سوژه های روز، خبرهای داغ

سوژه های روز، خبرهای داغ

پارس لاین: مقالات آموزنده، خبرهای داغ ایران و جهان، ویدیوهای جذاب و دیدنی را در صفحه ما در آیدت ببینید.
توسط ۳۴ نفر دنبال می شود
 ۹ نفر را دنبال می کند

انتقاد عباس عبدی از اظهارت حدادعادل

عباس عبدی نوشت: شایسته نیست که برای ترساندن تعدادی جوان اصولگرا که از دست فساد‌های موجود و ناکارآمدی پدران اصولگرا به تنگ آمده‌اند، داستان‌سرایی کنیم و آنان را از افتادن خیالی در بازی بیگانگان و نظام سلطه ترساند.

انتقاد عباس عبدی از اظهارت حدادعادل

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: آقای حدادعادل در توصیه‌ای به اصولگرایان نکاتی را اظهار داشته‌اند که واجد گزاره‌های صریح و ضمنی است و با توجه به جایگاه ایشان در جناح اصولگرا، شایسته است که به آن‌ها پرداخته شود.

ایشان در این توصیه گفته‌اند که: «معلوم نیست در ماه‌های بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاق‌هایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، مسلما نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سوی بروند.»

درست است که یکی از معیار‌های اتحاد نیرو‌ها ترس و نگرانی از پیروزی طرف دیگر است و باید وحدت میان نیرو‌ها را حفظ کرد تا رقیب پیروز نشود، ولی برای حضور انتخاباتی این انگیزه کافی نیست. این نگاه سلبی که بکوشیم تا دیگران نباشند، راهبرد سازنده‌ای نیست، بلکه فقط می‌تواند مکمل یک راهبرد ایجابی و سازنده باشد؛ لذا انتظار می‌رود که پس از چهل و چند سال فعالیت سیاسی در کشور گفته شود که، مشکلات کشور چیست؟ و راه‌حل آن‌ها از نظر نیرو‌های اصولگرا چیست؟ و چرا معتقدند که این راه‌حل‌ها منجر به نتیجه و حل مشکلات می‌شود؟ و چرا در گذشته آن‌ها را انجام نداده‌اند؟

به نظر بنده اگر هر نیروی سیاسی که سر کار می‌آید به این چند مساله مهم اقتصادی پاسخ دهد، می‌توان درباره آن‌ها داوری کرد؟ ۱- چگونه می‌خواهد رشد اقتصادی ایجاد کند؟ ۲- چگونه می‌خواهد سرمایه‌گذاری برای این رشد را تامین کند؟ ۳- چگونه می‌خواهد اشتغال را توسعه داده و بیکاری را کم کند؟ و ۴- چگونه می‌خواهد صادرات و واردات را افزایش دهد؟ بحث‌های دیگری نیز هست که فعلا وارد آن‌ها نمی‌شوم. از جمله اینکه چگونه می‌خواهد جلوی تورم را بگیرد و فقر و نابرابری و فساد را کاهش دهد؟ به علاوه باید توضیح دهند که در گذشته درباره این مسائل چه کرده‌اند؟

پس از اقتصاد باید درباره ایده‌هایش درباره مشارکت مردم، آزادی رسانه و فضای مجازی، روابط خارجی، حقوق زنان، حل مساله گرایش به مهاجرت و... را پاسخ دهد. این پاسخ‌ها نباید کلی‌گویی‌های رایج باشد. شخصا اگر ببینم یک نیروی اصولگرا نیز به این پرسش‌ها پاسخ معقولی بدهد، حتما از آنان حمایت خواهم کرد، هر چند بعید می‌دانم که در این صورت دیگر اصولگرا باقی بماند.

نکته بعدی اینکه منطق آقای حدادعادل را اگر تعمیم دهیم نتیجه می‌گیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریم‌ها خواسته‌اند دولت وحامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهرا مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شده‌اند. اگر این نتیجه‌گیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است؟ چرا دوستان اصولگرای آقای حدادعادل در دفاع از این دولت در برابر نظام سلطه اقدامی نکردند، سهل است که به نوعی آن فشار‌ها را تشدید هم کردند؟ و اگر این برداشت غلط است، باید بفرمایند چرا بیگانگان و نظام سلطه هنگام فشار برای افزایش قیمت ارز هدفی برای زدن دولت ندارند، ولی در کاهش یافتن آن در پی تقویت گروه مقابل اصولگرایان هستند؟

مهم‌ترین نکته گزاره ایشان این است که نظام سلطه در حال مدیریت سیاست و امور در اینجا هستند. فارغ از اینکه ادعای ایشان درست یا نادرست باشد، نفس اینکه به وجود چنین دخالتی اقرار می‌شود به منزله شکست است.

چرا باید پس از چهل و دو سال کارمان به جایی رسیده باشد که سرنوشت انتخابات ما و بالا و پایین رفتن ارز به دست خارجی‌ها تعیین شود؟ آن‌هم با این همه احتیاط برای جلوگیری از حضور دیگران در قدرت از طرق ردصلاحیت و حذف؟!

آیا در انتخابات گذشته هم این دخالت رخ داده بود؟ به نظرم این شایسته نیست که برای ترساندن تعدادی جوان اصولگرا که از دست فساد‌های موجود و ناکارآمدی پدران اصولگرا به تنگ آمده‌اند، داستان‌سرایی کنیم و آنان را از افتادن خیالی در بازی بیگانگان و نظام سلطه ترساند.

این نشانه‌ای از نداشتن ایده و از آن مهم‌تر فقدان اعتماد به نفس و صداقت سیاسی است. نکته آخر اینکه نمی‌دانم چگونه جناب دکتر حدادعادل، متوجه بیان تبعات این توصیه خود نشده‌اند؟ این نکته برای من عجیب‌تر از سایر نکات است. شاید کسی این سخنان را در جمعی محدود و به صورت غیررسمی بیان کند، ولی اظهار آن به صورت آشکار و عمومی معنای جملات را نیز به کلی دگرگون می‌کند، مثل اظهارنظری که خانم فائزه هاشمی درباره انتخاب ترامپ گفت. اگر هم نمی‌گفت بسیاری می‌دانستند که ایشان چه انتخابی را ترجیح می‌دهد، ولی بیان عمومی آن چیزی اضافه بر آن خواست درونی بود.

سوژه های روز، خبرهای داغ
سوژه های روز، خبرهای داغ پارس لاین: مقالات آموزنده، خبرهای داغ ایران و جهان، ویدیوهای جذاب و دیدنی را در صفحه ما در آیدت ببینید.

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋