آیا قرنطینه بیشتر از ویروس جان انسانها را به خطر خواهد انداخت؟؛ جدیدترین جنگ فرهنگی کرونا؛ حفظ زندگی یا اقتصاد؟؛ به دنبال شکل گیری بحران اقتصادی ناشی از اپیدمی کروناویروس در جهان، بسیاری از کارشناسان و دولتها در مسئله حفظ سلامت انسانها و مبارزه با تبعات بحران اقتصادی، دچار سردرگمی شده اند. برخی بر ین باورند که اولویت با حفظ سلامت شهروندان است چرا که اصلاً اقتصاد توسط همین شهروندان در جریان است و در مقابل گروهی دیگر بر این باورند که تبعات بحران اقتصادی بسیار بیشتر از ویروس جان انسانها به خطر خواهد انداخت.
پارس لاین به دنبال شکل گیری بحران اقتصادی ناشی از اپیدمی کروناویروس در جهان، بسیاری از کارشناسان و دولتها در مسئله حفظ سلامت انسانها و مبارزه با تبعات بحران اقتصادی، دچار سردرگمی شده اند. برخی بر ین باورند که اولویت با حفظ سلامت شهروندان است چرا که اصلاً اقتصاد توسط همین شهروندان در جریان است و در مقابل گروهی دیگر بر این باورند که تبعات بحران اقتصادی بسیار بیشتر از ویروس جان انسانها را به خطر خواهد انداخت چرا که کاهش درآمد و فقر منجر به کاهش میزان سلامت افراد میشود. خبرگزاری گاردین طی گزارشی به بررسی این موضوع پرداخته است.
وحدت و همبستگی مدت زیادی دوام نیاورد و شورش از سوی جناح راست در حال سربرآوردن است. آنچه در مورد مأموریت پلیس آغاز شده است، نادیده گرفتن وظیفه خود در اجرای سیاستهای کلی قرنطینه در خصوص کروناویروس است. درز اخبار مربط به درگیری بین «مت هنکاک» وزیر بهداشت و «ریشی سوناک» وزیر دارایی در خصوص هزینهها و مزایای سیاستهای قرنطینه به مطبوعات راست گرا، خبر از شروع یک جنگ فرهنگی عمیق بر سر اولویت اقتصاد یا زندگی میدهد.
این جنگ در نشریات میل، ساندی تایمز و تلگراف به اوج خود رسید. لرد «جاناتان سوماس» در روزنامه ساندی تایمز نوشت: "به محض اینکه دانشمندان سخن از حدود یک ماه یا حتی سه یا شش ماه زمان برای مبارزه با کرونا میکنند، ما وارد قلمرو خیالی شوم میشویم که در آن درمان به عنوان بزرگترین تهدید برای ما ساخته شده است. جامعه ما ... نسلهای آینده با سطح بالایی از بدهیهای عمومی و خصوصی روبرو خواهند شد. این پیامدها هم انسان را میکشند». روزنامه میل، روز یکشنبه نامه منتقدانی را تبلیغ میکرد که معتقد بودند باید اجازه داد که ویروس کرونا همه را مبتلا کند: «پروفسور گراهام مدلی، رئیس بیماریهای همه گیر در دولت، گفت که تنها راه قابل دوام در مبارزه با کرونا این است که اجازه دهیم همه مردم را آلوده کند و بدین شکل مصونیت جمعی شکل گیرد. پروفسور مدلی پیش بینی کرد که محدودیتهای فعلی باعث افزایش بیکاری شود و چنانچه عملکرد عادی جامعه فلج باشد، خشونت خانگی و افزایش مشکلات بهداشت روانی میتواند گسترده باشد».
در این میان سوئد، یک کشور دموکراتیک سوسیالیست، چراغ امید برای جناح راست شده است، زیرا این کشور از اعمال قرنطینه خودداری کرده است. «فریزر نلسون» در تلگراف مینویسد: «برای سوئدی ها، بقیه جهان درگیر یک آزمایش بی پروایانه است». «فردریک اریکسون»، اقتصاددان محافظه کار سوئدی و رئیس اندیشکده بروکسل، در نشریه The Spectator، به نقل قول از نوشتههای اورول، به شدت با اعمال قرنطینه مخالفت کرد. با این حال افزایش شمار مبتلایان به کروناویروس در سوئد، ممکن است این وضعیت را نیز در این کشور تغییر دهد و آنها نیز مانند دیگر نقاط جهان عمل کنند.
این نگرش از سوی راستگرایان سنتی و مخالفان رویکردهای متداول جهانی نظیر «لوک جانسون»، رئیس موسسه Risk Capital Partners و انستیتوی تحقیقات سرطان، گسترش یافته است. وی در روزنامه ساندی تایمز میگوید که «با ترس اغراق آمیز از ابتلا به کروناویروس و جان باختن، ملت را بیکار کرده ایم و حالا همه افسرده شده ایم». او با ابراز نگرانی از تغییر اخلاق مردم میافزاید: «قرنطینه کردن منجر به ریشه کن شدن اخلاق کاری یک نسل میشود».
علی رغم اینکه چنین صداهایی ممکن است تبدیل به یک حرکت مستقل شود، نظرسنجیها نشان میدهد که انگلستان به طرز گستردهای حامی قرنطینه به عنوان نجات دهنده زندگی است و ملکه نیز به نظر حامی آن است. تأخیر در پاسخ به منتقدان، کم کاری ها، ضعیف ها، نبود فاجعه آمیز آزمایشات تشخیص و عدم آمادگی- که بخش دولتی را زیر سؤال میبرند – وجود دارد، اما این به معنای عدم کارایی خود قرنطینه نیست. وقتی همه چیز تمام شد و وقتی هزینههای مرگ و میر و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی طولانی مدت ارزیابی شد، ممکن است بفهمیم که چه کسی درست میگفت، هرچند که با وجود زندگی و مرگ در این شکاف فرهنگی، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که هر دو طرف به شکست احتمالی خود اعتراف کنند.
قبل از رفتن به بیمارستان، بوریس جانسون ادعا کرد که وی «یک برنامه عملی گام به گام با مدیریت علمی» داشته است. او این کار را نکرده است، اما حداقل به نظر میرسد اقدامی منطقی است. اکنون پیروی از «علم» دشوار شده است در حالی که خود اپیدمیولوژیستها نیز میمیرند. چه کسی در اعلام آمار مبتلایان و کشته شدگان کروناویروس حقیقت را میگوید، سیستم هشدار دهنده امپریال کالج لندن یا دانشگاه آکسفورد؟ ما یک مبنای اولیه برای آمار مرگ و میر قابل قبول آنفولانزای انگلیس داریم: هیچ اعتراضی در خصوص آمار تلفات آنفولانزای زمستان سال ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ یعنی ۲۸۱۸۹ نفر وجود نداشت. در حالی که هر دولتی میتوانست بدون انجام اقدامات محدود کنند، مزایای بسیاری را به دست آورد و بر اساس پیش بینی بدبینانه امپریال کالج مرگ حدود ۵۱۰۰۰۰ نفر را بپذیرد. امروز به راحتی میتوان دید که چگونه هریک از این دو جناح، دانشمندان مختلف را به استخدام درآورده اند تا دیدگاههای خود را به کرسی بنشانند.
اما در مورد سوال بزرگ، مردم، زندگی را با هیچ قیمتی عوض نمیکنند؛ اگر از آنها سؤال شود، آنها هر داروی سرطانی را به هر قیمتی میخواهند، حتی اگر مرگ را فقط برای چند ماه به تأخیر اندازد. مردم ترجیح میدهند تصمیمات سیاسی روزمره به زندگی را در برابر پول ارجحیت دهد. همانطور که «مایکل مارموت»، پزشکی قانونی انستیتوی حقوق سلامت، محاسبه کرده است؛ هزینه کمتر برای بی خانمان ها، مراقبتهای اجتماعی، خانوادههای فقیر یا خدمات زایمان مستقیماً به مرگ منجر میشود. فقر انسانها را به کام مرگ میکشد، مرگ و میر نوزادان برای نخستین بار نسبت به دهههای قبل در حال افزایش است و زنان فقیرتر در سن پایین تری میمیرند - هرچند که این هرگز قانون را نگران نمیکند.
این تعطیلی اقتصادی باعث ایجاد مرگ و آسیب خواهد شد و بررسی انستیتوی مطالعات مالی و بنیاد پژوهش نشان میدهد که جوانترین، کم درآمدترین افراد و زنان بیشترین آسیب را خواهند دید. پروفسور «چارلز سوانتون»، رئیس کلینیک تحقیقات بریتانیا، هشدار میدهد که با متوقف کردن درمانهای مربوط به کرونا، سرطانهای درمان پذیر، غیرقابل جراحی خواهند شد. بی توجهی به زندگی سالمندان برای نجات آیندههای جوان بی رحمانه به نظر میرسد، اما برای سالمندان فقیر، فقدان مراقبتهای اجتماعی و مراکز مراقبت روزانه، در حال حاضر هم احتمال زنده ماندن آنها را کاهش میدهد.
فقط در یک بحران نیست که مراقبتهای بهداشتی جیره بندی میشود. حزب کارگر انگلیس، یک مؤسسه ملی بهداشت و درمان عالی (Nice) را تأسیس کرد تا این موضوع را روشن کند که: هزینههای درمانی، در یک سال زندگی با کیفیت (QALY)، ۳۰۰۰۰ پوند هزینه دارد. در جریان اپیدمی کرونا، از پروفسور «گیل لنگ»، رئیس جدید موسسه خواسته شد دستورالعملهای سریع Covid-۱۹ را تهیه کند. وی گفت: به طور بی سابقهای «به ما توصیه میکردند که هزینه مسئلهای نیست و فقط خدمات بهتر مهم است». در زمینه مراقبتهای ویژه بزرگسالان، الگوریتم Nice از مقیاس بالقوه بالینی و «یک رویکرد جامع» بهره میبرد.
آیا Nice هرگز میتواند در سنجش سالهای باکیفیت زندگی (QALY)، ثابت کند که ضرر و زیانهای مالی ناشی از بحران اقتصادی، ارزش حفظ جان ها، در شرایط قرنطینه را داشته است؟ پروفسور لنگ میگوید، همه اینها به کیفیت دادهها بستگی دارد و امیدوار است کسی باشد که این موضوع را ارزیابی کند. وی میافزاید؛ در حال حاضر، «مسئله اصلی خروج از بحران است و اینکه چگونه میتوانیم از آن خارج شویم؟» و در این زمینه انجام آزمایشات بسیار مهم است. در عین حال او با آزاد گذاشتن افراد به امید ایجاد مصونیت جمعی مخالف است. وی میافزاید: «در پایان تنها همبستگی و درکنار یکدیگر بودن ما باعث میشود از این بحران خارج شویم». اما چه عجیب است که این صداهای به ظاهر «میهن پرستانه» و نوستالژیستهای «مبارزه رعد آسا» در جناح راست، برای اولین بار در تلاش برای شکستن این همبستگی هستند.
پاسخ ها