سخنان حدادعادل را که بار دیگر نگرانی جریان اصولگرا را از اینکه مبادا در چند ماه باقیمانده به پایان دولت روحانی اندکی اوضاع نسبت به امروز بهتر شود به نمایش میگذارد، باید دلیلی بر کارشکنیهای اخیر محافظهکاران و سعی آنها برای بدتر شدن شرایط ایران دانست؛ موضوعی که قطعا بیانگر توجه اصولکرایان به منافع ملی یا مردم نیست و تنها در آن سود شخصی و جناحی دیده میشود.
اظهارات اخیر غلامعلی حدادعادل در همایش روسا و دبیران استانهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی حاوی مطالبی است که بار دیگر نگاه و منافع حزبی- جناحی جریان اصولگرا را به نمایش میگذارد.
روزنامه آرمان ملی نوشت: حدادعادل که بهعنوان رئیس شانا نیز شناخته میشود و البته خود همواره در انتخابات گوناگون بهعنوان یکی از نامزدهای بالقوه ریاستجمهوری مطرح است، اکنون با نگرانی از تغییراتی که شاید در آینده به نفع بهبود اقتصادی - البته نسبت به آنچه در حالت فعلی شاهد هستیم – ایجاد شود، او از کاهش احتمالی قیمت دلار و... دلواپس است و گفته: «معلوم نیست در ماههای بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاقهایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند.»
حدادعادل در این اظهارات هراس خود و همپیمانانش از کاهش بهای ارز و سکه را مخفی نمیکند و البته که جریان رقیب خود را نیز وابسته به نظام سلطه توصیف کرده است.
اظهارات حدادعادل معنایی جز این ندارد که او و هممسلکانش آرزو دارند تا روند افزایش قیمتها تداوم بیابد تا از آن به سود خود بهره جویند؛ موضوعی که باید نماد عدم توجه و اهمیت این جریان به حال و روز امروز مردم باشد و البته بیانگر نگاه یکسویه آنها در تصاحب قدرت به هر قیمتی است.
از همین رو بیم آن میرود تا این جریان در راستای ادامهدار کردن وضعیت بغرنج امروز اقتصاد و سیاست کشور و چه بسا تشدید آن یا حتی ایجاد موانعی برای جلوگیری هرچند اندک از قیمت ارز و سکه و ... هر آنچه از توانش برمیآید انجام دهد. بسیاری معتقدند اتفاقاتی که در مجلس یازدهم در راستای طرحهای برجامی میافتد مثل آنچه امروز دولت را مجاب کرده تا از سویی غنیسازی ۲۰ درصد را کلید بزند و از طرفی دیگر، زمینههای خروج از پروتکل الحاقی را فراهم کند، نیز از این بابت است. مجلس یازدهم درست در روزهایی که بایدن قرار بود بر سر کار بیاید؛ بایدنی که بارها موضوع بازگشت آمریکا به برجام را مطرح کرده، دستبهکار شد تا از دو طریق مانع بهبود اوضاع و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور یا حتی بازگشت به شرایط برجام تا قبل از انتخابات ۱۴۰۰ شود.
چرا که این موضوع را به زیان اصولگرایان میدانند. از همینرو درست در زمانی که نتایج رایگیری آمریکا مشخص و بایدن در آن پیروز شد، تیم اصولگرایان دو استراتژی را پیش گرفت؛ نخست اینکه وقتی کسانی مانند محمدباقر قالیباف گفتند که راهحل مشکلات مردم از پاستور و میرداماد میگذرد و نه میشیگان و آریزونا.
این بدان معنا بود که جریان اصولگرا با مشخص شدن پیروزی بایدن، تلاش دارد دلیل مشکلات کنونی را صرفا دولت بنامد و نقش تحریمها، ترامپ و البته باقی نهادهای داخلی مشکلآفرین کشور را ندید بگیرد. رویکرد دوم اصولگرایان این بود که حتی با آمدن دموکراتهای آمریکا بر سرکار، تلاش شود تا بر التهابات افزودهشده و در این راستا اقداماتی صورت بگیرد که نهتنها بایدن را از بازگشت به برجام منصرف کند، بلکه سایر دولتها را نیز همینطور.
تلاش مجلس یازدهم برای خروج از NPT و امروز طرحی که در آن مباحثی مانند عدم اجازه ورود به بازرسان آژانس برای بازدید از ایران مطرح شده است و همینطور عملی شدن غنیسازی ۲۰درصدی اورانیوم که پیشتر واکنش دولت را نیز به همراه داشت از جمله این موارد است.
اینبار، اما سخنان حدادعادل را که بار دیگر نگرانی جریان اصولگرا را از اینکه مبادا در چند ماه باقیمانده به پایان دولت روحانی اندکی اوضاع نسبت به امروز بهتر شود به نمایش میگذارد، باید دلیلی بر کارشکنیهای اخیر محافظهکاران و سعی آنها برای بدتر شدن شرایط ایران دانست؛ موضوعی که قطعا بیانگر توجه اصولکرایان به منافع ملی یا مردم نیست و تنها در آن سود شخصی و جناحی دیده میشود.
اظهارات این چهره اصولگرا در حالی مطرح میشود که اصولگرایان طی ماههای اخیر نشان دادند که بر سر قدرت حتی با خود نیز به صورت علنی به مجادله میپردازند.
درگیری میان میرسلیم و قالیباف -که هردو در دوره گذشته نیز نامزد ریاستجمهوری هم بودند- در مجلس بر سر رشوه ۶۵میلیارد تومانی که میرسلیم معتقد است به یکی از نمایندگان مجلس دهم داده شده تا موضوع فساد در شهرداری دوره قالیباف بررسی نشود، جدال میان حدادعادل و پرویز فتاح دو تن دیگر از نامزدهای بالقوه ریاستجمهوری بر سر مدرسه فرهنگ -حدادعادل- و اینکه زمینهای آن مدارس برای بنیاد مستضعفان است، اینکه احزابی مثل موتلفه اعلام کردند برای ریاستجمهوری، نامزدی جدای از اصولگرایان معرفی خواهند کرد، اینکه جبهه پایداری جریان اصولگرایی کنونی را ناکارآمد میداند، همه و همه بیانگر وضعیت نابسامان این جریان در درون خود نیز هست.
همه اینها در حالی است که عملا با فوت آیتا... مصباح یزدی درست چند روز بعد از درگذشت آیتا... محمد یزدی، اصولگرایان رهبران معنوی خود را نیز از دست دادهاند و این موضوع میتواند بیش از گذشته به این جبهه صدمه بزند. حال آنکه در چنین شرایطی ظاهر اصولگرایان از جمله حدادعادل نگران کم شدن قیمت ارز و سکه نیز هستند تا نکند در انتخابات آتی علیهشان تمام شود.
با این اوصاف اگر آنطور که حدادعادل میگوید نظام سلطه میخواهد تا او و جریانش در انتخابات ۱۴۰۰ پیروز نباشند، شاید باید حق را به نظام سلطه داد.
پاسخ ها