به دیوانگی زده است؟ 

با شنیدن داستان ضد جنگ شوایک، خواهید خندید. اما خنده‌هایی تلخ که از یک کمدی سیاه برمی‌آیند.

کتاب صوتی شوایک

سکون سخن می‌گوید، اثری است از یک استاد معنوی به تمام معنا. قرار نیست این کتاب به شما اطلاعاتی تازه بدهد یا باورها و قواعدی جدید را در اختیارتان بگذارد. اما قرار است کمکتان کند تا با حجابی روبه‌رو شوید که میان شما و حقیقت قرار گرفته است و به این ترتیب به تمام آنچه که در اعماق وجودتان دارید، دست یابید. تمام آن آرامش درونی که رسیدن به آن، تنها و تنها به شما بستگی دارد. در حقیقت این کتاب راه رهایی از تفکر شرطی و تکراری را به ما می‌آموزد و این راز دستیابی به آرامش درونی است. 

اکهارت تله در کتاب سکون سخن می‌گوید به شما کمک می‌کند تا به آرامشی پرشور و زنده دست یابید. آرامشی که در این صورت به دست می‌آید: بدانید چه کسی هستید و راه بازگشت به سوی خانه را پیش بگیرید. جوهره اصلی آموزه‌های این کتاب این است که درون خود را بکاویم و به یاد بیاوریم که همه چیز در درون ماست. کلمات نشانه‌هایی هستند که راهنمای ما در این مسیرند و به ما کمک می‌کنند تا به آرامش برسیم. این کتاب نمایانگر آن بعد از وجود ما است که عمیق است و دریایی بیکران است. تاحدی که شاید نتوان آن را در قلمرو فکری یافت. اما در قالب واژه‌هایی راهنما، ما را به آن سمت از وجودمان راهنمایی می‌کند و آرامش را به ما هدیه می‌دهد. 

کتاب صوتی سکون سخن می گوید

کتاب روانشناسی پول بر این فرض استوار است که مدیریت صحیح پول ربط چندانی به هوش و ذکاوت شما ندارد و بیش‌تر به چگونگی رفتار شما مربوط می‌شود و آموختن رفتار مناسب، حتی به افرادِ واقعاً باهوش و ذکاوت هم کار آسانی نیست.

انسان‌های معمولی که هیچ آموزش مالی ندیده‌اند، چنان‌چه از چند مهارت رفتاری برخوردار باشند که ظاهراً هیچ‌ربطی هم به سنجه‌های قراردادی هوش و ذکاوت ندارد، می‌توانند ثروتمند شوند. درحقیقت موفقیت مالی در دستهٔ علوم سخت قرار نمی‌گیرد؛ مهارتی نرم است که در آن رفتارتان مهم‌تر از دانشی است که در اختیار دارید. من به این مهارت نرم، روان‌شناسی پول می‌گویم.

برای آن‌که بفهمید چرا مردم خودشان را زیر بار بدهی می‌برند، نیازی نیست نرخ‌های بهره را بررسی کنید؛ بلکه باید در تاریخچهٔ طمع، ناامنی و خوش‌بینی تعمقی داشته باشید. اگر می‌خواهید بدانید چرا سرمایه‌گذاران در شرایط کسادی بازار همه چیز را می‌فروشند، نیازی نیست بروید حساب‌وکتاب سودهای آتی را دربیاورید؛ کافی است به این بیندیشید که از دیدن خانواده‌تان و تصور آن‌که سرمایه‌گذاری شما ممکن است آینده‌شان را به خطر بیندازد ممکن است چه رنجی بکشید. 

این کتاب سعی دارد نگاهی متفاوت از ریاضیات و فیزیک به پول داشته باشد، نویسنده می خواهد نشان دهد پول درآوردن و مدیریت مالی امری روان‌شناختی است و باید خودمان را تغییر دهیم تا ثروتمند شویم. 

کتاب صوتی روانشناسی پول

کیا کلارک دختری توانا و باهوش است که  با پدر بداخلاقش در حاشه مردابی، در طبیعت کارولینا زندگی می‌کند. زندگی کیا روی روال است. او ارتباطات خاص خود را دارد و همه او را به اسم دختر مرداب می‌شناسند؛ چون با طبیعت از گیاه گرفته تا حیوانات، رابطه خیلی خوبی دارد.

 روزی دو مرد از مردان شهری عاشق زیبایی و اصالت کیا می‌شوند و او نیز این دلباختگی را در خود احساس می‌کند. در حالی که کیا دارد خودش را برای یک زندگی تازه آماده می‌کند اتفاقاتی می‌افتند که زندگی او را از مسیری که در ذهنش برای آن ترسیم کرده، خارج می‌کنند. جسد مرد جوانی به اسم چیس اندروز در حاشیه مرداب پیدا می‌شود و ظن و گمان‌ها همه به سمت کیا، دختر مرداب می‌رود.

 کتاب در دو بخش مرداب و باتلاق نوشته شده و ترجمه آرتمیس مسعودی از این کتاب بسیار شیوا و روان است.

دیلیا اوئينز در این کتاب از رنج تنهایی و تلاش برای زندگی دوباره می‌گوید و شما را با حوادث هیجان‌انگیز کتابش همراه می‌کند.

کتاب صوتی جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند

نویسنده اسم این کتاب را از چراغ‌های نئون سر در کلیسای شهرش ایده گرفته بود که شکل یک کتاب مقدس و نام کلیسا را با آن چراغ‌ها نوشته بودند. نویسنده در این کتاب که اولین تجربه نویسندگی‌اش است، زنجیره‌ای از اتفاقات عجیب و طعنه‌آمیز زندگی‌ و جامعه‌اش را به تصویر می‌کشد.

این کتاب داستان زندگی دیوید پسری است که در دهه‌ چهل در شهری کوچک، بزرگ می‌شود و ما در این کتاب با احساساتش همراه می‌شویم؛ احساساتی که ترکیبی از غم، رنج، عشق و شادی است. ما در این داستان با این شخصیت سفر می‌کنیم و با کشیش بابی لی، آشنایمان می‌شویم و سایه به سایه در کنار دیوید مسیر زندگی‌اش را ادامه می‌دهیم و به ملاقات مردمان متعصب و فاسد شهر می‌رویم.

این اثر نمایشی طنزآمیز از دنیای مدرن و تصویر شگفت‌انگیز و پراحساسی است که توسط یک نویسندهٔ بسیار جوان از دنیایی کوچک و سرشار از هراس و پر از تعصبات کوته‌فکرانهٔ مذهبی به نگارش در آمده است. کتاب مقدس نئون سی و پنج سال پیش نوشته شده است، ولی ارتباطی نزدیک و قوی با دنیایی دارد که در آن تعصبات مذهبی نه‌تنها با صبوری و دلایل محکم کم‌رنگ نشده است، بلکه بیش‌تر هم رشد کرده است.

کتاب صوتی مقدس نئون

دیدن هر دو سوی مرگ شروعِ تعمق درباره آن است. مرگ، چنان که از آن برمی‌آید، واقعه‌ای تراژیک، مستبد و بی‌‌معناست. اما در عین‌‌ حال دقیقا به این دلیل است که می‌تواند دریچه‌ای به زندگی انسان و سرشار بودن زندگی باز کند. بهرحال اگر به دنبال ساده‌ترین راه برای خلاص شدن از مرگ باشد، باید فکر نکردن به آن را انتخاب کنیم. شاید به این دلیل که نه علاجی برای مرگ وجود دارد و نه کنترلی بر آن داریم. ما می‌میریم و این واقعیت ساده را باید قبول کنیم. مرگمان می‌تواند در هر لحظه‌ای سر برسد. 

تاد می در این کتاب می‌خواهد با مرگ با تمام قدرت آن رویارو شود. اگر اینطور فرض کنیم که مرگ پایان زندگی است، باید بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم: این مسئله چه معنایی در زندگی ما دارد؟ چطور می‌توانیم همچون موجوداتی که خواهیم مرد و می دانیم که خواهیم مرد زندگی کنیم؟ تاد می، کتابش را با مروری بر آموزه‌های ادیان مختلف آغاز می‌کند و از اندیشه‌های فیلسوفان و نویسندگانی عصر باستان تا دوران مدرن می‌گوید. او همچنین با شرح تجربه‌های شخصی‌اش می‌کوشد به این پرسش‌ پاسخ دهد.

او دو رویکرد متفاوت نسبت به مرگ را با هم پیوند می‌دهد. اولی رویکردی است که مرگ را شر نمی‌داند یا دست کم نامیرایی را بدتر از مردن می‌داند و دومی رویکردی است که می‌گوید مرگ شر است اما گریزی هم از آن نیست. بهرحال او توضیح می‌دهد که برای اینکه بتوانیم با این واقعیت مسلم، زندگی کنیم باید این دو دیدگاه را با هم بیامیزیم. تلفیق آنها هم زیبایی و هم غمی به زندگی ما می‌دهد که درهم تنیده‌اند. به هر حال واقعیت این است که برای همهٔ ما مواجه شدن با مرگ خودمان دشوار است. اگر این دشواری را درک کنیم، اگر به جای متوسل شدن به توهّم یا گریز با آن رودررو شویم، شاید بتوانیم از نیروی مرگ کمک بگیریم تا از خودمان چیزی بسازیم که افسوسی برایمان باقی نماند.

کتاب صوتی مرگ

انی دیلارد، نویسنده مشهوری که در سن بیست و نه سالگی موفق شد تا جایزه پولیتزر را از آن خود کند، در کتاب هیچ چیز آنجا نیست به سراغ صداهایی رفته است که در طبیعت نمی‌شنویم. او همانطور که خودش می‌گوید در تاریکی به سراغ تخیلاتش می‌رود. لحن و سبک او در نوشتن، آنقدر همه‌پسند نیست چون خودش را مقید به انسجام نمی‌کند و گاه بسیار گسسته می‌نویسد. همین موضوع هم سبب شده تا همه نتوانند به راحتی با نوشته‌های او ارتباط برقرار کنند. 

با وجود اینکه برخی از منتقدان دیلارد معتقدند که نوشته‌های او تحت تاثیر مواد مخدر نوشته شده‌اند، اما نمی‌توان و نباید فراموش کرد که حتی با وجود پرش‌های گاه به گاه متنش، کاری می‌کند که با چیزهایی آشنا شویم که به جز در وادی ادبیات، جایی ندارند. درست مانند ماهی‌های لغزانی که از چنگ همه می‌گریزند.

کتاب صوتی هیچ چیز آنجا نیست

جو در ۲۵ سالگی مدیر طراحی محصول فیس‌بوک شد. زمانی که درباره مدیریت چیزی جز برگزاری جلسات و دادن ترفیع نمی دانست. از دوران دبیرستان به طراحی سایت علاقه‌مند بود و با دوستانش در این زمینه کار می‌کرد و آرزو داشت در شرکت مایکروسافت یا گوگل شغلی داشته باشد. اودر زمانی که فیس بوک یک شرکت نوپای کوچک بود به تشویق یکی از دوستانش، که در شرکت فیس‌بوک کار می‌کرد برای مصاحبه به این شرکت رفت و پس از دو ماه کارآموزی، تما وقت شد. پس از مدتی طراح تیم شد و بعد از گذشت سه سال از حضورش در شرکت به سمت مدیریت طراحان محصول فیس‌بوک رسید. او پس از مدیر شدنش ترس‌ها، تردیدها و چالش‌های زیادی داشت که با اندیشه خود و کمک همکارانش توانست آنها را رفع کند. او سپس وبلاگی با نام سال نگاه به آینده راه‌اندازی کرد و تصمیم گرفت تجربیاتش را در حوزه مدیریت در این وبلاگ بنویسد. وقتی در این باره بازخوردهای خوبی از مخاطبانش گرفت و فهمید که راهکارهای او چقدر برای کسانی که نوشته‌هایش را خوانده‌اند سودمند بوده است، تصمیم گرفت کتابی در این باره بنویسد، بنابراین کتاب مدیران بزرگ به دنیا نمی‌آیند، ساخته می‌شوند را نوشت تا تجربیات خود را در زمینه مدیریت با مدیران جوان و تازه‌کار بیشتری به اشتراک بگذارد.

کتاب صوتی مدیران بزرگ به دنیا نمی آیند ساخته می شوند

کتاب صوتی در ژرفای آب، داستان دیگری از پائولا هاوکینز است که با نوشتن کتاب دختری در قطار نشان داد به خوبی می‌تواند ماجراهایی با درونمایه جنایی و روانشناسی بنویسد. این داستان درباره نل آبوت و ماجرای مرگ عجیب و مشکوک او است. نل در آخرین روزهای مرگش، چندین بار با خواهرش جولیا تماس گرفت. خواهری که مدت‌ها بود با او حرف نمی‌زد. اما وقتی نل از دنیا رفت، جولیا سریعا خودش را به محل زندگی خواهرش می‌رساند. جایی که لنا، دختر نل زندگی می‌کند و به حضور خاله‌اش نیاز دارد.

جولیا می‌ترسد. از رفتن به آنجا و روبه‌رو شدن با چیزهایی که قرار است بفهمد. جولیا همیشه در تلاش بوده تا از آن مکان فرار کند و خاطراتش را فراموش کند. اما او نمی‌داند که چرا نل خودش را در آبگیر غرق انداخته است. آبگیر غرق، همان رودخانه وحشتناکی است که هر زنی برای خودکشی به آنجا می‌رود. هرچند مردم آن محل، برایشان اهمیتی نداشت که زنان خودشان را در رودخانه غرق می‌کردند اما مرگ یک زن و پس از آن، با فاصله کوتاهی، مرگ نل، قضیه را برایشان پررنگ می‌کند. نل، همان زن دردسرسازی که خیلی‌ها دوست نداشتند به کارش ادامه دهد. 

داستان راوی‌های بسیاری دارد. در حین شنیدنش، بارها و بارها فکر می‌کند که گره معما را باز کرده‌اید و در جریان همه چیز قرار گرفته‌اید. اما در پایان، غافلگیری جذابی در انتظار شما است.

کتاب صوتی در ژرفای اب

این داستان درباره نوزده حلقه قدرتمند است، سه حلقه برای فرمانروایان الف است که زیر آسمان نیلی زندگی می‌کنند، هفت حلقه برای دورف‌ها برای زندگی در تالارهای سنگی‌شان است و ۹ حلقه برای آدمیان که محکوم به مرگ هستند و فانی‌اند و اما یک حلقه. یک حلقه برای سائورون فرمانروای تاریکی در موردور. حلقه‌ای برای حکمرانی بر همه. حلقه‌ای با قدرت بسیار زیاد. هرکدام قدرت منحصر به‌فردی دارد.

سائورون می‌خواهد تمام سرزمین میانه را تسخیر کند، ولی آخرین اتحاد الف‌ها و انسان‌ها جلوی حرکت سپاه او را می‌گیرد، تا این‌که خود وارد جنگ می‌شود و پادشاه انسان‌ها، الندیل، را می‌کشد. پسر الندیل، شاهزاده ایسیلدور، در صدد انتقام کشته‌شدن پدرش به سائورون حمله می‌کند و با تیغهٔ شکستهٔ شمشیر پدرش، نارسیل، دستی را که حلقهٔ یگانه بر آن بود قطع می‌کند. جسم سائورون از بین می‌رود ، ولی روحش، به‌دلیلِ این‌که با حلقه پیوند خورده‌است، نابود نمی‌شود.

کتاب صوتی ارباب حلقه ها دو برج

یکی از نگرانی‌های بزرگ ما، در دنیای امروز که بسیار پرسرعت است، اتلاف وقت است. سبک زندگی ما به طرزی دیوانه‌وار با سرعت پیش می‌رود و ما حتی نمی‌توانیم یک ساعت را بدون برنامه‌ریزی بگذرانیم. مدام باید نگران کارهایی باشیم که انجام نداده‌ایم. قدم زدن در پارک یا جنگل، بدون گوشی هوشمند کاری مسخره به نظر می‌رسد و غذا خوردن در یک رستوران یا نوشیدن قهوه در وقت استراحت با چک کردن ایمیل‌ها همزمان می‌شود. لپتاپ، موبایل و ... همراهان همیشگی ما در تعطیلات هستند. برنامه‌های درسی به شدت شلوغند و دانش‌آموزان و دانش‌جویان حتی فرصت تامل کردن به مسائلی که فراگرفته‌اند را هم ندارند. به نظر می‌رسد صرف کردن حتی یک دقیقه بدون برنامه‌ریزی هم کاری بیهوده و عبث به شمار می‌آید. چاره چیست؟ 

کتاب صوتی در ستایش اتلاف وقت

هری پاتر و محفل ققنوس پنجمین جلد از مجموعه‌ هشت جلدی هری‌ پاتر است. هری پاتر شخصیت اصلی این مجموعه داستانی جذاب، خواندنی و سرشار از جادو دارد. در جلد‌های قبل شنیدید که او یک روز متوجه می‌شود که به این دنیایی که در آن زندگی می‌کند تعلق ندارد. اما راه چاره چیست؟ هری پاتر متوجه می‌شود دنیای دیگری وجود دارد که او واقعا متعلق به آن‌جاست. 

در پایان قسمت قبل متوجه شدیم که لرد ولدمورت بازگشته است. او با گرفتن خون هری‌پاتر و کشتن سدریک دیگوری در قبرستانی خانوادگی رایدل بار دیگر با قدرت به دنیا برگشت. اما در کتاب هری پاتر و محفل ققنوس دنیای جادوگری تحت فشار شدید کورنلیوس فوج وزیر سحر و جادو و روزنامه پیام امروز نمی‌خواهد جادوگران باور کنند که مردی که نباید اسمش را برد برگشته است. وزیر جادوگری از این می‌ترسد که دامبلدور بخواهد جای او را بگیرد و سعی دارد تا حد ممکن اختیاراتش را کم کند. داستان از یک روز گرم شروع می‌شود وقتی که هری در پارک است و با پسرخاله بی‌ادبش دادلی درگیری لفظی پیدا می‌کند اما ناگهان همه جا سرد می‌شود، هری دلیل این تغییر دما را می‌داند دیوانه‌سازها نزدیک شده‌اند و او باید خودش و پسرخاله‌اش را فراری دهد. اما استفاده از جادو برای بچه‌های زیر ۱۷ سال خارج از مدرسه ممنوع است. هری راهی ندارد باید سپر مدافع بسازد. اما چه کسی می‌خواهد او را به دردسر بیندازد؟ وزارت سحر و جادو چه نقشه‌ای برای هری دارد؟ دامبلدور چرا از هری دوری می‌کند و ارتباط ذهنی هری و ولدمورت از کجا ریشه می‌گیرد؟ کتاب هری پاتر و محفل ققنوس همه جواب‌های شما را می‌دهد. 

کتاب صوتی هری پاتر و محفل ققنوس

 این کتاب هم یک نقیضه است و هم یک نظیره؛ نئوگلستان دو بخش دارد. در بخش «در معنا»، حکایات از گلستان نقل شده  است اما نتیجه‌گیری همان نتیجه‌گیری‌های شیخ اجل، سعدی بزرگ نیست. در بخش «در صورت»، تنها پرداخت حکایت‌ها به‌روزرسانی شده و با جامعه امروزی و معضلاتش همراه شده است اما ریشه و سخن درونی آن حفظ شده است. ابراهیمی در این‌باره می‌گوید: 

«در حکایت‌های سعدی طنز بسیار ظریفی نهفته است که من فکر می‌کردم هر کدام از آنها ظرفیت این را دارند تا به روزرسانی و مرتبط با مسائل جامعه شوند. این بود که تصمیم به نوشتن این کتاب گرفتم».

و در جای دیگر می‌گوید که بعد از دیدن دخل و تصرف هایی که در متن گلستان شده، به تحریک یکی از دوستان دانشمندش، بر آن شده تا رودربایستی ذات ایرانی خود را کنار گذاشته و به جای تصحیح و مرمت، بکوبد و از نو بسازد.

نویسنده در مقدمه اش آورده است: وجه تمایز این نسخه به روزرسانی شده گلستان با دیگر نسخ موجود در این است که خواننده بدون ترس از دست برد و شبهات صوری و معنایی آن را مطالعه می کند. در این راه از شماتت شماتان و نقد منتقدان ترسی به دل راه ندادم و جذب دوست داران فرهیخته ادب و کلام را وجه سعی خود قرار دادم…

کتاب صوتی نئو گلستان

تصمیم‌گیری یکی از سخت‌ترین کارهایی است که ما در طول زندگی خود انجام می‌دهیم. ما باید مهارتی را به دست بیاوریم که از بین گزینه‌های موجود، بهترین انتخاب را داشته باشیم و گاهی حتی لازم است تصمیم سازی کنیم. تصمیم سازی چیزی شبیه به کاری است که سیاست‌گذاران (Policy-makers) انجام می‌دهند. آن‌ها می‌خواهند در سطح کلان، روی تصمیم‌ها و انتخاب‌های گروه‌های بزرگی از مردم یک جامعه تأثیر بگذارند. اما آیا ما با عوامل تاثیرگذار بر تصمیمات خود آگاهیم؟

ریچارد تیلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۷ و کاس سانستین در این کتاب نحوه تصمیم‌گیری غیر منطقی و انتخاب‌های غیرعقلانی مردم را بررسی کرده‌اند. آن‌ها نشان می‌دهند که چگونه ما تحت‌تاثیر وسوسه‌ها و یا خطاهای منطقی قرار می‌گیریم. وقتی ما از اطلاعات، بازخوردها و یا تجربیات شخصیِ کافی برخوردار نباشیم، احتمال اینکه انتخاب‌های بد انجام دهیم افزایش پیدا می‌کند. علاوه بر این، تاثیرات اجتماعی هم، تصمیم‌گیریِ خوب را مختل می‌کنند. به طور کلی ما و همه مردم، گرایشی ذاتی داریم تا خودمان را با جماعت همرنگ کنیم. ما دوست داریم در گروه‌هایی جای بگیریم و یا کاری را انجام دهیم که بقیه هم انجام می‌دهند. تاثیرات اجتماعی هرچند ممکن است ظریف و نامحسوس باشند، اما می‌توانند به شکلی ناخواسته منجر به تغییرات شگرف در سطح اقتصاد ملی شوند. این موضوع چیزی مشابه به همان تصمیم‌سازی است که پیشتر درباره‌اش صحبت کردیم.

کتاب صوتی سقلمه

ذهن ما مانند اتومبیلی است که گاهی ما را به مقصد می‌رساند و گاه به بیراهه می‌کشاندمان. گاهی با سرعت رانندگی می‌کند و گاه حتی طی کردن مسیر یک کوچه هم برایش مشکل است. جالب است اگر بدانید که در واقع، قدرت کنترل این اتومبیل در دستان ما است، فقط از آن بی‌خبریم؟

کاترین سوتکر و متیو مک کی، در کتاب رهایی از زندان ذهن، می‌خواهند به ما کمک کنند تا از زندانی ذهنی که برای خود ساخته‌ایم  بیرون بیاییم. آنان ما را با قدرت تاثیر افکار و کنترل ذهن آشنا می‌کنند. این قدرت همان چیزی است که ما به آن نیاز داریم تا مسیرمان را متحول کند. به کمک تمرین‌هایی که در این کتاب ذکر شده است، یاد می‌گیریم چطور ذهنمان را رصد کنیم و چطور به آرامش دست پیدا کنیم. 

نویسندگان کتاب پنج نوع فکر را به ما معرفی می‌کنند که باید تغییر پیدا کنند. سپس نحوه تغییر دادن افکار را یادمان می‌دهند. در ادامه از قدرت فکرمان می‌گویند و راه و روش غرق شدن در دنیای افکار، بدون آسیب دیدن و ضربه خوردن یا به عبارت دیگر، رصد کردن ذهن را به ما می‌آموزند و در انتها نیز راه‌های خلاقانه پیش پای ما می‌گذارند که به ما کمک می‌کند مسافران خوبی در سفر روزانه به اعماق ذهن خود باشیم. 

کتاب صوتی رهایی از زندان ذهن

دوگانگی مرکز و محور اصلی تجربیاتی است که همه ما در زندگی تجربه می‌کنیم؛ زندگی و مرگ، خیر و شر، نیکی و بدی، امید و ناامیدی. ما شجاعت را می‌شناسیم چون ترس را تجربه کردیم. ما صداقت را انتخاب می‌کنیم چون خیانت را تجربه کردیم و هزاران تجربه مشابه دیگر. اما با این وجود ما از رویارویی با طبیعت دوگانه خود می‌هراسیم و آن را انکار می‌کنیم. چرا؟ گاهی اوقات کارهایی انجام می‌دهیم که بر خلاف ارزش‌هایمان است؟ آیا این نمی‌تواند دلیلی بر وجود نیمه تاریک و دوگانگی باشد؟

وجه نیازموده زندگی، همان بخشی است که در سایه قرار گرفته است و البته منبع قدرت ماست؛ همانی که توان مواجه شدن با آن را در خود نمی‌بینیم. اما اگر یاد بگیریم آن را بپذیریم و بشناسیم، می‌توانیم قدرت شادی و هر آنچه را که می‌خواهیم به دست بیاوریم. 

کتاب اثر سایه، سه رویکرد تحول‌برانگیز دارد و به کار بردنش سبب می‌شود تا خلاف آنچه را که می‌ترسیم، تجربه کنیم. با کمک این رویکردها می‌توانیم به جای شرمساری احساس همدلی و به جای خجالت احساس شهامت را تجربه کنیم. محدودیت‌ها کنار می‌روند و آزادی رخ می‌گشاید. دبی فورد، دیپاک چوپرا و ماریا ویلیامسون با کمک این اثر به ما می‌آموزند که سایه چگونه در ما و با ما متولد می‌شود، چگونه در زندگی ما نقش دارد و از همه مهم‌تر برای کشف هدایای سرشت حقیقی خود چه کارهایی باید انجام دهیم و..

کتاب صوتی اثر سایه

تاد و جودی زوجی هستند که دهه چهل زندگی خود را می‌گذرانند. آنها بیست سال است که در آرامش و با اشتیاق و علاقه زندگی کرده‌اند. جودی زنی آرام و روان‌شناس است که کاری نیمه‌وقت دارد و باقیمانده روزش را در خانه می‌گذراند. تاد هم در طول سال‌ها کنار جودی بودن، اعتما به نفس و شرایط مالی خوبی بهم زده و روبه‌راه است.

االبته تاد و جودی ازدواج رسمی نداشته‌اند و بچه هم ندارند؛ اما حالا تاد با ناتاشا آشنا شده است، دختر جوانی که او و فکرش را تغییر داده است. حالا مدتی است که تاد دوست دارد بچه و زندگی خانوادگی داشته باشد. جودی از این ماجرا باخبر می‌شود و همه چیز در زندگی آنها زیر و رو می‌شود...

هریسون در این داستان یک نظریه روان‌شناختی را به یک تریلر تبدیل کرده است. او که خودش روان‌درمانگر است داستانی آفریده که زندگی را از نگاه هر دو شخصیت تشریح می‌کند.

پابلیشرز ویکلی کتاب همسر خاموش را تصویری ظریف و هوشمندانه از ازدواجی که در حال فروپاشی است، دانسته است.

اس. جی . واتسون نویسنده‎ رمان پرفروش «پیش از آنکه بخوابم» هم درباره این رمان گفته است: «نفس در سینه‌ام حبس بود، بی‌صبرانه جلو می‌رفتم تا ببینم داستان به کجا می‌انجامد.»

نیکول کیدمن بازیگر سرشناس استرالیایی در فیلم همسر خاموش که آدریان لین ساخته، نقش جود را بازی کرده است.

کتاب صوتی همسر خاموش

 نیکلاس کار در این کتاب پرسشی را مطرح کرده است «آیا اینترنت ما را احمق می‌کند؟» این پرسش تلنگری بود برای شروع یکی از مهم‌ترین بحث‌های دوران ما: وقتی که در حال لذت بردن از موهبت اینترنت هستیم آیا در واقع داریم توانایی‌مان را برای خواندن و فکرکردن عمیق فدا می‌کنیم؟

نیکلاس کار، درکتابش با تکیه بر دامنهٔ وسیعی از مطالعات تاریخی و علمی سعی دارد تاثیرات شناختی اینترنت را بر ذهن انسان کندوکاو کند و  پیامدهای فکری و فرهنگی آن را روشن سازد.

او تشریح  می‌کند که چگونه تفکر انسان در طول قرن‌ها از راه «ابزارهای ذهن» شکل گرفته است: از الفبا گرفته تا نقشه‌ها، نشریات، ساعت و کامپیوتر و چطور هر کدام از این ابزار بر شیوهٔ درک ما از جهان تاثیر گذاشته‌اند. کار سپس با شرحی جالب توجه از کشفیات تازه در علم عصب‌شناسی روشن می‌کند که مغز ما در واکنش به تجربه‌هایمان تغییر می‌کند. یعنی فناوری‌هایی که برای پیدا کردن ، ذخیره کردن  و اشتراک‌گذاری اطلاعات استفاده می‌کنیم راه‌های عصبی مغز ما را تغییر می‌دهند.

کتاب صوتی اینترنت با مغز ما چه می کند

 در کتاب ماجرا فقط این نبود، زیدی اسمیت به بررسی وقایع اخیر در دنیای فرهنگ و هنر و سیاست می پردازد.

زیدی اسمیت بیست و پنج ساله بود که با رمان دندان‌های سفیدبه موفقیت ادبی رسید. در این ۱۹ سالی که از آن رمان گذشته، اسمیت پیوسته در کانون توجه بوده و نوشته‌هایش با خودش بالیده‌اند. جستارهای اسمیت توصیف و تشریح این بلوغ است؛ بازنگریِ دائمی زندگی و روش نوشتن و خواندنش، کنجکاوانه نگاه‌کردنش به هر برهه از زندگی و بدیهی ندیدنِ باورهای تثبیت‌شده انسانی.

زیدی اسمیت در جستارهایش در مقام یک نویسنده‌ علاقه‌مند به یادگیری، یک مادر درگیرِ ادبیات و یک دورگه‌ بریتانیایی-جاماییکایی از طبقه‌‌ای متوسط، با صدای بلند فکر می‌کند تا تفکراتش به گفت‌وگویی تبدیل شود و راه‌های نویی برایش باز کند.

او  به آزادی اندیشه و لزومِ ‌نماندن در خود باور دارد و این‌که بی‌ثباتی در نظر نشانه‌ باور داشتن است؛ باور داشتن به این‌که شاید ماجرا فقط این نباشد، شاید حقیقت در طرف دیگری از زندگی است.

کتاب ماجرا فقط این نبود

دوبراوکا اوگرشیچ، نویسنده اهل زاگرب، در کتاب البته که عصبانی هستم، جستارهایی را نوشته است که موضوع آن‌ها وطن و انزوای خود خواسته است. این جستارها از مجموعهٔ فرهنگ کارائوکه (۲۰۱۱) انتخاب شده‌اند که دیوید ویلیامز به انگلیسی برگردانده است.

این جستارها از تجربهٔ هیجان بیمارگونهٔ ملی‌گرایی جمعی می‌گویند و از وجوه تاریک جوامع مدرن و همگن‌سازی مردم به اجبار رسانه، سیاست، مذهب و باورهای مشترک. همانطور که در آثار دیگرش، رمان‌ موزهٔ تسلیم بی‌قید و شرط و وزارت دردِ هم همین موضوعات به چشم می‌خورد. زخم‌های او عمیق هستند ولی با گذشت زمان شکل نگارشش تلطیف شده است. اما می‌توان دید که او حتی برای یک لحظه هم دست از این زخم‌ها و سرباز کردنشان، نمی‌کشد. در آثار او می‌توان ترکیبی از مسائل شخصی و سیاسی که بر جهانی بودن مفاهیمی چون وطن، بی‌جاشدگی و تجربهٔ انزوای خودخواسته را دید.

کتاب صوتی البته که عصبانی هستم

«در جهانی که دائما در حال تغيير است، هيچ خود ثابتی وجود ندارد.» با اینحال همه ما در تلاشیم تا من، معناداری بسازیم که به زندگیمان معنا می‌بخشد. سوالاتی مانند من کیستم؟ چگونه شخصی منحصر به فرد می‌شوم؟ آگاهی چیست و ربطش با آنچه در مغزمان می‌گذرد چیست؟ فقط قسمتی از پرسش‌های مهمی است که سال‌هاست در میان اندیشمندان و مردم عادی مطرح شده است. علم و فلسفه امروز می‌کوشد به آنها پاسخ دهد؛ چراکه پاسخ‌ها تاثیری مستقیم بر نحوه درک ما از خودمان می‌گذارد.

مل تامپسون نویسنده کتاب «من» در تلاش است تا فلسفه، ادبیات، علم و دین را به این موضوع وارد کند. او معتقد است که هرچند علم تلاش کرده تا به پرسش‌های ما پاسخ بدهد و درباره رابطه ذهن و بدن توضیح بگوید، اما نتوانسته‌است به اصل موضوع نزدیک شوند: یعنی آن خودی که تجربه‌اش می‌کنیم.

کتاب صوتی من

 مارگارت اتوود که با کتاب سرگذشت ندیمه جایزه ارتور سی‌کلارک را گرفته است. این بار اثری دیگر خلق کرده است. سرگذشت ندیمه داستان زنانی بود که در حکومتی مردسالار و شبه کمونیستی مجبورند زیر فشار و استبداد، زورگویی‌های حکومتی ترسناک و بی‌رحم را تحمل کنند و وظیفه‌شان تنها به دنیا آوردن فرزندان بیشتر برای حکومت است.

وصیت‌ها مثل «سرگذشت ندیمه» در فضایی آخرالزمانی رخ می‌دهد. دنیایی که در آن زن‌ها به شکل اغراق‌شده‌ای تحت ظلم مردها قرار دارند و شرایطی را تجربه می‌کنند که اگرچه واقعی نیست، اما غیرمستقیم به نقد جامعه‌ مردسالار جهانی می‌پردازد. داستانی فوق‌العاده جذاب و تاثیرگذار که ماجراهایش پانزده سال بعد از رمان اول رخ می‌دهد.‌ اتوود با رمان وصیت‌ها جایزه‌ گودریدز و جایزه‌ی بوکر ۲۰۱۹ را از آن خود کرد.

در کتاب وصیت‌ها۱۵ سال از حوادث کتاب قبلی گذشته است داستان چهار راوی دارد عمه لیدیا، مربی و ناظم اخلاق زنان گلیاد، اگنس و نیکول دو دختر جوان که در دوره حکومت گیلیاد بزرگ شده‌اند و به دنبال افشای اسناد مربوط به آن دوره هستند و زنی که در زمان گیلیاد خدمتکار بوده است. این کتاب سعی دارد به سوالاتی که در کتاب سرگذشت ندیمه پیش آمده پاسخ منطقی دهد. 

کتاب صوتی وصیت ها

رمان اولش «بادبادک‌باز» در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و به عنوان سومین اثر پرفروش سال در اروپا و امریکا شناخته شد. بادبادک‌باز، به ۴۸ زبان دنیا ترجمه شد، فیلمی نیز با اقتباس از این اثر ساخته شده‌است و تئاتری در امریکا با اقتباس از این رمان به روی صحنه رفت.

«هزار خورشید تابان» دومین رمان «خالد حسینی» نیز با موفقیت چشمگیری روبه‌رو شد و به مدت سه هفته پرفروش‌ترین کتاب ادبیات داستانی امریکا درسال ۲۰۰۷ شد. نام رمان «هزار خورشید تابان» برگرفته از قصیده‌ای از صائب تبریزی در مدح کابل است. رمانی که از عاشقانه‌های شرقی می‌گوید، از تاریخ اجتماعی پنجاه سال اخیر مردم افغانستان و از دردهای بی‌پایان زنان افغان. داستان در قالب زندگی دو زن متفاوت در افغانستان روایت می‌شود. داستان زندگی مریم و لیلا، لیلا از دختران روشنفکر و باهوش افغان است که سبک زندگی‌اش، مشکلات زیادی را در وطنش برایش ایجاد می‌کند. مریم زنی آسیب دیده از فرهنگ مردسالار افغانستان است که پدرش او را به ازدواج با مردی مسن مجبور کرده و زندگی‌اش را تباه می‌کند. زندگی این دو در طول داستان به هم گره می‌خورد و ...

کتاب صوتی هزار خورشید تابان

هاینریش بل، نویسنده مطرح آلمانی با نوشتن کتاب عقاید یک دلقک کوشیده‌است ریاکاری‌ها و تلخی‌های دنیا را از پس صورتک یک دلقک مطرح کند. اگرچه این کتاب در دسته داستان‌های عشقی جای می‌گیرد؛ اما مضامین انتقادی و اعتقادی زیادی را طرح می‌کند. به شرایط اجتماعی آلمان تحت سلطه‌ی هیتلر و پس از دوران جنگ می‌پردازد، از بسیاری از باورهای سیاسی و مذهبی، مسائل مربوط به ازدواج و اختلافات کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها در این داستان انتقاد می‌کند و تأثیر روانی جنگ بر خانواده‌ها و به‌طور کلی جامعه آلمان را به نمایش می‌گذارد.

هانس شنیر مردی با طرز فکری خاص، از یک خانواده متمول است که به خاطر تفاوت در نوع نگرش به زندگی و مذهب، خانواده را ترک کرده و دلقک سیرک شده است. دلقک از بیماری‌های زیادی از جمله افسردگی، سردرد و نداشتن ارتباطات زیاد رنج می‌برد. ماری شریک زندگی هانس است که باوجود احساس گناه، شش سال بدون ازدواج با او زندگی کرده‌است زیرا دلقک اعتقادی به ازدواج روی کاغذ ندارد و نمی‌خواهد فرزندانش را کاتولیک بار بیاورد. روزی ماری با یک یادداشت، دلقک را برای همیشه ترک می‌کند تا با فردی کاتولیک ازدواج کند و خود را از احساس گناه نجات دهد. این اتفاق ضربه‌ی شدیدی به دلقک می‌زند، او در حال اجرا آسیب می‌بیند و با مشکلات مالی فراوانی روبه‌رو می‌شود. کم‌کم اختلالات روانی و مالیخولیایی هم در شخصیت هانس پدیدار می‌شود و داستان با واگویی‌های دلقک مستأصل ادامه پیدا می‌کند.

کتاب صوتی عقاید یک دلقک

sssooosss
sssooosss fff

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋