تازهترین تلاشهای برخی نیروهای سیاسی برای تحقق مشارکت حداقلی در انتخابات؛ علل تمایل برخی اصولگرایان به مشارکت حداقلی؛ در چند انتخابات اخیر به نظر میرسد طیفهایی از اصولگرایان بنایشان حضور کمرمق و حداقلی مردم در انتخابات است تا بتوانند در غیاب مردم خود پیروز انتخابات شوند؛ زیرا به تجربه میدانیم اصولگرایان همواره سبد رأیی ثابت در اختیار دارند که این سبد رأی چندان متأثر از شرایط روز نیست و معمولا تحت هر شرایطی به جبهه متبوع خود رأی میدهد
مشارکت حداکثری در انتخابات همواره بهعنوان یکی از راهبردهای نظام مطرح بوده است؛ بهنحویکه برای تعیین اصالت این گزاره کافی است با نگاهی به سخنان امام، رهبر انقلاب و حتی اصول متعدد قانون اساسی دریابیم که هیچ بحث و اختلافی بر سر ضرورت مشارکت حداکثری وجود ندارد؛ چنانکه روزگاری امام میگفت: «اگر خدای نخواسته بر اسلام یا کشور اسلامی از ناحیه عدم دخالت در سرنوشت جامعه لطمه و صدمهای وارد شود، یکیک تمام ملت در پیشگاه خدای قهار توانا مسئول خواهیم بود و نسلهای آینده که ممکن است از کنارهگیریهای کنونی مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند ما را نبخشند. یکی از وظایف مهم شرعی و عقلی ما برای حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور در حوزههای انتخابیه و رأیدادن به نمایندگان صالح و کاردان و مطلع بر اوضاع سیاسی جهان و سایر چیزهایی که کشور به آنها احتیاج دارد، میباشد و مجلس محتاج به متخصصین رشتههای مختلفی است که کشور احتیاج به آنها دارد».
شرق در ادامه نوشت: در قانون اساسی هم بر ضرورت این موضوع و البته بهرسمیتشناختن حق انتخاب مردم به دفعات تأکید شده است؛ برای مثال بند هشت اصل سوم قانون اساسی که دولت را مکلف میکند تا زمینه «مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش» را مهیا کند یا اصل ششم که مقرر میدارد: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد».
یا در اصل هفتم با اشاره به امر شورا آمده است: «طبق دستور قرآن کریم: و امرهم شوری بینهم و شاورهم فیالامر، شوراها، مجلس شورای اسلامی، شورای استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیمگیری و اداره امور کشورند».
یا اصل پنجاهوششم که میگوید: «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمیتواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد میآید اعمال میکند».
یا حتی در اصل پنجاهونهم در موضوعات مهم جاری امکان همهپرسی فراهم شده است: «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آرای مردم صورت گیرد. درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دوسوم مجموع نمایندگان مجلس برسد».
همه این گزارههای مسلم در حالی است که در چند انتخابات اخیر به نظر میرسد طیفهایی از اصولگرایان بنایشان حضور کمرمق و حداقلی مردم در انتخابات است تا بتوانند در غیاب مردم خود پیروز انتخابات شوند؛ زیرا به تجربه میدانیم اصولگرایان همواره سبد رأیی ثابت در اختیار دارند که این سبد رأی چندان متأثر از شرایط روز نیست و معمولا تحت هر شرایطی به جبهه متبوع خود رأی میدهد.
در مقابل اصلاحطلبان دارای رأی بیشتر، اما سیالاند؛ به این معنا که اصلاحطلبان معمولا آرای خاکستری را ساماندهی میکنند؛ رأیهایی که بسیار زیادند، اما غیرثابت. اصلاحطلبان زمانی فاتح انتخابات میشوند که عموم مردم را قانع به حضور در انتخابات کنند. در حقیقت مشی اصلاحات برای پیروزی باید اقناعی باشد، درحالیکه اصولگرایان بدون هیچ کنش خاصی همان رأی ثابت را دارند.
با چنین اوصافی برخی از اصولگرایان در سالهای اخیر سعی کردهاند با ناامیدی مردم از انتخابات در یک انتخابات کمرمق خود پیروز انتخابات شوند؛ موضوعی که نه با سیاستهای امام و رهبری همخوان است و نه با قانون اساسی.
چندی پیش محمد هاشمیرفسنجانی، از پیشگامان انقلاب اسلامی هم این خطر یعنی تلاش برخی برای کاهش مشارکت را هشدار داده و گفته بود: «اینکه در شرایط کنونی برخی خلاف اندیشههای امام میخواهند شرایط را طوری رقم بزنند که مردم در انتخابات شرکت نکنند، پدیدهای نوظهور است و هیچگاه چنین رویکردی در تاریخ انقلاب سابقه نداشته است که البته به ضریب نفوذ آن گروهها و طیفها در جامعه بازمیگردد.
گروههایی که میدانند نزد مردم مقبولیت ندارند، میخواهند با مشارکت پایین مردم، خود پیروز انتخابات شوند که نگاه و تصمیمی بسیار خطرناک و نادرست است... از ابتدای انقلاب تاکنون در انتخابات ریاستجمهوری برای همه سربازخانهها، بیمارستانها و... صندوق رأی میبردند تا همه بتوانند در انتخابات شرکت کنند. ما چنین تجربهای را در امر انتخابات در حافظه داریم و حتما نمیپذیریم که عدهای بخواهند مشارکت حداقلی رقم بخورد».
احمد مازنی فرای این موضوع میگوید یک تئوری عجیب پشت تلاش برخی برای مشارکت حداقلی قرار دارد؛ اینکه برخی باور دارند که اساسا رئیسجمهور باید کشف و انتخاب شود. او در گفتگو با «نامهنیوز» درباره این موضوع گفت: «من در گفتگوهایی که با برخی داشتم، مطلع شدم که بخشی از اصولگرایان نگاهشان نسبت به ریاستجمهوری کشفی است؛ یعنی تصور میکنند رئیسجمهور از سوی خداوند تعیین میشود و باید او را کشف کرد.
آنها میگویند آن فرد کشفشده باید رئیسجمهور شود و دیگر رأی مردم اهمیتی ندارد و صرفا برای بهجاآوردن روند ظاهری قانونی، شرایطی مهیا شود که مردم در انتخابات شرکت نکنند و آن رئیسجمهور کشفشده با یک رأی حداقلی انتخاب شود. چنین نگاهی نه مبنای قانونی دارد و نه مبنای شرعی و بهشدت در تعارض کامل با قانون اساسی است.
تأکید میکنم که طیف اندکی از اصولگرایان بهدنبال چنین نگاهی هستند و اکثریت اصولگرایان چنین فکر نمیکنند؛ اما همان طیف اندک میخواهد با اِعمال فشار نظر خود را حاکم کند که همه مسئولان و فعالان سیاسی باید هوشیار باشند تا چنین جریانی نتواند پیشروی کند.
آنها میخواهند تفکر خود را به نام امام، رهبری و نظام بزنند؛ درصورتیکه ما باید بگوییم امام و رهبری همواره قائل به رأی مردم بودهاند و ما باید بگوییم که نظام جمهوری اسلامی ایران آن چیزی نیست که این طیف اندک اصولگرا میگوید. به نظرم حتی خود اصولگرایان در جلوگیری از پیشروی این طیف باید بیش از همه فعال باشند». البته این نظر پیشتر نیز در آرای برخی شخصیتها دیده شده بود؛ مانند زمانی که آیتالله مصباحیزدی گفته بود اطاعت از احمدینژاد، اطاعت از خداست.
بههرروی به نظر میرسد اصل مشارکت حداکثری در انتخابات در مقطع کنونی بیش از هر زمان دیگری در معرض انواع تهدیدها قرار گرفته است؛ مخاطرهای که البته در انتخابات مجلس یازدهم رخ داد و نتیجه انتخابات مجلس در غیاب مشارکت مردم، باعث ایجاد مجلسی یکدست اصولگرا شد که طبیعتا چنین مجلسی نمیتواند نمایندگی اکثریت جامعه را در اختیار داشته باشد.
از سوی دیگر به گفته بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی اهمیت مشارکت حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری بهمراتب بالاتر از انتخابات مجلس است؛ زیرا رئیسجمهوری میتواند با اقتدار به وظایف خود چه در حوزه داخلی و چه در حوزه بینالمللی عمل کند که از پشتوانه رأی بالایی برخوردار باشد.
پاسخ ها