دکتر بهروز محمدی؛ کرونا منشا طبیعی دارد یا ساخته دست بشر است؟
دکنر بهروز محمدی*؛ تجزیه و تحلیل دادههای توالی ژنوم ویروس کرونا با دیگرویروسهای مرتبط هیچ مدرکی را مبنی بر ساخت ویروس در آزمایشگاه یا مهندسی ژنتیک نشان نمیدهد.
کریستین اندرسن، دانشیار ایمونولوژی و میکروبیولوژی در موسسه اسکریپس و نویسنده این مقاله گفته است: "با مقایسه دادههای توالی ژنوم موجود برای سویههای شناخته شده کروناویروس، میتوانیم بطور کامل مشخص کنیم که این ویروس از طریق فرآیندهای طبیعی سرچشمه گرفته است."
اندکی پس از آغاز این بیماری همه گیر، دانشمندان چینی ژنوم ویروس کرونا را توالی یابی کرده و دادهها را در دسترس محققان در سراسر جهان قرار دادند. اندرسن و همکاران در چندین مؤسسه تحقیقاتی دیگر از این دادههای توالی ژنتیک برای بررسی منشاء و تکامل ویروس کرونا استفاده کردند.
دانشمندان الگوی ژنتیکی پروتئین اسپایک (Spike Protein) یا همان سنبله، که در سطح بیرونی ویروس کرونا قرار دارد و برای گرفتن و نفوذ به دیوارههای خارجی سلولهای انسانی و حیوانات استفاده میکند را مورد تجزیه و تحلیل ژنتیکی قرار دادند. به طور خاص، آنها بر روی دو ویژگی مهم پروتئین سنبله متمرکز شده اند: دامنه اتصال گیرنده (RBD) که نوعی قلاب گیرنده است که به ویروس کمک میکند که به سلولهای بدن انسان بچسبد (متغیرترین قسمت ویروس) و دیگری محل شکاف این پروتین است که یک بازکننده مولکولی است و به ویروس کمک میکند تا وارد سلولهای میزبان شود (از طریق فعالیت آنزیمی).
چه شواهدی برای تکامل طبیعی وجود دارد؟
یافته اول: دانشمندان دریافتند که بخش RBD پروتئین سنبله ویروس کرونا به شدت تکامل یافته است تا بتواند بطور مؤثرتری به گیرندههای خاصی بر روی سلولهای انسان به نام ACE۲ که یک گیرنده دخیل در فشار خون است متصل شود. نقش این پروتئین تا اندازه زیادی در آلودگی ویروس کرونا مشخص شده است که دانشمندان به این نتیجه رسیدند که این مکمل بودن نتیجه یک فرایند کاملا طبیعی (جهش و تکامل) است و نه محصول مهندسی ژنتیک.
یافته دوم: اگر کسی به دنبال مهندسی کروناویروس جدید و ساخت آن در آزمایشگاه بوده، میبایست بخش اصلی (Backbone) ژنتیکی ویروس را تغییر میداد تا بتواند ویروسی بسازد که به بیماری منجر شود. دانشمندان دریافتند که بخش اصلی (Backbone) توالی ژنتیک ویروس کرونا با بقیه کروناویروسهایی که از قبل شناخته شده اند بسیار متفاوت است و بیشتر شبیه ویروسهای مرتبط با آن در خفاشها و پنگولینها است و در مقایسه با دیگر ویروسها هیچ گونه دستکاری آزمایشگاهی در آن دیده نمیشود. ردپای دستکاری ژنتیکی با دخالت انسان را به راحتی میتوان از طریق مقایسه کدهای ژنتیک ردیابی کرد همانند کدهای کامپیوتری که متخصصین برنامه نویسی به راحتی میتوانند آنها را ردیابی کنند.
دانشمندان بر اساس این یافتههای علمی نتیجه گرفتند که "که ویروس محصول تکامل طبیعی است" و به هرگونه گمانهزنی در مورد مهندسی ژنتیک عمدی و ساخت آن در آزمایشگاه پایان دادند.
براساس آنالیز توالی ژنومیک ویروس کرونا، اندرسن و همکارانش نتیجه گرفتند که احتمالاً منشاء ویروس کرونا یکی از دو سناریوی زیر است:
سناریوی اول "تکامل وجهش ژنتیکی در خارج از بدن انسان": ویروس از طریق انتخاب طبیعی در یک میزبان غیر انسانی (حیوان) به وضعیت پاتوژن فعلی خود تکامل یافته و سپس به انسان منتقل شده است. این سناریو مشابه سناریویی است که برای بیماریهای ویروسی دیگر مانند سارس (با منشا حیوانی گربه زباد) و مرس (با منشا حیوانی شتر) نیز گفته شده است. محققان خفاشها را به عنوان محتملترین منشا حیوانی برای ویروس کرونا پیشنهاد کرده اند. البته تاکنون هیچ مورد مستند در انتقال مستقیم ویروس کرونا از خفاش به انسان گزارش نشده است.
سناریوی دوم "تکامل و جهش در بدن انسان"، در ابتدا یک نسخه غیر بیماری زا از ویروس کرونا از یک میزبان حیوانی به بدن انسان وارد شده و سپس در بدن انسان دچار جهش ژنتیکی و تکامل شده و به وضعیت پاتوژن فعلی آن در جمعیت انسانی رسیده است. به عنوان مثال، برخی از ویروسهای کروناوئیدی در پولکپوست ها، پستانداران شبیه آرمادیلو که در آسیا و آفریقا یافت میشوند مانند پانگولین (Pangolins)، یک ساختار پروتنینی بسیار شبیه به پروتئین اسپایک ویروس کرونا دارند. احتمالاً کرونا ویروس ناشی از پولکپوست (پانگولین) به صورت مستقیم یا از طریق میزبان واسطهای به انسان منتقل شده است و سپس در بدن انسان تکامل یافته است.
اما سرانجام کرونا؟
نویسنده این مقاله هشدار داده است که شناختن اینکه کدام یک از این دو سناریوی مطرح شده درست است بسیار دشوار و غیرممکن است. اگر سناریوی اول درست باشد و ویروس کرونا به صورت بیماری زای فعلی خود از یک منبع حیوانی وارد بدن انسان شده باشد، احتمال شیوع دوباره آن در آینده نزدیک افزایش مییابد، زیرا فشار طبیعی (Selective Pressure) که موجب ایجاد ویروس کرونا شده است هنوز هم میتواند در جمعیت حیوانات در گردش باشد و ممکن است بار دیگر دچار جهش و تکامل شود و ویروس دیگری با مشخصات دیگری را بوجود آورد.
به نظر میرسد سناریوی دوم خطر کمتری دارد. به این دلیل که ویروس در نهایت مجبور است (به دلیل فشار طبیعی برای بقاء) خود را با سیستم ایمنی بدن انسان وفق بدهد و همانند یک ویروس سرماخوردگی مهمان همیشگی بدن ما باشد.
* متخصص بیوتکنولوژی میکروبی
پاسخ ها