حسینی: پیروزی بایدن برگ برنده اصلاحطلبان است؛ رمزگشایی حمایت اصولگرایان از رئیسی به جای کاندیدای جدید در ۱۴۰۰؛ وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد و عضو جمنا میگوید: اصلاح طلبان همواره یک رقیب جدی محسوب میشوند و به غیر از ۸ سال تقریبا در همه دولتها و مجالس نقش داشتهاند و چهرههای متعددی دارند که با آنها به میدان رقابت ورود پیدا کنند.
«رئیسی و قالیباف» روسای دو قوه قضاییه و مقننه این روزها در صدر لیست کاندیداهای اصولگرایان برای ۱۴۰۰ قرار دارند، دو چهرهای که سال ۹۶ رقیب بودند و هنوز بر صندلی ریاست قوا تکیه نزده بودند، اصولگرایان، اما بازهم تمایل دارند در انتخابات ۱۴۰۰ پای این دو چهره به انتخابات باز شود.
به گزارش خبرآنلاین، ابراهیم رئیسی، اما تا به امروز اقبال بیشتری داشته است و طیفهای مختلف اصولگرایی او را گزینهای بهتر از قالیباف برای ریاست جمهوری میدانند. سید محمد حسینی، وزیرپیشین ارشاد و از چهرههای سیاسی اصولگرا، معتقد است در شرایط کرونایی زمان برای معرفی کاندیدای جدید وجود ندارد و باید از چهرههای قدیمی و شناخته شده، چون ابراهیم رئیسی بهره گرفت.
او تاکید میکند نتیجه انتخابات قابل پیش بینی نیست و نباید رقیب را دست کم گرفت.
این چهره سیاسی اصولگرا مکانیزم شورای ائتلاف برای رسیدن به وحدت را بهتر از مکانیزم جامعه روحانیت میداند و تاکید میکند باید سریعتر در مسیر وحدت و تفاهم بر سر یک کاندیدا قرار گرفت.
مشروح مصاحبه با سید محمد حسینی، سیاستمدار اصولگرا را بخوانید؛
آقای حسینی! این روزها اسامی زیادی به عنوان کاندیدای ۱۴۰۰ مطرح میشود، نامهای تکراری زیادی هم در این لیست حضور دارند که برخی قبلا هم خود را در معرض رأی مردم قرار داده اند، ارزیابی شما ازاین صف شلوغ کاندیداتوری چیست و نگاه تان به ورود چهرههای جدید به انتخابات و شانس رأی آوری شان را بفرمایید.
در واقع ایدهآل این است که افراد جدید و چهرههای تازه هم وارد رقابت انتخاباتی شوند و منعی برای ورود آنان به انتخابات وجود ندارد. در حال حاضر هم تعدادی وارد گود رقابت شده و ستادشان را تشکیل داده و در حال فعالیت هستند. حضور چهرههای جدید شور و نشاط انتخاباتی را هم افزایش میدهد، و دیدگاهها و برنامههای متنوعی برای دولت آینده مطرح میشود از این رو فعال شدن کاندیداها برای انتخابات و کشور نتایج خوبی به همراه دارد البته به شرط اینکه جنبه ایجابی داشته باشد و از تخریب یکدیگر و نظام اجتناب کنند و جلب آرا با هر ابزار و شیوه را مدنظر قرار ندهند.
البته گروهها و جریانات سیاسی و احزاب مخصوصا در حال حاضر که به دلایل گوناگون از جمله اوضاع کرونایی فرصت کمی تا انتخابات مانده میکوشند از کاندیدایی حمایت کنند که نسبت به رأیآوری و پایگاه مردمیاش اطمینان نسبی داشته باشند تا در نهایت منتخب مردم شود، بنابراین غالب گروههای سیاسی صرفا به دنبال داغ شدن تنور انتخاباتی نیستند بلکه در درجه اول نتیجه انتخابات برایشان اهمیت دارد لذا حاضر به ریسک حمایت از افراد ناشناخته یا کمتر شناخته شده نیستند.
دوستان ما در کانون دانشگاهیان ایران اسلامی هم بر اساس تجارب چندین دوره انتخابات و وضعیت کنونی کشور به این نتیجه رسیدند که چهرههای جدید فرصت و مجال کافی برای معرفی توانمندیها و برنامههای خود ندارد و برخی از کسانی هم که برای انتخابات مطرح شدهاند در واقع در حد و اندازه ریاستجمهوری نیستند، به هرحال جامه ریاستجمهوری، زیبنده کسانی است که از اندیشه والا، تجربه بالا، تخصص لازم، مقبولیت گسترده، اشراف کافی به مسائل داخل و خارج از کشور در حوزه فرهنگ، سیاست و اقتصاد برخوردار باشند، به بیانی دیگر ویژگیهای متعددی لازم است تا فرد مقبول طبع همگان واقع شود، عقل سلیم هم حکم میکند که انتخاب اصلح و احسن صورت بگیرد از این جهت جمعی از نخبگان و اساتید دانشگاه در سراسر کشور پیشنهاد دادند که بهترین انتخاب، آقای رئیسی است.
اصولگرایان به غیر از رئیسی، به کاندیداهای دیگری نیز متمایل هستند، نگاه شما به دیگر کاندیداهای مطرح شده در جرگه اصولگرایی چگونه است؟
طبیعی است دوستان دیگری سراغ کاندیداهای دیگر مثل آقایان قالیباف، جلیلی، نیکزاد، رستم قاسمی، ضرغامی، محسن رضایی، دهقان، سعید محمد، قاضیزاده، عباسی و... بروند که به نظر میرسد به غیر از آقای رئیسی، دکتر قالیباف هم به دلیل چند بار کاندیدا شدن و رئیس مجلس بودن چهره شناخته شدهتری در نزد مردم است.
این دو نفر هم توانمندیهایشان بروز و ظهور پیدا کرده و هم عموم مردم با عملکرد آنان آشناتر هستند، اما به هرحال میدان برای دیگر عزیزان باز است که وارد رقابت نفسگیر انتخاباتی شوند و در نهایت اگر با بررسی دقیق میدانی (نه صرفا ادعای اطرافیان) متوجه شدند موقعیت لازم برای رآیآوری را ندارند، کنار بروند تا دچار تشتت آرا و واگذاری نتیجه به رقیب نشویم و بعد در دولت آینده برای اداره هرچه بهتر کشور همکاری کنند، اتفاقا یکی از ویژگیهای رئیسی این است که گرفتار تنگ نظری نیست، از سعه صدری برخوردار است که همه افراد متخصص، متحد و توانمند را در کابینه به کار بگیرد.
احتمال به توافق رسیدن اصولگرایان بر سر حمایت از یک کاندیدا را تا چه حد میدانید؟ چندماه باقیمانده فرصت خوبی برای رسیدن به یک تصمیم نهایی است یا ...
فرصت کم است در واقع در همه جای دنیا معمولا برای ریاست جمهوری از یک سال قبل تبلیغات شروع میشود، کاندیداها به استانها میروند و در جمعهای تخصصی صحبت میکنند. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، با مشکل کمی فرصت تبیین و تبلیغ مواجه بودیم، چون آقای رییسی که وارد انتخابات شد در یک مدت زمان ۴۰ روزه، میبایست به ۳۱ استان سفر کند، و همزمان در برنامه تلویزیونی و رادیویی شرکت کند، و دیگر زمانی برای حضور در جمع متخصصین رشتههای گوناگون وجود نداشت.
به هر حال علماء، اساتید، کشاورزان، صنعتگران، اصناف، کارگران، اهالی فرهنگ و هنر، دانشجویان ورزشکاران، بانوان، معلمان و دیگر اقشار هر کدام دغدغههای خاص خود را دارند. کاندیدای ریاست جمهوری با تیمی که تشکیل میدهد باید مطالبات و نظرات همه را بشنود و به آنها توجه کند، درست نیست که صرفا متکلم وحده و سخنران باشد، اقشار و صاحب نظران میتوانند کمک کنند که شناخت از وضع موجود جامعه، کمبودها و مشکلات، نقاط ضعف و قوت و اولویتها و راهکارهای برون رفت از مشکلات واقعیتر مشخص شود. کاندیدای ریاستجمهوری باید با همفکری این موارد را ترسیم کند و در آینده نیز بدان پایبند باشد و عملیاتی کند.
غیر از کمبود زمان، مثلا میتوان به قانون انتخابات نیز ایراداتی وارد کرد؟
بله گذشته از اینها، قانون انتخابات نیز دچار اشکال است، به بیانی دیگر، دو ماه مانده به انتخابات، صلاحیت کاندیداها را تعیین میکنند در حالی که باید زمان بیشتری اختصاص داده شود و لااقل شش ماه قبل از انتخابات، صلاحیت کاندیداها تعیین شود. بسیاری از افراد نمیدانند که آیا تایید میشوند یا نه؟ همین مسئله موجب میشود که فرد با تمام توان وارد عرصه انتخابات نشود همچنین افرادی که میخواهند از کاندیدایی حمایت کنند، مطمئن نیستند که آیا کاندیدای مورد نظرشان تایید میشود یا نمیشود؟ این ابهام مشکل جدی هر دوره انتخابات است.
علاوه بر کمبود زمان، اصولگرایان هنوز بر سر سازوکار وحدت به تفاهم نرسیدند، این مسئله تا چه حد میتواند مانع جدی بر سر راه اصولگرایان برای پیروزی در ۱۴۰۰ تلقی شود؟
بسیاری بر این باورند مکانیزمی تعریف شود تا به واسطه آن، جریان اصولگرایی به گزینه نهایی برسند همه اینها به منزله ترمزهایی است که در مسیر فعالیت انتخاباتی وجود دارد و موجب میشود که کاندیدا نتواند با طیب خاطر و اقتدار وارد عرصه تبلیغات انتخاباتی شود و طرفدارانش از او حمایت کنند و زمان را از دست میدهد؛ بنابراین با وجود این اشکالات، ما باید این واقعیت را بپذیریم که در حال حاضر همین چهرههای معروف، امکان مشارکت فعال و جلب حمایت مردم را دارند و گزینههای دیگر با فرصت کمی که در اختیار دارند در میدان رقابتی نابرابر وارد میشوند.
تشکل متبوع شما رایزنی با طیفهای اصولگرایی داشته است؟ خصوصا بعد از حمایت زودهنگام تان از کاندیداتوری آقای رئیسی.
با انتشار بیانیه کانون دانشگاهیان و حمایت از آقای رییسی، واکنشهای مثبت بسیاری از تهران و شهرستانها داشتیم، و از این پیشنهاد به خوبی استقبال شد، البته بعضی ملاحظات هم مطرح شد مثل اینکه هنوز زود است که گزینه نهایی اعلام شود، صبر کنیم تا همه تشکلها به این نتیجه برسند، و برخی میگفتند قوه قضاییه بسیار مهم است و رییسی در نیمه راه است و بهتر است در آنجا خدمت کنند و برای قوه مجریه گزینه دیگری انتخاب شود، یا برخی معتقدند با گذشت چهار دهه از انقلاب باید چهرههای متنوع و متعددی داشته باشیم که مردم بشناسند، توضیح ما این بود که اکنون زمان بحث بر سر بایدها نیست بلکه باید واقعیتها و هستها را ببینیم، موجودی نقد و شرایط کشور همین است.
حال اگر طی این چهار دهه، کوتاهیهایی صورت گرفته و توانمندی بسیاری از افراد بروز و ظهور نیافته و به جامعه معرفی نشده، در مدت زمان کم تا انتخابات، دشوار است که بتوان این مقبولیت را در مردم ایجاد کرد. در روزهای گذشته با تعدادی از نمایندگان مجلس هم در این خصوص صحبت کردیم، در کفایت و شایستگی آقای رئیسی اتفاق نظر وجود دارد و به تعبیری «قولی است که جملگی بر آنند» منتهی، چون احزاب و تشکلها در قالب شورای ائتلاف، وحدت، پایداری و دیگر جبههها جلساتی دارند ترجیح میدهند که در حال حاضر موضعگیری رسمی در این باره انجام ندهند و اجازه دهند آن نتیجه نهایی مطرح و اعلام شود.
ما با تجاربی که در انتخاباتهای متعدد داشتیم فکر کردیم که "کانون دانشگاهیان ایران اسلامی" به عنوان یک جمع تخصصی و نخبه می تواند نظراتش را ارائه کند تا در تصمیم سازی و تصمیمگیری دوستان موثر باشد.
برخی اصولگرایان با مطرح کردن نتایج برخی نظرسنجیها، همواره رییسی و قالیباف را به عنوان کاندیداهای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح میکنند، چه اصراری است اصولگرایان روسای دو قوه مقننه و قضاییه را برای قوه مجریه در معرض انتخاب قرار دهند؟
اگر شرایط کرونایی نبود تا چهرههای دیگر بتوانند در استانها و شهرستانها تبلیغ کنند و مردم نسبت به آنها شناخت پیدا کنند، ضرورت نداشت روسای دو قوه برای انتخابات مطرح شوند. اگر کاندیداهای دیگر به استانها سفر میکردند و میزان اقبال یا عدم اقبال مردم مشخص میشد چه بسا چند نفری عطای ریاست جمهوری را به لقایش میبخشیدند و از ورود به صحنه منصرف میشدند و بالعکس اگر میزان استقبال مردم از کاندیداهایی خوب بود میایستادند و بقیه هم به آنها کمک میکردند، اما در شرایط فعلی این فرصت و امکان فراهم نیست، لذا نگاهها به سوی روسای قوا میچرخد.
رییس مجلس برای دوره یک ساله انتخاب میشود. بر فرض اگر آقای قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری شود و یا اگر در آینده رییس جمهور شود، مشکلی برای اداره مجلس پیش نمیآید و فرد دیگری رییس مجلس میشود، چون کاندیداهای متعددی مطرح هستند در نتیجه مجلس به فرد خاصی وابسته نیست. البته در قوه قضاییه، این مباحث میتواند جدیتر باشد چراکه تأثیر رییس بسیار زیاد است در حالی که رییس مجلس در مجلس فقط یک رأی دارد هر چند در هیئت رئیسه نقش دارد، اما در بسیاری از کشورهای جهان، رییس مجلس، نقش سخنگو را دارد بنابراین مشکلی در مجلس ایجاد نمیشود؛ و در مورد قوه قضائیه هم امکان جایگزینی و ادامه راه آقای رئیسی وجود دارد. به هر حال واقعیتها و شرایط کنونی اقتضاء میکند که از آقای رئیسی دعوت کنیم وگرنه ترجیح ما در شرایط عادی این است که روسای قوا وارد عرصه انتخابات نشوند.
ارزیابی شما از کاندیداهایی که در حال مطرح شدن هستند به ویژه وزرای سابق دولت نهم و دهم چگونه است؟
افرادی، چون نیکزاد، رستم قاسمی و عباسی چهرههای ارزشمند و توانمندی هستند که در حوزه اجرایی، عملکرد بسیار خوبی داشته اند، اما دغدغه ما این است که در فرصت باقی مانده آیا این چهرهها میتوانند از پایگاه مردمی گسترده برخوردار شوند که رأی بیاورند یا خیر؟
فکر میکنیم اگر آقای رییسی محور اصلی باشد از همه این نیروها میتواند استفاده کند و این عناصر پرتوان به عنوان مدیران موفق اجرایی در حوزههای مسکن، نفت یا در بخشهای دیگر به ایفای نقش بپردازند و در عین حال رییس جمهوری زمام امور را به دست گیرد که شخصیتی جامع الاطراف داشته باشد و به امور مختلف از مباحث جهانی تا مسائل اجرایی، فکری و اعتقادی اشراف داشته باشد.
به هر حال آقای رئیسی از خبرگی، تدین، تجربه، خیرخواهی و همت والایی برخوردار است که انتخاب شدنش تحولی مثبت محسوب میشود و کشور را در مسیر پیشرفت و آبادانی قرار میهد. حال اگر ایشان به هر دلیلی وارد کارزار انتخابات نشدند به سراغ دیگر مدیران کارآمد، با تجربه، خوشنام، دلسوز، ولایی، انقلابی، طرفدار عدالت و حامی محرومان میرویم.
با توجه به اینکه هنوز اصولگرایان به گزینه نهایی نرسیدهاند نقش شورای ائتلاف و شورای وحدت را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر دو شورا در حال فعالیت و تلاش هستند، البته شورای ائتلاف از گستردگی و توان بیشتری برخوردار است، چون ادامه جمنا و شانا هست، و شورای وحدت با محوریت جامعه روحانیت و همراهی احزاب، تازه در حال شکلگیری در استانها است، و بنابر این است که دو شورا در نهایت به توافق برسند، نه اینکه تا آخر از هم جدا باشند هرچند که تاکنون به جمع بندی واحد و توافق نرسیدهاند، اما به خاطر وجوه مشترک متعددی که دارند امید به همگرایی وجود دارد به عنوان مثال برخی طیفها و اشخاص سال ۹۶ در جمنا حضور پیدا نکردند، اما وقتی که کاندیدا مشخص شد همه حمایت کردند و اختلاف نظرها را کنار گذاشتند، در این دوره هم بر این باوریم که اگر گزینه مناسبی همچون آقای رئیسی انتخاب شود، این اختلافات تمام میشود و جریان انقلابی به واسطه حمایت از کاندیدای واحد، به همبستگی و وحدت میرسند.
با توجه به اینکه هنوز اصولگرایان نه به وحدت و نه به کاندیدای واحد رسیدهاند، تا چه حد، رصد جریان رقیب و کاندیداهای آنها در جلسات اصولگرایان مورد بررسی قرار گرفته است؟
اصلاح طلبان همواره یک رقیب جدی محسوب میشوند و به غیر از ۸ سال تقریبا در همه دولتها و مجالس نقش داشتهاند و چهرههای متعددی دارند که با آنها به میدان رقابت ورود پیدا کنند. کم و بیش تحرکات آنان مورد رصد است، ولی دوستان ما بیشتر وقت خود را به سازماندهی نیروهای همراه اختصاص دادهاند. البته برخی از اصولگرایان نباید تصور کنند که اوضاع کاملا بر وفق مراد است و حتما پیروز انتخابات سال ۱۴۰۰ هستند، و از حالا به رقابتهای درون جریانی بپردازند و یا هر طیفی دیگری را تضعیف کند.
اگر اصولگرایان و نیروهای انقلابی در این مقطع سرنوشت ساز که تکلیف مدیریت اجرایی ۸ سال آینده کشور معلوم میشود هوشمندانه، مخلصانه و به درستی عمل نکنند چه بسا اصلاح طلبان مجدد با شیوههای تبلیغاتی خاص خود قوه مجریه را در دست بگیرند و امور کشور به روال فعلی ادامه یابد و مشکلات جامعه و نارضایتی مردم افزایش یابد.
اصلاح طلبان گزینههای معروف و شناخته شدهی متعددی دارند که هر کدام از آنان میتوانند به عرصه انتخابات وارد شوند و مثل دورههای قبل دسته جمعی از یک گزینه حمایت کنند. تجربه نشان داده که به توافق رسیدن اصلاح طلبان برای انتخاب کاندیدای واحد، آسانتر از اصولگرایان است، از این رو باید رقابت را جدی بگیریم.
رقیب هم چه بسا روشی برگزیند یا تحلیهای را ارائه دهد که نیروهای ارزشی تصور کنند پیروز قطعی ۱۴۰۰ هستند به عنوان مثال اخیرا مسیح مهاجری ادعا کرده انتخابات مهندسی شده است و نتیجه از حالا معلوم است، قطعا این گونه نیست و نتیجه به هیچ وجه مشخص نیست چرا که در انتخابات ایران، هیچگاه از قبل مشخص نمیشود چه کسی رییس جمهور خواهد شد، بلکه غالبا نتیجه انتخابات خلاف انتظار احزاب و خواص بوده است. در نتیجه نباید کار را تمام شده تلقی کرد و رقیب را دست کم گرفت، هرچند که جبهه اصلاحات و اعتدال با عملکرد دولت روحانی دچار ریزش شدید آراء شده است، اما قطعا طرح و برنامه برای انتخابات دارند و به سادگی میدان را خالی نمیکنند.
اصلاحطلبان نیروهای اجرایی، سازماندهی و تجارب بسیاری دارند، شبکهها، سازمانهای مردم نهاد و رسانههای قدرتمندی در اختیار دارند و معمولا از تحولات جهانی به نفع خود بهره برداری میکنند مثلا در حال حاضر از پیروزی بایدن به عنوان برگ برنده خود یاد میکنند و به این وسیله افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهند و رسانههای فرامرزی هم معمولا سازگاری بیشتری با این جریان دارند، و در وقت انتخابات از همه ابزارها برای پیشبرد مقاصد خود استفاده میکنند بنابراین اگر اصولگرایان از حالا احساس پیروزی داشته باشند و مراقب رفتار و گفتار خود نباشند، شرایط بر آنها دشوار خواهد شد.
امیدواریم این دو جریان عمده کشور در فرصت باقی مانده تا انتخابات ۱۴۰۰ به یک رقابت سالم و جدی بپردازند و به جای تخریب یکدیگر برنامههای اجرایی خود برای برون رفت از مشکلات را صادقانه تبیین کنند و از دادن وعدههای فریبنده و غیر قابل تحقق خودداری کنند تا با کسب اعتماد مردم و افزایش سرمایه اجتماعی نظام، شاهد مشارکت گسترده مردم و برپایی انتخاباتی شکوهمند باشیم که یکبار دیگر بعد جمهوریت و مردم سالاری و پشتوانه مردمی نظام اسلامی را به رخ جهانیان به ویژه دشمنان این مرز و بوم بکشد.
پاسخ ها